
پنجاه کاری که بچه ها از پدرها انتظار دارند – جِی پِیلیتنر
پنجاه کاری که بچه ها از پدرها انتظار دارند
نویسنده | جِی پِیلیتنر |
---|---|
مترجم | مرجان فرجی |
ناشر | انتشارات رشد |
ویراستار | گروه علمی رشد |
تعداد صفحه | 224 |
شابک | 978-600-351-104-0 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
نوبت و تاریخ چاپ | چاپ اول، 1399 |
سرفصل ها
فهرست کتاب پنجاه کاری که بچه ها از پدرها انتظار دارند
درسی از هالیوود
بچه ها نیاز دارند که پدرشان به آنها کمک کند راه درست را انتخاب کنند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان ماشین را بزند کنار تا با هم کرم شب تاب بگیرند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان هر روز گوساله را کول بگیرد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان واگنهای قطار را برایشان بشمارد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان نخستین چیزی که توی پوشه مینویسد، اسم آنها باشد
“بچه ها نیاز دارند که پدرشان پای تختخوابشان بنشیند و در حالی که خوابشان میبرد آنها را تماشا کند دعا بخواند شکر خدا را به جا بیاورد که نعمت داشتن فرزند را به او ارزانی داشته
درباره ی معنای عشق فکر کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان موقع دروغ گفتن مچشان را بگیرد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان وقتی جوجه میمیرد به آنها بگوید که جوجه مرده است
بچه ها نیاز دارند که پدرشان که گاه در آزادراه خلاف کند و دور بزند، سی چهل کیلومتر تا رستورانی که کلاه بیس بال پسرش آنجا جا مانده تخت گاز برود و سه چهار تا چراغ قرمز را هم رد کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان جاسوسی شان را بکند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان عکس آنها را در کیف پولش بگذارد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان با سؤال به سؤالهای آنها پاسخ دهد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان به محض دیدن خرگوش و جوجه ی شکلاتی در بازار آن را بخرد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان الف تا ی اجرای سنتها را بداند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان فرشدگی در گاراژ را نادیده بگیرد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان از کلیشه ها دوری کند
بچه ها نیاز دارند که سنگهایشان را با پدرشان را بکنند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان دلفینی را یک ساعت کرایه کند.
بچه ها نیاز دارند که پدرشان تأیید کند کاپی که صرفاً برای شرکت در مسابقه میدهند آن قدرها هم مهم نیست
بچه ها نیاز دارند که پدرشان هر سه دیدگاه را در داستان مردی که به آغوش خانواده باز می گردد درک کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان واژه ی پنومونو اولترا میکروسکوپیک سیلیکو ولكانو كونيوزيس را به آنها یاد بدهد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان استفاده از صندلی محافظ کودک را فقط به اتومبیل محدود کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان به لحاظ فکری وجودشان را تأیید کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان روی پل بعدی منتظرشان باشد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان یک چرخه برایشان بخرد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان بزرگترین مشوق آنها باشد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان هر چه فیلم و مجله ی مبتذل دارد دور بریزد
بچه ها نیاز دارند وقتی به پدرشان میگویند کاری نداریم بکنیم، نگوید برو یک کتاب بردار بخوان
بچه ها نیاز دارند که پدرشان آنها را آن طور که واقعاً هستند ببیند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان دم ورودی گاراژ یکی یکی اسباب سفر را وارسی کند که چیزی کم نباشد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان قبل از سخن گفتن مغزش را به کار بیندازد.
بچه ها نیاز دارند که پدرشان به خاطر کاری که شده داد و و فریادش بلند نشود
بچه ها نیاز دارند که پدرشان وقتی جعبه ی آچارها پیدا نشد کمی جوش بیاورد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان بامزه ترین لطیفه ی تق تق تق را به آنها یاد بدهد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان روی خیابانهای لغزنده از ترمز دستی استفاده کنند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان یک جفت چوب پا بسازد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان محافظت و هدایت خانواده با توکل به خدا
دخترها نیاز دارند که پدرشان با کمال میل بلند شود و در مراسم ها با آنها شادی کنن
پسرها نیاز دارند که پدرشان حریف تمرینی شان باشد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان قوانین و مقررات خانوادگی سفت و سختی وضع کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان آچار فرانسه باشد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان از قبل پیش بینی کند چه احتیاجاتی دارند.
بچه ها نیاز دارند که پدرشان سطل را مثل فرفره روی سرش بچرخاند.
بچه ها نیاز دارند که پدرشان همسرش را توی آشپزخانه ببوسد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان گلف بازی را کنار بگذارد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان به مامان احترام بگذارد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان مانع را حسابی بلند بگیرد
بچه ها نیاز دارند که پدرشان به هنگام خسوف آنها را از خواب بیدار کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان آنها را برای زندگی بدون سایه ی پدر مجهز کند
بچه ها نیاز دارند که پدرشان ارثیه را با میراث ماندگار اشتباه نگیرد
درباره ی نویسنده
قدردانی
درباره ی کتاب
یاد داشت