اختلال استرس پس از سانحه

آنچه که باید درباره ی اختلال استرس پس از سانحه بدانید.

اختلال استرس پس از سانحه یا post traumatic stress disorder (به اختصار PTSD) یکی از اختلالاتی است که در دسته کلی اختلالات مربوط به سانحه و عوامل استرس قرار می‌گیرد. احتمالا شما بارزترین نمود آن را در جانبازهای جبهه دیده باشید که به آن‌ها به اصطلاح عام موجی گفته می‌شود.

به‌طور معمول PTSD با تروما ارتباط تنگاتنگی دارد، اما تروما به چه معناست؟ شاید مقایسه تروما با استرس بتواند این مفهوم را روشن‌تر سازد. استرس پاسخ روانی و فیزیولوژیک به یک واقعه بیرونی است که خارج از ظرفیت و منابع روانی و محیطی ما است. اما استرس باعث فروپاشی یا درهم شکستگی روانی در ما نمی‌شود. به همین خاطر می‌توان تروما را نوعی استرس بسیار شدید تلقی کرد که خارج از توانایی و ظرفیت تحمل روان‌شناختی فرد است و ارتباط تنگاتنگی با تهدید جدی جانی دارد. تروما به دلیل فراتر بودن از ظرفیت‌های فرد به‌طور کامل در سیستم روانی پردازش نمی‌شود و همین موضوع منجر به پدید آمدن علائمی می‌شود که فرد را آزار داده و از لحاظ عملکرد در حوزه‌های شغلی تحصیلی روابط و … دچار مشکل می‌کند. هر واقعۀ سنگینی واقعۀ تروماتیک محسوب نمی‌شود و هر فردی ممکن است وقایع را به طور متفاوتی درک کرده و برای یک فرد یک واقعه، تروماتیک و برای فرد دیگری تنها به صورت یک استرس شدید تجربه شود. فرد در وقایع تروماتیک توانایی پایینی برای مقابله دارد برای مثال در جنگ یا تجاوز جنسی یا شکنجه، تصادف و یا بلاهای طبیعی مانند سیل، زلزله و … فرد خود را در برابر این وقایع تا حد زیادی درمانده احساس می‌کند. این وقایع هم از لحاظ ماهیت و هم از لحاظ شدت متفاوت از وقایع دیگر است.

در اختلال استرس پس از سانحه برخی از عوامل نیز می‌تواند بستری برای اثر مخرب‌تر این وقایع تروماتیک بر روان شخص و در هم شکستن آن باشد که عبارت اند از: جنسیت مؤنث، سطح اجتماعی اقتصادی پایین، تنهایی و سیستم حمایتی ضعیف، شدت واقعه، مدت مواجهه با رویداد و میزان نزدیکی با واقعه. البته نباید تأثیر ژنتیک و آمادگی‌های زیستی و روانشناختی (برای مثال نوع نگرش فرد نسبت به واقعه، وجود آسیب‌های شدید در دوران کودکی و در نتیجه شکل‌گیری ظرفیت روانی پایین برای مقابله با استرس) را در آمادگی برای این اختلال نادیده گرفت. چرا که افراد زیادی با وقایع تروماتیک مواجهه می‌شوند اما همه آنها دچار اختلال و تروماتایز نمی‌شوند. اهمیت و جایگاه واقعه برای فرد مذکور نیز اهمیت دارد. اکثر افراد حتی بعد از مواجهه با وقایع سنگین به اختلال PTSD دچار نمی‌شوند و یا شاید به طور خفیف‌تر با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند به همین دلیل تنها وجود واقعۀ تروماتیک را نمی‌توان دلیلی بر رخ دادن اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD دانست.

نگاهی به ملاک های تشخیصی در کتاب راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی DSM-5:

A. مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ، جراحت جدی، یا خشونت جنسی به صورت یکی (یا تعداد بیشتری) از موارد زیر:

1. تجربه کردن مستقیم رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا.

2. شاهد بودن رویداد (رویدادها) به صورتی که برای دیگران رخ داده است.

3. آگاهی از اینکه رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا برای اعضای خانواده نزدیک یا دوستان نزدیک اتفاق افتاده است. در موارد مرگ واقعی یا تهدید به مرگ عضوی از خانواده یا دوست، این رویداد (رویدادها) باید خشونت‌آمیز یا تصادفی بوده باشد.

4. تجربه کردن مواجهه مکرر یا شدید با جزئیات ناخوشایند رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا (مثلا، اولین پاسخ‌دهندگان، جنازه‌های انسان را جمع می‌کنند؛ افسران پلیس بارها با جزئیات کودک‌آزاری مواجه می‌شوند).

– توجه: ملاک A4 در مورد مواجهه از طریق رسانه‌های الکترونیک، تلویزیون، فیلم‌ها، یا تصاویر کاربرد ندارد، مگر اینکه این مواجهه مرتبط به شغل باشد.

