آرش کشوری، مهندس فضای سبز ۳۲ ساله‌ای بود که به‌دلیل خشم و عصبانیت به روان‌پزشک مراجعه کرد. او به‌همراه همسرش که مادر دوفرزند خردسالشان است وارد مطب شد. زن و شوهر هردو توافق داشتند که تقریباً زندگی با آقای کشوری غیرممکن است. همسر آقای کشوری اظهار داشت هرچند او همیشه شوهرش را زودجوش می‌دانسته ولی حملات خشم او از نظر تعداد و شدت روبه‌ افزایش است و او می‌ترسد که نکند با او برخوردهای خشنی بکند.

بیشتر بحث‌های اخیرشان از زمانی آغاز شد که آقای کشوری پس‌از یک روز کاری سخت به منزل آمد و دید که شام حاضر نیست. هنگامی که وارد آشپزخانه شد و همسرش را دید که نشسته و روزنامه مطالعه می‌کند، منفجر شد و به یک سخنرانی طولانی پرداخت که او چقدر زن بدی است. وقتی همسرش تلاش کرد برای او توضیح دهد که چه روز طولانی داشته، آقای کشوری شروع به دشنام‌دادن کرد و یک ظرف شیشه‌ای و صندلی آشپزخانه را شکست.

همسر آقای کشوری ترسید و از آشپزخانه خارج شد، بچه‌هایش را برداشت و منزل را ترک کرد. روز بعد به شوهرش گفت که یا باید از فرد متخصصی کمک بگیرد و یا اینکه خودش را برای طلاق آماده کند.

آقای کشوری گفت که از کوره‌ در رفتن‌هایش از کودکی آغاز شده ولی تا ۱۳ سالگی مشکل‌زا نبوده است. در این زمان او شروع به نزاع‌های مکرری با هم‌کلاسی‌هایش کرده که گاهی منجر به احضار به دفتر مدیر می‌شده است. در فواصل بین این ستیزه‌جویی‌ها، او از نظر اجتماعی فعال و دانش‌آموزی کوشا بوده است.

کتاب پیشنهادی: اصول مصاحبه بالینی براساس DSM-5 اوتمر – جلد اول

آقای کشوری تخمین می‌زد که در سال‌‌های اخیر تقریباً هرهفته، چهار بار انفجار خشم داشته که عموماً در واکنش به ناکامی، درخواست‌های غیرمنتظره یا توهین‌های ادراک‌شده بوده است. آقای کشوری شرح می‌داد که علاوه‌بر این نزاع‌های کلامی حدوداً هر دوماه، یک رفتار تهاجمی داشته؛ مثلاً وقتی مانیتور کامپیوتر دچار مشکل شده بود، آن را از اتاق به بیرون پرت کرده بود یا درهنگام بحث با مادرش، تلفن را شکسته بود.

این انفجارهای خشم بر روابط او با همکاران و اطرافیانش اثر گذاشته و باعث شد که تصمیم بگیرد شرکت فضای سبز مستقلش را در ۲۵ سالگی افتتاح کند. با وجود شیوۀ پرتوقع و خلق زودجوشش که منجر به تغییر متعدد کارمندانش می‌شد، کسب‌وکار خوبی داشت.

آقای کشوری شرح داد که حملاتش کوتاه‌مدت بوده و در عرض چنددقیقه به اوج می‌رسد و ندرتاً بیش از چنددقیقه طول می‌کشد. در بین حملاتش، او حالش را خوب توصیف می‌کرد.

آقای کشوری دوره‌های کوتاه‌مدتی از خلق افسرده و افزایش اضطراب را تجربه کرده بود؛ اما این‌ها اختلال مهمی در او ایجاد نکرده و طی یک هفته خودبه‌خود رفع می‌شدند.

آقای کشوری گزارش کرد که حداقل دونفر دیگر از افراد خانواده‌اش هم مسائل مربوط به خشم را دارند. پدرش از نظر هیجانی، بدرفتار و کمال‌طلب بود و توقع داشت از تنها پسرش کارهای بزرگی سر بزند. خواهر بزرگ‌تر آقای کشوری هم مشکلاتی در خلق‌وخو داشت و سه‌مورد طلاقِ او را به بدرفتاری‌های هیجانی‌اش نسبت می‌داد.

در معاینه، آقای کشوری لباس اسپرت پوشیده بود و همکاری نشان می‌داد و کلامش منسجم بود. او بابت رفتارش نگران بود و نسبت به همسرش احساس پشیمانی داشت. او منکر افسردگی، روان‌پریشی و سردرگمی بود. آقای کشوری هرگونه آسیب به خود یا دیگران را نفی می‌کرد و از نظر شناختی مشکلی نداشت.

متنی را که مطالعه کردید، شرح حال آقای آرش کشوری بود که به‌دلیل علائمی که داشت در زندگی دچار مشکل شده بود. باتوجه به شرح‌حالی که مطالعه کردید، تشخیص شما چیست؟

مقالۀ مرتبط: کیس استادی شمارۀ 5 – خانم ارمغان

تشخیص

کیس استادی اختلال انفجاری متناوب

اختلال انفجاری متناوب (IED)

رفتار پرخاشگرانه در افراد مبتلا به اختلال انفجاری متناوب به‌صورت تکانشی و یا بر پایۀ خشم است که همراه با ناراحتی و یا تخریب قابل توجه بوده و با پرخاشگری کلامی و فیزیکی بروز می‌کند.

آقای کشوری واجد کلیۀ ملاک‌ها برای اختلال انفجاری متناوب (IED) است. او حملات پرخاشگری کلامی را بیش از دوبار درهفته، برای مدتی بیشتر از سه‌ماه، و حمله‌های پرخاشگری فیزیکی شامل تخریب اموال برای حداقل سه‌بار در سال را گزارش می‌کند. این رفتارها فراتر از میزان خشم‌های معمولی است و برنامه‌ریزی‌شده نیز نیستند و بر پایۀ عصبانیت صورت می‌گیرد.

خرید کتاب‌های تشخیصیِ اختلالات روانی با بیشترین تخفیف

منبع

برگرفته از کتاب شرح‌حال بیماران بر اساس DSM-5، انتشارات ارجمند