- لطف می کنید خودتون رو برای دوستان معرفی کنید.
سلام و وقت بخیر. بنده علیرضا تقی پناهی هستم، در سال 1375 در همدان متولد شده ام و کارشناسی روانشناسی را نیز با معدل 16.69 در دانشگاه بوعلی سینا همدان سپری کرده ام. در آزمون کارشناسی ارشد، در گروه علوم شناختی با لطف خداوند و حمایت خانواده رتبه 4 کشوری را بدست آوردم.
- ورودی چه سالی و کدوم دانشگاه بودین؟
ورودی سال 98 هستم و در حال حاضر هم در پژوهشکده علوم شناختی و مغز شهید بهشتی مشغول ادامه تحصیل هستم.
- از کدوم یکی از خدمات روان آموز استفاده می کردین و نظرتون چی بود؟
بنده با مجموعه روانآموز آشنا بودم و مصاحبههای این مجموعه را با رتبههای برتر سالهای پیش پیگیری میکردم. ولی به صورت خاص، در طی فرایند امادهسازی برای آزمون از منبع یا خدمت خاصی استفاده نکردم.
- چه خدماتی از روان آموز را به دوستانتون توصیه می کنید؟
بستگی به مخاطبان دارد؛ اگر زمان کافی برای مطالعه در اختیار ندارید، اگر تغییر رشتهای هستید و در صدد آن هستید که از جریان فعلی حاکم بر این رشته علوم اگاهی پیدا کنید و یا تمایل دارید در این مسیر تسهیلگر داشته باشید، توصیه میکنم در صورتیکه شرایط یاری میکند، از جزوات و مشاورهها استفاده کنید.
- اولین قدمی که برای شروع برداشتید، چی بود؟
صادقانه و صریح عرض کنم که پاسخ این سوال را نمیدانم. فکر نمیکنم مسیر شروع از لحظة خاصی آغاز شود. فکر میکنم بهتر است که شفافتر عرض کنم. روز خاص یا ساعت خاصی را در ذهن ندارم که تصمیم گرفته باشم که مطالعه را اغاز کنم. اما برای اینکه سوالتان بدون پاسخ نباشد، باید عرض کنم، نقاط عطفی در زندگی داشتهام که دوست دارم برخی از انها را با مخاطبان شما نیز به اشتراک بگذارم. “معدل پایینتر در کارشناسی دستاویزی برای اهمالکاری نباشد”، “تلاش کردم تا برای دورهای خود را کارگر علم بدانم”، “حیطههای مختلف را مطالعه کردم و در اخر تصمیم گرفتم و مصمم مسیر را پیمودم”. فکر میکنم این سه اتفاق و تغییر، سنگبنایی را فراهم کردند که با تلاش، ساختمانی را که در نظر داشتم را بسازم و خداروشکر در این مسیر، حمایت خانواده برایم مهیا بود.
- اولین سالی بود که کنکور می دادید؟ اگرنه. فکر می کنید مهم ترین اشتباهات قبلیتون چی بود که امسال تکرارش نکردید و از همون ابتدا حواستون بهش بود؟
بله برای اولین مرتبه در آزمون کارشناسی ارشد وزارت علوم شرکت میکردم.
- از ابتدا برنامه بلندمدت داشتین؟ میدونستین که با هر درس چطور میخواین رفتار کنین؟ کی مرور کنید و غیره؟
من چرایی را پیدا کرده بودم و برای چگونگی رسیدن و انجام آن، از تجارب رتبههای برتر سالیان قبل که در قالب مصاحبه توسط مجموعه شما و مجموعه رانویه تدارک دیده شده بود، استفاده کردم. فکر میکنم که دستیابی و پاسخ به “چرایی” به مراتب دشوارتر و ارزشمندتر از فهم “چگونگی” است.