B. وجود یکی (یا تعداد بیشتری) از نشانه‌های مزاحم زیر در ارتباط با رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا که بعد از وقوع رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا شروع می‌شود:

1. خاطرات ناراحت‌کننده مکرر، غیرارادی، و مزاحم رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا.

– توجه: در کودکان بالای 6 سال، بازی­های تکراری ممکن است روی دهد که در آن موضوعات با جنبه‌هایی از رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا ابراز شوند.

2. رویاهای ناراحت‌کننده مکرر که در آنها محتوا و / یا عاطفه رویا با رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا ارتباط دارد.

– توجه: در کودکان ممکن است رویاهای ترسناک بدون محتوای قابل تشخیص وجود داشته باشد.

3. واکنش‌های تجزیه‌ای (مثل بازگشت‌ها به گذشته) که در آنها فرد به گونه‌ای احساس یا عمل می‌کند که گویی رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا دوباره روی می‌دهند. (چنین واکنش‌هایی ممکن است به صورت یک پیوستار روی دهند، به طوری که جلوه بسیار شدید، ناآگاهی کامل از محیط‌های اطراف باشد.)

– توجه: در کودکان، بازآفرینی مجدد مرتبط با آسیب ممکن است در بازی روی دهد.

4. ناراحتی روان‌شناختی شدید یا طولانی هنگام مواجهه با نشانه‌های درونی یا بیرونی که نماد جنبه‌ای از رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا هستند یا به آن شباهت دارند.

5. واکنش‌های فیزیولوژیکی محسوس به نشانه‌های درونی یا بیرونی که نماد جنبه‌ای از رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا هستند یا به آن شباهت دارند.

C. اجتناب مداوم از محرک‌های مرتبط با رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا که بعد از وقوع رویداد (رویاهای) آسیب‌زا شروع می‌شود و با یک یا دو هر دو مورد زیر ثابت می‌شود:

1. اجتناب یا اقداماتی برای اجتناب کردن از خاطرات، افکار، یا احساسات ناراحت‌کننده در مورد رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا یا خاطرات، افکار یا احساسات ناراحت‌کننده‌ای که ارتباط نزدیکی با این رویداد دارند.

2. اجتناب یا اقداماتی برای اجتناب کردن از یادآورهای بیرونی (افراد، مکان‌ها، گفتگوها، فعالیت‌ها، اشیا، موقعیت‌ها) که خاطرات، افکار یا احساسات ناراحت‌کننده در مورد رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا را برانگیخته می‌کنند.

D. تغییرات منفی در شناخت‌ها و خلق مرتبط با رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا که بعد از وقوع رویداد (رویدادهای) آسیب شروع یا بدتر می‌شوند، به صورتی که با دو (یا تعداد بیشتری) از موارد زیر ثابت می‌شود:

1. ناتوانی در به یاد آوردن جنبه مهمی از رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا (معمولاً به علت یادزدودگی تجزیه‌ای و نه عوامل دیگری همچون صدمه سر، الکل، یا داروها).

2. عقاید یا انتظارات منفی مداوم و اغراق‌آمیز در مورد خود، دیگران یا دنیا (مثلا «من بدم»، «به هیچ‌کس نمی‌توان اعتماد کرد»، «دنیا کاملا خطرناک است»، «کل دستگاه عصبی من برای همیشه نابود شده است»).

3. شناخت‌های تحریف‌شده مداوم در مورد علت یا پیامدهای رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا که باعث می‌شوند فرد خود یا دیگران را سرزنش کند.

4. حالت هیجانی منفی مداوم (مثل ترس، وحشت، خشم، گناه یا شرم).

5. کاهش محسوس علاقه به فعالیت‌های مهم یا شرکت کردن در آنها.

6. احساس گسستگی از دیگران یا بیگانگی با آنها.

7. ناتوانی مداوم در تجربه کردن هیجانات مثبت (مثل ناتوانی در تجربه کردن احساسات شادی، خشنودی یا عشق).

E. تغییرات محسوس در برانگیختگی و واکنش‌پذیری در ارتباط با رویداد (رویدادهای) آسیب‌زا که بعد از وقوع رویداد (رویدادهای) آسیب زا شروع یا بدتر می‌شوند و با دو (یا تعداد بیشتری) از موارد زیر ثابت می‌شود:

1. رفتار تحریک‌پذیر و طغیان‌های خشم (با اندکی تحریک یا بدون آن) که معمولاً به صورت پرخاشگری کلامی یا جسمانی نسبت به افراد یا اشیا ابراز می‌شوند.

2. رفتار بی‌پروا یا نابودکننده خود.

3. گوش به زنگی مفرط.

4. پاسخ یکه خوردن اغراق‌آمیز.

5. مشکلاتی در رابطه با تمرکز.

