مصاحبه با رتبه 64 ارشد کودکان استثنایی 1404
- سلام، وقت بخیر. لطفا خودت را برای ما معرفی کن. (نام و نامخانوادگی، سن، شهر محل سکونت، محل تحصیل کارشناسی، سال، گرایش، رتبۀ کنکور، دانشگاه قبلی و…)
سلام، علی ربانی مقدم هستم، 23 ساله ساکن شهر مشهد، دورۀ کارشناسی خودم رو در دانشگاه بجنورد پشت سر گذاشتم، از بچههای ورودی 99 بودم و در کنکور ارشد روانشناسی 1404، رتبه 64 گرایش کودکان استثنایی و رتبه 332 گرایش عمومی و 348 گرایش بالینی رو کسب کردم.
- سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟
دوران دبیرستان رشتۀ انسانی میخوندم و خب یکی از کتابهای ما کتاب روانشناسی بود، یادمه یکی از فصول این کتاب به روانشناسی رشد پرداخته بود و از همونجا من علاقمند شدم که راجب این حوزه بیشتر تحقیق کنم.
- دوران کارشناسی چطور گذشت؟ از آن دانشجوهایی بودی که جزوۀ تمیز و خوشخطشان در دانشکده دستبهدست میشود یا آنهایی که آخر ترم تازه یاد درس و امتحان میافتند؟
خب من ورودی 99 بودم و از همون ترم اول کرونا بود و تا اواسط ترم 4 مجازی گذشت، ریا نباشه میتونم بگم از اون دسته دانشجوها بودم که همیشه نمرۀ خوبی کسب میکردم و برام اهمیت داشت که جدا از نمرۀ خوبی که میگیرم اون درس رو به خوبی درک کنم، به عنوان مثال درس آسیب و رشد. در نهایت هم با معدل 18 فارغالتحصیل شدم.
- کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟ اصلاً چطور درس خواندن را شروع کردی؟
من دو بار کنکور دادم. اولین بار ترم ۶ به این فکر افتادم که باید آماده بشم برای کنکور ارشد؛ چون از همون اوایل دانشگاه هم قصدم این بود که ارشدم رو در یک دانشگاه تاپ بگیرم و این مسیری که شروع کردم رو تخصصیتر ادامه بدم. رفتهرفته منابع ارشد روانشناسی رو با تحقیق از چند تا مشاور تهیه کردم، اما بهخاطر یک سری شرایط شخصی نتونستم استمرار رو حفظ کنم و رتبم سال اول فکر میکنم ۷۰۰ شد. اما سال دوم از مرداد ۱۴۰۳ شروع کردم و چون تو کارشناسی آمار رو خوب یاد نگرفته بودم، با درس آمار و زبان و آسیبشناسی مطالعم رو شروع کردم.
دانلود رایگان برنامه راهبردی مطالعاتی کنکور ارشد روانشناسی
- از عادتهای مطالعهات برای ما بگو. (تنهایی درس میخواندی یا با دوست و همکلاسی؟ توی خانه یا سالن مطالعه؟ نقاط ضعف و قوتت چه بود؟ چقدر وقت آزاد داشتی؟)
من تنهایی و داخل خونه درس خوندم. اصول برنامهریزی من اینطوری بود که یک برنامه یکماهه تنظیم میکردم. این باعث میشد که بدونم در این یک ماه باید چه تعداد سرفصل رو از هر درس جمع کنم. بعد بسته به نقاط قوت و ضعفم به درسها تایم میدادم. این چشمانداز باعث میشد استرس نگیرم که دارم کند پیش میرم. زبان و آمار هم هر روز تو برنامه من بود. اگه بخوام راجعبه زمان مطالعه خودم هم بگم، اینطوری بود که من معمولاً شبخوان بودم و از عصر شروع میکردم به خوندن تا نیمههای شب. از صبح تا عصر هم به کارای شخصی خودم میرسیدم.
- چطور با روانآموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟ (نظرت راجعبه هرکدام چیست؟)
وقتی راجعبه منابع تحقیق میکردم با روانآموز آشنا شدم. من از کتابها و کلاسهای روانآموز استفاده کردم و واقعاً راضی بودم؛ چون مطالب کامل بود.
