در این مقاله به بررسی علایم و روشهای مداخلۀ درمانی گروه اول اختلالات خلقی یعنی اختلال افسردگی، میپردازیم. همچنین براساس سه منبع آسیبشناسی معتبر، «خلاصۀ روانپزشکی کاپلان و سادوک»، «آسیبشناسی روانی براساس DSM-5» و «آسیبشناسی روانی»، نگاهی داریم به طبقهبندی اختلالات خلقی و خلاصهای از مهمترین نکات هر سه کتاب.
لیست مطالب
اختلال خلقی چیست؟
اختلالات خلقی (mood disorders)، مجموعهای از سمپتومهای ناشی از خلق غیرعادی است؛ شامل خلق غمگین و ملال و خلق بالا و نشاط فراوان. براساس اپیزودهای خلقی است که این اختلالات، طبقهبندی و تشخیص داده میشوند. پس اول از همه باید با اپیزودهای خلقی آشنا شویم.
1. اپیزود افسردگی عمده
فرد بهمدت حداقل دو هفته احساس غمگینی میکند و نمیتواند از چیزی لذت ببرد. در خوردن و خوابیدن مشکل دارد، با احساس گناه دستوپنجه نرم میکند، بیحوصله و بیتمرکز است و افکار خودکشی دارد.
اپیزود افسردگی ماژور، با یک رشته نشانههای شناختی (مثل احساس بیارزش بودن یا بیتصمیمی) و اخلال در برخی کارکردهای بدنی (مثل تغییر الگوی خواب، تغییر جدی وزن و اشتها یا ازدست دادن جدی انرژی) همراه است.
نکتۀ مهمی را یادتان باشد؛ افت رفتاری و هیجانی (مثل نداشتن انرژی و درگیر فعالیتهای لذتبخش نشدن) بیشتر از گزارش غم و ناراحتی، مشخصۀ دورههای شدید افسردگی است.
گرایش به گریه کردن در افراد افسرده و غیرافسرده به یک اندازه دیده میشود و منعکسکنندۀ شدت یا حتی دورۀ افسردگی نیست. مدت دورۀ افسردگی درصورت عدم درمان، تقریبا 4 تا 9 ماه است.
2. اپیزود مانیک
فرد بهمدت حداقل یک هفته، احساس خوشحالی میکند و گاهی تحریکپذیر و عصبانی است. ممکن است احساس خودبزرگبینی داشتهباشد. اغلب پرحرف و پرتحرک میشود. تصمیمگیریهای اشتباه دارد که به مشکلاتی در کار و روابط بینفردی منجر میشود. گاهی نیاز به بستری وجود دارد.
افراد در حالت شیدایی از هر فعالیتی بهشدت لذت میبرند، بهشدت فعال و پرکار میشوند و کم میخوابند. در این دوره، ممکن است نقشهها و برنامههای جاهطلبانهای را پیریزی کنند چون معتقدند به هر چیزی که اراده کنند، خواهندرسید. تکلم و گفتار معمولا سریع و نامنسجم است که اصطلاحا پرش افکار نامیده میشود.
جالب است بدانید که مضطرب یا افسرده بودن هم از اجزای معمول شیدایی هستند. دورۀ شیدایی درصورت درمان نشدن معمولا 3 تا 4 ماه طول میکشد.
مطلب مرتبط: اختلال دوقطبی چیست؟ علائم و راه های درمان
3. اپیزود هیپومانیک
شبیه به اپیزود مانیک است اما مدت زمانش کوتاهتر و شدتش، کمتر است. اخلال بارزی در کارکرد اجتماعی یا شغلی ایجاد نمیکند و برای تشخیص آن، چهار روز کافی است. نیاز به بستری شدن وجود ندارد. دورۀ هیپومانی بهخودیخود مشکلساز نیست اما وجود آن در تعریف چند مورد از اختلالات خلقی مطرح میشود.
طبقهبندی اختلالات خلقی به چه صورت است؟
خانوادۀ اختلالات خلقی، خانوادۀ پرجمعیتی است. دو گروه اصلیِ «اختلالات افسردگی» و «اختلالات دوقطبی» را بهعنوان اعضای مهم این خانواده بهخاطر بسپارید.
