روانشناسی شناختی و کاربردهای آن جلد دوم – اندرسون

آشنایی با محتوای کتاب

«روانشناسی شناختی و کاربردهای آن»، در جلد دوم، با نگاه به حل مسئله، یادگیری، حافظه، انواع استدلال و زبان، سازوکار ذهن انسان را بررسی می‌کند. روانشناسی شناختی، به‌عنوان علمی بین‌رشته‌ای، در همکاری با علومی مثل فلسفه، علوم رایانه، عصب‌شناسی و هوش مصنوعی سعی دارد تا همه‌ی ابزارهای اطلاعاتی و سنجشی موجود را برای شناختن دنیای پررمزوراز شناخت، به‌کار ببرد. «جان اندرسون»، نویسنده‌ی کتاب حاضر که در جامعه‌ی آکادمیک، با نظریه‌ی «نظریه‌ی کنترل تطبیقی تفکر-منطقی»اش شناخته می‌شود، به‌کمک شواهد نظری و تجربی، مبانی لازم برای آشنایی با روانشناسی شناخت را فراهم کرده‌است.

گروه هدف کتاب

دانشجویان رشته‌ی علوم شناختی که زیرمجموعه‌ی روانشناسی به‌شمار می‌رود، مخاطب کتاب حاضر هستند. علاوه‌بر این گروه، دانشجویان رشته‌های دخیل در علم بین‌رشته‌ای شناختی هم می‌توانند از کتاب «روانشناسی شناختی و کاربردهای آن» بسیار بیاموزند.

نقاط قوت و ضعف کتاب

مباحث روانشناسی شناختی برای تازه‌کارها عموما سخت و دیریاب هستند. در کتاب حاضر، سعی بر آن شده‌است که مفاهیم به‌کمک تصاویر، نمودارها و سایر شکل‌های گرافیکی ارائه شوند تا خواننده در به حافظه سپردن و تجسم آن‌ها کمتر به چالش بربخورد.

بریده‌ای از کتاب

مغز انسان دارای ویژگی‌هایی است که به‌شدت با زبان مرتبط هستند. زبان برای حدود 96درصد از انسان‌ها در نیم‌کره‌ی چپ به‌شدت جانبی شده‌است. این تقریبا شامل تمام 92درصد افرادی که راست‌دست هستند و حدود نیمی از 8درصد افرادی که چپ‌دست هستند، می‌شود. یافته‌های مطالعات انجام‌شده بر روی بیماران دوپاره‌مغز نشان می‌دهد که نیم‌کره‌ی راست فقط در ابتدایی‌ترین جنبه‌های پردازش زبان نقش دارد. زمانی تصور می‌شد که نیم‌کره‌ی چپ بزرگ‌تر است، به‌ویژه در مناطقی که در پردازش زبان نقش دارند و این اندازه‌ی بزرگ‌تر، پردازش زبانی پیچیده‌تر در ارتباط با نیم‌کره‌ی چپ را تبیین می‌کند. با وجود این، درحالی‌که بین نیم‌کره‌ی چپ و راست تفاوت‌های فیزیکی وجود دارد اما این تفاوت‌ها لزوما در نواحی پردازش زبان، مکان‌بندی نشده‌اند. این‌که چه تفاوت‌هایی بین نیم‌کره‌ی چپ و راست باعث شده‌است زبان به‌شدت در نیم‌کره‌ی چپ جانبی شده‌باشد، تا حد زیادی یک معما باقی مانده‌است.