کتابهای جامع ارشد روانشناسی روانآموز
- وقتهایی که درس خواندن، خسته و کلافهات میکرد و انگیزهات را از دست میدادی، چی دوباره تو را مینشاند پای مطالعه؟
اینطور وقتها یا میاومدم برنامه رو بررسی میکردم و یک سری تغییرات داخلش ایجاد میکردم، یا با یکی از دوستای صمیمی خودم که اونم کنکوری بود صحبت میکردم که واقعاً گفتگوهای جذابی بود. یکی دیگه از چیزایی که باعث میشد جا نزنم این بود که من برای این انتخابی که کردم و تلاشی که منو تا اینجای مسیر رسونده، مسئولیت دارم و باید به اون هدفم که دانشگاه تاپ بود متعهد بمونم.
- کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده. کدامها را به دوستان روانآموزیات پیشنهاد میکنی؟
من برای رشد، بالینی، آسیبشناسی و علمالنفس از روانآموز استفاده کردم.
- کلاس کنکور و مشاوره، چه جایی در موفقیت تو داشت؟
با توجه به فشارها و تنشهایی که تو سال کنکور پیش میاد، مشاوره واقعاً کمککننده هست. من خودم واقعاً کمکهای زیادی از مشاورم گرفتم و چیزای زیادی از ایشون یاد گرفتم.
کلاسهای جامع کنکور ارشد روانشناسی روانآموز
- وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟
زندگی فقط به کنکور که خلاصه نمیشه و منم تایمهای استراحت و مخصوصاً فیلم دیدن خودم رو محفوظ نگه داشته بودم؛ چون نمیخواستم زندگیم یکنواخت بشه.
- برنامهریزی کنکورت، چه ویژگیهای مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟
اینکه برنامهای که داشتم با توجه به شناختی که از خودم داشتم تنظیم میشد. بهنظرم اگه هرکسی با توجه به همین شناختی که از خودش داره برنامهریزی کنه، خیلی میتونه مؤثر باشه و از همون روز اول توقع تایم مطالعه بالا رو نداشتم و بهصورت تساعدی بالا بردم.
- در آزمونهای جامع روانآموز شرکت کردی؟ (اگر جواب مثبت است، لطفاً توضیح بده که در کدام مراحل آزمون شرکت کردی و این آزمونها را از نظر شباهت به کنکور (نوع سؤالات، بودجهبندی و…) چطور دیدی؟
بله، من هر سه مرحله آزمونهای آزمایشی رو شرکت کردم و رتبههای ۱۲ و ۲۳ و ۷۳ رو در آزمونها کسب کردم. سطح سؤالات اوکی بود؛ اما تو درس آسیب و استثنایی واقعاً سطح سؤالات بالا بود.
آزمونهای آزمایشی کنکور ارشد روانشناسی
- دکمۀ عقبگرد را میزنیم و تو را برمیگردانیم به روزی که تصمیم گرفتی درس خواندن برای کنکور را شروع کنی. اینبار هم به همان ترتیب پیش میروی یا چیزهایی هست که بخواهی تغییرشان بدهی؟
بله، از مسیری که اومدم رضایت دارم و خدا رو شاکرم؛ چون تونستم در حد توانم با توجه به اون چیزی که تو ذهنم بود، مسیر رو شروع کنم و ادامه بدم و به پایان برسونم.
- با درسهای چالشبرانگیز و رو اعصاب چه میکردی؟ ترفند خاصی رویشان پیاده میکردی؟
معمولاً اول برنامه قرار میدادم که انرژیم بیشتر باشه. یا مثلاً برای یکی از فصول فیزیولوژی که راجعبه مغز بود، سعی میکردم از هوش مصنوعی کمک بگیرم تا ویدیو یا مقالهای راجع به مباحث مختلف برام پیدا کنه.
- بهعنوان یک کنکوری، در سبک زندگیات هم تغییراتی ایجاد کردی؟ (ورزش، تغذیه، خواب و…)
قطعاً وقتی تصمیم به انجام کاری میگیریم، اون تصمیم در باقی موارد هم تأثیراتی داره و من هم تغییراتی رو در کارایی که قبل از شروع کنکور انجام میدادم ایجاد کردم.
