سلام، وقتبخیر. لطفاً خودت را برای ما معرفی کن. (نام و نامخانوادگی، سن، شهر محل سکونت، محل تحصیل کارشناسی، سال، گرایش، رتبهی کنکور، دانشگاه قبلی و…)
سلام وقتبخیر. سمانه مرادی گلریز هستم. متولد اسفند سال 1367. متولد و ساکن تهران. دانشگاه کارشناسی من دانشگاه آزاد واحد یادگار امام بود که نیمسال اول 99 شروع کردم و تابستون 1402 در 6 ترم و با معدل 19.76 فارغالتحصیل شدم. در کنکور ارشد روانشناسی 1403، رتبۀ 31 روانشناسی بالینی و 32 روانشناسی عمومی رو بهدست آوردم.
سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟
بعد از 14سال دوری از درس، با مطالعاتی که در زمینۀ روانشناسی داشتم به این رشته علاقهمند شدم و با شرطمعدل وارد دانشگاه شدم.
مطلب پیشنهادی: همهچیز دربارۀ کنکور ارشد روانشناسی
دوران کارشناسی، چطور گذشت؟ از آن دانشجوهایی بودی که جزوۀ تمیز و خوشخطشان در دانشکده دستبهدست میشد یا آنهایی که آخر ترم تازه یاد درس و امتحان میافتند؟
تقریبا درسخوان بودم و جزوۀ کاملی در طول ترم داشتم و گاهی به همکلاسیها تدریس هم میکردم.
کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟ اصلا چطور درس خواندن را شروع کردی؟
ترم آخر کارشناسی که به روانشناسی بیشتر علاقهمند شدم به این فکر افتادم که حتماً کنکور بدم و دانشگاه خوبی در گرایش بالینی قبول بشم و با مطالعه و بررسی منابع ارشد روانشناسی بالینی و روش برنامهریزی، در کانالهای تلگرام و سرچ در گوگل شروع کردم.
از عادتهای مطالعهات برای ما بگو. (تنهایی درس میخواندی یا با دوست و همکلاسی؟ توی خانه یا سالن مطالعه؟ نقاط ضعف و قوتت چه بود؟ چقدر وقت آزاد داشتی؟)
چون متأهل و دارای فرزند هستم در خونه و تنهایی درس میخوندم، نقاط قوتم پشتکار و استمرار بود که در سختترین شرایط هم استمرار خوندن رو رها نکردم و بخاطر شرایطم فقط کمتر از نصف روز تایم خالی داشتم.
مطلب پیشنهادی: منابع ارشد روانشناسی
چطور با روانآموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟ (نظرت راجع به هرکدام چیست؟)
در کانالهای معرفی منابع ارشد و گوگل با کتابهای روانآموز آشنا شدم و بعد از انتخاب مشاور و توصیه ایشون کتابهای روانآموز را تهیه کردم و از محتوای ساده و قابلفهم و در عینحال جامع و کامل آن بسیار راضی بودم.
وقتهایی که درس خواندن، خسته و کلافهات میکرد و انگیزهات را ازدست میدادی، چی دوباره تو را مینشاند پای مطالعه؟
انگیزهام برای قبولی در دانشگاه خوب تهران در گرایش بالینی.
کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده. کدامها را به دوستان روانآموزیات پیشنهاد میکنی؟
من تقریباً از اکثر کتابهای جامع روانآموز در کنار منابع اصلی استفاده کردم و از آنها راضی بودم. بهخصوص دو جلد بالینی، رشد و آسیب.
مطلب پیشنهادی: کتابهای جامع روانآموز
کلاس کنکور و مشاوره، چه جایی در موفقیت تو داشت؟
کلاس کنکور نقش کمرنگی داشت چون زیاد کلاس ندیدم، ولی مشاوره برای مشخص کردن مسیر و معرفی منابعِ درست و شیوۀ تستزنی نقش مهمی داشت. اما مهمترین قسمت این موفقیت، تلاش و پشتکاره.
وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟
بله. من به دلیل اینکه متأهل و دارای فرزند بودم بهعلاوۀ اینکه برای کارهای خانه و درس فرزندم وقت میذاشتم در تفریحات و مهمانیها هم کاملاً با آنها همراه بودم.
برنامهریزی کنکورت، چه ویژگیهای مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟
بهنظرم استمرار و انعطاف نکتۀ بسیارمهمی در برنامهریزی کنکوره.
