انواع مکانیسم های دفاعی

در انواع مکانیسم های دفاعی تقریبا همه ی ما انسان ها در موقعیت های خاصی از زندگی مون از روش هایی استفاده می کنیم تا اضطرابمون رو کاهش بدیم و اغلب حتی از این شیوه ها آگاه نیستیم و به صورت ناهشیارانه اون هارو به کار میبریم. این شگرد ها تغییری توی وضع عینی خطر نمی ده بلکه فقط شیوه درک یا اندیشه آدم رو درباره اون عوض می کنه. تو علم روانشناسی به این شیوه ها میگیم مکانیسم های دفاعی؛ این مکانیسم ها انواع مختلفی دارن .

میریم که باهم چند مورد از مهم ترین مکانیسم های دفاعی رو مرور کنیم:

یکی از مکانیسم های دفاعی که سراغش میریم انکاره.
انکار زمانی در ما ظاهر می‌شه که توان مواجهه با واقعیت رو نداریم. وقتی با رویدادی بیرونی که تهدید کننده و ناخوشاینده رو به رو می‌شیم، این مکانیسم دفاعی وارد عمل می‌شه.

توی  این مکانیسم فرد از آگاهی نسبت به یک واقعیت دردناک اجتناب می‌کنه و یا یک واقعیت بیرونی رو نادیده میگیره . مثلاً فردی که معتاده ولی مدام میگه من معتاد نیستم و تفریحی مواد میکشم یا فردی که متوجه میشه بیماری سرطان داره ولی این بیماری را نمی پذیره و نمی خواد اون رو باور کنه.  

مکانیسم دومی که سراغش میریم فرافکنیه.

فرافکنی زمانی سراغمون میاد که به صورت کاملاً ناهشیار احساسات یا افکار، ویژگی‌های غیرقابل قبول واضطراب آمیز خودمون رو به دیگران نسبت میدیم. این مکانیسم در افراد پارانوئید خیلی زیاد دیده میشه.

مثلاً مرد متاهلی که در محل کارش، به همکارش علاقه‌مند شده ولی به همه میگه که “اون به من علاقه منده و دور و بر من میپلکه”.

یکی دیگه از مکانیسم ها سرکوبه:

سرکوب ، رایج ترین و اساسی ترین مکانیسم دفاعیه و به صورت راندن یک فکر یا یک احساس است از حیطه هشیاری تعریف میشه و به صورت ناخودآگاه برای دورنگه داشتن افکار آزاردهنده یا تهدید کننده از خود به کار گرفته می ‌شه.

افکاری که عموماً سرکوب می شن، اون هایی هستن که منجر به احساس گناه نسبت به خود می شن.

سرکوب دو نوع داره: اولیه و ثانویه .

در سرکوب اولیه افکار و احساسات قبل از اینکه وارد سطح هشیاری بشن و قبل از اینکه فرد از آنها آگاه بشه، سرکوب میشن ولی سرکوب ثانویه وقتی اتفاق می‌افته که شخص از اونچه چه سرکوب کرده آگاه می‌شه اما سپس به صورت هدفمند سعی می‌کنه اون رو از آگاهی خارج کنه چون تحمل اضطراب ناشی از این آگاهی رو نداره.

یه موردی که باید خیلی بهش توجه بشه اینه که سرکوب(Repression) و بازداری یا فرونشانی(Suppression) هر دو جزو مکانیسم های دفاعی هستن که باهم تفاوت دارن ولی گاها با هم اشتباه گرفته می شن.

در سرکوب فرد به صورت ناهشیار و ناآگاهانه از این مکانیسم دفاعی استفاده می‌کنه ولی در بازداری فرد به صورت هشیارانه سعی میکنه که به زور احساسات اضطراب آمیزش رو از آگاهی خودش خارج کنه و در واقع فرد به صورت هدفمند سعی میکنه که خاطرات و افکار ناراحت کننده اش رو فراموش کنه و اصلا بهشون فکر نکنه .

مکانیسم دیگه مون واکنش وارونه است:

در این مکانیسم فرد احساسات، عواطف و تمایلاتی رو در سطح هشیاری از خود نشون می ده که دقیقاً عکس تکانه‌های ناهشیار تهدید کننده و اضطراب آمیزشه . مثلاً پسری که خودش بیش از حد به مسائل جنسی فکر می کنه ولی زمانی که دوستش رمانی رو به او معرفی می‌کنه که مقداری محتوای جنسی داره، از دوستش انتقاد می‌کنه. این مکانیسم دفاعی در افراد وسواسی زیاد بکار میره.

مکانیسم پنجم، جابه جایی :

جابجایی یک مکانیزم دفاعی رایج  که طی آن فرد احساسات منفی خود رو از منبعی که موجب آن هیجان منفی شده، به فرد یا چیزی که کمتر تهدیدکننده است منتقل می‌کنه.

 مثلاً فردی که از دست رئیسش عصبانی  ولی چون نمی تونه عصبانیتش رو جلوی او بروز بده وقتی به خانه می آد عصبانیتش رو، روی فرزندش خالی می‌کنه و سرش داد میزنه .

و اما مکانیسم آخر…..

جداسازی یا مجزا سازی: در این مکانیسم عواطف و جنبه‌های احساسیِ همراه با یک موضوع، که برای فرد آزار دهنده بوده و باعث اضطراب فرد می شن، سرکوب شده و از موضوع جدا می شن.

مثلاً فردی که درباره خاطراتش در زلزله ای که همه اعضای خانواده اش رو در آن از دست داده  حرف می‌زنه و تمام جزئیات آن لحظات رو که بسیار ناراحت کننده هستن با لحن سرد و بی روح و بدون اینکه در چهره اش  احساساتی دیده بشه، بیان می‌کنه. این مکانیسم در افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی هم زیاد بکار میره.

زهرا آقاجانی/ رتبه برتر کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی 1399

دیدگاهتان را بنویسید