- سلام، وقتتون بخیر. ممنون میشیم خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنین. (نام و نام خانوادگی، سن، شهر محل سکونت، محل تحصیل کارشناسی، سال، گرایش و رتبه کنکور، دانشگاه محل قبولی و …)
با سلام، خیلی ممنونم. سینا صبور هستم. ۲۳ سالمه و ساکن تهران هستم. مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران زیست شناسی جانوری خوندم (ورودی ۹۵). بعد تصمیم گرفتم تغییر رشته بدم به رشته روانشناسی.
در کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی ۱۴۰۰ رتبه ۱۳ سهمیه و کشوری روانشناسی عمومی و رتبه ۲۵ سهمیه و 26 کشوری روانشناسی بالینی رو کسب کردم. در حال حاضر هم در رشته روانشناسی عمومی دانشگاه تهران ثبت نام کردم.
- بسیار عالی، ممنونیم از شما و خوشحالیم که همراه شما هستیم. چی شد که به روانشناسی علاقمند شدین و این رشته رو انتخاب کردین؟
من از طرفی به رشتههای تجربی علاقهمند بودم و در رشته زیست شناسی کارشناسیم رو گرفته بودم. به همین دلیل خیلی علاقهمند بودم که در زمینه نوروساینس کار بکنم. از طرف دیگه به علوم انسانی مثل ادبیات و فلسفه هم علاقهمند بودم.
در نهایت با بررسیهایی که کردم متوجه شدم هم به خود مباحث اختصاصی مطرح در این رشته علاقه دارم هم اگر در رشته روانشناسی ادامه تحصیل بدم، دربرگیرنده علایق مختلفم خواهد بود.
در واقع روانشناسی به رشتههای متنوع و مختلفی مرتبط میشه که از این نظر خیلی رشته جذابی برای تحصیل هست.
مطلب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی
- تعریفتون از موفقیت و شکست چیه؟
شاید کلیشهای به نظر برسه ولی به نظر من آدم موفق کسیه که امتیازها و نعمتهایی که داره رو ببینه و احساس خوشبختی بکنه و خودش رو با بقیه و انتظارات بقیه دائما مقایسه نکنه. این در مورد کنکور و رشته و دانشگاهی که قبول میشیم هم صادقه.
- از چه زمانی به طور جدی، شروع به مطالعه برای کنکور کردین و اولین قدمتون چی بود؟
از اواسط شهریور ماه سال ۹۹ به طور جدی خوندن برای کنکور رو شروع کردم البته چند ماه قبل کتاب آسیب شناسی روانی گنجی رو تهیه کردم و چهار فصل اول جلد ۱ رو خوندم (که حالت مقدمه داره).
این بهم کمک کرد با فضای روانشناسی بیشتر آشنا بشم و بتونم مطمئن بشم که تصمیمم برای خوندن این رشته تصمیم درستیه یا نه. از شهریور ماه که خوندن برای کنکور رو شروع کردم، قدم اولم این بود که تا آخر شهریور کتاب جلد ۱ دکتر گنجی رو تموم کنم (فصل ۵- ۶- ۷- ۸- ۹).
به چند دلیل این کتاب رو برای شروع توصیه میکنم: (البته این رو هم بگم خوندن این کتاب چون مفصله برای کسی توصیه میشه که وقت زیادی تا کنکور داره.)
۱. آسیب شناسی درس جذابی برای من بود و برای شروع انگیزه خوبی فراهم کرد.
۲. دکتر گنجی اصطلاحات و موضوعات مختلف رو مفصل توضیح میده و برای کسی که تغییر رشتهای هست بسیار مناسبه که با اصطلاحات آروم آروم آشنا بشه (حتی به درسهای دیگه هم کمک میکنه خوندن این کتاب).
۳. متن کتاب روان و قابل فهم هست ( برخلاف خیلی کتابهای ترجمه که ممکنه اگه با اونها شروع بکنید زده بشید.)
