- لطف می کنید خودتون رو برای دوستان معرفی کنید، ورودی چه سالی و کدوم دانشگاه بودین؟
فائزه قدمی هستم، 23 سالمه،ورودی 94 هستم دانشگاه شهید بهشتی، رشته روانشناسی. رتبه 1 کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی رو در گرایش بالینی کسب کردم.
- اولین قدمی که برداشتین برای شروع چی بود؟
اولین کاری که کردم، شش تیر پارسال روی یک کاغذ منابع و کارهای کلی رو نوشتم و از همان موقع شروع کردم
مطلب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی
- اولین سالی بود که کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی می دادید؟
اولین سالی بود که کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی میدادم و همین هفته پیش دفاع کردم. سال آخر کارشناسی بودم.
- از ابتدا برنامه بلندمدت داشتین؟ میدونستین که با هر درس چطور میخواین رفتار کنین؟ کی مرور کنید و غیره؟
برنامه بلندمدت رو از اول داشتم. تقریبا چون با محتوای دروس آشنا بودم شمای کلی از اونچه باید در یک سال طی کنم داشتم. اما خیلی چیزها رو در خلال این پروسه یک ساله تغییر دادم مثل سبک درس خوندن، مرورها، بنابراین همه چیز از اول مشخص نبود و توی برهه های زمانی مختلف یک شکل متفاوت داشت.
- میدونیم که برنامه ریزی طی مسیر یک موضوع شخصی است و از فردی به فردی متفاوته. اما هر برنامه ریزی یک سری اصول مشخص داره. شما چه اصولی رو رعایت می کردید که فکر میکنید باعث موفقیت شما بود و باید به بقیه منتقلش کنیم؟
اصول کلی که به نظرم هر کسی باید در برنامه ریزی استفاده کنه این هست که از اول باید به برنامه ریزی پایبند باشه، واقع بینانه برنامه ریزی کنه، و متناسب با شخصیتش و تایم و کارهای دیگه اش یک برنامه منحصربه فرد داشته باشه نه خیلی پایینتر نه خیلی بالاتر از اون چیزی که میتونه که در یک کلمه میشه برنامه واقع بینانه.
مطلب مرتبط: برنامۀ راهبردی مطالعاتی رایگان کنکور ارشد روانشناسی
- زمان آزاد شما برای درس خوندن چه طور بود و چطور تنظیم کردید که مطالعه منظم صورت بگیره؟ فکر میکنید برای حفظ نظم برنامه مهمترین اصل چیه؟
تابستون پارسال زمانم بیشتر بود اما تابستون خیلی خوب درس نخوندم. اما کاری که کردم و توصیه اش میکنم برای اینکه آدمها روی برنامه اشون بمونند، پیوستگی هست. من تابستان پارسال شروع کردم و با اینکه خیلی خوب درس نخوندم اما خیلی پیوسته بود و همیشه کم و بیش مطالعه داشتم.
سعی کردم از تایم های خالی خوب استفاده کنم. وقتی دانشگاه شروع شد کلاس زیاد داشتم و پایان نامه داشتم ولی سعی می کردم از تایم ها خوب استفاده کنم و خارج از تایم های استراحت و تفریح و اینها سعی میکردم تایمی که اصلا کاری نکنم نداشته باشم. از این جهت در تصویر کلی مطالعه منظمی نداشتم اما مفید بود و تایمی هدر نمی دادم.
- لیست منابع یکی از مهمترین چیزهایی هست که برای مطالعه از ابتدا مشخص می کنیم. شما چه منابعی رو مطالعه کردین و نظرتون درباره هر کدوم از منابع چی هست؟
من از منابع اصلی شروع کردم. برای کمک آموزشی تقریبا از همه موسسات کتاب های مختلف خوندم و ویس کلاس های مختلف رو هم گوش دادم. مخصوصا برای مرورها منابع مختلفی خوندم چون بعضی چیزها رو بارها خونده بودم و یک کتاب دیگه هم برای مرور نهایی کنارش میخوندم.