در ادامه، علایم انواع اختلال افسردگی را تکبهتک بررسی میکنیم؛ دربارۀ سیر و پیشآگهی افسردگی توضیح میدهیم و روشهای درمانی اختلال افسردگی را معرفی میکنیم.
اختلال افسردگی به چه معناست؟
خلق افسرده (دیسفوریا) و بیعلاقگی یا بیلذتی (آنهدونیا)، علایم کلیدی افسردگی است. بیمار، اغلب علایم افسردگی را نوعی درد مشقتبار هیجانی توصیف میکند.
بعضیها افسردگی را یک بیماری جسمی توصیف میکنند که باعث احساس تخلیۀ انرژی روانی و بیانگیزگی میشود. گروهی دیگر هم با تجربۀ احساس حقارت، ناتوانی در گریه کردن و دشواری در لذت بردن، از افسردگی حرف میزنند.
نکتۀ مهم: وجود علایم قابل مشاهده برای تشخیصگذاری مفید است اما فقدان این علایم، به معنی نداشتن اختلال نیست. گاهی بیمارانی هستند که علیرغم احساس غم و اندوه درونی، در حضور دیگران، با لبخند زدن و رفتارهایی مثل این، حفظ ظاهر میکنند.
در ایجاد افسردگی، دو نوع رویداد اهمیت زیادی دارد: فقدان و ازدست دادن، شکست که میتواند شامل تجربیاتی مثل ازدست دادن یک فرد عزیز، ازدست دادن شغل، شکست تحصیلی یا شکست عاطفی باشد.
بیشتر افراد میتوانند بعد از چندروز یا چند هفته، احساسات منفی ناشی از این تجربهها را ازبین ببرند و به زندگی عادی برگردند. اما وقتی احساسات و افکار منفی مانند ناامیدی، بدبینی و خمودگی ادامهدار میشوند و ردپایشان در همۀ جنبههای زندگی پیدا میشود، پای افسردگی بالینی درمیان است.
افسردگی ماژور که راحتتر از اختلالات خلقی دیگر تشخیص داده میشود، با وجود افسردگی و نبود دورههای شیدایی و هیپومانی، تعریف میشود. اگر دو یا چند دورۀ افسردگی رخ بدهد و بین آنها فاصلههای حداقل دوماهۀ عدم افسردگی وجود داشتهباشد، اختلال افسردگی ماژور از نوع عودکننده مطرح میشود.
سمپتومهای افسردگی چیست؟
سمپتومهای هیجانی و انگیزشی | سمپتومهای شناختی | سمپتومهای رفتاری | سمپتومهای فیزیولوژیک |
زود به گریه افتادن ازدست دادن حس طنز بهندرت لبخند زدن بیانگیزگی و بیعلاقگی پیشقدم نشدن در تعامل با دیگران و انجام کارها کاهش میل جنسی تمایل به تنهایی | احساس بیفایدگی و خلأ احساس ناامیدی باورهای بدبینانه دربارۀ تواناییهای خود عیبجویی از خود ناتوانی در تمرکز و تصمیمگیری افکار خودکشی | آهسته شدن گفتار و رفتار غیرفعال بودن ازلحاظ فیزیکی خستگی و کمبود انرژی کمحرفی و وقفۀ طولانی قبل از پاسخ دادن به سوال درمواردی پرتحرکی روانی-حرکتی | تغییر در اشتها و وزن اختلال خواب و کابوس اختلال در سیکل ماهانۀ زنان بیزاری از فعالیت جنسی و کاهش یافتن برانگیختگی جنسی |
مطلب مرتبط: اختلال سوماتیک سمپتوم چیست؟ + بررسی اختلالات مرتبط با آن
– اختلال افسردگی عمده (MDD)
ویژگی اصلی اختلال افسردگی اساسی، وقوع حداقل یک اپیزود افسردگی اساسی است؛ یعنی علایم قابل توجه که مدت مشخصی ادامه دارند. در جدول زیر، نشانهها، شیوع و تشخیص افترافی افسردگی اساسی یا عمده را میخوانید و در ادامه، با سایر اختلالات افسردگی، آشنا میشوید.