- میدونیم که برنامه ریزی طی مسیر یک موضوع شخصی است و از فردی به فردی متفاوته. اما هر برنامه ریزی یک سری اصول مشخص داره. شما چه اصولی رو رعایت می کردید که فکر میکنید باعث موفقیت شما بود و باید به بقیه منتقلش کنیم؟
ابتدا امر باید عرض کنم که بنده در برنامهریزی و مدیریت زمان مشکلات بسیاری را دارم (احتمالا استاد راهنمایم بر این گزاره مهر تأیید میزنند). با این حال در مسیر امادهسازی تلاش کردم تا ان جایی که ممکن است: 1) برنامه واقعبینانهای را تنظیم کنم. 2) با دید انتقادی آن را تحلیل کنم و ایراداتش را رفع کنم. 3) در مرحله اول که مطالعه بیشتر با هدف آشنایی با مطالب بود، دروس دشوار (روانشناسی شناختی و مبانی علوم شناختی، البته به زعم بنده) را مطالعه کنم. 3) در دورههای پس از آشنایی، کیفیت برایم مهمتر از کمیت باشد. 4) در مرور برای کاستن از خستگی ناشی از تکراری بودن مطالب، محتواهای مرتبط دروس مختلف را با یکدیگر به صورت ترکیبی مطالعه کنم و ساختار ذهنی از پیش شکل گرفته را به چالش بکشم.
- زمان آزاد شما برای درس خوندن چه طور بود و چطور تنظیم کردید که مطالعه منظم صورت بگیره؟ فکر میکنید برای حفظ نظم برنامه مهمترین اصل چیه؟
بنده در ترم پایانی کارشناسی مطالعه برای آزمون علوم شناختی را جدی آغاز کردم. زمان تقریبی مطالعه روزانهام در حدود 5 الی 8 ساعت در اوایل و در زمان کارگری علمی، در حدود 12 الی 15 ساعت در روز بود.
چرایی برای تلاشم داشتم و همان سبب میشد تا در مسیری مشخص، به صورت مداوم تلاش کنم. بدون شک از نظر من معنایی که در پشت تلاشمان است در کنار حمایت خانواده و فضایی آرام برای مطالعه، پیشنیازهای طی این مسیر هستند تا به سلامت این دوران سپری شود.
- لیست منابع یکی از مهمترین چیزهایی هست که برای مطالعه از ابتدا مشخص می کنیم. شما چه منابعی رو مطالعه کردین و نظرتون درباره هر کدوم از منابع چی هست؟
درست است، بنده منبع را از سایتهای مختلف بدست اوردم و منابعی را که مطالعه کردم، بدین قرارند:
روانشناسی شناختی استرنبرگ (کتاب اصلی)
- به زعم بنده این کتاب دشوارترین و در عین حال جذابترین، کتاب مجموعه علوم شناختی است. اولین منبعی که مطالعه را با آن اغاز کردم. وجود مباحث مشترک بین این کتاب و مبانی علوم شناختی و ذهن درامدی بر علوم شناختی، این امکان را فراهم میسازد که پس از اشنایی با مطالب، بتوان به صورت موضوعی مطالعه کرد. برقراری ارتباط بین مباحث کتابهای ذکر شده، روند مطالعه را از رکود خارج و به آن جذابیت میبخشد.
روانشناسی شناختی ایزنک (منبع تکمیلی)
- با وارسی تستهای سالیان قبل، متوجه شدم که یک یا دو سوال در برخی از سالها از این کتاب در آزمون مطرح شده و از همین رو بنده از این کتاب دو فصل ابتدایی را مطالعه کردم. اگر چه کتاب به لحاظ محتوایی غنی است، با این حال از نثر دشواری برخوردار است و برای فهم مطلب لازم است که آن را چندین مرتبه خواند و سادهسازی کرد.
مبانی علوم شناختی فردنبرگ
انچه برای روانشناسی شناختی استرنبرگ عرض کردم برای این کتاب نیز موضوعیت دارد.
