مصاحبه با رتبه 69 ارشد روانشناسی تربیتی 1404
- سلام، وقت بخیر. لطفا خودت را برای ما معرفی کن. (نام و نامخانوادگی، سن، شهر محل سکونت، محل تحصیل کارشناسی، سال، گرایش، رتبۀ کنکور، دانشگاه قبلی و…)
سلام، وقت شما هم بخیر. یلدا زارع هستم، متولد 1378 و ساکن شیراز. دوران کارشناسیام را در یکی از مراکز آموزش عالی شیراز گذراندم و با معدل 19/3 فارغالتحصیل شدم. در کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی 1404موفق شدم رتبه 69 در گرایش روانشناسی تربیتی و رتبه 349 در گرایش کودکان استثنایی را کسب کنم.
- سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟
از دوران دبیرستان به رشتههای علوم انسانی علاقه داشتم، اما به اجبار پدرم وارد رشته تجربی شدم. با این حال، علاقهام به علوم انسانی را حفظ کردم و یکی از درسهایی که تمام توجه من را جلب کرد، روانشناسی بود. همین موضوع باعث شد از همان زمان کتابهای غیردرسی روانشناسی را مطالعه کنم و همیشه خودم را در رؤیاهایم بهعنوان دانشجوی روانشناسی تصور کنم. در نهایت هم دست تقدیر مرا به سمت علاقهام هدایت کرد.
- دوران کارشناسی چطور گذشت؟ از آن دانشجوهایی بودی که جزوۀ تمیز و خوشخطشان در دانشکده دستبهدست میشود یا آنهایی که آخر ترم تازه یاد درس و امتحان میافتند؟
دوران کارشناسی با وجود اینکه در تمام طول تحصیل شاغل بودم و علاوهبر درس خوندن کار هم میکردم ولی همیشه از اون دانشجوهایی بودم که روی درس متمرکز بود و علاوهبر اینکه نمرههام خیلی برام مهم بود همیشه سعی میکردم که مطالبی که میخونم رو برای خودم مثل تدریس اساتید توضیح میدادم که باعث میشد هم به درک بیشتری از مطالب برسم و هم اینکه همیشه جزو بالاترین نمرات کلاس بودم و از روند درس خوندنم لذت میبردم.
- کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟ اصلاً چطور درس خواندن را شروع کردی؟
من از درس خوندن خصوصاً توی رشتۀ خودم لذت میبردم و از همون اول هدفم ادامه تحصیل بود، از ترمهای آخر به فکر کنکور ارشد افتادم و ترم آخر رو از دانشگاه مرخصی گرفتم و شروع به خوندن برای ارشد کردم از مردادماه شروع به خوندن کردم ولی بخاطر اینکه شاغل هم بودم معمولاً روزانه نهایتاً سه تا چهار ساعت مطالعه مفید داشتم و با درسهایی که برام چالش برانگیز بود مثل آمار و رشد شروع کردم ولی مطالعۀ جدی رو از مهرماه شروع کردم و ساعت مطالعاتی رو به حدوداً شش ساعت در روز رسوندم و از دیماه دیگه سرکار نرفتم و تمام تمرکزم رو روی مطالعه و جمعبندی گذاشتم و ساعت مطالعاتی رو به نهایتاً ده ساعت روزانه رسوندم.
بیشتر بخوانید: منابع ارشد روانشناسی
- از عادتهای مطالعهات برای ما بگو. (تنهایی درس میخواندی یا با دوست و همکلاسی؟ توی خانه یا سالن مطالعه؟ نقاط ضعف و قوتت چه بود؟ چقدر وقت آزاد داشتی؟)
من تمام دورانی که برای کنکور مطالعه میکردم رو توی کتابخونه سپری کردم. حس میکردم که تمرکزم توی درس خوندن بیشتر هست و باعث میشد که زمان مطالعه رو از دست ندم و هر روز که بچههای کنکوری رو میدیدم که درس میخونن انگیزه میگرفتم و باعث میشد به هدفم پابند باشم.
مطالعه رو از هفتونیم صبح تقریباً شروع میکردم و اولین بازۀ درسی رو معمولاً به درسهایی که برام چالشبرانگیز بود مثل آمار و رشد میپرداختم به مرور زمان درسهای دیگه رو هم به برنامهام اضافه کردم و توی ماههای پایانی همۀ دروس رو با هم مطالعه و مرور میکردم.
برنامهریزی رو خودم انجام میدادم و به این صورت بود که برای خودم در نظر گرفته بودم که تا اواسط دیماه مطالعه مباحث درسی تموم شده باشه در نتیجه بودجهبندی ماهانه در نظر میگرفتم و اون رو به هدفهای جزئیتر مثل بودجهبندی هفتگی و روزانه تقسیم میکردم و حدود نیم ساعت از زمان مطالعۀ روزانه رو صرف مرور مباحث قبلی میکردم که باعث میشد مطالب خیلی خوب توی ذهنم بمونه.
