«من سیده نیکناز اتحاد هستم. 22ساله‌ام و اهل مشهد. کارشناسی‌ام را در دانشگاه فرهنگیان گذراندم و در کنکور ارشد روانشناسی سال 1402، شرکت کردم.»

کسی که این معرفی را از زبانش خواندید، رتبۀ 31 عمومی، ۹۷ بالینی و 15 گرایش کودکان استثنایی را کسب کرده‌است. اگر می‌خواهید از راز رسیدن به این رتبه‌ها سردربیاورید، خواندن مصاحبه با رتبه 31 ارشد عمومی 1402 را از دست ندهید.

  • سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟

من از زمان انتخاب‌رشتۀ کارشناسی، به روانشناسی خیلی علاقه‌مند بودم اما به‌دلیل شغلم و سرنوشت، نتوانستم به‌سراغ این رشته بروم.

  • دوران کارشناسی، چطور گذشت؟ از آن‌ دانشجوهایی بودی که جزوۀ تمیز و خوش‌خطشان در دانشکده دست‌به‌دست می‌شود؟

از سال دوم کارشناسی، شروع کردم به مطالعۀ کتاب های رفرنس روانشناسی و تصمیم گرفتم که برای ارشد، حتما روانشناسی بخوانم.

بیشتر دوران کارشناسی من، مجازی بود که خداروشکر نیازی به جزوه نوشتن نداشت. در آن دو، سه ترمی هم که کلاس‌ها حضوری برگزار شد، خیلی اهل نوشتن جزوه نبودم. اگر هم ‌می‌نوشتم، فقط خودم می‌توانستم بخوانمش.

مطالب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی عمومی

  • کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟

کنکور، کلا برای من پدیدۀ عجیب و مهمی بود که در هیچ مقطعی نمی‌توانستم ازش ساده رد شوم. معتقد بودم که باید نهایت توان جسمی و روحی‌ام را صرف کنم تا شرمندۀ خودم نشوم و نتیجۀ خوبی بگیرم.

از سال دوم، به‌صورت پراکنده رفرنس‌های روانشناسی را مطالعه می‌کردم و برنامه‌ریزی دقیقی نداشتم. اما از تابستان سال سوم، خیلی جدی، دقیق و بابرنامه درس خواندن را شروع کردم.

  • از عادت‌های مطالعه‌ات برای ما بگو.

من، همیشه تنهایی درس می‌خواندم و اصلا عادت به درس خواندن گروهی ندارم چون حواسم پرت می‌شود. مکان درس خواندنم هم خانه بود و پشت میز مطالعه‌ام.

برنامۀ دقیقی داشتم که بیشتر اوقات طبق آن پیش می‌رفتم. البته چون هم‌زمان دانشجو و کنکوری بودم، زمان استراحت و تفریح کمی داشتم که باعث شده‌بود احساس خستگی و فرسایش زیادی را تجربه کنم.

مطالب مرتبط: کتاب های جامع روان آموز

  • چطور با روان‌آموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟

ازطریق اینستاگرام با روان‌آموز آشنا شدم و از کتاب روانشناسی فیزیولوژیک و آزمون‌های جامع آزمایشی‌اش استفاده کردم. فیزیولوژیک روان آموز، کتاب خوب و کاملی بود اما در بعضی از فصل‌ها و قسمت‌ها لازم است که نکات بیشتری با توجه با تغییر رفرنس‌های کنکور، اضافه شود.

در آزمون‌های جامع هم، سوالات بعضی از دروس کمی ساده بودند و سطح پایین‌تری نسبت به سوالات کنکور داشتند.

  • وقت‌هایی که درس خواندن، خسته و کلافه‌ات می‌کرد و انگیزه‌ات را ازدست می‌دادی، چی دوباره تو را می‌نشاند پای مطالعه؟

فکر کردن راجع به آینده‌ام، یادآوری کردن سختی‌ها و هزینه‌هایی که متحمل شده‌بودم و تصویرسازی از لحظۀ رسیدن به نتیجه‌ای که می‌خواستم.

  • کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده.

به‌نظر من، برای هر درس حتما باید یک منبع اصلی خوانده‌شود که حالا درکنارش می‌شود از کلاس‌ها و کتاب‌های کمک‌آموزشی هم استفاده کرد.

به بچه‌ها توصیه می‌کنم در ماه‌های نزدیک به کنکور، از کلاس‌های نکته و تست استفاده کنند چون جمع‌بندی خوبی است و به مرور درس‌ها و بخش‌های مهم، کمک می‌کند.  

مطالب مرتبط: کلاس های نکته و تست روان آموز

  • کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده.

مهم ترین عامل موفقیتم، خودم بودم که توانستم این مسیر را طی کنم. کلاس کنکور، بیشتر نقش یک جهت‌دهنده و راهنما داشت برای قرار گرفتن در مسیر درست و نشان دادن قسمت‌های مهم و چالش‌برانگیز.

  • وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟

بله، داشتم ولی حساب‌شده و از روی برنامه. البته در دو، سه ماه قبل از کنکور تقریبا تفریح خاصی نداشتم.

  • برنامه‌ریزی کنکورت، چه ویژگی‌های مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟

پایبندی دقیق و عمل به برنامه‌ریزی درسی که طبق شرایط شخصی‌ام نوشته‌بودم، مهم‌ترین ویژگی برنامۀ من بود. درکنارش، زمان‌هایی هم برای استراحت دادن به مغزم درنظر گرفته‌بودم.