ذهن درآمدی بر علوم شناختی تاگارد
- از نگاه من این کتاب ساختاریافتهترین کتاب است. اگر چه با وارسی تستهای کنکور سالیان قبل، تعداد سوالات کمی به نسبت از این منبع اخذ شده است ولی با این حال بخشهایی از این کتاب در هیچ منبع دیگری تکرار نشده است. به نظرم با مطالعه این کتاب توانستم مطالب جدیدی را بیاموزم و در وهله بعد به اموختههایم از کتاب روانشناسی شناختی که شاید در برخی بخشها، ساختاربندی دشوار بود، سازمان دهم. آنچه برای مبانی علوم شناختی عرض کردم، برای این منبع نیز صادق است.
درباره علم شناختی
- کم حجمترین و در عین حال مهمترین منبع به لحاظ نسبت حجم به تعداد سوالات! این کتاب تألیف دکتر حاتمی است و از نثر روانی برخوردار است. مراقب باشید که حجم کم و سادگی عمده مطالب شما را به این خطا نیندازد که این کتاب را در اولویت قرار ندهید.
خلاصه فیزیولوژی پزشکی گایتون و هال
- بخشهایی از این کتاب که به سیستم عصبی و خواب و …. مربوط است، در ازمون علوم شناختی مورد سوال است؛ پس لازم نیست که کل مجموعه را مطالعه کنید. در ادامه اگر اقبالی باشد، لیست فصول را برایتان ارسال میکنم.
مجموعه سه جلدی زیر ذره بین
- بنده دانش کمی از زبان داشتم. با مطالعه کتاب لغات این مجموعه، خوشحالم که عرض کنم حالا دیگر خود را به لحاظ توانایی فهم متون ضعیف ارزیابی نمیکنم. با این حال به جز قدردانی از نویسندگان و معرفان این مجموعه به دلیل اینکه هنوز خود را در سطحی نمیبینم که در خصوص زباناموزی صحبت کنم، عرضی ندارم. البته گفتنی است که تجربهام از ازمون ارشد نشان داد که با گسترش دانش عمومی، میتوان به سوالات تخصصی نیز تا حد قابل قبولی پاسخ داد. دوستانم که تجربه و دانش بیشتری در این خصوص دارند، مطالعه پانویس کتابهای استرنبرگ و فردنبرگ را پیشنهاد دادهاند که بنده نیز آن را به شما انعکاس میدهم.
آمار و روش تحقیق مدرسان
- به زعم بنده، آمار و روش تحقیق در کنار زبان، دو بال یا سکوی پرواز برای کسب رتبه برتر هستند. بنده کتاب امار و روش تحقیق در علوم تربیتی و روانشناسی انتشارات مدرسان را مطالعه کردم و در بخش روش تحقیق پیشنهاد میکنم که از این کتاب بهره بگیرند. با این حال در مجموعه علوم شناختی تیپ سوالات آمار در مقایسه با مجموعه روانشناسی از نگاه بنده، بسیار با هم تفاوت دارند و دوستانی که در صدد هستند تا در مجموعه علوم شناختی شرکت کنند، در نظر داشته باشند که سوالات احتمال و امید ریاضی، بخش جدایی ناپذیری از سوالات این مجموعه است. دوستان بنده مطالعه کتب ریاضی عمومی را پیشنهاد کردهاند و بنده صرفا نظرات ایشان را انعکاس میکنم.
- در درس خاصی ضعیف بودید؟ و برای این درس چه کردید؟
بله آنچنان که عرض کردم، درس زبان، خودم را ضعیف ارزیابی میکردم که با ممارست و بهرهگیری از مجموعه زیر ذره بین، دانشم گسترش یافت و از این بابت بسیار خواشحالم؛ چرا که تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی، دانش زبان را میطلبد.