دانلود رایگان برنامه راهبردی مطالعاتی کنکور ارشد روان آموز
- چطور با روانآموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟ (نظرت راجعبه هرکدام چیست؟)
داستان آشنایی من با تیم روانآموز برمیگرده به مهرماه همونطور که گفتم من از مردادماه شروع به مطالعۀ رفرنسهای اصلی کردم و خب کتابهایی مثل پاپالیا و کرین رو برای رشد انتخاب کردم و یکی از درسهای چالش برانگیز من روانشناسی رشد بود که نمیدونستم چطور باید مطالب رو بخونم و به خاطر بسپارم و دنبال حل کردن مشکل رفتم و فکر میکردم اگر ویدیو آموزشی ببینم شاید شرایط بهتر بشه توی گوگل عبارت «ویدیوی آموزشی روانشناسی رشد» رو سرچ کردم و به صورت اتفاقی با تدریس خانوم دکتر خجوی آشنا شدم و حقیقتاً از سبک تدریس و بیان شیوایی که داشتن لذت بردم.
کلاس آموزشی خانم دکتر خجوی رو تهیه کردم و روزانه ویدیوها رو میدیدم جزواتشو مینوشتم و مطالعه میکردم زمان مرور کردن هم فقط نکاتی که از کلاسها یادداشت کرده بودم مرور کردم که کمک خیلی زیادی به من کرد و باعث شد درصد بالایی رو توی درس رشد کسب کنم بعد از اون با تیم روان آموز آشنا شدم و از خدمات دیگهای مثل مشاورۀ بروکا و کتابهای آموزشی استفاده کردم.
محصول پیشنهادی: کلاس جامع روانشناسی رشد ارشد روان آموز
- وقتهایی که درس خواندن، خسته و کلافهات میکرد و انگیزهات را از دست میدادی، چی دوباره تو را مینشاند پای مطالعه؟
زمانهایی توی مسیر مطالعه پیش میاومد که باعث میشد از درس خوندن خسته بشم ولی هدفم باعث میشد که خیلی سریع به مسیر برگردم و اینکه هر روز برنامۀ درسی رو مینوشتم و خودم رو موظف میدونستم که اون میزان مشخص رو مطالعه کنم و هدفهام رو تیک میزدم.
- کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده. کدامها را به دوستان روانآموزیات پیشنهاد میکنی؟
من مطالعه رو از کتابهای رفرنس اصلی شروع کردم که حس میکنم تاثیر زیادی داشت توی مسیر موفقیت.
برای روانشناسی تربیتی کتاب روانشناسی پرورشی نوین دکتر سیف رو پیشنهاد میکنم که در حد تسلط مطالعه کنن و اگر وقت شد سراغ کتابهای دیگه ای مثل روانشناسی تربیتی کدیور برن.
برای روانشناسی رشد من از کلاسهای خانم دکتر خجوی استفاده کردم و جزوات و کتاب روان آموز بسیار کامل و جامع هست ولی اگر فرصتی برای مطالعۀ رفرنس اصلی هست پیشنهاد میکنم از کتاب کرین شروع کنن و بعد به سراغ پاپالیا و لورابرک برن.
برای آمار و روش تحقیق من از جزوههایی که زمان کارشناسی به صورت دستنویس نوشته بودم استفاده کردم و برای مباحثی که مشکل داشتم از ویدیوهای آموزشی کمک میگرفتم.
برای درس عمومی کتاب هیلگارد و برای زبان تخصصی هم از کتاب متون روانشناسی به انگلیسی سید محمدی استفاده کردم.
بیشتر بخوانید: منابع ارشد روانشناسی تربیتی
- کلاس کنکور و مشاوره، چه جایی در موفقیت تو داشت؟
من از مشاوره استفاده نکردم و خودم برنامهریزی درسی انجام میدادم ولی کلاسهای آموزشی رشد قطعاً تاثیر زیادی توی مسیر موفقیت من داشتند.
- وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟
من حدود پنج ماه از زمان مطالعۀ کنکور رو شاغل بودم و باعث میشد که از فضای درس خوندن فاصله بگیرم آخر هفته رو با خانواده میگذروندم و در طول این مدت یک مسافرت پنجروزه هم رفتم ولی از اواخر دیماه بیشتر زمانم رو به مطالعه پرداختم.
- برنامهریزی کنکورت، چه ویژگیهای مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟
یکی از نقاط مثبتی که برنامۀ مطالعاتی من داشت این بود که کل سرفصلهای درسی رو مدنظر داشتم و تقسیمبندیهای ماهانه، هفتگی و روزانه انجام میدادم. این موضوع باعث میشد که اولاً استرس نداشته باشم بابت مطالبی که هنوز نخوندم چون برنامۀ آینده رو داشتم.