منابع اصلی تاکیدشده توسط رتبه یک ارشد بالینی 98: رونشناسی بالینی فیرس– نظریه های روان درمانی پروچاسکا- آسیب شناسی روانی گنجی دو جلد- استثنائی گنجی- آمار و روش تحقیق دلاور-روانشناسی فیزیولوژیک روان آموز (به جای خداپناهی)- علم النفس احدی، احمدی و کجباف- رشد کرین و روانشناسی ژنتیک منصور (نظریه هایی که داخل کرین نبود)
مطلب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی بالینی
- در درس خاصی ضعیف بودید؟ و برای این درس چه کردید؟
آمارم نسبت به بقیه درسا ضعیف تر بود. برای آمار معلم خصوصی گرفتم.
- نقطه قوت شما در چه درسی بود؟ این نقطه قوت چه طور به وجود اومده بود و برای بهره گیری بهتر از این نقطه قوت چه کردید؟
نقطه قوتم زبان بود و براش تایمی نذاشتم و فقط کنکورهای سال های پیش رو زدم. زبان خیلی بهم کمک کرد ولی در بقیه درس ها آسیب و رشد نقاط قوتم بود. برای یادگیری این دو درس کارهای مختلفی کردم مثل خوندن منابع مختلف، خلاصه کردن، ویس ضبط کردن برای خودم، فلش کارت کردن، نقاشی کردن.
- برای مرور منظم درس ها از چه روشی استفاده می کردید؟
مرور منظم خیلی خوبه ولی من خودم برنامه ای برای مرور منظم نداشتم. من هر درسی که فکر میکردم خیلی عقب رفته، مرور میکردم تا یادآوری بشه. اوایل هر درسی تموم میشد وقتی بعدی رو شروع میکردم درس قبلی رو کنارش مرور میکردم. مرور آخرم اینطوری بود که در هفته یکی دو درس مرور بشه و بعد درس بعدی. بنابراین توی مرور آخر اینطور نبود که از هر کدوم ی کم بخونم برم درس بعدی. به جز دو هفته آخر که همه دروس رو مطالعه کردم.
از فلش کارت های نارنگی هم استفاده کردم، بنظرم نارنگی خیلی خوب بود و پیشنهاد می کنم برای درس استثنایی هم مجموعه فلش کارت قرار بدید.
- چه مسایلی طی راه برای شما پیش میومد که شما رو خسته یا ناامید کنه؟ با این فکرها و مسایل چکار می کردید؟
هر کسی که تجربه کنکور کارشناسی ارشد داشته باشه، میدونه که این یک سال بالا پایین زیاد داره. پیش اومد که خسته شدم و گفتم اصلا نمیخوام و نهایت چی میشه. و یه وقتایی برعکس فکر میکردم خیلی خفنم و خیلی جلو هستم.
راهش اینه که هر دو رو نادیده بگیریم و به اون مقصد زیاد فکر نکنیم و به این فکر کنیم که الان این درسی که میخونم رو یاد میگیرم نهایتا هر دانشگاهی میتونم برم شبانه و پردیس یا حتی آزادم میتونم برم.
هدف من درمانگر شدنه کنکور قبول شدن فقط راه رسیدن بهش بود. اگه میخاستم فقط به قبولی و رتبه کنکور کارشناسی ارشد فکر کنم مطالعه کوفتم میشد!
اصل برای من یادگیری بود و سعی میکردم مطلبی که میخونم رو یاد بگیرم. من به این فکر میکردم هر چی بشه من از این چیزایی که میخونم سود کردم.
