وقتی حرف از رتبهبرترهای کنکور ارشد روانشناسی میشود، همۀ ذهنها میرود سمت رشتههای تاپ و پرطرفداری مثل روانشناسی بالینی و عمومی اما خب، دانشجوهای روانشناسی، با علایق و اهداف متنوعی وارد این رشته میشوند.
مثل «مرضیه رحیمی» که وقتی در دانشگاه با درس روانشناسی کودکان استثنایی آشنا میشود، میفهمد گرایش کودکان استثنایی را بیشتر از هر شاخۀ دیگری در روانشناسی دوست دارد.
در ادامه متن مصاحبه با رتبه 1 ارشد کودکان استثنایی 1402 را در اختیارتان گذاشته ایم. مرضیه، اهل اصفهان است و رتبۀ یک گرایش روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی را در کنکور ارشد روانشناسی 1402 کسب کردهاست.
- سروکلۀ رشتۀ روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟
از سال ششم دبستان به همه میگفتم دوست دارم روانشناس شوم. خواهرم که عاشق روانشناسی بود، من را از همان سن کم با این رشته آشنا کرد و خودش هم الان روانشناس بالینی است.
اینطوری بود که وارد رشتۀ روانشناسی شدم و از ترم سوم، فهمیدم عاشق گرایش کودکان استثنایی هستم.
- دوران کارشناسی، چطور گذشت؟
درطول دوران تحصیلم تقریبا هیچوقت جزوه ننوشتم اما یادگیری دروس، مخصوصا دروس تخصصی و مهم برایم خیلی اهمیت داشت. برای همین اغلب در طول ترم مطالعه میکردم.
- کنکور ارشد روانشناسی کی و چرا برای تو جدی شد؟
از آنجاییکه به قبولی در گرایش کودکان استثنایی علاقۀ زیادی داشتم، میدانستم که از تابستانِ ترم ششم باید بهفکر کنکور باشم.
درس آمار و روشتحقیق برایم خیلی چالشبرانگیز بود، برای همین تابستان را به مطالعۀ بعضی از مباحث این درس گذراندم. خواندن بقیۀ دروس را بهطور جدی از مهرماه یعنی آغاز ترم هفتم شروع کردم.
مطالب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی
- از عادتهای مطالعهات برای ما بگو.
از مهر تا اسفند، بیشتر وقتم صرف درس خواندن میشد. نقطۀ قوت من این است که همهجا و در هر شرایطی میتوانم درس بخوانم. برای همین تقریبا از هر فرصتی برای مطالعه استفاده میکردم، حتی از تایم استراحت بین کلاسهای دانشگاه.
خب البته نقطهضعف هم داشتم؛ بهدلیل کمالگرایی در درس خواندن، خیلی برایم مهم بود که همان اول همۀ درسها را خیلی خوب متوجه بشوم و درغیر اینصورت استرس میآمد سراغم.
برای همین میخواهم به بچهها بگویم که افکار کمالگرایانه را کنترل کنند و یادشان باشد که فهمیدن و تسلط فقط با مرور و تکرار بهدست میآید.
- چطور با روانآموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟
من با روانآموز ازطریق خواهرم آشنا شدم که قبل از من در کنکور کارشناسیارشد شرکت کردهبود. من، هم از کتابهای روانآموز استفاده کردم و هم فلشکارتهای نارنگی که همهشان خیلی بهم کمک کردند. برای جمعبندی هم از کلاس مجازی روانشناسی عمومی روان آموز استفاده کردم که برای مرور مطالب در زمان کوتاه، خیلی مفید بود.
- وقتهایی که درس خواندن، خسته و کلافهات میکرد و انگیزهات را ازدست میدادی، چی دوباره تو را مینشاند پای مطالعه؟
من بهواسطۀ شرایط زندگیام برای خودم یک فرصت مهم درنظر گرفتهبودم که همان کنکور ارشد روانشناسی ۱۴۰۲ بود. میدانستم که حتما باید قبول شوم. این انگیزۀ قبولی، نقش مهمی در حفظ روحیهام و غلبه بر خستگی داشت.
- کمی هم دربارۀ منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده.
من برای دروس رشد، آسیبشناسی و روانشناسی عمومی از کتابهای روانآموز استفاده کردم که همهشان را به بچهها پیشنهاد میکنم. برای درس متون، چون سطح خوبی در زبان داشتم، به زدن تست متون سالهای گذشته اکتفا کردم.
برای درس آمار و روشتحقیق، منابعم پراکنده بود. به بچهها پیشنهاد میکنم هر کتاب را نسبت به سطح تسلطشان در درس مربوط، انتخاب کنند و تا آخر با همان پیش بروند. اگر برای درسی واقعا به آموزش بیشتر نیاز دارند، کلاسهای کنکوری میتواند مفید باشد.
مطالب مرتبط: کتاب های جامع روان آموز
- کلاس کنکور و مشاوره، چه جایی در موفقیت تو داشت؟
خب همانطور که گفتم برای یک درس از کلاس جمعبندی استفاده کردم که برای من واقعا خوب بود. در بازۀ زمانی نزدیک کنکور، بعضی از کلاسها میتواند کمککننده باشد.
من از مشاوره استفاده نکردم اما میدانم کسی که یک مشاور باتجربه کنارش داشتهباشد، مسیر درس خواندنش با آرامش بیشتر و ابهام و استرس کمتری طی میشود.
- وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟
بهنظرم بدون تفریح و سرگرمی اصلا نمیشود بهصورت پیوسته و باکیفیت درس خواند. خیلی مهم است که کنار درس خواندن، وقتی را هم برای استراحت و سرگرمی درنظر بگیریم تا بتوانیم برای ادامۀ مسیر، توان و انرژیمان را بازسازی کنیم.
