مصاحبه با رتبه 1 دکتری روانشناسی

لطف می کنید خودتون رو برای دوستان معرفی کنید.

به نام خدا. محمدرضا داودی هستم.رتبه یک دکترای روانشناسی بالینی و رتبه 1 دکترای مشاوره توانبخشی وزارت بهداشت 98 .26 ساله و لیورپولی

 

ورودی چه سالی و کدوم دانشگاه بودین؟

ورودی 94 کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی کاشان.کارشناسی رو هم روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز خوندم.

 

اولین قدمی که برای شروع کنکور دکتری برداشتید چی بود؟

اولین و شاید مهمترین قدم من، مشورت با چند نفر از رتبه های برتر چندسال گذشته در مورد کلیات کنکور ، روش های مطالعه و .. بود.

 

اولین سالی بود که کنکور دکتری می دادید؟اگرنه. فکر می کنید مهم ترین اشتباهات قبلیتون چی بود که امسال تکرارش نکردید و از همون ابتدا حواستون بهش بود؟

متاسفانه من سال گذشته درگیر دفاع از پایان نامه ارشدم بودم و صرفا برای آشنایی با کنکور شرکت کردم و مطالعه منسجمی نداشتم.

 

از ابتدا برنامه بلندمدت داشتید؟ میدونستید که با هر درس چطور میخواهید رفتار کنید؟ کی مرور کنید و غیره؟

بله برنامه بلند مدت داشتم.البته کامل نمی دونستم هر درس رو باید چطور، چقدر و با چه روشی مطالعه کنم به خاطر همین اوایل یک کوشش و خطاهایی داشتم ماه اول و خب باعث اذیت شدنم شد تا متوجه روال کار در حد مطلوب بشم.

 

میدونیم که برنامه ریزی طی مسیر یک موضوع شخصی است و از فردی به فردی متفاوته. اما هر برنامه ریزی یک سری اصول مشخص داره. شما چه اصولی رو رعایت می کردید که فکر میکنید باعث موفقیت شما در کنکور دکتری بود و باید به بقیه منتقلش کنیم؟

مهمترین اصولی که رعایت کردم و نقش مهمی در قبولیم داشت، یکی مرورهای دوره ای برنامه ریزی شده بود و یکی هم، تست زدن های دوره ای بود. البته من عادت دارم هر درس رو زمان مشخصی بخونم مثلا اسیب شناسی روانی رو صبح ها می خوندم، و کم کم مغزم صبح ها پیش آمادگی برای مطالعه اسیب شناسی داشت و یادگیری قوی تری داشتم.همینطور برای درس های دیگه هم زمان های خاصی رو تعیین می کردم.البته ممکن بود نیم ساعت این ور اون ور میشد ولی حدودا ثابت بودن.

 

زمان آزاد شما برای درس خوندن چه طور بود و چطور تنظیم کردید که مطالعه منظم صورت بگیره؟ فکر می کنید برای حفظ نظم برنامه مهمترین اصل چیه؟

من تقریبا هفته ای 3 روز تمام وقت آزاد بودم و برنامه مطالعم رو در طول روز پخش می کردم و هفته ای 3 روز رو از ساعت 12 مطالعه می کردم چون شاغل بودم به طور پاره وقت. من برنامم رو به طور هفتگی تنظیم می کردم و همیشه بازه های جبرانی رو در نظر می گرفتم که درس هایی که از مطالعه جا می موندم، اونها را در جبرانی مطالعه می کردم. مهمترین عامل برای حفظ نظم مطالعه، داشتن یک برنامه منسجم، منعطف و واقع بینانه است و دادن پاداش های کوچیک به خودتون به ازای انجام کامل تکالیف هر هفته.

 

لیست منابع یکی از مهمترین چیزهایی هست که برای مطالعه از ابتدا مشخص می کنیم. شما چه منابعی رو برای کنکور دکتری روانشناسی مطالعه کردین و نظرتون درباره هر کدوم از منابع چی هست؟

برای سرفصل ارزیابی روانی : خودم کتاب ارزیابی روانی مارنات و اوتمر رو خلاصه کردم و صرفا همون ها را می خوندم.
برای سرفصل نظریه های روان درمانی و شخصیت: کتاب شخصیت فیست+ کتاب رواندرمانی جرالد کری+ خلاصه ی پروچسکا موسسه روان آموز که بشدت خلاصه ی خوبی بود و فصول مهم شخصیت شولتز رو مطالعه کردم.
در کنار همه ی اینها، خلاصه روانپزشکی کاپلان رو جلد اول به طور کامل (به جز فصل اول)، جلد دوم+جلد سوم (صرفا فصل کودک) پای ثابت مطالعه ام بود. و بعد از عید خانواده درمانی شوارتز و اصول بالینی فیرس رو هم اضافه کردم.
کتاب اخلاق در مشاوره و روانشناسی از خانم سیمین حسینیان رو هم ماه اخر مطالعه کردم.
استعداد تحصیلی رو بعد از عید ، هفته ای 3 ساعت ، مرور تشریحی تست های چندسال گذشته رو توی برنامم داشتم.
در مورد منابع، یک نظر کلی دارم و اینکه ، مهمتر از خوندن ده ها کتاب به امید اومدن یک تست، اگر کتابهای کمتری رو عمیق و با تسلط بخونید ، قطعا نتیجه بهتری خواهد گرفت.
در مورد منابع رشته مشاوره توانبخشی که کنکورش یک روز قبل از روانشناسی بالینی بود هم صرفا جزوه مداخله در بحران که معرفی کرده بودن رو خوندم و باقی منابعش تقریبا همون منابع روانشناسی بود که کمک کرد اونجا هم رتبه 1 بشم.