تعریف | تجربۀ همزمان غم و ناامیدی یا گاهی تجربۀ غم، ناامیدی و احساس خلأ خلق افسرده یا بیلذت (یکی از این دو باید حضور داشتهباشد.) |
تشخیص | معیار مدت: حداقل دو هفته |
نشانهها | 5 سمپتوم یا بیشتر در طول یک دورۀ دوهفتهای حضور داشتهباشد: 1. فرد بیشتر یا کل روز و یا هر روز خلق افسرده دارد. (از دست دادن علاقه یا لذت) 2. فرد بیشتر طول روز یا هر روز نسبت به انجام فعالیت بیعلاقه است. 3. بهطور چشمگیر و بیدلیل چاق یا لاغر شدهاست. 4. بیخوابی یا پرخوابی در همۀ روزها دارد. 5. پرتحرکی روانی-حرکتی یا کمتحرکی روانی-حرکتی دارد. 6. هر روز احساس بیرمقی یا ازدست دادن انرژی دارد. 7. هر روز احساس بیارزشی یا احساس گناه میکند. 8. تقریبا هر روز تمرکز حواس یا توانایی تصمیمگیری ندارد. 9. بهطور دائم به مرگ و خودکشی فکر میکند. |
شیوع | در اوایل نوجوانی شروع میشود. (بهعلت مصرف الکل و سوءمصرف مواد) شیوع در زنان 2 برابر مردان افسردگی پسران در اوایل کودکی بیشتر است. |
تشخیص افتراقی | هرگز یک اپیزود مانیک یا هیپومانیک وجود نداشتهباشد. علت این اختلال را به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا عارضۀ پزشکی نتوان نسبت داد. |
پاورقی | اصلیترین نشانه طبق شواهد: تغییرات بدنی، نشانههای بدنی یا نباتی دارای بالاترین شیوع طول عمر (معروف به سرماخوردگی بیماریهای روانی) |
– اختلال افسردهخویی (Dysthymia)
اختلال افسردهخویی، افسردگی دائم، دیستایمی یا دیستایمیا، وجود علایم افسردگی است با شدت کمتری از افسردگی اساسی. وجه افتراق دیستایمی از اختلال افسردگی اساسی این است که مبتلایان به آن از این مسئله شکایت دارند که همیشه افسرده بودهاند: «از وقتی یادم میاد، غمگین بودم».
دیستایمی معمولا شروع زودرس دارد و از دوران کودکی یا نوجوانی شروع میشود. سابقۀ خانوادگی بیماران مبتلا به دیستایمی، مملو از هر دو نوع اختلالات افسردگی و دوقطبی است.
برای تشخیص افسردهخویی از افسردگی عمده، یادتان باشد که در اختلال افسردگی عمده، خلق افسرده تقریبا هر روز حضور دارد و در اختلال افسردهخویی، بیشتر روزها. بهعلاوه، نشانههای اختلال افسردگی عمده باید حداقل 2 هفته ادامه داشتهباشند و نشانهها در اختلال افسردگی دائم، حداقل دو سال ادامه دارند.
– اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)
برای تشخیص این اختلال که با نام دیسفوریای پیش از قاعدگی هم شناخته میشود، باید در اکثر چرخههای قاعدگی حداقل 5 نشانۀ روانشناختی شدید در هفتۀ آخر قبل از شروع قاعدگی وجود داشتهباشد. علایم باید طی چندروز بعد از شروع قاعدگی بهبود پیدا کنند و یک هفته بعد از قاعدگی به حداقل برسند یا ازبین بروند.
نشانهها شامل این موارد میشود؛ نوسان خلق بارز، تحریکپذیری و عصبانیت بارز، خلق افسردۀ بارز، اضطراب آشکار و تنش و دلشوره، کاهش علاقه به فعالیتهای معمول، نشانههای بدنی مثل تورم پستان، درد عضلات و مفاصل، احساس پف داشتن یا اضافهوزن، تغییر بارز اشتها، پرخوابی یا بیخوابی، مشکل تمرکز حواس، فقدان انرژی چشمگیر و احساس ازدست دادن کنترل.
