سلام، وقت‌بخیر. لطفاً خودت را برای ما معرفی کن. (نام و نام‌خانوادگی، سن، شهر محل سکونت، محل تحصیل کارشناسی، سال، گرایش، رتبۀ کنکور، دانشگاه قبلی و…)

سلام، وقت شماهم بخیر. من سمیرا شیرجزی هستم. 23ساله از اصفهان. فارغ‌التحصیل رشتۀ علوم تربیتی/ گرایش کودکان استثنایی (ورودی 98) بامعدل 18.23 از دانشگاه اصفهان. امسال کنکور ارشد روانشناسی رو شرکت کردم و در گرایش کودکان استثنایی رتبۀ 131 رو کسب کردم.

سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟

من همیشه دوست داشتم به لایه‌های زیرین شخصیت انسان‌ها پی ببرم. از آن طرف، بیماری‌ها و اختلالات روانی مخصوصاً در حوزۀ کودک برایم جذاب بود. پس در دوران کارشناسی تصمیم گرفتم رشته‌ام را تغییر دهم و به سمت روانشناسی گام بردارم.

مطلب پیشنهادی: همه‌چیز دربارۀ کنکور ارشد روانشناسی

دوران کارشناسی چطور گذشت؟ از آن‌ دانشجوهایی بودی که جزوۀ تمیز و خوش‌خطشان در دانشکده دست‌به‌دست می‌شد یا آن‌هایی که آخرترم تازه یاد درس و امتحان می‌‎افتند؟

راستش شروع دوران کارشناسی ما تقریباً با شیوع کرونا مصادف شد. تازه داشتم با فضای دانشگاه و جو دانشکده آشنا می‌شدم که به تعطیلی طولانی برخورد کردیم. به مدت دوسال‌و‌نیم از دانشگاه دور شدم و درس‌ها به‌صورت مجازی ادامه پیدا کرد. یکی از ویژگی‌های من این است که دوست دارم در کلاس درس بیشتر گوش بدهم و همچنین در بحث‌ها شرکت کنم.

پس زمانی که کلاس‌ها حضوری شد، نکاتی را که استاد بیان می‌کرد با اجازۀ خودشان ضبط می‌کردم و جزوۀ آن را در خانه می‌نوشتم. در طول ترم، درس‌ها را می‌خواندم اما نکات مهمی که ممکن بود فراموش کنم را آخر ترم می‌خواندم.

کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟ اصلا چطور درس خواندن را شروع کردی؟

اواخر دوران کارشناسی بود که تصمیم گرفتم کنکور ارشد شرکت کنم. علوم تربیتی رشته‌ای نبود که با آن بتوانم برنامه‌هایم را دنبال کنم. روانشناسی همیشه در قلبم جایگاه ویژه‌ای دارد. پس تصمیم گرفتم تغییررشته دهم و برای این کار، کنکور من را به سمت خودش کشاند.

درابتدا تحقیقات زیادی کردم که چطور و چگونه خواندن را شروع کنم. با سرچ‌کردن در اینترنت با مؤسسه روان‌آموز آشنا شدم و مصاحبه‌های رتبه‌برترها را می خواندم، نمونۀ کتاب‌های کمک درسی که در سایت موجود بود را مطالعه می‌کردم و همچنین در فضای مجازی هم به‌دنبال اطلاعات بودم. به این شکل راه و مسیر خواندنم را مشخص کردم.

مطلب پیشنهادی: منابع ارشد روانشناسی

از عادت‌های مطالعه‌ات برای ما بگو. (تنهایی درس می‌خواندی یا با دوست و هم‌کلاسی؟ توی خانه یا سالن مطالعه؟ نقاط ضعف و قوتت چه بود؟ چقدر وقت آزاد داشتی؟

من همیشه فضای خاصی را به مطالعه‌ام اختصاص می‌دادم که آن، خانه و گوشۀ خاصی از اتاق خودم بود. خانواده‌ام همیشه نهایت همکاری را با من می‌کردند. تنها درس می‌خواندم.