- برنامهریزی کنکورت، ویژگیهایی داشت که بخواهی به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟
تنوع درسهایی که در یک روز باید خواندهشوند، برای جلوگیری از یکنواختی در مطالعه خیلی کمککننده است. نکتۀ خیلی مهم دیگر در مطالعه، مرور منظم دروس است که هم به فهم بیشتر کمک میکند و هم باعث تثبیت مطالب در ذهن میشود.
- دکمۀ عقبگرد را میزنیم و تو را برمیگردانیم به روزی که درس خواندن کنکوری را شروع کردی. تغییری در مسیرت میدهی؟
اگر به عقب برگردم، برای دروسی که در فهمیدنشان مشکل داشتم، مثل آمار و روش تحقیق، از کلاس کنکور استفاده میکنم. همچنین روی آرامش داشتن و کاهش استرسم بیشتر کار میکنم.
مطالب مرتبط: کلاس های جامع روان آموز
- بهعنوان یک کنکوری، در سبک زندگیات هم تغییراتی ایجاد کردی؟
سعی کردم خوابم کافی و منظم باشد. ورزش کردنم بهدلیل کمبود وقت، کم شد اما روزهایی که کلاس داشتم، کلی راه میرفتم و کمبود فعالیتم اینطوری جبران میشد.
به بچهها پیشنهاد میکنم حتما در برنامهشان جایی برای ورزش و فعالیت بدنی داشتهباشند.
تغذیه هم در سال کنکور خیلی مهم است؛ چون بار سوخترسانی به مغز را برعهده دارد و برای فهم بهتر درسها، لازم است بچهها حواسشان به خوردوخوراکشان باشد.
- در سال کنکور، اتفاق ناخواستهای یا مسئلهای پیش آمد که تو را به چالش بکشد؟
مشکلات در زندگی همهمان هست. من هم با مشکل مواجه شدم اما هدفم آنقدر برایم مهم بود که سعی میکردم روی درس خواندن متمرکز بمانم. در آن برهه، اولویتبندی مسائل خیلی بهم کمک کرد.
- برای جمعبندی درسها چه کردی؟
از فلشکارتهای نارنگی استفاده میکردم. با تورق سریع کتابها، نکاتی را که حین درس خواندن یادداشت کردهبودم، میخواندم و تستهای مهمِ علامتدار را مجددا میزدم. همچنین تستهای کنکورهای سالهای اخیر را تحلیل میکردم و پاسخنامههایشان را میخواندم.
مطالب مرتبط: آزمون های آزمایشی روان آموز
- روز کنکورت چطور گذشت؟
خیلی سعی کردم افکار استرسزا را کنترل کنم تا بتوانم آرامشم را حفظ کنم. موقع پاسخ دادن به سوالات، به هیچچیزی بهجز صورت سوال فکر نمیکردم و اجازه نمیدادم تستهای سخت، اعتمادبهنفسم را پایین بیاورد.
سوالات را بهترتیب دفترچه جواب دادم. اما بهنظرم یک نسخه برای همه وجود ندارد و هرکسی میتواند روش مخصوص خودش را داشتهباشد. مثلا من استثنائا، متون و آمار را گذاشتم برای آخر کار که زمانم را مدیریت کنم و استرس نگیرم.
- به جز نتیجۀ کنکور، این دورۀ مطالعاتی چه چیزهایی بهت یاد داد؟
درس خواندن برای کنکور به من یاد داد که اگر هدفت را مشخص کنی و سعی کنی همۀ ابعاد زندگیات را درخدمت آن هدف قرار بدهی، میتوانی به نتیجۀ دلخواه برسی. هر چیزی، بهایی دارد.
- در چشمانداز تو از آینده چه خبر است؟
احتمالا دکترا بخوانم. مهمترین هدف برای من این است که درنهایت یک درمانگر کودک خوب و به دردبخور باشم.
- روانآموز در سال کنکورت چه نقشی داشت؟
نقش روانآموز در موفقیت من، غیرقابل انکار است.
- لطفا هر کدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن.
روانشناسی: رشتهای که به زندگیام معنا میدهد. | روانآموز: همدم و همراه بچههای روانشناسی |
مهاجرت: یک تصمیم مهم و سخت. به شرایط آدمها بستگی دارد و لزوما برای همه بهترین راه نیست. | سازمان سنجش: خیلی باید روی خودش کار کند تا بهتر شود. |
خانواده: مهمترین چیز | فروید: در زمان خودش کار مهمی انجام داده اما علم روانشناسی خیلی بیشتر از آن پیشرفت کردهاست که بخواهد صرفا به نظرات او اتکا کند. |
ازدواج: مهمترین تصمیم زندگی | آرزو: هدف را ترجیح میدهم. |
عشق: چیزی که باعث میشود ادامه بدهیم. | – |
استاد: استاد خوب از مهمترین عوامل در مسیر موفقیت است. | مهمترین دستاورد تاکنون: یاد گرفتم با تلاش و جدیت میشود به همهچیز دست پیدا کرد. |
الگو: مسیر موفقیت را روشنتر میکند. | بزرگترین آرزوی شخصی: بتوانم در ابعاد مختلف زندگیام بهاندازهی کافی خوب عمل کنم. |
کنکور: استرس | بزرگترین هدف شغلی: به تعداد زیادی از کودکان کمک کنم که زندگیشان بهتر شود. |
دانشگاه: جایی که همیشه بهم حس خوبی میدهد. | گرایش موردانتخاب ارشد: روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی |
آینده: غیرقابل پیشبینی | دانشگاه موردانتخاب ارشد: دانشگاه اصفهان |
دکترا: بهش فکر میکنم. | هوش یا تلاش؟ هر دو |