مطلب مرتبط: کیس استادی افسردگی
– اختلال بههم ریختگی خلق مخل (DMDD)
این اختلال که با نام اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه هم شناخته میشود، تحریکپذیری دائمی است که به دو شیوه نشان داده میشود؛
یک) انفجارهای خشم مکرر در واکنش به ناکامی (رفتاری یا کلامی) که حداقل سه بار در هفته، در دو محیط (از سه محیطِ خانه، مدرسه، جمع دوستان) بروز داده شود و حداقل یک سال ادامه داشتهباشد.
دو) در فاصلۀ بین انفجارهای خشم، فرد دائما تحریکپذیر و عصبی است.
این اختلال که در کودکان و نوجوانان تشخیص داده میشود، قرار است افرادِ مبتلا به تحریکپذیری مزمن را که پیشتر بهاشتباه تشخیص دوقطبی دریافت میکردند، متمایز کند. این تحریکپذیری با رنج قابل توجه در کودک مرتبط است و میزان بالای عاطفۀ منفی مزمن و اخلال بارز در زندگی خانوادگی را منعکس میکند.
– اختلال عاطفی فصلی (SAD)
بیمارانی که اختلال خلقیشان از الگویی فصلی پیروی میکند، عمدتا در بازۀ زمانی خاصی -اغلب در زمستان- به دورههای افسردگی مبتلا میشوند. به همین دلیل، اختلال عاطفی فصلی به افسردگی زمستانی هم معروف شدهاست.
برای تشخیص این اختلال دربارۀ قرار گرفتنش در زیرمجموعۀ افسردگی اساسی یا یک تشخیص جداگانه، اختلاف نظر وجود دارد اما معمولا گفته میشود که این بیماران به نوردرمانی، پاسخ خوبی میدهند چون احتمالا دلیل ابتلا به آن، دورههای طولانی تاریکی است.
قرار گرفتن طولانیمدت درمعرض تاریکی، باعث افزایش ترشح ملاتونین و به تبع آن، افزایش احساس خوابآلودگی و بیانرژی بودن میشود.
– افسردگی پیرا زایمانی
بعد از بچهدار شدن، اغلب واکنشهای خفیفی بروز میکنند شامل گریه کردن مدام و نوسان خلق که معمولا بین یک تا پنج روز بعد از زایمان شروع میشوند و چندروز طول میکشند.
به این واکنشها که پاسخ بهنجاری به استرسهای زایمان هستند، حزن بچهدار شدن میگویند. اما گاهی بعد از زایمان علایم افسردگی ماژور بروز میکند که طی آن تازهمادرها بهطور جدی به آسیب رساندن به خودشان فکر میکنند. در موارد شدید ممکن است فرزند تازهمتولدشده را بکشند.
عواملی مثل استرس ناشی از فرسودگی بدنی، و سازگار شدن با بچهداری و تغییرات هورمونی، در افسردگی پیرازایمانی نقش دارند. در DSM-5، افسردگی پیرازایمانی، اختلالی مجزا محسوب نمیشود و صرفا مشخصکنندۀ افسردگی است.
مطلب مرتبط: بررسی سه کیس استادی روانشناسی
چه مواردی در تشخیص افتراقی افسردگی مهم است؟
علایم اختلال افسردگی معمولا با سایر سندرومها و اختلالات همپوشانی دارد. به همین دلیل، ارزیابی دقیقی برای تشخیصگذاری لازم است. در ادامه، مواردی را که باید در تشخیص افتراقی اختلالات افسردگی مدنظر داشتهباشید، بررسی میکنیم.
