- لطف می کنید خودتون رو برای دوستان معرفی کنید و چه رتبه ای در کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی داشتید؟
فاطمه جعفربیک هستم، رتبه 22 کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی و 48 عمومی، متولد سال 1376
- ورودی چه سالی و کدوم دانشگاه بودین؟
ورودی سال 94 دانشگاه تهران
- اولین قدمی که برای شروع کنکور ارشد برداشتید چی بود؟
من از سال اول کارشناسی با روان آموز و دستاوردهای ارزشمندش در کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی آشنا بودم و اولین قدم پیوستن به این مجموعه و استفاده از راهنمایی ها بود.
- اولین سالی بود که کنکور ارشد می دادید؟
بله
- از ابتدا برنامه بلندمدت داشتید؟ میدونستید که با هر درس چطور میخواهید رفتار کنید؟ کی مرور کنید و غیره؟
بله من از تابستان 97 به کمک خانم دکتر خجوی برنامه ریزی کردم اما در عمل نتونستم طبق اون برنامه پیش برم. مشکلاتی برام به وجود اومد که مدام من رو از برنامه عقب می انداخت و حدودا دو ماه اصلا درس نخوندم. قرار بود تا اسفند ماه مطالعه دروس تموم شده باشه و تا عید چند دوره تست زده باشم که محقق نشد. ولی سعی کردم از عید با بالا بردن ساعات مطالعه، جبران کنم.
- میدونیم که برنامه ریزی طی مسیر یک موضوع شخصی است و از فردی به فردی متفاوته. اما هر برنامه ریزی یک سری اصول مشخص داره. شما چه اصولی رو رعایت می کردید که فکر میکنید باعث موفقیت شما در کنکور کارشناسی ارشد بود و باید به بقیه منتقلش کنیم؟
اتفاقا همونطور که فرمودید شخصی بودن برنامه ریزی بسیار مهمه. لازمه که داوطلب آگاه باشه با چه روشی از مطالعه، بازدهی بیشتری داره. مثلا برنامه ای که من ابتدا داشتم فصل های مختلف از درس های مختلف رو در روز شامل می شد؛ بعد متوجه شدم من تو این شیوه ی درس خواندن به قدر کافی خوب نیستم و بهتره هر کتاب رو تموم کنم و بعد برم سراغ منبع بعدی. خوبه که همین شخصی سازی در جزء جزء مطالعه اتفاق بیفته.
نکته ی خیلی مهم دیگه، داشتن پشتکار و امیدواریه. لازمه ی پشتکار داشتن این هست که هدف رو با دقت انتخاب کنیم و برات ارزشمند باشه و اگر بدونیم مشکلاتی که تو مسیر بهشون برخورد می کنیم فقط مختص ما نیستند و میشه با تلاش ازشون با موفقیت عبور کرد، ناامیدی بی معنا میشه.
- زمان آزاد شما برای درس خوندن چه طور بود و چطور تنظیم کردید که مطالعه منظم صورت بگیره؟ فکر می کنید برای حفظ نظم برنامه مهمترین اصل چیه؟
با توجه به اینکه سال آخر دانشگاه بودم، زمانی رو که باید صرف حضور در کلاس ها و امتحانات می کردم دقیق داخل برنامه نوشته بودم. البته کیفیت درس خوندن و اینکه فهم مطالب چقدر عمیق باشه، کمک کننده تر از ساعت های بالای مطالعه بود.
- لیست منابع یکی از مهمترین چیزهایی هست که برای مطالعه از ابتدا مشخص می کنیم. شما چه منابعی رو برای کنکور ارشد روانشناسی مطالعه کردین و نظرتون درباره هر کدوم از منابع چی هست؟
زبان: کنکورهای سال های قبل و متون ویکی پدیا
بالینی: فیرس، بعضی فصول پروچاسکا، بعضی فصول مدرسان
رشد: مجموعه روان آموز که واقعا عالی بود.
مرضی: دو جلد گنجی رو قبلا خونده بودم و برای کنکور فقط جزوه روان آموز.
کودکان استثنایی: جزوه روان آموز.