در آزمونهای جامع روانآموز شرکت کردی؟ (اگر جواب مثبت است، لطفا توضیح بده که در کدام مراحل آزمون شرکت کردی و این آزمونها را از نظر شباهت به کنکور (نوع سوالات، بودجهبندی و…) چطور دیدی؟
در یکی از آزمونهای جامع روانآموز شرکت کردم و خیلی تجربۀ خوبی بود و رتبۀ 1 آزمون شدم. که هم اعتمادبهنفسم بالاتر رفت و هم تحلیل سؤالات خیلی کمکم کرد.
دکمۀ عقبگرد را میزنیم و تو را برمیگردانیم به روزی که تصمیم گرفتی درس خواندن برای کنکور را شروع کنی. اینبار هم به همان ترتیب پیش میروی یا چیزهایی هست که بخواهی تغییرشان بدهی؟
به همان ترتیب پیش میروم فقط کمی زودتر شروع میکنم و روزانه زمان بیشتری برای مطالعه میذارم.
با درسهای چالشبرانگیز و رواعصاب چه میکردی؟ ترفند خاصی رویشان پیاده میکردی؟
درس کودکان استثنایی و زبان تقریباً چالش برانگیز بود، بعدهم آمار. تنها روش من برای آنها صبوری و تمرین بیشتر و استمرار بود.
بهعنوان یک کنکوری، در سبک زندگیات هم تغییراتی ایجاد کردی؟ (ورزش، تغذیه، خواب و…)
متأسفانه چون باید برای خانه و خانوادهام وقت میذاشتم مجبور شدم ورزش رو حذف کنم و بهدلیل استرس، دچار پرخوری شدم و 10 کیلو اضافه وزن پیداکردم.
محصول مرتبط: کتاب جامع روانشناسی بالینی ارشد روان آموز
در سال کنکور، اتفاق ناخواستهای یا مسئلهای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟ چطور از عهدهاش برآمدی؟
اتفاقات جزئی ناخواسته بود بهخصوص مسائل و مشکلات خانوادگی، اما انعطاف در برنامهریزی و استمرار واقعا کمککننده بود.
برای جمعبندی درسها چه کردی؟ (اصولا بگو روزهای آخر چطور سپری میشد؟)
جمعبندی من با خلاصههایی بود که نوشته بودم و بهصورت برنامهریزیشده آنها را مرور میکردم.
روز کنکورت چطور گذشت؟ (سر جلسۀ کنکور چه احساسی داشتی؟ با چه ترتیبی به سوالات پاس دادی؟)
روز کنکور برای من خوب بود و حتی بهتر از نگرانیهای قبلش بود البته به این دلیل که قبلش برای آزمون شبیهسازی کرده بودم و این به من کمک کرد تا اعتمادبهنفسم بالا بره.
محصول مرتبط: دورۀ مجازی آموزش روانشناسی بالینی
به جز نتیجۀ کنکور، این دورۀ مطالعاتی چه چیزهایی بهت یاد داد؟ (از چه چیزهایی چشم پوشی کردی و چه توصیه ای به کنکوریهای سالهای آینده داری؟)
واقعا سطح سواد و دانشم رو بالا برد ولی کلی استرس و هیجان رو تجربه کردم.توصیهام فقط تلاش و پشتکار و استمرار در کنار انتخاب مسیر درست که شامل منابع و مشاور میشه هست.
در چشمانداز تو از آینده چه خبر است؟ (چه برنامه و اهدافی داری؟)
رسیدن به جایگاه عالی در این رشته.
روانآموز در سال کنکورت چه نقشی داشت؟
کتابهای روانآموز و آزمون جامع آن واقعا برایم کمککننده بود. ممنون.
لطفا هرکدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن:
روانشناسی: راه درک زندگی. | روانآموز: هموارکننده مسیر. |
مهاجرت: کمی مبهم و البته جالب. | سازمان سنجش: حرصدهنده دواطلبان. |
خانواده: حامی. | فروید: پدر روانشناسی. |
ازدواج: ازدواج با بینش. | آرزو: نیرو محرکه. |
عشق: لذت زندگی. | بهترین رفیق: همدم. |
استاد: الگو. | مهمترین دستاورد تاکنون: رشد شخصی. |
الگو: اساتید بزرگ رشتهمون. | بزرگترین آرزوی شخصی: رسیدن به اهدافم. |
کنکور: سخت و استرسزا. | بزرگترین هدف شغلی: نامآور شدن در رشتهام. |
دانشگاه: فقط نیاز به مدرکش. | گرایش موردانتخاب ارشد: بالینی. |
آینده: روشن. | دانشگاه موردانتخاب ارشد: بهشتی، تهران و علامه. |
دکترا: هدف بعدی. | هوش یا تلاش؟ هردو. |