نقاط قوتم این بود که:

  1. برنامۀ هرروزم را تمام می کردم.
  2. به خودم اعتماد داشتم و می‌دانستم مسیری که می‌روم درست است.
  3. سعی می‌کردم هرروز ساعت مطالعۀ یکسانی داشته باشم. مثلا از ساعت 9 صبح تا 3 بعدازظهر مطالعه می‌کردم تا ذهنم عادت کند.
  4. برنامه خواب و تغذیۀ مناسبی داشتم.
  5. اهداف هرروزم را مشخص می‌کردم و به آن پایبند بودم.

اما نقاط ضعفی هم داشتم:

  1. زمان‌هایی بود که تمرکز کافی نداشتم و دچار حواس‌پرتی می‌شدم، دراین مواقع هرچیزی که مزاحم درس خواندنم می‌شد را یادداشت می‌کردم تا افکارم نظم پیدا کند.
  2. گاهی دچار استرس می‌شدم و همین عامل اجازه نمی‌داد درس بخوانم که با مدیتیشن و گوش‌دادن به پادکست می‌توانستم آن را کنترل کنم. گاهی مواقع دوستانم کمک زیادی به من می‌کردند.    

بیس کمپ ارشد روان آموز - راهکارهای موفقیت در کنکور

چطور با روان‌آموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟ (نظرت راجع‌به هرکدام چیست؟)

من از طریق سرچ‌کردن در گوگل با روان‌آموز آشنا شدم. بیشتر از کتاب‌های کمک‌آموزشی یا همان کتاب‌های جامع و آزمون‌های جامع سه‌مرحله‌ای استفاده کردم.

اولین چیزی که در کتاب‌های جامع توجهم را جلب کرد، صفحه‌آرایی جذاب آن بود، طوری‌که هروقت به آن نگاه می‌کردی باعث خستگی نمی‌شد. کتاب‌ها موارد مهم را به‌خوبی و با زبان ساده بیان کرده بودند. به‌نظرم تطابق زیادی با سؤالات کنکور داشت.

آزمون‌ها برای من در سطح بالاتری از درجۀ سختی نسبت به کنکور بود. یعنی سؤالات آزمون‌های سه‌مرحله‌ای با پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به کنکور طراحی شده بود که این می‌تواند مزیت بسیارخوب روان‌آموز باشد.

مطلب پیشنهادی: تحلیل کنکور ارشد روانشناسی 1403

وقت‌هایی که درس خواندن، خسته و کلافه‌ات می‌کرد و انگیزه‌ات را ازدست می‌دادی، چی دوباره تو را می‌نشاند پای مطالعه؟

در این مواقع فکرکردن به هدفم و زمان و هزینه‌ای که برای آن دادم، سختی‌هایی که کشیدم و فکرکردن به زحمت‌هایی که خانواده‌ام برایم کشیده‌اند، من را به مطالعه وا می‌داشت.

کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده. کدام‌ها را به دوستان روان‌آموزی‌ات پیشنهاد می‌کنی؟

من برای هردرس علاوه‌بر رفرنس‌های اصلی که وجود داشت، کتاب‌های کمک‌آموزشی هم تهیه کردم. برای درس رشد علاوه‌بر خواندن کتاب رشد کرین، روانشناسی رشد 1 و 2 روان‌آموز را به‌همراه خلاصه‌ای از پاپالیا مطالعه کردم. برای درس آسیب‌شناسی روانی، دوجلد آسیب شناسی روانی دکتر گنجی را به‌همراه آسیب‌شناسی روان‌آموز تهیه کردم.

برای درس روانشناسی عمومی، فصل‌های مهم را بیشتر از کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد می‌خواندم و بقیۀ فصول و هم‌چنین برای مرور از روانشناسی عمومی روان آموز استفاده کردم.