سحرخیزی، برایم خیلی مفید بود و واقعا من را به هدفم نزدیک‌تر کرد. مقایسه نکردن خودم با دیگران هم خیلی در آرامش ذهنی‌ام تأثیر داشت که باعث شد با خیال راحت درس بخوانم.

  • در آزمون‌های جامع روان‌آموز شرکت کردی؟

بله، در هر چهار مرحله شرکت کردم. به‌نظرم، سطح سوالات در بعضی از دروس مثل آمار، کمی پایین بود و بهتر است به سوالات کنکور شبیه‌تر شود.

مطالب مرتبط: آزمون های آزمایشی روان آموز

  • دکمۀ عقب‌گرد را می‌زنیم و تو را برمی‌گردانیم به روز درس خواندن برای کنکور. این‌بار هم به همان ترتیب پیش می‌روی؟

بله، دقیقا به همان شکل گذشته درس خواندن را شروع می‌کنم.

  • با درس‌های چالش‌برانگیز و رواعصاب چه می‌کردی؟

در ابتدا، ارتباط گرفتن با این درس‌ها برایم سخت بود و جای کمی در برنامۀ مطالعاتی‌ام به آن‌ها اختصاص داده‌بودم. اما کم‌کم به‌عنوان واحدهای درسی مهم کنکور، پذیرفتمشان و حتی سعی کردم به آن‌ها علاقه‌مند شوم.

  • به‌ عنوان یک کنکوری، در سبک زندگی‌ات هم تغییراتی ایجاد کردی؟

برنامۀ خواب و بیداری‌ام، نظم خاصی داشت. حتما باید سر ساعت ‌مشخصی که تعیین کرده‌بودم، می‌خوابیدم و بیدار می‌شدم.

  • در سال کنکور، اتفاق ناخواسته‌ای یا مسئله‌ای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟

اتفاق خیلی چالش‌برانگیز که نه اما گاهی مسائلی پیش می‌آمد که ذهنم را به‌هم می‌ریخت یا بعضی‌وقت‌ها به‌دلایلی، برنامۀ درسی‌ام تغییر می‌کرد. البته درنهایت مدیریتش می‌کردم و دوباره به حالت قبل برمی‌گرداندمش.

مطالب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی

  • برای جمع‌بندی درس‌ها چه کردی؟

دوران جمع‌بندی اصولا به تست‌زنی گذشت، هم تست‌های تألیفی و هم کنکورهای سال‌های اخیر. سعی می‌کردم با بررسی نکات مهم تست‌ها، اشتباهاتشان و شرکت در کلاس‌های نکته‌‎ و تست، درس‌ها را مرور کنم.

  • روز کنکورت چطور گذشت؟

خیلی با آرامش و راحت بود، مثل زمانی که در خانه برای خودم کنکور را شبیه‌سازی می‌کردم. جواب دادن به سوالات را از زبان شروع کردم؛ به این‌ترتیب که یک متن را جواب می‌دادم، بعد می‌رفتم سراغ درس بعدی و باز به یک متن دیگر زبان برمی‌گشتم.

  • به‌ جز نتیجۀ کنکور، این دورۀ مطالعاتی چه چیزهایی بهت یاد داد؟

یاد گرفتم که سختی کشیدن و گذشتن از لذت‌های زودگذری که دیگران تجربه می‌کنند، درحالی‌که تو سخت مشغول کاری، درنهایت می‌تواند نتیجۀ شرین و دلچسبی رقم بزند.

رسیدن به نتیجۀ دلخواه، بعد از کلی سختی و شب‌بیداری، احساس قوی بودن به آدم می‌دهد.

مطالب مرتبط: کلاس های جامع روان آموز

  • در چشم‌انداز تو از آینده چه خبر است؟

می‌خواهم در زمینۀ پژوهشی خیلی قوی باشم و دکترا بخوانم. در حیطۀ شغلی هم می‌خواهم فعالیتی را شروع کنم که کمتراشباع‌شده‌ و جدید باشد.

  • روان‌آموز در سال کنکورت چه نقشی داشت؟

نقش کمک‌کننده و راهنما!

  • لطفا هر کدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن.
روانشناسی: اولین علمی که بیشترین علاقه را بهش دارم.روان‌آموز: یک همراه برای طی کردن دوران کنکور
مهاجرت: اصلا دوستش ندارم.سازمان سنجش: دقیق و غیرمنتظره
خانواده: مهم‌ترین ثروتفروید: اولین روانشناسی که با او آشنا شدم.
ازدواج: لازم و مهمآرزو: مشوق
عشق: دوست دارم به بهترین شکل تجربه‌اش کنم.بهترین رفیق: مادر
استاد: حضور و غیابمهم‌ترین دستاورد تاکنون: رتبه‌های خوبم در کنکور ارشد
الگو: راهنما و هدایتگربزرگ‌ترین آرزوی شخصی: موفقیت‌های بزرگ و بسیار در زندگی شغلی و شخصی
کنکور: پدیده‌ای عجیب و سرنوشت‌سازبزرگ‌ترین هدف شغلی: تأسیس یک کلینیک در زمینه‌ی روانشناسی در حیطه‌ای که کمتر کارشده
دانشگاه: جایی که خروجی‌اش تضمینی برای باسوادشدن ندارد.گرایش موردانتخاب ارشد: عمومی، بالینی، استثنایی، تربیتی
آینده: نامشخص و غیرقابل‌پیش‌بینیدانشگاه موردانتخاب ارشد: فردوسی
دکترا: بهش فکر می‌کنم.هوش یا تلاش؟ هر دو