«رتبهبرترهای کنکور کارشناسیارشد و دکتری، همه در دانشگاههای سطح یک درس خواندهاند»؛ این از آن تصورات رایج اشتباهی است که انگیزهی تلاش خیلی از کنکوریها را میبلعد؛ چون در رقابت با بچههای دانشگاههای برتر کشور، خودشان را پیشاپیش بازنده میبینند. یکی از دوستان روانآموزی ما، «معصومه حسنی عبد»، مثال نقضی برای چنین تصوری است. معصومهی 22ساله که کارشناس آموزش ابتدایی است، از پردیس الزهرای زنجان فارغالتحصیل شده و رتبه 2 تربیتی ارشد روانشناسی 1402 و همچنین ۲۱ روانشناسی استثنایی را از آنِ خود کرده است. بنشینیم پای حرفهای معصومه تا از رموز موفقیتش سردربیاوریم.
سروکلهی رشتهی روانشناسی، کی و چطور در زندگی تو پیدا شد؟
با توجه به اینکه علاقهی زیادی به ادامهتحصیل داشتم، بعد از پایان ترم ششم دانشگاه، سعی کردم دربارهی رشتههای موردقبول آموزشوپرورش اطلاعاتی بهدست بیاورم. درنهایت رشتهی روانشناسی را انتخاب کردم چون با زندگی انسانها درگیر است و فکر کردم میتواند در بهبود ارتباط با اطرافیانم مفید باشد.
دوران کارشناسی، چطور گذشت؟ از آن دانشجوهایی بودی که جزوهی تمیز و خوشخطشان در دانشکده دستبهدست میشود یا آنهایی که آخر ترم تازه یاد درس و امتحان میافتند؟
درطول ترم فعال بودم ولی معمولا برای امتحانات پایانترم، همان روزهای آخر شروع میکردم به درس خواندن.
کنکور، کی و چرا برای تو جدی شد؟ اصلا چطور درس خواندن را شروع کردی؟
از تابستان سال ۱۴٠۱ با منابع آشنا شدم و با کتابهای اصلی -بدون استفاده از کتابهای کمکآموزشی- مطالعه را شروع کردم. مسیر درس خواندن را هم تنهایی، بدون کمک مشاور و کلاس کنکور، طی کردم.
مطالب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی
از عادتهای مطالعهات برایمان بگو.
خب من انگیزهی زیادی برای درس خواندن داشتم اما چون مباحث روانشناسی برایم تازگی داشت و کمی دشوار بود، ترجیح دادم برای درس خواندن به کتابخانه بروم؛ چون مطالعه درمیان دانشآموزان و دانشجویان کنکوری من را به سمت تلاش بیشتر سوق میداد. زبان و آمار ازجمله درسهای دشوار بود، با اینحال توانستم کمکم بهشان مسلط شوم. درطول تابستان در دورهای که دانشگاه برای ورودیهای سال 98 برگزار میکرد، شرکت شدم و زمان زیادی را به آن اختصاص دادم اما درعوض از آخر هفتههایم برای مطالعه نهایت استفاده را بردم.
چطور با روانآموز آشنا شدی و از کدام خدمات و محصولاتش استفاده کردی؟
یکی از رتبهبرترهای کنکور سال گذشته، روانآموز را به من معرفی کرد. من از آزمونهای آزمایشی، دفترچههای پاسخ تشریحی آزمونها و کتاب 10 سال کنکور روان آموز استفاده کردم. آزمونهای آزمایشی، زمینهی خوبی فراهم کرد برای سنجش آموختههایم و ازطریق آنها بود که فهمیدم در کدام دروس ضعیف هستم و کدام منابع را باید برای بهبود رتبهام مطالعه کنم. کتاب ۱٠ سال کنکور روان آموز هم که مجموعهای از کنکورهای سالهای گذشته است، فرصت خوبی بود برای جمعبندی در روزهای پایانی.
وقتهایی که درس خواندن، خسته و کلافهات میکرد و انگیزهات را ازدست میدادی، چی دوباره تو را مینشاند پای مطالعه؟
این فکر اهمالکاری، باعث پشیمانیام خواهدشد، من را به سمت تلاش بیشتر هدایت میکرد. البته من خیلی فشرده درس نمیخواندم و سعی میکردم استراحت کافی داشتهباشم تا دچار خستگی نشوم.