مطلب پیشنهادی: کتاب‌های جامع روان‌آموز

کلاس کنکور و مشاوره، چه جایی در موفقیت تو داشت؟

کلاس کنکور برای من در درسی مثل آمار و روش تحقیق بسیار کمک‌کننده بود. من مشاور نداشتم اما درابتدای کار و زمان‌هایی که به گرهی برخورد می‌کردم از تجربیات رتبه‌های برتر استفاده می‌کردم. اما درنهایت صفرتاصد برنامۀ خواندنم را خودم طراحی کردم.

وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟

من هفته‌ای یک روز را به ریکاوری و تفریح اختصاص می‌دادم و به این شکل نبود که فقط درس بخوانم و هیچ تفریحی نداشته باشم.

برنامه‌ریزی کنکورت، چه ویژگی‌های مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟

در قدم اول چیزی که پیشنهاد می‌کنم این است که هرداوطلب کنکوری باید به یک خودشناسی عمیقی از ظرفیت‌ها و توانایی‌های خودش برسد. تعهد به خواندن را یاد بگیرد و متناسب با توانایی خودش برنامه‌ریزی کند. یک چشم‌انداز از برنامۀ خواندن داشته باشد. به سلامت جسمانی و روانی خود اهمیت دهد.

تکنیک‌های یادگیری موثر و روش‌های خلاصه‌نویسی و مرور را بداند. هرروز زبان بخواند، چیزی که متاسفانه خودم از آن غافل بودم. نتیجۀ مداوم زبان خواندن خودش را به‌خوبی نشان خواهد داد.

در آزمون‌های جامع روان‌آموز شرکت کردی؟ (اگر جواب مثبت است، لطفا توضیح بده که در کدام مراحل آزمون شرکت کردی و این آزمون‌ها را از نظر شباهت به کنکور (نوع سوالات، بودجه‌بندی و…) چطور دیدی؟

بله، من مرحلۀ اول و سوم را شرکت کردم. همان‌طور که قبلا گفتم، نسبت به کنکور، به‌نظر سؤالات پیچیده‌تر طراحی شده بود و بودجه‌بندی استانداردی داشت.

آزمون های آزمایشی ارشد روانشناسی روان آموز

دکمۀ عقب‌گرد را می‌زنیم و تو را برمی‌گردانیم به روزی که تصمیم گرفتی درس خواندن برای کنکور را شروع کنی. این‌بار هم به همان ترتیب پیش می‌روی یا چیزهایی هست که بخواهی تغییرشان بدهی؟

از‌ آنجایی که من قبل‌از این‌که بخواهم خواندن را شروع کنم، اطلاعات زیادی کسب کردم و با آمادگی خوبی کار را شروع کردم، روش خواندنم را تغییر نمی‌دهم اما یک‌سری از منابع را قطعاً تغییر خواهم داد.

با درس‌های چالش‌برانگیز و رواعصاب چه می‌کردی؟ ترفند خاصی رویشان پیاده می‌کردی؟

درس‌های چالش‌برانگیز برای من زبان و آمار بود. دقیقاً دودرسی که می‌تواند روی رتبه و تراز خیلی تاثیرگذار باشد. برای این‌که بتوانم با آمار و روش تحقیق ارتباط دوستانه برقرار کنم، چاره‌ای جز رفتن به کلاس نداشتم. اما برای زبان، از کتاب زبان تخصصی روان‌آموز استفاده کردم.

به‌عنوان یک کنکوری، در سبک زندگی‌ات هم تغییراتی ایجاد کردی؟ (ورزش، تغذیه، خواب و…)

قطعاً تغییراتی ایجاد کردم. یک‌سری از برنامه‌های اضافی در این زمان را حذف کردم تا بتوانم با کیفیت بهتری درس بخوانم. بیشترین تغییری که ایجاد کردم در ساعت خواب و تغذیه‌ام بود. مثلا سعی می‌کردم شب‌ها زود بخوابم و میزان خوابم را به 9ساعت در شبانه‌روز رساندم.