۴. و در نهایت به نظرم کتاب دکتر گنجی به علت توضیح اصطلاحات انگلیسی به زبان تخصصی شما هم کمک میکنه.
محصول مرتبط: کتاب جامع آسیب شناسی روانی ارشد روان آموز
- از کدوم خدمات و محصولات روان آموز استفاده کردین و نظرتون راجع به هر یک چیه؟
من از کتابهای کمک آموزشی روان آموز استفاده کردم. به نظرم کتابها خیلی خوب و منظم نوشته شدن و این احساس رو به شما نمیدن که هر پاراگراف از یک کتاب بریده شده و در کتاب قرار داده شده. متن کتابها روان هست. من از ابتدا آشنا نبودم با کتابهای روان آموز و کتابهای دیگری رو تجربه کردم ولی در نهایت نتونستم اون کتاب هارو ادامه بدم و کتابهای روان آموز رو گرفتم که برام کمک کننده بودن.
- لیست منابع، یکی از مهمترین چیزهاییه که برای مطالعه از ابتدا مشخص میکنیم. شما چه منابعی رو مطالعه کردین، نظرتون درباره هر کدوم از منابع چی هست و کدومشون رو به سایر دوستان روان آموزیتون پیشنهاد میکنین؟
من کتابهای زیادی رو امتحان کردم ولی در خیلی از مواقع دیدم یا نمیتونم بخونمشون چون متنشون برای خوندن راحت نیست یا اینکه زمان کافی برای خوندنشون ندارم. برای همین اینجا منابعی رو که کامل خوندم و به نظرم مفید بود رو توصیه میکنم.
آسیب شناسی: کتاب دکتر گنجی (۲ جلدی)، بعد از اون روان آموز به عنوان کمک آموزشی و برای مرور
رشد: کتاب نظریات رشد ویلیام کرین، کتاب روان آموز (مخصوصا جلد ۱)
بالینی: کتاب روانشناسی بالینی فیرس و اکثر فصلهای کتاب پروچاسکا رو خوندم همچنین با کتاب روان آموز سعی کردم تکمیل کنم مطالب رو ولی در مورد این درس تو کنکور ما، بسیاری از سوالها خارج از منابع بود. برای همین بهتره بچهها با یه مشاور مشورت بگیرن که چه اقدامی براشون مفیدتر خواهد بود؛ من نمیتونم توصیه قطعی بکنم.
علمالنفس: کتاب مدرسان
فیزیولوژی و انگیزش و هیجان: کتاب دکتر پیری به علاوه مروری بر کتاب جان مارشال ریو چون سالهای اخیر از درس انگیزش و هیجان از این کتاب هم علاوه بر کتاب دکتر خداپناهی سوال طرح میشه.
آمار: بخشهایی از کتاب مدرسان رو خوندم ولی بیشتر جزوه کلاسی که برای آمار ثبت نام کردم کمکم کرد.
زبان: برای زبان مفیدترین کار خوندن متن هست. متنهای سالهای گذشته رو حل میکردم و تحلیل میکردم.
البته به طور کلی از قبل کنکور در دوره کارشناسی تجربه خوندن کتابهای زبان اصلی رو داشتم و به نظرم مهمترین چیز اینه که بعد یه مدت دستتون میاد که چجوری با متن برخورد کنید. مهم این نیست که متن رو ترجمه کنید کلمه به کلمه. مهم اینه که منظور نویسنده رو متوجه بشید.
مطلب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی عمومی
- از ابتدا برنامه بلندمدت داشتین؟ میدونستین با هر درس چطور میخواین رفتار کنین؟ مثلا کی مرور کنین، چه تعداد تست بزنین و…؟
بله برنامه بلند مدت و کلی تو ذهنم بود ولی جلوتر که میرفتم خیلی وقتا این برنامه تغییراتی بوجود میومد توش. برای همین پیشنهاد میکنم برنامتون رو حتما منعطف در نظر بگیرید که وقتی تغییر میکنه استرس بهتون وارد نشه. چون هر چی جلوتر میریم شناختمون بهتر میشه و طبیعیه که به برناممون هم تغییرات جزئی بدیم.