مطالب مرتبط: کتاب جامع روانشناسی تربیتی ارشد روان آموز
کمی هم دربارهی منابعی که برای کنکور مطالعه کردی، توضیح بده. کدامها را به دوستان روانآموزیات پیشنهاد میکنی؟
بهنظر من برای موفقیت باید منابع اصلی را مطالعه کرد. من کتابهایی را که برای رشتهی روانشناسی تربیتی خواندم، بهتان معرفی میکنم.
روانشناسی تربیتی: 1. روانشناسی پرورشی نوین سیف 2. روانشناسی تربیتی کدیور( اگر وقت شد)
روانشناسی رشد: 1. نظریههای رشد ویلیام کرین، 2. روانشناسی رشد و تحول انسان (پاپالیا)، 3. رواشناسی رشد لورا برک جلد اول و دوم (مخصوصا جلد اول)، 4. کتاب مدرسان شریف
آمار و روشتحقیق: کتاب مدرسان شریف
روانشناسی عمومی: 1. زمینه روانشناسی هیلگارد، 2. کتاب مدرسان شریف
زبان انگلیسی: 1. کتاب متون روانشناسی سید محمدی. دامنهی لغات را هم با کمک رفرنسهای کتابهای اصلی افزایش دادم. همچنین میتوانید از کتابهای کمکآموزشی موجود در کتابخانهها استفاده کنید
مطالب مرتبط: منابع ارشد روانشناسی تربیتی
وقتی برای تفریح و سرگرمی هم داشتی یا فقط درس و تست؟
فکر نمیکنم برای موفقیت لازم باشد همهی زمان را به مطالعه و تست زدن اختصاص داد. من بهطور میانگین، روزهایی که دانشگاه نمیرفتم، چهارساعت در روز و وقتهایی هم که کلاس نداشتم، هشتساعت درس میخواندم. البته یک ماه آخر، روزانه ۱۲ساعت مطالعه میکردم تا بتوانم مطالب خواندهشده را بهخوبی جمعبندی کنم.
برنامهریزی کنکورت، چه ویژگیهای مثبتی داشت که دلت بخواهد به دیگران هم پیشنهادشان کنی؟
من سعی میکردم هر روز از هر درس مطالعه کنم تا هیچ درسی فراموش نشود و بهصورت مداوم مطالعه داشتهباشم. به بچهها پیشنهاد میکنم حتما قبل از شروع به مطالعه، کنکورهای سال پیش را هم بررسی کنند تا با سبک سوالات و مباحث مهم آشنا شوند.
در آزمونهای جامع روانآموز شرکت کردی؟
بله، در چهار آزمون پایانی شرکت کردم. از نظر من، سطح سوالات روانآموز بالاتراز کنکور است البته فقط در چند درس مثل رشد و عمومی که باعث شد احساس کمبود کنم و مطالعهام را بیشتر کنم. مثلا من از کتاب پاپالیا رشد غافل بودم و مطالبش را خیلی سطحی مطالعه کردهبودم. با شرکت در آزمونهای جامع به ضعفم در این زمینه پی بردم و خلاصه کتاب پاپالیا را از مجموعهی روانآموز تهیه کردم که تأثیر بسیاری در رتبهی کنکورم داشت.
مطالب مرتبط: آزمون های آزمایشی روان آموز
دکمهی عقبگرد را میزنیم و تو را برمیگردانیم به روزی که تصمیم گرفتی درس خواندن برای کنکور ارشد روانشناسی را شروع کنی. اینبار هم به همان ترتیب پیش میروی یا چیزهایی هست که بخواهی تغییرشان بدهی؟
بله، قطعا همان مسیر قبلی را انتخاب میکنم چون با اینکه ۹ماه برای کنکور ارشد درس خواندم اما از خیلی از لذتها و خوشگذرانیهایم چشمپوشی نکردم. درکنار مطالعه، فعالیتهای تفریحی زیادی با خانواده و دوستانم داشتم و خودم را محدود به درس خواندن نکردم. در کل از مسیری که طی کردم، راضی هستم.
البته راستش با توجه به اینکه به مرحلهی نهایی المپیاد روانشناسی راه پیدا کرده و بخشی از کتابهای مربوط به رشتهی بالینی را هم خواندهبودم، بهنظرم شاید میتوانستم در کنکور بالینی هم موفق شوم. به دوستانی که بهدلیل تعداد زیادی متقاضیان این رشته قصد دارند از انتخابش خودداری کنند، پیشنهاد میکنم روی علاقهشان تمرکز کنند و بدون نگرانی، نهایت تلاششان را برای موفقیت بهکار بگیرند.