6. اختلال خواب (مثل مشکل به خواب رفتن یا خفته ماندن یا خواب بی‌قرار).

F. مدت این اختلال (ملاک‌های B، C، D و E) بیش از یک ماه است.

G. این اختلال ناراحتی یا اختلال قابل‌ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه‌های مهم دیگر عملکرد ایجاد می‌کند.

H. این اختلال ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل دارو، الکل) یا بیماری جسمانی دیگر نیست.

در این کتاب ملاک ها برای افراد زیر 6 سال و بالای 6 سال جدا آورده شده است (کودکان ممکن است علائم را در بازی‌ها و یا رویاهایشان به شکل های مختلفی نشان دهند)، ملاک‌ها گویی به چند دسته تقسیم می‌شوند که در ادامه درباره آنها صحبت خواهم کرد. علاوه بر آن 2 حالت specifier (مشخص کنید) نیز وجود دارد: 1.همراه با علائم تجزیه‌ای و 2. با شروع تأخیری. مدت زمان حضور علائم باید بیش از یک ماه باشد (کمتر از یکماه اختلال استرس حاد مطرح می‌شود).

دسته‌بندی‌های کلی شامل : مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ، آسیب شدید یا خشونت جنسی، وجود یک یا چند علامت مزاحم در مورد حادثه تروماتیک، اجتناب مداوم از محرک های مربوط به حادثه تروماتیک، تغییرات منفی در شناخت و خلق همراه با حادثه آسیب زا، تغییر قابل ملاحظه در انگیختگی و واکنش پذیری مرتبط با حادثه تروماتیک.

واقعۀ تروماتیک (شرایط مشخص ‌شده است)
خاطرات تکرارشونده، غیرارادی، مزاحم و ناراحت‌کننده
رؤیا­های تکرارشوندۀ ناراحت‎کننده که محتوای یا اثر آن‌ها مرتبط با واقعه است
واکنش‌های تجزیه‌ای که در آن‌ها شخص طوری احساس یا عمل می‌کند انگار که واقعه دوباره در حال رخ دادن است
ناراحتی روانی شدید و طولانی‌مدت هنگام مواجه با نشانه‌های درونی یا بیرونی که تجلی­بخش جنبه­ای از واقعه هستند
اجتناب یا تلاش‌هایی برای اجتناب از خاطرات/ افکار/ احساسات ناراحت‌کننده مربوط به واقعه
اجتناب/ تلاش‌هایی جهت اجتناب از یادآورهای محیطی که خاطرات، افکار ناراحت‌کنندۀ واقعه را برانگیخته می‌کنند
ناتوانی در به ‌خاطر آوردن یکی از جنبه­های مهم واقعه
باورها و انتظارات منفی پایدار و اغراق‌آمیز دربارۀ خود، دیگران یا جهان
شناخت‌ها و افکار پایدار و تحریف‌شده دربارۀ علت یا پیامدهای واقعه
حالت هیجانی منفی مداوم
کاهش قابل‌توجه علاقه‌ و مشارکت در فعالیت ها
احساسات گسست و بیگانگی از دیگران
ناتوانی پایدار در تجربة هیجانات مثبت
رفتار تحریک‌پذیر/ خشم
رفتار بی‌ملاحظه/ خودتخریبی
گوش‌به‌زنگی
واکنش از جا پریدن شدید
مشکلاتی در تمرکز
اختلال در خواب
طول مدت اختلال > یک ماه

از کتاب مصاحبه تشخیصی ویلیام سگال

درمان:

فرد می‌تواند از درمان دارویی، روان درمانی و یا ترکیب این دو بهره مند شود.

  1. درمان دارویی:

داروهایی که بنظر می‌رسد در کاهش علائم فرد کمک کننده باشد عبارت اند از :

  • مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) از جمله سرترالین و پاروکستین (خط مقدم درمان اختلال استرس پس از سانحه) و بوسپرین
  • داروهای سه حلقه ای مانند ایمی پرامین و آمی تریپ تیلین
  • مهار کننده های منوآمین اکسیداز (MAOIs)

داروها بنظر می‌رسد بر علائم اضطرابی و افسردگی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD اثرگذار باشند تا درمان کرختی هیجانی اجتناب و یا انکار واقعه تروماتیک.

  • روان درمانی:

رویکرد های مختلفی در درمان این اختلال کمک‌کننده هستند از جمله روان درمانی پویشی (بازسازی واقعه تروماتیک، تخلیه هیجانی و پالایش)، رفتار درمانی (که شامل انفجار درمانی، حساسیت زدایی منظم و روش های مدیریت استرس) شناخت درمانی (کمک به بررسی شناخت ها، کنار گذاشتن انکارها، مرور واقعه تروماتیک و تخلیه هیجانی مرتبط با آن و …)، هیپنوتیزم، حساسیت زدایی و بازپردازش حرکات چشم (EMDR)، گروه درمانی و خانواده درمانی.

دیدگاهتان را بنویسید