محصول مرتبط: کتاب جامع روانشناسی بالینی ارشد روان آموز
- آیا جایی آزمون آزمایشی شرکت می کردید؟ نتایجش و فیدبکی که ازش میگرفتین چطور بود؟
من آزمون آزمایشی ندادم، نه دوست داشتم نه برنامه ریزیم جوری بود که به بودجه بندی آزمون برسه. ولی اونهایی که آزمون نمیدن باید با این ابهام که تا لحظه آخر چیزی برای مقایسه با خودشون ندارن، کنار بیان.
- فکر می کنید برجسته ترین ویژگی یا ویژگی هایی شخص شما که در موفقیت شما موثر بوده چه چیزهایی هست؟
مهمترین ویژگی که کمک کرد موفق بشم پشتکار بود. شاید کلیشه ای باشه اما حقیقت همینه. هوش و استعداد و توانایی همه رو بزاریم کنار، پشتکار حرف اول رو میزنه.
- به جز نتیجه ای که در کنکور کسب کردید، فکر می کنید این مطالعه و دوره چندماهه که صرف کنکور کردید چه چیزهایی به شما یاد داد؟
اغراق نمیکنم که نتیجه کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی یکی از جنبه های کوچک این یک سال بوده برای من. مخصوصا رتبه اصلا برای من مهم نبود.
من خیلی خوشحالم که چیزی که میخوام رو توی دانشگاهی که میخوام بخونم که نتیجه عینی کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی بود. اما چیز خیلی خیلی بزرگی که این یک سال به من داد تغییر سبک زندگیم بود که خیلی ارزشمند بود.
اینکه از خیلی چیزا بزنم و خیلی چیزا رو تغییر بدم که به چیزی که میخام برسم و به من نشون داد از پس هر کاری بر میام. این تغییر سبک زندگی مثل تنظیم خواب و زدن از تفریح و این جور مسایل اراده امو قوی کرد و اعتماد به نفسمو بیشتر کرد.
محصول مرتبط: دوره مجازی آموزش روانشناسی بالینی
- چه کسانی را بیش از همه در موفقیت خودتون موثر می دونید؟
دوست من، آقای سامان شهیدنورایی، سال 96 رتبه 4 بالینی شدند و ایده ای ندارم اگر ایشون نبود نتیجه ای که گرفتم حتی نزدیک این نتیجه میشد. مثل یک مشاور کمکم کرد و من رو حمایت کرد. قاعدتا همراهی یک ساله و درک خانواده خیلی کمکم کرد. دوستم مهسا هونجانی که امسال رتبه 11 بالینی شدند، خیلی کمکم کردند هم از نظر درسی هم از نظر روحی.
- ممنونم از وقتی که برامون گذاشتین. اگر سوالی بوده که من نپرسیدم یا سخنی که خودتون دوست دارین بگین ما می شنویم.
ممنونم از شما که با من مصاحبه کردید. امیدوارم که موفق باشید. موسسه واقعا خوبی دارید، کیفیت جزوات خوب هست ایرادات خیلی جزئی بود که ایشالا ویرایش بشه. خسته نباشید و ممنونم.
- ما یک جمله اخر مصاحبه ها از دوستان به یادگار میگیریم. شما چه جمله ای رو برای ما یادگار میگذارید.
جمله آخرم برای بچه هایی هست که امسال میخوان درس بخونن. قبل از درس خوندن ببینید که از جان زندگی چی میخواید، اگر مطمئن بشین که چی میخواین، مطمئن باشید این کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی که شما رو به اون هدف میرسونه اینقدر انگیزه در شما ایجاد میکنه که با موفقیت مسیر رو طی می کنید.
بیشتر بخوانید: مصاحبه با رتبه 21 ارشد روانشناسی بالینی 1397
5 دیدگاه دربارهٔ «مصاحبه با رتبه 1 ارشد روانشناسی بالینی 1398;
بانومون جنتلمن جنتلمنه….
بسیار هم عالی!
احسنت بانو
احسنت به این بانو
آفرین به این بانو
واقعا قابل تحسین هستن، تبریک به ایشان