«جدول تشخیص افتراقی اختلال افسردگی»
اختلالات طبی عمومی | بسیاری از اختلالات عصبی و طبی و بسیاری از داروها میتوانند علایم افسردگی ایجاد کنند. اکثر علل عضوی اختلالات افسردگی با بررسی سوابق پزشکی، معاینات جسمی و عصبی و آزمایشهای خون و ادرار قابل تشخیص است. آزمایشهای تیروئید و فوقکلیوی، مهماند چون اختلالات ناشی از آنها ممکن است بهصورت اختلالات افسردگی نشان دادهشود. داروهای قلبی، فشار خون، خوابآور، ضدروانپریشیها، داروهای سرطان و صرع و پارکینسون با علایم شایع افسردگی ارتباط دارند. |
بیماریهای عصبی | بیماریهایی مثل پارکینسون، دمانس، صرع و بیماریهای عروق مغز، علایم افسردگی نشان میدهند. افسردگی بعد از سکته اغلب شایع است. نکته: افسردگی میتواند بر عملکردهای شناختی مثل حافظه و تمرکز تأثیر بگذارد و ممکن است با بیماریهای تحلیلبرندۀ حافظه مثل آلزایمر اشتباه گرفته شود. |
سایر اختلالات روانی | دورۀ افسردگی اختلال دوقطبی، ممکن است مشابه همین دوره در افسردگی اساسی باشد. اختلالات روانپریشی، اختلالات خوردن، اختلالات شبهجسمی، اختلالات سازگاری و اختلالات اضطرابی با علایم افسردگی همراهاند. |
اختلالات مصرف مواد | وابستگی به الکل با تشخیص همزمان افسردگی ارتباط دارد. سوءمصرف مواد در برخی از بیماران ممکن است در تسریع دورههای بیماری دخیل باشد یا اقدامی باشد ازسوی خود بیمار برای درمان بیماریاش. |
همابتلایی | افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی درمعرض ابتلا به یک یا چند اختلال همزمان هستند؛ سوءمصرف مواد، وابستگی به الکل، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال وسواسی-جبری، اختلال وحشتزدگی |
شروع، مدت و پیشآگهی اختلالات افسردگی
مطالعات مربوط به سیر و پیشآگهی اختلالات خلقی بهطور کلی میگویند که این اختلالات، سیر طولانیمدت دارند و بیماران اغلب دچار دورههای بازگشت بیماری میشوند.
شروع و مدت
خطر ابتلا به افسردگی اساسی تا اوایل نوجوانی، نسبتا کم است و بعد از آن، بهتدریج زیاد میشود. طول دورههای افسردگی، بین دو هفته تا چندسال متغیر است ولی بهطور کلی اولین دوره درصورت درمان نشدن، 2 تا 9 ماه طول میکشد.
پیشآگهی
اختلال افسردگی اساسی، مزمن است و اغلب افراد دچار عود بیماری میشوند. در بیمارانی که فقط یک یا دو دورۀ افسردگی داشتهاند و کسانی که درمان را ادامه میدهند، میزان بازگشت بیماری خیلی کمتر است. هرچه تعداد دورههای افسردگی بیشتر شود، فاصلۀ زمانی بین آنها کمتر و شدت دورهها بیشتر میشود.
– شاخصهای پیشآگهی
پیشآگهی خوب و بد، طبق مطالعات مختلف، براساس تعدادی شاخص، قابلپیشبینی است.
← شاخصهای مثبت: شدت کم بیماری، فقدان علایم روانپریشی، بدون بیماری همزمان، سن شروع بالا، بستری شدن کوتاهمدت، روابط دوستانۀ قوی در نوجوانی، عملکرد اجتماعی و حرفهای مناسب طی 5سال گذشته، شرایط خانوادگی باثبات
← شاخصهای منفی: اختلال مصرف مواد، علایم اضطراب، جنسیت مرد، ابتلای همزمان با اختلال دیستایمی و اختلال افسردگی اساسی، بیش از یک دورۀ قبلی
مطلب مرتبط: معرفی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (act) به زبان ساده
برای درمان اختلال افسردگی چه باید کرد؟
اختلالات افسردگی به درمان دارویی و روانشناختی نیاز دارند. در ادامه، انواع روشهای درمانی موثر برای این اختلالات را معرفی میکنیم.