من اینطور عقیده داشتم که اگر یه برنامهای رو در یه بازه زمانی مشخص میکنم، اگر در پایان اون بازه ۸۰ درصد اون حجم رو هم پوشش داده باشم به هدفم رسیدم. چون جلوتر بارها و بارها مرور میشه و اون ۲۰ درصدها قطعا جبران خواهد شد. ولی اگه بخاطر اون ۲۰ درصد احساس شکست بکنید تاثیر بسیار منفی در ادامه تلاشها گذاشته میشه.
- از خدمات مشاوره استفاده میکردین؟ چقدر به نقش مشاور در این مسیر اهمیت میدین؟
خیر. من از مشاوره برای کنکور استفاده نکردم. از تجربیات یکی از دوستانم که سال ۹۹ کنکور داشت خیلی استفاده کردم.
یک نکته مهم در این مورد این هست که وقتی با دانشجوهای سالهای گذشته صحبت میکنید اعتماد به نفس میگیرید. متوجه میشید که افرادی که سالهای گذشته قبول شدند کار عجیب و غریبی نکردن فقط درس خوندن. به همین سادگی. طبق تجربه جانشینی که آلبرت بندورا میگه: شما به خودتون میگید اگر فلان شخص تونسته که از پسش بر بیاد پس حتما من هم میتونم!
- همونطور که میدونین برنامهریزی از فردی به فرد دیگه متفاوته، اما هر برنامهریزی یک سری اصول مشخص داره. شما چه اصولی رو رعایت می کردین که فکر میکنین باعث موفقیت شما بوده و باید به بقیه منتقلش کنیم؟
همونطور که اشاره کردم به نظرم هر برنامهای باید منعطف باشه. علاوه بر این واقعبینانه باشه و با توجه به تواناییهای شخص باشه. در نهایت به عقیده من برنامهای که به فرد استرس بده برنامه مضری هست!
مطلب مرتبط: برنامه راهبردی مطالعاتی رایگان کنکور ارشد روانشناسی
- زمان آزاد شما برای درس خوندن چه طور بود و فکر میکنین برای حفظ نظم برنامه مهمترین اصل چیه؟
من مشغول کار دیگری نبودم و تقریبا هر روز برای درس وقت آزاد داشتم. به نظرم این خیلی مهمه که برنامه رو ادامه بدیم حتی اگر جاهایی تنبلی کردیم یا نتونستیم بخونیم. مخصوصا اگر مثل من آدم کمال گرایی باشید این خطر شما رو تهدید میکنه که به خودتون بگید: « تا اینجا که نخوندم بقیه روز رو هم نمیخونم! »
در صورتی که توصیه میکنم به این افکار بها ندید و حتی اگر که میتونید ۱ ساعت توی اون روز درس بخونید، بخونید حتما. عالیه. همه بچهها روزهای مطلوبی از لحاظ درس خوندن دارن و همچنین روزهای نامطلوبی.
تو روزهای مطلوب همه بچهها خوب درس میخونن. اما شما اگر تو روز نامطلوبی که قراره کلا درس رو کنار بگذارید و ناامید بشید، ۱ ساعت هم درس بخونید تفاوت ایجاد کردید! چون رقیبهاتون ممکنه این کار رو نکنن!
- محل مطالعه شما کجا بود و آیا دوستانی هم داشتین که در کنکور همراهتون باشن؟
من در منزل مطالعه میکردم. البته بعد چند هفته مکان مطالعم رو داخل خونه تغییر میدادم. این تنوع خیلی بهم کمک میکرد و دیرتر خسته میشدم. بله دوستانی همراه من برای کنکور مطالعه میکردند. البته برای رشتههای دیگری.