آمار و روش تحقیق: خلاصه هام از کتاب دکتر دلاور و جزوه دکتر فراهانی
علم النفس: مدرسان
فیزیولوژی و انگیزش و هیجان: مجموعه روان آموز
- در درس خاصی ضعیف بودید؟ و برای این درس چه کردید؟
من در درس آمار ضعف داشتم که شرکت در کلاس دکتر فراهانی و بعد از اون تمرین مدام کمک کرد که درصدم رو بهتر کنم. ماه آخر تقریبا هر شب چند تا از تست های آمار یا روش تحقیق کنکور های قبل رو می زدم.
دوست دارم به اشتباهی هم که مرتکب شدم اشاره کنم. من در ابتدای مطالعه م در فیزیولوژی قوی بودم و همین باعث شد برای یک مدت طولانی این درس فرار رو کنار بذارم و نخونمش و زمانش رو به مطالعه بقیه دروس اختصاص بدم. طوری که موقع کنکور ارشد روانشناسی بالینی ، این درس که نقطه ی قوت من بود، نقطه ضعفم شد. توصیه می کنم حتی اگر در درسی قوی هستید به مطالعه مستمرش ادامه بدید و هیچ درسی رو به نفع دیگری کنار نگذارید.
- برای مرور منظم درس ها از چه روشی استفاده می کردید؟
خلاصه ها و خط کشی های خودم و فلش کارت نارنگی
- چه مسایلی طی راه برای شما پیش می آمد که شما رو خسته یا ناامید کنه؟ با این فکرها و مسایل چکار می کردید؟
از همون ابتدای راه مسائل مختلفی پیش اومد که باعث میشدن من به برنامه نرسم و این عقب افتادن ها منو نگران میکرد. از طرفی به سر فصل های آزمون ها نمیرسیدم و طبیعتا یا نمی تونستم آزمون بدم یا نتیجه ی دلخواهم رو کسب نمی کردم. اما فیدبک های مشاور محترم و خانواده که مدام یادآوری می کردن که مشکلات برای همه ممکنه وجود داشته باشه و امید میدادن که نباید دست بکشم باعث می شد انگیزه م برای تلاش بیشتر بشه.
- آیا جایی در آزمون آزمایشی شرکت می کردید و نتایجش و فیدبکی که از آزمون ها می گرفتید چطور بود؟
در آزمون های مدرسان ثبت نام کردم اما با توجه به اینکه به سر فصل ها نمی رسیدم و برنامه مطالعه م منطبق با برنامه آزمون ها نبود، به جز دو آزمون، شرکت نکردم.
- فکر می کنید برجسته ترین ویژگی یا ویژگی هایی شخص شما که در موفقیت شما موثر بوده چه چیزهایی هست؟
فکر می کنم سختکوشی و استقامت ویژگی های مهمی بودند که باعث می شد از تلاش دست نکشم و حتی به مشکلاتی که وجود داشت در نهایت با دید فرصت پیشرفت نگاه کنم.
- به جز نتیجه ای که در کنکور ارشد کسب کردید، فکر می کنید این مطالعه و دوره چندماهه که صرف کنکور کردید چه چیزهایی به شما یاد داد؟
اولین چیزی که در طی یادگیری متوجه شدم، این بود که بیش از چیزی که فکر می کردم نمی دونم؛ و این آگاهی از ندانستن ها و برام خیلی ارزشمند بود و مسیر پیش روی من رو مشخص تر کرد.
نکته دیگه اینکه کنکور فقط فرصتی برای افزایش دانش و تقویت پایه علمی نیست بلکه می تونه تمرین خوبی برای تقویت صبر و کنترل هیجان باشه.
- چه کسانی را بیش از همه در موفقیت خودتون در کنکور ارشد موثر می دونید؟
اول از همه لطف خدای متعال و بعد زحمات خانواده و مشاور خوبم سرکار خانم خجوی که همیشه حامی من بودن و بهم انگیزه دادن و همچنین دوستانم که پشتیبان من بودن.
- ما یک جمله اخر مصاحبه ها از دوستان به یادگار میگیریم. شما چه جمله ای رو برای ما یادگار میگذارید.
آسایش بعد از سختی هدیه افرادیه که صبور و مقاوم اند.
