سلام، وقت‌بخیر. لطفا خودت را برای ما معرفی کن. (نام و نام‌خانوادگی، سن، شهر محل سکونت، محل تحصیل کارشناسی، سال، گرایش، رتبه‌ی کنکور، دانشگاه قبلی و…)

سلام، خانم (به درخواست رتبۀ‌برتر، نام ایشان حذف گردید) هستم، ۲۳ساله از تهران، مقطع کارشناسی رو دانشگاه شاهد تهران بودم. در کنکور ارشد روانشناسی 1403 رتبۀ 2 بالینی سهمیه و 114 بالینی کشوری رو کسب کردم.

سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟

من برای انتخاب رشتۀ کارشناسی کاملا بین اقتصاد و روانشناسی مردد بودم ولی درنهایت انتخابم شد روانشناسی، رشته‌ای که بتونم هم باهاش درس بخونم و هم زندگی کنم. هرچی که جلوتر می‌رفت و من شناختم بیشتر می‌شد، بیشتر عاشق انتخابم می‌شدم .

مطلب پیشنهادی: همه‌چیز دربارۀ کنکور ارشد روانشناسی

دوران کارشناسی چطور گذشت؟ از آن‌ دانشجوهایی بودی که جزوۀ تمیز و خوش‌خطشان در دانشکده دست‌به‌دست می‌شد یا آن‌هایی که آخرترم تازه یاد درس و امتحان می‌‎افتند؟

دوران کارشناسیم خوب بود. اساتید به‌نام و باسوادی داشتم و واقعا روشنگر مسیرم بودند و مشوق من. بخوام حقیقت رو بگم بعد از شیوع ویروس کرونا یک مقدار از فضای دانشگاه دور شدیم ولی این فاصله‌گیری طولانی نشد.

سعی می‌کردم خودم جزوات رو بنویسم ولی بعد از ترم ۴ با کمک و همکاری هم‌کلاسی هایم جزوات منظمی رو می‌نوشتیم. غالباً سرکلاس خصوصاً ترم‌های آخر فعال بودم و از این مشارکت فعالانه لذت می‌بردم.

کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟ اصلا چطور درس خواندن را شروع کردی؟

غالباً افراد در هر وهله از زندگیشون دچار تردیدهایی بین انتخاب‌های جدی زندگیشون می‌شن. من هم همین‌طور بودم ولی باید بالاخره انتخاب کرد. براساس قانون هزینه فرصت، شما با هرانتخابی، چیزی رو به‌دست میارید و چیزی رو از دست می‌دید.

من ترجیح دادم فارغ‌التحصیل بشم و بعد فرایند کنکوری بودنم رو شروع کنم چون‌که هم شناخت خوبی از خودم داشتم و می‌دونستم اینطور برای من بهترِ و هم این‌که از لحاظ روانی، بار کمتری رو متحمل می‌شدم.

دقیقا سیر مطالعاتی من از مردادماه به‌طور جدی شروع شد. به‌خوبی به یاددارم تیرماه در مسافرت بودم که کتاب‌های روان‌آموز رو سفارش دادم تا به‌محض رسیدن به تهران به ‌دستم برسه.

مطلب پیشنهادی: منابع ارشد روانشناسی

از عادت‌های مطالعه‌ات برای ما بگو. (تنهایی درس می‌خواندی یا با دوست و هم‌کلاسی؟ توی خانه یا سالن مطالعه؟ نقاط ضعف و قوتت چه بود؟ چقدر وقت آزاد داشتی؟

من روزانه با ۴-۵ساعت شروع کردم و بعد از یک‌ماه به 7-8ساعت رسوندم. دوران مرور و جمع‌بندیم هم باتوجه به حساسیت این دوران، بین ۱۰تا۱۲ساعت مطالعه داشتم. به‌نظرم، اگر بچه‌ها درابتدای مسیر مطالعۀ کنکورشون هستن، می‌تونن گاهی‌اوقات چندساعتی بیرون برن و این رو از خودشون دریغ نکنن، تا خدایی‌نکرده دوران مرور جمع‌بندی رو کم نیارن.

ولی من خودم زیاد بیرون نمی‌رفتم و بیشتر خودم رو توی خونه سرگرم می‌کردم تو تایم‌های استراحت. چیزی که بسیار پراهمیت هست استمرار و رتبه‌های برتر مشترکاً این ویژگی رو دارن.

یک خصلت خوبی که خودم دارم و پرورش دادم در خودم این هست که محترمانه می‌تونم درخواست‌های دیگران رو جایی که لازمه رد کنم و با نفسم مقابله کنم. این ویژگی مهمی هست که کنکوری‌های عزیزمون باید تو‌خودشون تقویت کنن. سال کنکور، سالیه که باید به خیلی چیزها نه گفت و دست رد به سینش زد. مثلا اینکه دوستات خواهش می‌کنن برید بیرون، خانوادت اصرار می‌کنن که برید عروسی فامیلاتون و … .