همین کار تأثیر بسیار زیادی برروی افزایش تمرکز و دقتم داشت. برای چندماه از خوردن فست‌فود خودداری کردم و در طول روز آب زیادی می‌نوشیدم. ورزش سنگینی نداشتم اما سعی می‌کردم گاهی پیاده‌روی کنم.

در سال کنکور، اتفاق ناخواسته‌ای یا مسئله‌ای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟ چطور از عهده‌اش برآمدی؟

خداروشکر در طول مدت خواندنم اتفاق ناخواسته‌ای پیش نیامد که بخواهد من را به چالش بکشد. به‌جز همان زمان‌هایی که احساس می‌کردم انگیزه‌ام را از دست داده‌ام که با مدیریت احساساتم آن را کنترل می‌کردم.

کلاس های کنکور ارشد و دکتری روان آموز

برای جمع‌بندی درس‌ها چه کردی؟ (اصولا بگو روزهای آخر چطور سپری می‌شد؟)

من در دوران جمع‌بندی از خلاصه‌ها و موارد مهمی که نوشته بودم استفاده کردم. تمرکزم بر کنکور ده و دوازده سال اخیر بود. به این صورت که دقیقاً شرایط کنکور را شبیه‌سازی می‌کردم و تست‌ها را با زمان‌بندی مشخصی که برای خودم تعیین می‌کردم، می‌زدم.

در گام بعدی کار تحلیل تست را انجام می‌دادم و قسمت‌هایی را که فراموش کرده بودم یا برایم شک‌دار بود را به‌صورت کامل مطالعه می‌کردم. در دوران جمع‌بندی، زمان مطالعۀ من به روزی هشت الی ده ساعت رسیده بود. برای بعضی از درس‌ها مثل روانشناسی رشد و آسیب‌شناسی از تست‌های کنکور وزارت بهداشت هم استفاده می‌کردم.

روز کنکورت چطور گذشت؟ (سر جلسه کنکور چه احساسی داشتی؟ با چه ترتیبی به سوالات پاس دادی؟)

روز کنکور هم استرس داشتم، هم خوشحال بودم از اینکه بالأخره این روز موعود رسیده است و تا چندساعت بعد تمام می‌شود. تا حدامکان سعی کردم استرسم را کنترل کنم و بادقت به سوال‌ها جواب دهم.

در قدم اول به سؤالات علم‌النفس پاسخ دادم و بعد از آن به سراغ آسیب‌شناسی رفتم. در گام بعدی تست‌های روانشناسی رشد، بالینی و عمومی را پاسخ دادم. بعد از آن آموزش و پرورش کوکان استثنایی و فیزیولوژی و انگیزش و هیجان را پاسخ دادم.

از تست‌های روانشناسی تربیتی و اجتماعی، آن‌هایی را که بلد بودم جواب دادم. دودرسی که برایم چالش ایجاد کرده بود یعنی زبان و آمار و روش تحقیق را در دقایق آخر پاسخ دادم.

کلاس های نکته و تست ارشد روانشناسی روان آموز

به جز نتیجه کنکور این دورۀ مطالعاتی چه چیزهایی بهت یاد داد؟ (از چه چیزهایی چشم‌پوشی کردی و چه توصیه‌ای به کنکوری‌های سال‌های آینده داری؟)

دوران کنکور موارد بسیار مهمی را به من نشان داد.

  1. مدیریت زمان و اولویت‌بندی کارها.
  2. مهارت برنامه‌ریزی.
  3. استفاده از تکنیک‌های مطالعه مثل هایلایت‌کردن و خلاصه‌نویسی باعث افزایش دقت و تمرکزم می‌شد.
  4. توانایی تحلیل و درک سریع سؤالات کنکور.
  5. افزایش مهارت خودپایشی که باعث شد مرتب برروی نحوۀ عملکرد خودم نظارت کنم و تغییرات لازم را ایجاد کنم.
  6. مهم‌ترین چیزی که این دوران به من یاد داد این بود که باید برروی هدفی که دارم بمانم و با خستگی مقابله کنم.