محصول مرتبط: کتاب جامع روانشناسی عمومی ارشد روان آموز
- در سال کنکورتون از تلفن همراه و فضای مجازی هم استفاده میکردین؟ اگر آره چه محتواهایی رو دنبال میکردین و چطور تایم استفاده از گوشیتون رو مدیریت میکردین؟
من خیلی تمایلی به استفاده از گوشی نداشتم و خیلی وقت زیادی بهش اختصاص نمیدادم. البته یکی از کارهای مفید این بود که با دوستانم که کنکور داشتند یک گروه درست کردیم و اونجا ساعت هایی که قراره مطالعه بکنیم رو هر روز در گروه قرار میدادیم. اینجوری هم احساس تنهایی نمیکردیم هم به خوندن در اون بازه زمانی متعهدتر میشدیم.
- در طول این یک سال چه تفریحات و سرگرمیهایی داشتین و به چه میزان؟
بیشتر اوقات فراغت من صرف بازیهای کامپیوتری میشد. البته تو سال کنکور فقط یک بازی ثابت رو در نظر داشتم که خیلی ذهنم پراکنده نشه. به غیر از اون گاهی از خونه بیرون میرفتم. یکبار یک سفر یک روزه رفتم. گاهی فیلم میدیدم. از نظر میزان، پاییز بیشتر صرف بازی و … میشد ولی رفته رفته که به کنکور نزدیک تر میشدیم تمایلم به تفریحاتی از این دست کمتر شد و تمایلم به جمعبندی کردن و تموم کردن کتابها بیشتر شد.
- مهمترین عادات مفید و مضر شما که تاثیر مستقیم در نتیجه کنکورتون داشت چه چیزهایی بودن؟
عادت مضری که به ذهنم میرسه: وسواس داشتن در مورد منبع و کتاب مناسب و صرف کردن زمان زیادی برای امتحان کردن کتابهای مختلف
محصول مرتبط: دورۀ مجازی آموزش روانشناسی عمومی
- آیا وضعیت ویژه حاکم بر جامعه به علت کرونا و اخبار و حواشی مربوط به کنکور در روند مطالعه شما تاثیری داشت؟
بیماری کرونا خیر. اما عقب افتادن ۲ ماهه کنکور بسیار تجربه بدی برای من بود. کمترین میزان مطالعم در همون بازه بود و کم کم داشتم به صفر میرسوندم مطالعم رو ولی ۱ ماه آخر دوباره شروع کردم و خوشبختانه موفق شدم جمعبندی کنم ولی خیلی آذیت شدم. امیدوارم این اتفاق برای بقیه داوطلبین در سالهای آینده نیوفته.
- حتما برای شما هم پیش میومده که گاهی نا امید بشین؛ در این مواقع چه راه حلی داشتین؟
ممکن بود به خودم استراحت بدم. حتی یک روز کامل ولی بعد تحلیل دلیل ناامیدی مهمه. گاهی به درستی ناامید شده بودم. مثلا یک منبع اضافی انتخاب کرده بودم ولی زمانم کافی نبود. خب طبیعی بود که ناامید بشم. اینجا اون کار اضافی رو حذف میکردم تا برنامم قابل انجام بشه. اولش خیلی حس بدی داشتم از حذف کردنش ولی بعد تاثیر بسیار خوبی بر امید و انگیزم میذاشت. بعضی مواقع هم ناامیدی بخاطر خستگیه.
یکم استراحت شما رو به حالت قبل برمیگردونه. بعضی مواقع علت ناامیدی بخاطر ترس و مبهم بودن نتیجست. خب طبیعیه همه این رو تجربه میکنن. ولی در مورد کنکور ارشد (برخلاف کنکور کارشناسی تجربی!) خوشبختانه رابطه مستقیم و سادهای بین درس خوندن و نتیجه گرفتن وجود داره. درس بخونید نتیجه مطلوبی هم میگیرید.
