مقدمه ای بر تاریخچه و مکاتب روانشناسی

معرفی کتاب

کتاب مقدمه ای بر تاریخچه و مکاتب روانشناسی، پیشینه‌ای است اجمالی از چگونگی تولد، رشد و بالندگی روانشناسی در دامن فلسفه و ورود تدریجی آن به جهان امروز. این کتاب به توضیح گوشه‌ای از فرایند تحول اندیشه در بستر تاریخ و آشنایی با چگونگی نگاه او، به خوبشتن خویش، از زمانی است که به‌تدریج به برخی توانمندی‌ها و ناتوانی‌های خود پی برده و کوشیده‌است برای پرسش‌های بی‌شمار خورد پاسخی درخور بیابد. اشاره به آرای برخی اندیشوران ایرانی-اسلامی که دیدگاه بدیعشان روشنگر پیشینۀ بسیاری از مفاهیم و اصطلاحات روانشناسی در قالب علم‌النفس است، در کتاب تاریخچه و مکاتب روانشناسی ذکر شده‌است.

کتاب مقدمه ای بر تاریخچه و مکاتب روانشناسی برای دانشجویان کارشناسی روانشناسی و رشته‌های وابسته با تاریخچه و مکاتب روانشناسی مناسب است و حجم آن مناسب 2ساعت تدریس در هفته و حداکثر 32ساعت تدریس در نیم‌سال است.

توضیحات تکمیلی

از نقاط قوت این کتاب پوشش کامل و جامع سیر و تاریخچه‌ی مکاتب روانشناسی است علاوه‌بر تاریچه‌ی هر مکتب و نظریه، هسته‌ی بنیادین تفکر آن مکتب را نیز خلاصه‌وار شرح می‌دهد و مطالب را به‌خوبی پوشش می‌دهد و با توضیحی کافی و بیانی عالی؛ باعث ماندگاری مطلب در ذهن مخاطب می‌شود. کتاب مقدمه ای بر تاریخچه و مکاتب روانشناسی از دوران بقراط و ابوبکر رازی در میان فلاسفه‌ی غیریونانی شروع می‌شود و تا دوران معاصر ادامه می‌یابد. از دیگر نقاط قوت این کتاب حجم کم و مطالب خلاصه‌شده است که به مخاطب کمک می‌کند در زمانی مناسب به محتوایی کافی دسترسی داشته‌باشد.

بریده‌ای از کتاب

اسکینر بر وجود روابط علّی علت و معلولی بین شرایط و موقعیت‌های محیطی و رفتاری تأکید داشت به باور او مفاهیم ذهنی (یعنی مفاهیم مبتنی‌بر به دلیل اینکه موجب انحراف توجه از علل واقعی رویدادها می‌‎شود، تنها موجب ابهام و گمراهی است از نظر او خطر واقعی این است که مفاهیمی مانند گناه اضطراب برای تبیین رفتار مورد استفاده قرار گیرد و شرایط و اوضاع و احوال واقعی محیط که موجب اصلی بروز رفتار است نادیده گرفته‌شود. اسکینر در روانشناسی خود جایی برای توصیف‌های ذهنی و خیالی باقی نگذاشت. از نگاه او رویدادهای ذهنی چیزی جز رویدادهای نوروفیزیولوژیایی نیستند. او با دیدگاهی که انسان را آزاد و حاکم بر سرنوشت خویش می‌داند نیز مخالف بود.

از نظر اسکینر رفتار هر فرد شخصیت او را رویدادهایی که در گذشته و حال در محیط واقعی زندگی برایش اتفاق‌افتاده تصویر می‌کند. او غرایز را منشأ رفتار نمی‌داند و بر این باور است که چنین توجیهی، نقش علی محیط را نادیده می‌گیرد. اسکینر با اینکه اطلاع کافی از ساختار ژنتیکی و پیشینۀ فردی را برای شناخت کامل رفتار انسان ضروری می‌داند بر تأثیر شرایط عینی و مشاهده‌پذیر محیط زندگی فرد تأکید بیشتری دارد، از نظر وی دستکاری و تغییر محیط کلید اصلاح و تغییر رفتار است.