ثانیاً تقسیمبندی کردن روزانه باعث میشد که مسیر کنکور رو به هدفهای جزئیتری تقسیم کنم که هر روز زمانی که اون میزان مشخصشده رو مطالعه میکردم احساس موفقیت میکردم و چون از دیماه حدوداً به مرورکردن پرداختم این جمعبندی و مرور باعث شد به مباحث مسلط بشم و از استرسم کم بشه.
مشاورۀ تخصصی کنکور ارشد روانشناسی بروکا
- در آزمونهای جامع روانآموز شرکت کردی؟ (اگر جواب مثبت است، لطفاً توضیح بده که در کدام مراحل آزمون شرکت کردی و این آزمونها را از نظر شباهت به کنکور (نوع سؤالات، بودجهبندی و…) چطور دیدی؟
در آزمونها شرکت نکردم چون حس میکردم اگر با چیزی که توی ذهنم هست فاصلۀ زیادی داشته باشم ممکن هست که استرس زیادی بگیرم و نتونم مسیر رو ادامه بدم خیلی رک بخوام بگم «از شرکت توی آزمون ترسیدم!»
- دکمۀ عقبگرد را میزنیم و تو را برمیگردانیم به روزی که تصمیم گرفتی درس خواندن برای کنکور را شروع کنی. اینبار هم به همان ترتیب پیش میروی یا چیزهایی هست که بخواهی تغییرشان بدهی؟
اگر بخوام به عقب برگردم حتماً تایم بیشتری رو برای مطالعۀ کتابهای کمک آموزشی میذارم چون گاهی وقتا اگر که تایم کمی مونده باشه و بخوای رفرنس اصلی رو شروع کنی باعث میشه که با حجم زیادی از مطالب مواجه بشی و انگیزهتو از دست بدی.
حتماً توی آزمونهای آزمایشی شرکت میکردم که بتونم خودم رو محک بزنم و به نقاط ضعفم بپردازم.
درس عمومی رو جدیتر میخوندم و زبان رو هر روز مطالعه میکردم.
محصول پیشنهادی: آزمونهای آزمایشی کنکور ارشد روانشناسی
- با درسهای چالشبرانگیز و رو اعصاب چه میکردی؟ ترفند خاصی رویشان پیاده میکردی؟
از درسهایی که چالش برانگیز بودند فرار نمیکردم و همیشه سعی میکردم که یه راه حل براشون پیدا کنم برای درس رشد ویدیو آموزشی دیدم و آمار و روش تحقیق رو هر روز مطالعه میکردم و تستهای کنکورهای سال قبل رو بررسی میکردم.
- بهعنوان یک کنکوری، در سبک زندگیات هم تغییراتی ایجاد کردی؟ (ورزش، تغذیه، خواب و…)
به عنوان کسی که کنکور داشت سبک زندگیمو به سحرخیزی تغییر دادم و هر روز ساعت ششونیم بیدار میشدم ولی به خاطر شرایط کاری گاهی اوقات خیلی دیر میخوابیدم ولی نهایت سعیمو داشتم که سحرخیز بمونم که بتونم به برنامه درسی روزانهام برسم.
- در سال کنکور، اتفاق ناخواستهای یا مسئلهای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟ چطور از عهدهاش برآمدی؟
خداروشکر به چالش خاصی برخورد نکردم فقط به خاطر حجم درسی، دوماه آخر رو دیگه سرکار نرفتم و توی آبانماه هم خواهرزادهام متولد شد که باعث شد یه مسافرت پنجروزه داشته باشم و کمی از حال و هوای درس فاصله بگیرم.
- برای جمعبندی درسها چه کردی؟ (اصولاً بگو روزهای آخر چطور سپری میشد؟)
چون برنامۀ مشخصی داشتم زمان جمعبندیم مشخص بود. زمان خیلی زیادی رو صرف مرور جزوات و نکات مهمی که در طول درس خوندن پیدا کرده بودم میکردم و تستهای کنکور سالهای گذشته رو هم به خوبی بررسی کردم.
محصول پیشنهادی: کتابچههای مرور و جمعبندی ارشد روانشناسی
- روز کنکورت چطور گذشت؟ (سر جلسه کنکور چه احساسی داشتی؟ با چه ترتیبی به سؤالات پاس دادی؟)
روز کنکور استرس خیلی زیادی داشتم و شب قبلش نتونسته بودم خوب بخوابم سر جلسه یه مقدار مضطرب و ترسیده بودم ولی تمام مسیری که برای کنکور گذرونده بودم رو توی ذهنم مرور میکردم و باعث میشد تلاشهایی که کردم جلوی چشمم باشه و به خودم مسلط شم. از درس رشد شروع کردم و به خوبی از پس سوالها بر اومدم بعد به سراغ درس تربیتی رفتم که طبق انتظار عالی پیش رفت و به ترتیب به دروس آمار، عمومی و زبان پرداختم.