- در سال کنکور، اتفاق ناخواستهای یا مسئلهای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟ چطور از عهدهاش برآمدی؟
بله، اما سعی میکردم از اون فضای مطالعاتی و استمراری که ایجاد کرده بودم دور نشم؛ چون مسیر موفقیت هموار نیست و پر از فراز و نشیبه. اما بهقول یک آهنگ معروف، من ادامه میدم…
- برای جمعبندی درسها چه کردی؟ (اصولاً بگو روزهای آخر چطور سپری میشد؟)
من جمعبندی رو تقریباً یک ماه قبل از کنکور شروع کردم و درسها رو تکبهتک مرور میکردم. بهخاطر رتبهای که در آزمونای آزمایشی کسب کردم، روانآموز لطف داشت و کلاس بالینی و علمالنفس رو به من هدیه دادن که هر دو کلاس، مخصوصاً کلاس بالینی دکتر خجوی بینظیر بود و تو جمعبندی کمک بزرگی کرد به من.
کتابچههای جمعبندی و مرور کنکور ارشد روانشناسی
- روز کنکورت چطور گذشت؟ (سر جلسه کنکور چه احساسی داشتی؟ با چه ترتیبی به سؤالات پاس دادی؟)
من یک ساعت زودتر رفتم؛ چون نمیخواستم استرس دیر رسیدن رو داشته باشم. طبق مدلی که تو آزمونای آزمایشی پاسخ میدادم، اول با علمالنفس شروع کردم، بعد یک متن زبان، بعد رشد و یک متن زبان، بعد آمار و یک متن زبان، بعد آسیب و یک متن زبان، بعد بالینی و متن آخر زبان و در نهایت فیزیولوژیک و انگیزش. چون تایم داشتم عمومی و آموزش استثنایی رو هم پاسخ دادم.
فقط اشتباه من این بود که درس زبان رو اول تو دفترچه زدم و از آخر وارد پاسخنامه کردم و همین باعث شد منفی بزنم؛ چون من تو آزمونای آزمایشی میانگین ۶۰ رو داشتم. امسال درس فیزیولوژیک و انگیزش واقعاً عجیب بود؛ چون حتی یک تست فیزیولوژیک نبود و تو تستهای بالینی هم چند تست صنعتی و سازمانی بود که واقعاً استرس زیادی به داوطلبها وارد کرد.
- لطفاً هر کدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن:
- روانآموز در سال کنکورت چه نقشی داشت؟ محصولات و راهنماییهایی که در استوریهای اینستاگرام قرار میگرفت کمککننده بود واقعاً. خدا قوت به این تیم بزرگ.
- روانشناسی: حرفه مورد علاقم
- روانآموز: بستهبندی جذاب
- مهاجرت: دوراهی بزرگ
- سازمان سنجش: سلطان برنامهریزی
- خانواده: پر پرواز
- فروید: ناهشیار
- ازدواج: –
- آرزو: هدفی که باید بهش رسید
- عشق: چاشنی عجیب
- بهترین رفیق: خدا
- استاد: روشنگر
- مهمترین دستاورد تاکنون: جا نزدن تو کارام
- الگو: کمککننده
- بزرگترین آرزوی شخصی: تیک خوردن هدفام
- کنکور: خشم و هیاهو
- بزرگترین هدف شغلی: قرار گرفتن تو جایگاه درست
- دانشگاه: چالش جذاب
- گرایش مورد انتخاب ارشد: –
- آینده: مدیون امروز
- دانشگاه مورد انتخاب ارشد: –
- دکترا: هدف بعدی
- هوش یا تلاش؟ هر دو
- بهجز نتیجۀ کنکور، این دورۀ مطالعاتی چه چیزهایی بهت یاد داد؟ (از چه چیزهایی چشمپوشی کردی و چه توصیهای به کنکوریهای سالهای آینده داری؟)
اینکه میشه یه روتین تو زندگی ایجاد کرد و اون نظمی که تو انجام کارا هی تکرار میشه، بعد کنکورم تو باقی چیزا نمود پیدا میکنه و از ته دلم میگم همه چیز تو کنکور و رتبه خلاصه نمیشه.
در چشمانداز تو از آینده چه خبر است؟ (چه برنامه و اهدافی داری؟)
- دنبال تحقیق راجعبه رویکردهای مورد علاقهم هستم تا انشاءالله کارگاه شرکت کنم و تو حرفۀ خودم آدم مفیدی باشم.