دارودرمانی
افسردگی، اغلب ناشی از نقص یا کژکاری در انتقالدهندههای شیمیایی مثل «دوپامین»، «سروتونین» و «نوراپینفرین» مرتبط دانسته میشود. بر همین اساس، برای درمان اختلالات افسردگی از چهار نوع دارو استفاده میشود:
1. ضدافسردگیهای سهحلقهای (TCA)
2. بازدارندههای مونوآمیناکسیداز (MAOI)
3. بازدارندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI)
4. بازدارندههای بازجذب انتخابی سروتونین و نوراپینفرین (SNRI)
درمانهای روانشناختی
در روشهای درمانی روانشناختی، دو رویکرد شناختی-رفتاری و رواندرمانی میانفردی، محبوبیت و اثرگذاری بیشتری از سایرین دارند. در ادامه، انواع رواندرمانیهای رایج برای اختلالات افسردگی را میشناسید.
- درمان شناختی-رفتاری: در این روش، درمانگر از مراجع میخواهد که خطاهای شناختی افسردهکنندۀ خود را پیدا کند. فرایندی دشوار به آن دلیل که افکار خودآیند هستند اما درجریان درمان، آگاه شدن به فکرهای منفی و جایگزین کردن آنها با ارزیابیهای واقعبینانه، ممکن میشود.
- رواندرمانی میانفردی: در این روش درمانی، فرض بر آن است که اخلال در روابط میانفردی (اختلافات زناشویی، سوگ، نقص در مهارتهای اجتماعی و…) راهانداز اختلالات افسردگی است. شناسایی مشکلات بینفردی و پیدا کردن راهحل، راهبرد موثری در درمان است.
- روانکاوی: در این رویکرد درمانی، هدف، تغییر منش بیمار است، شامل؛ ایجاد احساس صمیمیت، مکانیسمهای مقابلهای موثر و قابلیت سوگواری کردن. درمان روانکاوی، اغلب چندین سال طول میکشد و بیمار در جریان آن، دورههایی از رنج و اضطراب افزایشیافته را تجربه میکند.
- خانوادهدرمانی: خانوادهدرمانی، زمانی توصیه میشود که ابتلای فرد به افسردگی، روابط او با همسر یا سایر اعضای خانواده را به خطر انداخته باشد. در این رویکرد درمانی، نقش خانواده در تداوم پیدا کردن بیماری عضو مبتلا به افسردگی و نقش بیماری او در سلامت روان خانواده، بررسی میشود.
سخن پایانی
در این مقاله از وبلاگ روان آموز، هرآنچه را که نیاز داشتید دربارۀ اختلال افسردگی بدانید برایتان قرار دادیم. اگر همچنان سوال و یا انتقادی دارید؛ با ما در قسمت نظرات درمیان بگذارید. همچنین اگر داوطلب کنکور ارشد روانشناسی هستید میتوانید برای اطلاع کامل از رشتهها، گرایشها، دروس، منابع و ظرفیت پذیرش دانشگاهها به صفحه منابع کنکور ارشد روانشناسی مراجعه کنید.
منابع
در نوشتن این مقاله از کتابهای زیر، کمک گرفته شد:
- خلاصۀ روانشناسی کاپلان و سادوک، ترجمۀ فرزین رضاعی، نشر ارجمند
- آسیبشناسی روانی بارلو، ترجمۀ مهرداد فیروزبخت، نشر موسسۀ خدمات فرهنگی رسا
- آسیب شناسی روانی براساس DSM-5-TR گنجی، نشر ساوالان، جلد اول نکته: تعریف و طبقهبندی اختلالات روانشناختی در منابع دانشگاهی مختلف، ممکن است قدری متفاوت باشد. بنابراین بهتر است برای مطالعۀ اختلالات، بهقصد امتحانات کلاسی یا شرکت در آزمون، از منبع معرفیشدۀ استادتان استفاده کنید. توضیحات مقالات ما در بحث اختلالات که به یک یا چند منبع مشخص استناد میکند، میتواند بهعنوان مرجع مکمل برایتان مفید باشد.