راهنمای متون روانشناسی سیدمحمدی، گزیده هیلگارد جلد 2

آشنایی با محتوای کتاب

این کتاب که راهنما و ترجمۀ جلد اول کتاب «متون روانشناسی به زبان انگلیسی» است، برای واحد درسی متون1 و متون2 در دانشگاه تدوین شده و هدف این درس، آشنایی دانشجویان با بخش‌هایی از روانشناسی عمومی به زبان انگلیسی است. بدیهی است روانشناسی که به زبان تخصصی روانشناسی تسلط ندارد، فقط به منابع محدود ترجمه‌شده اکتفا می‌کند و دسترسی تنها به این منابع، همچون دسترسی به قطره‌ای از یک دریا است. برای تسلط به متون روانشناسی انگیزه و پشتکار لازم است و همچنین نیاز دسترسی به ترجمه‌های خوب و معتبر که در ابتدای راه احساس می‌شود، در این کتاب به‌خوبی مرتفع می‌شود.

گروه هدف کتاب

مطالعۀ این کتاب برای تمامی دانشجویان کارشناسی رشتۀ روانشناسی مناسب است، همچنین دانشجویان ارشد گرایش عمومی چراکه مطالب این کتاب، از کتاب زمینۀ روانشناسی هیلگارد و اتکیسنون برگرفته شده و بسیار سودمند است، همچنین دانشجویانی که درحال کسب آمادگی برای کنکور کارشناسی‌ارشد روانشناسی هستند نیز، می‌توانند از این کتاب بهره ببرند.

نقاط قوت و ضعف کتاب

نقطۀ قوتی که در این کتاب بسیار پررنگ است متن منسجم و روان این کتاب است که ترجمۀ بسیار خوبی هم دارد و راه را برای مخاطب خیلی هموار می‌کند. از دیگر نقاط قوت این کتاب می‌توان به سطح زبان پایین اشاره کرد، که برای کسانی‌که سطح دانش زبان انگلیسی آن‌ها ضعیف و یا متوسط است، بسیار مناسب است و می‌توانند به‌راحتی مطالب را بیاموزند و از آن بهره ببرند. همچنین واژه‌نامه‌ای که در انتهای این کتاب تدوین شده؛ به مخاطب کمک می‌کند لغات آموخته‌شده در اثنای مطالعۀ کتاب را مرور کند و بهتر به ذهن بسپارد. از دیگر ویژگی‌های خوب این کتاب می‌توان اشاره کرد به راهنمای آن، که در جلد دوم تدوین شده و بسیار کارآمد است. شاید بهتر بود که در پایان هر فصل، تست‌هایی را طراحی می‌کرد تا مخاطب بتواند خودش را محک بزند و مروری هم بر مطالب آموخته‌شده بکند.

بریده‌ای از کتاب

*نکته: این بخش از بریدۀ کتاب، ترجمۀ همان متنی است که در بریده‌ای از کتاب جلد اول آمده‌است. برای مطالعه به این لینک مراجعه کنید.

لحظه‌ای فکرکردن باید شما را متقاعد سازد که حافظه مهم‌ترین قابلیت ذهنی است که ما درخصوص توانایی عمل‌کردنمان به‌عنوان انسان از آن برخورداریم. ما تقریباً تمام تصمیمات را براساس انواع مختلف حافظه می‌گیریم. حتی فردی که از درون‌داد حسی که اکثر ما آن را مسلم می‌دانیم محروم است، برای مثال: فرد نابینا و ناشنوایی مانند هلن کلر کاملاً قادر است زندگی فوق‌العاده ارضاکننده‌ای داشته‌باشد در مقابل همانگونه که هرکسی که فردی را می‌شناسد که بیماری آلزایمر به او آسیب رسانده‌است تأیید می‌کند. حتی با داشتن درون‌داد حسی نبود حافظه بسیار ناتوان‌کننده است، بنابراین شگفت‌آور نیست که حافظه هم در روانشناسی و هم در علوم زیستی کانون مقدار زیادی پژوهش بوده‌است؛ و ما در این فصل بخش کوچکی از آن پژوهش‌ها را شرح می‌دهیم با این‌حال برای درک‌کردن بررسی علمی حافظه باید بفهمیم چگونه پژوهشگران این رشته را به واحدهای کنترل‌پذیر تقسیم کرده‌اند.