ایرج زمانی، مرد ۵۵ سالۀ متأهلی بود که برای بررسی مجدد در زمینۀ افسردگی اساسی به روانپزشک مراجعه کرده بود. او به دو دورۀ سهماهۀ درمان ضدافسردگی با فلوکستین و سپس سرترالین با دوز بالا پاسخ نداده بود.
همچنین وی پس از آخرین دورۀ درمانیاش از حدود یک ماه پیش دارویی مصرف نکرده بود.
براساس ارزیابیها، او مردی شدیداً افسرده با کندی عمیق روانیحرکتی، تمرکز ضعیف، بیخوابی اول شب، کاهش خفیف میل جنسی و فقدان احساس لذت است.
آقای زمانی سوءمصرف مواد را انکار میکرد، اما مقدار کمی مشروب مصرف میکرد اما سیگار نمیکشید.
او از ۶ ماه قبل برای فشار خون بالا، مصرف پروپرانولول را آغاز کرده بود. آزمایشهای معمول در حد طبیعی بود و فشارخونش هم در حد ۸۵/۱۳۵ بود.
درمان با کلومپیرامین و بوسپیرون شروع شد. پس از گذشت 5 هفته، آقای زمانی اظهار داشت که احساس میکند حالش بهتر است.
کتاب پیشنهادی: آسیب شناسی روانی براساس DSM-5-TR گنجی
خواب و خوراکش خوب شده بود، در فعالیتهای لذتبخش با اشتیاق بیشتری شرکت میکرد و برای اولینبار پس از چندمین ماه احساس میکرد علاقۀ جنسیاش برگشته است.
آقای زمانی پس از ماههای متمادی فقدان علاقۀ جنسی، چندین بار تلاشهای ناموفق برای رابطۀ جنسی داشت.
برای او ناراحتکننده بود که برای اولینبار در زندگیاش دریافته که قادر به نعوظ در طی آمیزش نیست. این مشکلات تا یک ماه تداوم پیدا کرد.
او بهخاطر آورد که در طی مصرف فلوکستین تأخیر در انزال داشته است. آقای زمانی در مصرف قبلی بوپروپیون چنین اشکالی را بهخاطر نمیآورد.
با توجه به شرححالی که مطالعه کردید، تشخیص احتمالی شما برای مشکل آقای زمانی چیست؟
مطلب مرتبط: کیس استادی روانشناسی شمارۀ 8 – آقای محبی
تشخیص
کژکاری جنسی ناشی از دارو، اختلال افسردگی اساسی در فروکشی کامل
به نظر میرسد که مشکلات نعوظی و انزالی آقای زمانی مستقیماً پس از شروع کلومیپرامین که یک داروی ضدافسردگی سه حلقهای باخاصیت قوی سروتونرژیک است آغاز شده است.
داروی ضدافسردگی با تخریبهای مختلفی در کارکرد جنسی بهخصوص اختلال کارکرد نعوظی همراه است.
عوارض جانبی داروی کلومیپرامین میتواند شامل انزال تأخیری یا مهار شده همباشد. آقای زمانی همچنین از داروی بوسپیرون نیز استفاده کرده است که معمولاً با اختلال کارکرد جنسی همراه نیست.
پس اگر کلومیپرامین عامل مسبب باشد، در آن صورت اختلال کارکرد جنسی آقای زمانی با اختلال جنسی ناشی از دارو بیشتر تناسب دارد.
همچنین بر اساس DSM-5 اختلال کارکرد جنسی بایستی با مکانیسمهای دیگر قابلتوضیح نباشد. برای مثال، افسردگی اساسی اکثراً با اختلال کارکرد جنسی، عمدتاً کاهش میل جنسی همراه است که کاهش میل جنسی او در واقع با بهبود افسردگیاش اصلاح شده است.
منبع