من در خونه مطالعه داشتم چون شرایط مناسب بود و لازم ندیدم برم سالن مطالعه و ارتباط با دوستان کنکوری درسال کنکور رو توصیه نمی‌کنم مگر در شرایط خاص.

چطور با روان‌آموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟ (نظرت راجع‌به هرکدام چیست؟

مگه کسی هست که بخواد کنکور روانشناسی بده و اسم روان‌آموز و نشنیده باشه؟ معمولاً تو معرفیِ منابعِ اکثر مشاورها کتاب‌های روان‌آموز به‌چشم می‌خوره.

من از کتاب‌های بالینی، رشد، عمومی، فیزیولوژیک، آسیب شناسی روانی و آزمون‌های آزمایشی روان‌آموز استفاده کردم. در مجموع روان‌آموز پوشش‌دهی خوبی داره و من‌ پیشنهادش می‌کنم، منتهی در یک‌سری دروس مثل آسیب بزرگسال مباحث به‌طور گسترده‌ای آورده شده که اونم بخاطر مشترک‌بودن کتاب برای مقطع ارشد و دکتری هست.

مطلب پیشنهادی: کتاب‌های جامع روان‌آموز

وقت‌هایی که درس خواندن، خسته و کلافه‌ات می‌کرد و انگیزه‌ات را ازدست می‌دادی، چی دوباره تو را می‌نشاند پای مطالعه؟

من حقیقتش جز دوران مرور جمع‌بندی که آزمون‌های جامع هم می‌دادم، زیاد خسته نمی‌شدم چون اساساً از مطالعه‌کردن کتاب‌های رشتمون لذت می‌برم. درس فیزیولوژی برای من‌ که رشتۀ دبیرستانم انسانی بود سنگین بود ولی من با سماجت کلی باهاش دست‌و‌پنجه نرم کردم. ۳/۴ دور قبل‌از مرور و جمع‌بندی خوندم که باعث شد بفهمم فحوای کلام کتاب رو.

و اما خستگی دوران مرور جمع‌بندی رو چی‌کار کردم؟ باید هرداوطلبی نسبت به این موضوع آگاه باشه که هرفردی ممکنه اون اواخر به فرسودگی برسه. به‌همین‌خاطر باید برنامۀ زندگیش رو طوری بچینه که به‌جز درس، فشار سنگین دیگه‌ای رو نخواد تحمل کنه.

هم‌چنین باید هرچندوقت یکبار به خودمون گوشزد کنیم که اصلا چرا کنکور رو انتخاب کردیم و هدفمون چی بوده. خیلی سادست ولی گاهی آنقدر درگیر جزییات می‌شیم که یادمون میره برای چی شروع کردیم.

سال کنکور بهتر هست چندتا آدم امن برای خودتون مشخص کنید و ازشون حمایت بگیرید. اگر هم ندارید، خودتون، خودتون رو نوازش کنید و‌ هوای خودتون رو داشته باشید.

کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده. کدام‌ها را به دوستان روان‌آموزی‌ات پیشنهاد می‌کنی؟

من دور اول مطالعم‌، چندتا رفرنس خوندم مثل نظریه های روان درمانی روچاسکا، DSM 5 ترجمۀ دکتر گنجی، نظریه های رشد کرین و پیشنهادشون می‌کنم. ولی رفرنس به‌تنهایی کفایت نمی‌کنه در مرورهای بعدی مطالعه.

کلاس کنکور و مشاوره، چه جایی در موفقیت تو داشت؟

برای اینکه از رقبا عقب نیفتید، خیلی مهمه که رفرنس درست انتخاب کنید، مشاوره حرفه‌ای و اصولی بگیرید که لااقل شما رو از مسیر منحرف نکنه. درنهایت مشاور و مؤسسات کنکور تنها و تنها تسهیل‌گر هستن و باعث می‌شن باسرعت و کیفیت بهتری مسیرمون رو طی کنیم و آگاهانه جلوبریم و درد کمتری بکشیم.

کلاس های کنکور ارشد و دکتری روان آموز

وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟

من بعداز امتحانات ترم هشتم و قبل‌از شروع مطالعم، یک بازۀ یک‌ماهه به دوتا مسافرت رفتم که در اوج انرژی، شروع کنم. به‌نظرم تصمیم درستی بود. من انگشت‌‌شمار بیرون رفتم، ولی این و به همه پیشنهاد نمی‌کنم، چون نمی‌شه برای همه نسخۀ واحد پیچید. به‌شخصه طبق شخصیتم و‌خلقیاتم اگه بیرون نمی‌رفتم اذیت نمی‌شدم. شماهم با خودشناسی برنامتون رو بچینید.