با درسهای چالشبرانگیز و رواعصاب چه میکردی؟ ترفند خاصی رویشان پیاده میکردی؟
خب برخی دروس کمی دشوارتر بودند. من سعی میکردم درسهایی را که نقطهضعفم بودند، در اولویت مطالعه قرار دهم و اهداف کوتاهمدتی برای مطالعهی آنها درنظر بگیرم تا درنهایت بتوانم به هدف اصلیام نزدیک شوم.
بهعنوان یک کنکوری، در سبک زندگیات هم تغییراتی ایجاد کردی؟
من قبل از سال کنکور، هر روز صبح ورزش میکردم که خب متأسفانه بهخاطر درس خواندن از برنامهام حذف شد ولی در زمینهی خواب و تغذیه، همان روال قبل را ادامه دادم.
روزهای آخر چطور سپری شد و برای جمعبندی چه کردی؟
روزهای آخر، با کتاب ۱٠سال کنکور سپری شد. هر روز درس مثل کنکور از خودم آزمون میگرفتم و سعی میکردم همان شرایط را در خانه فراهم کنم. بعدازظهر هم میرفتم سراغ تحلیل آزمون و بررسی نقاط قوت و ضعفم.
مطالب مرتبط: کتاب 10 سال کنکور روان آموز
روز کنکورت چطور گذشت؟
احساس خوبی داشتم، همراه با کمی استرس. من از ۲٠ روز قبل هر روز یک آزمون از خودم گرفتهبودم و بارها و بارها با سوالات مشابه در شرایط مشابه مواجه شدهبودم. برای همین کنکور برایم تازگی نداشت. تستها را طبق ترتیب دفترچه زدم، فقط درس زبان را که زمان زیادی (حدودا ۲ ساعت) لازم داشت، در آخر جواب دادم.
بهجز نتیجهی کنکور، این دورهی مطالعاتی چه چیزهایی بهت یاد داد؟
یادگرفتم حتی اگر در بدترین شرایط هم باشی، میتوانی آرزوهای بزرگی داشتهباشی و بدون توجه به سنگاندازیهای اطرافیان به هدف خودت فکر کنی.
در چشمانداز تو از آینده چه خبر است؟
هدف کوتاهمدتم این است که همراه با تدریس در مدرسه، تمام تلاشم را برای یادگیری بهتر مطالب و پیشرفت تحصیلیام داشته باشم و در از بودن درکنار عزیزانم لذت ببرم.
روانآموز در سال کنکورت چه نقشی داشت؟
روانآموز، با پاسخگویی به سوالات ما، بسیار انگیزهدهنده بود و با فراهم کردن آزمونهای آزمایشی، زمینهی رقابت خوبی فراهم میکرد.
مطالب مرتبط: خرید کتاب های مرجع روانشناسی با بالاترین درصد تخفیف
لطفا هرکدام از این کلمات را با یک کلمه، جمله یا عبارت توصیف کن.
روانشناسی: برقرای از ارتباط خوب با اطرافیان و درک آنها | روانآموز: همراه همیشگی، محترم و مهربان |
مهاجرت: نظری ندارم | سازمان سنجش: وسیلهی موفقیت |
خانواده: مشوق اصلی، مخصوصا پدرم | فروید: اول نظریهپردازی که با او آشنا شدم |
ازدواج: – | آرزو: – |
عشق: – | بهترین رفیق: همهی دوستانم بهترین هستند |
استاد: الگوی من | مهمترین دستاورد تاکنون: تلاش برای موفقیت و شاد بودن در همهی لحظات زندگیام |
الگو: دوست عزیزم | بزرگترین آرزوی شخصی: مفید بودن برای جامعه و نرنجاندن اطرافیان |
کنکور: راه موفقیت | بزرگترین هدف شغلی: هیئت علمی دانشگاه |
دانشگاه: فراهمکنندهی زمینه موفقیت | گرایش انتخابی ارشد: تربیتی |
آینده: روشن | دانشگاه انتخابی ارشد: تهران |
دکترا: هدفی بزرگ و جذاب | هوش یا تلاش؟ هر دو ولی بهنظرم هوش بسیار تسهیلکننده است |
برای دریافت مشاوره کاملا رایگان، فرم انتهای صفحه را تکمیل کنید