فقط هر از گاهی بر خودتون نظارت کنید که آیا انرژیتون رو جای مفیدی دارید خرج میکنید یا خیر. و اینکه اجازه ندید ناامیدی و اون وقفه کوتاه در درس خوندن تبدیل بشه به چند هفته وقفه. چون اون موقع ناامیدیتون واقعیتر و واقعیتر میشه و در یک دور معیوب میفتید.
- انگیزه اصلی شما برای ادامه تحصیل در مقطع روانشناسی و چشماندازتان از آینده چیست؟
از نظر پژوهشی علاقمند به کار در زمینه نوروساینس و علوم شناختی هستم. از نظر شغلی هنوز مطمئن نیستم.
- ارزشمندترین و مهمترین ویژگی شما در مسیر موفقیتتون در کنکور به نظر خودتون چی هست؟
متوجه این موضوع بودم که اگر افت و خیزی دارم برای همه هست. و من فرقی با بقیه ندارم و دلیلی نداره نتیجه تلاش هام رو نبینم. ( اعتماد به نفس ادامه دادن مسیر رو در خودم حفظ میکردم. )
- آیا برای مطالعه هر درس شیوه متفاوتی داشتین؟ به چه صورت؟
برای تمام درسها به یک میزان اهمیت قایل بودم و هیچ درسی رو کنار نگذاشتم. چون معلوم نبود که سر جلسه کنکور کدوم درس به نقطه قوتم تبدیل میشه و همین اتفاق هم افتاد سر جلسه کنکور اصلا فکر نمیکردم یکسری درسها تبدیل به نقطه قوتم بشن! اما از نظر شیوه مطالعه هم تفاوت چندانی قائل نبودم بین درسها. فقط برای آمار تمرین لازم هست و برای زبان هم خواندن متن سالهای گذشته کنکور و تحلیل اونها.
- چالش بر انگیزترین درس برای شما چه بود و با این درس چه کردین؟
بالینی. برای اینکه درس رو بتونم پوشش بدم هم فیرس رو خوندم هم اکثر کتاب نظریه های روان درمانی پروچاسکا هم با کتاب روان آموز سعی کردم تکمیلش کنم.
اما با توجه سوالات کنکور هنوز هم نمیدونم اقدام مناسب چه چیزی هست! اما همینجا یک نکته مهم وجود داره. اگر یک درسی نقطه ضعف شماست یا مثل درس بالینی از نظر سوالها چالش برانگیزه؛ تا جایی که باعث میشه درصد بهتری کسب کنید تلاش کنید براش ولی از یک جایی به بعد نباید سرمایهگذاری بیشتری انجام بدید چون زمان و انرژی درسهای دیگر رو میگیرید و تفاوت چندانی هم در درصدتون ایجاد نمیشه.
اگر برای بالینی بجای ۳ تا کتاب ۵ تا کتاب هم میخوندم احتمالا تفاوت چندانی نداشت در نتیجه ولی درسهای دیگر صدمه میدید.
محصول مرتبط: کتاب جامع روانشناسی بالینی ارشد روان آموز
- نقطه قوت شما چه درسی بود و برای بهرهگیری بهتر از این نقطه قوت چه کاری انجام دادین؟
درس فیزیولوژی با توجه به اینکه کارشناسی زیست شناسی خوندم و درس آسیب چون زودتر شروع کرده بودم و مفصل و با علاقه خونده بودم با اینکه این درس ها نقطه قوتم بودن ولی رهاشون نکردم و تا آخر چند بار مرور کردم.
- کمی از روز کنکورتون برامون تعریف کنین. چه احساسی داشتین؟ چقدر آماده بودین؟
روز کنکور نسبتا آروم و با اعتماد به نفس بودم و به نظرم این نکته خیییلی مهمه که حتما هم در تمام مسیر کنکور هم در روز جلسه تو ذهنتون باشه: «رقیبهای شما همون کارهایی رو کردن که شما کردید، همون کتابهایی رو خوندن که شما خوندین. حتی رتبه ۱ کنکور.
پس اگر سوالی رو میبینید که عجیب غریب یا جدیده، برای همه همینطوره پس با آرامش از کنار اون سوال رد بشید. و به اون سوال هایی جواب بدید که در موردشون خوندید.