برنامه‌ریزی کنکورت، چه ویژگی‌های مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟

برای خودتون چندتا برنامه داشته باشید. یک برنامه که یه دورنمای کلی بده بهتون. یک برنامه دیگه که مقداری جزئی‌تره، مثلاً یک‌ماه رو دربربگیره. یک برنامه هم هفتگی باشه و حتما تو برنامۀ هرماهتون یک الی دو روز فرجه بذارید که به نخونده‌هاتون بپردازید. خودتون رو ملزم کنید به اجراکردن برنامتون.

شب قبل‌از این‌که بخوابید، برنامۀ فرداتون رو برای خودتون مرور کنید که فردا که بیدار می‌شید، گیج نباشید که چیکار کنم و باتوجه به گلدن تایم خودتون، اولویت‌های برنامتون رو بچینید. ترجیحاً درس‌های سنگین رو اول روز که انرژی دارین قرار بدین.

در آزمون‌های جامع روان‌آموز شرکت کردی؟ (اگر جواب مثبت است، لطفا توضیح بده که در کدام مراحل آزمون شرکت کردی و این آزمون‌ها را از نظر شباهت به کنکور (نوع سوالات، بودجه‌بندی و…) چطور دیدی؟

بله. رتبه‌ای که در مرحلۀ سوم این آزمون‌ها کسب کردم مشابه رتبم در کنکور بود و از لحاظ استانداردبودن مناسب بود. ولی روان‌آموزِ عزیز اگر برای تحلیل آزمون، از اپلیکیشن دیگه‌ای استفاده کنه عالی می‌شه.

آزمون های آزمایشی ارشد روانشناسی روان آموز

دکمۀ عقب‌گرد را می‌زنیم و تو را برمی‌گردانیم به روزی که تصمیم گرفتی درس خواندن برای کنکور را شروع کنی. این‌بار هم به همان ترتیب پیش می‌روی یا چیزهایی هست که بخواهی تغییرشان بدهی؟

خداروشکر برای کنکور ارشد من تمام تلاش خودم را کردم و خوشحالم که کورکورانه تلاش نکردم و حتماً اگر برگردم بله انتخاب‌هایی که داشتم و مسیری که رفتم رو مجدد پیش می‌گرفتم.

به‌عنوان یک کنکوری، در سبک زندگی‌ات هم تغییراتی ایجاد کردی؟ (ورزش، تغذیه، خواب و…)

قطعاً کسی که قراره کنکور بده و این قضیه براش جدی هست، باید تو سبک‌زندگیش تغییراتی ایجاد کنه. من هم مستثنی نبودم. متأسفانه تحرکم کمتر شد، ولی خب خیلی خودم رو از آدم‌های منفی و حرف‌های منفی دور کردم.

در سال کنکور، اتفاق ناخواسته‌ای یا مسئله‌ای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟ چطور از عهده‌اش برآمدی؟

بله. پیش اومد ولی قابل‌بیان نیست. فقط با خودم تکرار می‌کردم که حقِ خودت رو از زندگی بگیر. حق‌داری برای این مشکل عزاداری کنی، ولی باید سریع از جات پاشی، تو فرصت نداری خودت رو غرق کنی.

برای جمع‌بندی درس‌ها چه کردی؟ (اصولا بگو روزهای آخر چطور سپری می‌شد؟)

من تو دوران مرور جمع بندی، سه‌بار تمام درس‌ها رو مرور کردم. دور دوم و سوم رو با سرعت خیلی زیاد انجام دادم.

مطلب پیشنهادی: تحلیل کنکور ارشد روانشناسی 1403

لطفا هر کدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن:

روانشناسی: حیاتروان‌آموز: کنکور روانشناسی
مهاجرت: دلتنگیسازمان سنجش: آزارگر
خانواده: اصل و پایهفروید: ریشه در کودکیت داره.
ازدواج: تلاشآرزو: –
عشق: امنیتبهترین رفیق: الله
استاد: روشن‌گرمهم‌ترین دستاورد تاکنون: برای آدم اطرافم امنم.
الگو: مادربزرگ‌ترین آرزوی شخصی: کم‌کردن از دردهای انسانی.
کنکور: چالش و رقابتبزرگ‌ترین هدف شغلی: واسطۀ رزق و روزی بنده‌های بی‌شماری از خدا باشم.
دانشگاه: پلگرایش موردانتخاب: بالینی
آینده: می‌سازمشدانشگاه موردانتخاب: شهید بهشتی
دکترا: آغاز علمهوش یا تلاش؟ باهوش (زیرکانه) تلاش کردن