- نقطه قوت شما در چه درسی بود؟ این نقطه قوت چه طور به وجود اومده بود و برای بهره گیری بهتر از این نقطه قوت چه کردید؟
فکر میکنم در دروس روانشناسی شناختی و دروس علوم شناختی (فردنبرگ، تاگارد، حاتمی). مطالعه این کتب را بیشتر دوست داشتم و از طرفی مطالعه ترکیبی مباحث این کتب برایم آنچنان جذاب بود که خستگی و تکرار بودن را تجربه نکردم.
- برای مرور منظم درس ها از چه روشی استفاده می کردید؟
تلاش میکردم تا برنامهای واقعبینانه و ارزیابی شده (برنامه تنظیم شده را تحلیل انتقادی میکردم) داشته باشم. اگر چه در پارهای از اوقات به برنامه پایبند نبودم ولی مجدد مسیر را پی میگرفتم و برنامه را متناسب با وضعیتم تغییر میدادم. برنامههای یک ماهه برای مرور داشتم و فکر میکنم توانستم مرورهای ماهانه را چند مرتبه داشته باشم. در مجموع برخی از کتب را بالای 6 مرتبه مرور کردم.
- چه مسایلی طی راه برای شما پیش میومد که شما رو خسته یا ناامید کنه؟ با این فکرها و مسایل چکار می کردید؟
پارهای از اوقات، به دلیل فاکتورهای درونی و یا فاکتورهای بیرونی، از مسیر منحرف میشوید. این طبیعی است!
اما آنچه مرا به مسیر برمیگرداند، چرایی بود که برایم ارزشمند بود. الیته وقتی از چرایی و معنا صحبت میکنم، از چیزهای عجیب و غریبی حرف نمیرنم. حس خشنودی خود و خانواده برایم معنایی بود که متعاقب تلاشی بدست میامد که در ان به خود اثبات میکردم من میتوانم. اگر چه مشاوری در این مسیر نداشتم، به منابع رتبهها برتر و یا معدل بالا و چیزهایی از این دست، دسترسی نداشتم، اعتمادی داشتم که از درونم میجوشید. سرمایه اصلی من برای موفقیت اعتماد به خودم، اعتماد خانوادهام به خودم و تلاش بیوقفه بود. اگر عرض کردم تلاش کردم تا کارگر علم باشم، از این بابت است که تلاش بیوقفه و ارزشمند و به دور از حاشیه پدرم را در نقش کارگر دیده بودم و من نیز احتیاج داشتم که بی وقفه و به دور از توجه به بهانه تراشیها، تلاش کنم.
- آیا جایی آزمون آزمایشی میدادین و اگر میدادین نتایجش و فیدبکی که ازش میگرفتین چطور بود؟
خیر.
- فکر می کنید برجسته ترین ویژگی یا ویژگی هایی شخص شما که در موفقیت شما موثر بوده چه چیزهایی هست؟
نگرشم را نسبت به برخی از مسائل تغییر دادم و کارگر علم بودم.
- به جز نتیجه ای که در کنکور کسب کردید، فکر می کنید این مطالعه و دوره چندماهه که صرف کنکور کردید چه چیزهایی به شما یاد داد؟
بدون شک بزرگترین آورده خشنودی خانوادهام بود. یاد گرفتم که به دور از برخی از حواشی با اتکا به تواناییها و فرصتهایی که خانواده برایم مهیا کرده، تلاش کنم.
- چه کسانی را بیش از همه در موفقیت خودتون موثر می دونید؟
بدون شک خانوادهام
- ممنونم از وقتی که برامون گذاشتین. اگر سوالی بوده که من نپرسیدم یا سخنی که خودتون دوست دارین بگین ما می شنویم.
برایتان آرزوی بهروزی و سلامتی دارم.
- ما یک جمله اخر مصاحبه ها از دوستان برای به یادگار میگیریم. شما چه جمله ای رو برای ما یادگار می گذارید.
برای دستیابی به چرایی زمان بگذارید. چگونگی در مرتبه دوم از اهمیت قرار دارد.
با تشکر از شما برای حسن توجهتان.
با احترام
علیرضا تقی پناهی