روتین زندگی من در دوران کنکور کاملاً عوض شده بود. از یک‌سری تفریحات و لذت‌ها صرف‌نظر می‌کردم تا بتوانم به نتیجۀ دلخواهم برسم. توصیۀ من به کنکوری‌های سال آینده این است که از همان ابتدا باید بدانید که قرار است در این دوران چه کارهایی بکنید. باید به یک خودشناسی دقیق از توانایی‌های خود برسید تا بفهمید چه‌مقدار انرژی و وقت می‌توانید بگذارید.

به برنامۀ هرروزتان تاحدامکان پایبند باشید. به خودتان سخت نگیرید. کنکور تمام ماجرا نیست اما گذرگاهی است که می‌تواند تغییر بزرگی در زندگی شما ایجاد کند.

خرید خلاصه های الکترونیک روان آموز

در چشم‌انداز تو از آینده چه خبر است؟ (چه برنامه و اهدافی داری؟)

یکی از برنامه‌های بزرگ من تأسیس موسسه‌ای به‌صورت خاص برای کار با کودکان دارای اختلال یادگیری است. که در این مؤسسه بتوانم برنامه‌ای مناسب با ویژگی‌های هرکودک ارائه کنم، باهمکاری والدین یک فضای مناسب آموزشی ایجاد کنم و همچنین برنامه‌های ورزشی و تفریحی و استفاده از بازی درمانی را در این مؤسسه به کار ببندم.

پشتیبانی روان‌شناختی و فراهم‌کردن خدمات آن برای کودکان و خانواده‌های آن‌ها به‌منظور مدیریت استرس، اضطراب و مشکلات روانی دیگر، در این مؤسسه بسیار کارآمد خواهد بود.

روان‌آموز در سال کنکورت چه نقشی داشت؟

روان‌آموز چراغ راه من در کنکور بود. موسسه‌ای با منابع کامل و پشتیبانی عالی که کمک بسیاری به من کرد. اگر به گذشته برگردم قطعاً دوباره روان‌آموز را انتخاب می کنم. باتشکر فراوان از پرسنل خوبتان.

لطفا هر کدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن:

روانشناسی: ذهن‌کاوی.روان‌آموز: دقیق، جایی برای رشد.
مهاجرت: سرزمین جدید با رویای آینده‌ای روشن‌تر و چالش‌های پیش‌بینی نشده.سازمان سنجش: همیشه غافل‌گیرکننده.
خانواده: پناهگاه.فروید: رمزگشا.
ازدواج: سفر مشترک زندگی.آرزو: شعله‌ای از امید و شور، نور زندگی.
عشق: جنون، حس امنیت.بهترین رفیق: کتاب.
استاد: هنرمند علوم.مهم‌ترین دستاورد تاکنون: شناخت خود و اصلاح باورها.
الگو: همچون نوری مسیر تاریک زندگی را روشن می‌کند و راه درست را به انسان نشان می‌دهد.بزرگ‌ترین آرزوی شخصی: رسیدن به چیزهایی که می‌خواهم.
کنکور: ماجراجویی سخت و گاهی غیرقابل تحمل.بزرگ‌ترین هدف شغلی: تأسیس مرکزی اختصاصی برای کار با کودکان دارای اختلال یادگیری.
دانشگاه: دنیایی جدید از امکانات و فرصت‌هاگرایش موردانتخاب ارشد: روانشناسی کودکان استثنایی.
آینده: داستانی که هرروز توسط ما به‌صورت خودمختار نوشته می‌شود. سرشار از امید و جریانات مهیج و بی‌پایان.دانشگاه موردانتخاب ارشد: تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، گیلان. (در انتخاب‌رشته این دانشگاه‌ها مدنظر بوده است).  
دکترا: تحقق آرمان‌های علمی.هوش یا تلاش؟ هوش قابل‌قبول درکنار تلاش و پشتکار فراوان.