طوری درس بخونید که سر جلسه با اطمینان به خودتون بگید این سوال رو اگر من ندیدم و نمیدونم بقیه هم نمیدونن. اینجوری هم استرس نمیگیرید و هم اینکه غلطها و نمره منفیهاتون زیاد نمیشه.»
- بعد از دریافت دفترچه به چه نحوی به سوالات پاسخ دادین؟
به ترتیب دفترچه پیش رفتم. البته با رسیدن به بعضی درسها شگفتزده شدم از سوالها و از اینکه به تعداد خیلی کمی از سوالها جواب دادم. ولی ادامه دادم و تا آخرین درس جلو رفتم. حدودا ۴۰ دقیقه آخر برگشتم و از اول دوباره نگاه کردم ببینم چه سوالهای دیگری رو میتونم جواب بدم. ولی خیلی احتیاط کردم تا سوالی رو شانسی جواب ندم.
محصول مرتبط: بانک تست تألیفی کنکور ارشد روانشناسی
- اگر یه بار دیگه در موقعیت قبلیتون باشین و بخواین کنکور بدین، چه اشتباهاتی رو انجام نمیدین؟
وقت برای کتابها و جزوههای مختلف صرف نمیکردم! به چند تا منبع خوب که بقیه هم تایید میکنن اعتماد میکردم.
- برای رتبه برتر شدن از چه چیزهای دیگهای در زندگیتون چشم پوشی کردین؟
طبیعتا میزان تفریحاتم رفته رفته کمتر شد ولی هیچ چیزی رو با فشار حذف نکردم. رفته رفته خودم تمایلم کمتر شد و بیشتر درگیر درس شدم.
- مهمترین توصیه شما به داوطلبین کنکور سالهای آینده چیه؟
مهمترین توصیهام که قبلتر هم اشاره کردم اینه که مطمئن باشید دیگران هم همون کتابهایی رو خوندن که شما خوندید و چیزی که مهمه اینه که خوب و مفهومی بخونید، مستمر بخونید و سر جلسه آرامش خودتون رو حفظ بکنید.
- به جز نتیجهای که در کنکور کسب کردین، فکر میکنین این مطالعه و دوره چندماهه که صرف کنکور کردین، چه چیزهایی به شما یاد داد؟
من سعی کردم اشتباهاتی که در کنکور قبلی ( کنکور کارشناسی سال ۹۵ ) کردم رو مجددا تکرار نکنم و سعی کردم که یکسری از عادتهای مضر در مورد مطالعه رو کنار بذارم. و اینکه تونستم به خودم اثبات بکنم که توانایی اینکار رو دارم.
- چه کسانی رو بیشتر از همه در موفقیت خودتون سهیم میدونین؟
قطعا خانوادم که شرایطم رو درک کردن و کتابهای پراکنده من در نقاط مختلف خونه رو تحمل کردن! و دوستانم که همیشه سعی کردن انگیزه بدن بهم و نبودن من در این یکسال رو درک کردن.
- ممنونم از وقتی که برامون گذاشتین. اگر صحبتی هست که دوست دارین بگین، ما به گوش جان میشنویم.
ممنون از شما که به تجربیات دانشجوها اهمیت دادید و این تجربیات رو به دوستان سالهای بعد منتقل میکنید. برای همه دوستان عزیز رضایت و آرامش رو در زندگیشون آرزو میکنم.
- به عنوان آخرین سخن، روان آموز رو به یک جمله یادگاری مهمون کنین.
دوست دارم یک بیت از حافظ رو تقدیمتون کنم:
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع؛ سخت میگردد جهان بر مردمان سختگیر
- با آرزوی سلامتی، موفقیت و سرزندگی برای شما همراه عزیز و همه مخاطبین دوست داشتنی روان آموز
بیشتر بخوانید: مصاحبه با رتبه 94 ارشد روانشناسی عمومی 1400