 

در درس خاصی ضعیف بودید؟ و برای این درس چه کردید؟

در درس خاصی ضعف نداشتم، منتها حجم آسیب شناسی روانی کاپلان به شدت بالا بود و متن سنگینی داشت! من برای این درس سعی می کردم برای خودم در زمان های استراحت، یا مثلا مترو، یا باشگاه، برای خودم تکرار کنم انگار دارم این درس رو ارائه می دم، این کار خیلی به تثبیت شدن این درس در ذهنم کمک کرد. البته خلاصه ی موسسه روان آموز ، فصل های پرتکرار از نظر سوال رو هم در کنار کتاب،مطالعه می کردم.

 

نقطه قوت شما در چه درسی بود؟ این نقطه قوت چه طور به وجود اومده بود و برای بهره گیری بهتر از این نقطه قوت چه کردید؟

نقطه قوت من درس ارزیابی روانی بوده، این نقطه قوت بیشتر به خاطر علاقه به این درس و مرورهای مکرر این درس در طی ارشد شکل گرفت.برای بهره گیری بهتر از این نقطه قوت، تست های زیادی می زدم و سعی می کردم خودم برای این تست ها پاسخ تشریحی 2-3 خطی بنویسم تا ذهنم و یادگیریم با سلیقه طراحان سوالات هماهنگ بشه.

 

چه مسایلی طی راه برای شما پیش می آمد که شما رو خسته یا ناامید کنه؟ با این فکرها و مسایل چکار می کردید؟

گاهی بخاطر فشار زیاد رقابت کنکور وزارت بهداشت دچار ناامیدی می شدم و ماه آخر واقعا خسته شده بودم بابت فشاری که چند ماه به مطالعه می گذشت. در درجه اول با دوستانی که این چند ساله قبول شده بودن صحبت می کردم و وقتی می دیدم اونهام مثل من همین حس ها و مشکلات رو داشتن و قبول شدن، باعث آرامشم می شد.
در ثانی ، این که هفته ای 3 روز رو حدود یک ساعت ورزش می کردم، باعث می شد که انرژی بگیرم و کمک مهمی بهم می داد مخصوصا بعد از عید.

 

آیا در آزمون آزمایشی شرکت می کردید و نتایج و فیدبکی که از آزمون میگرفتید چطور بود؟

متاسفانه جایی که برای داوطلبای کنکور دکترای روانشناسی وزارت بهداشت ، آزمون های آزمایشی استاندارد طرح کنه رو پیدا نکردم، برای همین با دوستم که اون هم قبول شد خداروشکر، برای همدیگه تست طرح می کردیم با پاسخ های تشریحی.مثلا هفته ای 10-15 تا تست به صورت تصادفی از کتابای مختلف مخصوصا ارزیابی روانی، و خب خیلی این تست ها برامون مفید بود و باعث جمع بندی و شکل گرفتن چارچوب مطالب در ذهنمون می شد.

 

فکر می کنید برجسته ترین ویژگی یا ویژگی هایی شخص شما که در موفقیت شما موثر بوده چه چیزهایی هست؟

به نظر خودم، مهمترین عاملی که باعث شده هر 3 مقطع کارشناسی ، ارشد و دکترا رو توی دانشگاه های خوب دولتی با رتبه های خوب بخونم و در ورزش هم بتونم موفقیت هایی داشته باشم، این بود که برای هر کاری ، برنامه های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت دارم، حالا چه ورزش باشه، چه درس خوندن و حتی مسافرت، کلا کاری رو بی برنامه انجام نمی دم.

 

به جز نتیجه ای که در کنکور کسب کردید، فکر می کنید این مطالعه و دوره چندماهه که صرف کنکور کردید چه چیزهایی به شما یاد داد؟

مهمتر از همه یادگرفتم که پیش نیاز هر عملی، داشتن آرامشه و توکل به خدا واقعا انسان رو آروم می کنه

 

چه کسانی را بیش از همه در موفقیت خودتون  در کنکور ارشد موثر می دونید؟

در درجه اول خانوده ام که فضای خونه رو واقعا حتی تا شب کنکور برام حمایتگرانه تدارک دیده بودن و بارها تکرار می کردن که فارغ از نتیجه ، تلاشم براشون باعث خوشحالیه. شاید این چیزها رو خودمونم بدونیم ولی شنیدنشون از نزدیکان آرامش رو به ادم برمیگردونه .در درجه دوم دو نفر از دوستانم که رتبه های تک رقمی سالهای اخیر بودن آقا هانی عزیز و اسماعیل موسوی عزیز، که هر زمان نیاز به راهنمایی داشتم ، بهم اطلاعات مفید و کاملی می دادن.

ممنونم از وقتی که برامون گذاشتین. اگر سوالی بوده که من نپرسیدم یا سخنی که خودتون دوست دارین بگین ما می شنویم.

خواهش میکنم..خیر تقریبا تمام سوالات رو پرسیدین

ما یک جمله اخر مصاحبه ها از دوستان  به یادگار میگیریم. شما چه جمله ای رو برای ما یادگار می گذارید.

فقط یه جمله دارم و اینکه بسپرین به دست خدا و تلاشتون رو کنید.به قول شاعر” موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ///ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است “

 

3 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید