علم‌النفس یکی از شاخه‌های مهم فلسفه و روان‌شناسی است که به بررسی حقیقت و ماهیت نفس (یا روح) انسان می‌پردازد. پرسش‌هایی مانند «روح چیست و چه تفاوتی با نفس دارد؟»، «آیا نفس وابسته به بدن است یا مستقل از آن؟» و «رابطه ذهن و مغز چگونه است؟» از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. بیش از دو هزار سال پیش، متفکرانی چون افلاطون و ارسطو درباره این موضوعات نظریه‌پردازی کردند و بعدها در تفکر اسلامی نیز دانشمندانی مانند ابن‌سینا و ملاصدرا به آن پرداختند.
در این مقاله، پس از معرفی علم‌النفس و دیدگاه‌های مطرح درباره آن، به بررسی جایگاه این درس در کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی، میزان اهمیت آن پرداخته و منابع و کلاس های مهمی که برای مطالعه درس علم ال توصیه می‌شوند، معرفی خواهیم کرد.

علم‌النفس از کجا آمد و چه پیشینه ایی دارد؟

اگر قرار باشد جدولی رسم کنیم و هر علم را بر اساس زمانی که از عمر آن می‌گذرد جای‌گذاری کنیم، به احتمال زیاد روان‌شناسی را در صدر جدول قرار خواهیم داد. اما وقتی کمی در مورد روان‌شناسی جست‌وجو می‌کنیم و از منابع علمی، تاریخ پیدایش آن را می‌جوییم، به تاریخ ۱۸۷۹ برمی‌خوریم!

سؤال اینجاست که چگونه علمی که تأسیس رسمی آن کمتر از دو قرن پیش بوده، جزو علوم قدیمی محسوب می‌شود؟
پاسخ این سؤال این است که مباحث اصلی روان‌شناسی مانند مطالعهٔ رفتار و ذهن انسان، همواره در طول تاریخ همراه با اندیشهٔ انسان بوده و جزو دغدغه‌های اصلی فلسفه محسوب می‌شده است.

سؤالاتی مانند «چیستی انسان؟»، «چگونگی روح؟» یا سؤالاتی وجودی‌تر مانند «آیا جهان پس از مرگ وجود دارد یا نه؟» ازجمله مسائلی بوده که دانشمندانی چون ارسطو، سقراط و افلاطون تلاش کرده‌اند با تفکر فلسفی به آن‌ها پاسخ‌های نظام‌مند بدهند.

با گذر زمان و پدیدآیی اسلام، دانشمندان اسلامی نیز این تلاش‌هایشان را نظام‌مندتر کردند و با آموزه‌های اسلامی و دینی درآمیختند. پس از گذشت قرن‌ها، این کوشش‌ها شکل علمی‌تری به خود گرفت و به‌تدریج زمینه‌ساز پیدایش علمی به نام روان‌شناسی شد.

محصولات مرتبط: مقدمه ای بر تاریخچه و مکاتب روانشناسی

در سال ۱۸۷۹ و با تأسیس اولین آزمایشگاه علمی روان‌شناسی، این علم از فلسفه جدا شد و به‌عنوان یک علم مستقل درآمد. این جدا شدن به معنای قطع ارتباط کامل روان‌شناسی با فلسفه نبود، بلکه همان مباحث و سؤالاتی که از زمان ارسطو و افلاطون در یونان باستان گرفته تا بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی در دورهٔ اسلامی به آن پرداخته بودند، همچنان جزو سؤالات مهم روان‌شناسی باقی ماند. اما این بار روش تحقیق و شیوهٔ مطالعهٔ این سؤالات با گذشته متفاوت شد.

علم‌ النفس یکی از علومی است که به دورهٔ قبل از روان‌شناسی علمی برمی‌گردد؛ زمانی که روان‌شناسی هنوز به‌طور رسمی از فلسفه جدا نشده بود و مطالعهٔ مباحثی مانند روح، روان و نفس جزو مباحث اصلی فلسفه بود. علم‌ النفس سعی می‌کرد با پاسخ دادن به سؤالاتی مانند «نفس چیست؟»، «از چه اجزایی تشکیل شده است؟» و «آیا نفس بعد از مرگ از بین می‌رود یا همچنان باقی می‌ماند؟» به موضوعات مرتبط با ذهن و روان انسان پاسخ دهد.

ریشهٔ اندیشه‌ورزی در باب علم‌النفس را می‌توان از زمان افلاطون و ارسطو در میان فلاسفهٔ یونان باستان دید. با ورود به دورهٔ اسلامی، دانشمندان و حکمای اسلامی مانند سهروردی، بوعلی سینا، ملاصدرا، شیخ اشراق و دیگران تلاش کردند تا با توجه به آموزه‌های اسلامی پاسخ‌هایی برای سؤالات علم‌ النفس بیابند. خود قرآن کریم نیز با مطرح کردن آیاتی خاص در باب سلامت نفس و بدن، نظریاتی در مورد علم‌ النفس مطرح کرده که فلاسفهٔ اسلامی در بسیاری از موارد به آن‌ها استناد کرده‌اند.

محصولات مرتبط: فلش کارت علم النفس روان آموز

حوزه مطالعاتی و ارتباطی علم‌النفس و تقسیم بندی های آن

علم النفس چیست و در چه حوزه مطالعه ایی قرار دارد؟

علم‌ النفس علمی است که حول موضوعاتی مانند نفس و احکام مربوط به آن گفت‌وگو می‌کند و سعی دارد مدل‌های مختلفی از چیستی نفس، رابطه نفس با بدن، تناسب بین نفس و سلامت و… را به دست آورد. این علم از زمان ارسطو آغاز شد و نظریه‌پردازان متعددی از مکاتب مختلف، به‌ویژه مکاتب اسلامی، به گمانه‌زنی در این زمینه پرداختند.

جست‌وجوی دقیق درباره «نفس» ما را به دوران یونان باستان و ارسطو می‌رساند. اینکه نفس چیست و جنس آن مادی است یا غیرمادی، از جمله مباحثی بود که از زمان ارسطو آغاز شد. پس از او، اندیشمندان دیگری همچون افلاطون درباره آن گمانه‌زنی کردند. با ورود به دوره اسلامی، متفکرانی مانند کندی، فارابی، بوعلی‌سینا، غزالی و ملاصدرا نیز نظرات موافق و مخالف خود را در این‌باره بیان کردند و تلاش کردند، ضمن ارائه نظریات خود درباره نفس و ماهیت آن، از استدلال‌های گوناگون درباره علم النفس بهره گیرند.

ارسطو و افلاطون هر کدام در مورد پرسش‌های مختلف پیرامون نفس گمانه‌زنی‌هایی داشته‌اند. هر یک از این دانشمندان، با توجه به دانش و درک خود یا با تفسیراتی از آراء ارسطو و افلاطون، به دیدگاه‌های خاصی معتقد بوده‌اند یا در مواردی نظرات مخالفی ارائه کرده‌اند. به‌عنوان مثال، کندی تلاش کرد در تقسیم‌بندی علوم، پیرو ارسطو باشد و علم روان‌شناسی را در دسته علوم نظری و در شاخه علوم طبیعی قرار دهد.

کتاب مرتبط: علم النفس روانشناسی از دیدگاه دانشمندان مسلمان – نجاتی

سه دیدگاه اصلی درباره طبیعت نفس وجود دارد: گروهی آن را مادی، گروهی دیگر روحانی یا مجرد از ماده می‌دانند، و عده‌ای نیز هیچ‌کدام از این دو دیدگاه را قبول ندارند. افلاطون و پیروان او نفس را غیرمادی می‌دانستند، در حالی که اپیکور و رواقیون آن را مادی می‌شمردند. اما ارسطو به هیچ‌یک از این دیدگاه‌ها اعتقاد نداشت و معتقد بود که نفس، صورت جسم است.

دانشمندانی چون کندی، بوعلی سینا، سهروردی، ملاصدرا و شیخ اشراق از جمله شخصیت‌های برجسته‌ای هستند که در زمینۀ نظریه‌پردازی درباره نفس و قوای آن شهرت دارند. این اندیشمندان، در حوزۀ علم‌النفس، نظریات ارزشمندی ارائه کرده‌اند که همچنان قابل بررسی و تحلیل است.

تقسیم‌بندی قوای نفس

از دیدگاه اندیشمندان مختلف، نفس دارای قوای گوناگونی است و هر یک از آن‌ها تقسیم‌بندی‌های متفاوتی برای این قوا ارائه کرده‌اند. به‌عنوان مثال، کندی نفس را به سه قوۀ حسی، متوسطه و عقلی تقسیم می‌کند، در حالی که فارابی برای نفس پنج قوه قائل است. با وجود این تفاوت‌ها، بسیاری از این تقسیم‌بندی‌ها دارای شباهت‌های قابل توجهی هستند.

کلاس نکته و تست علم النفس – مجازی روان آموز

حادث یا قدیم بودن نفس

قدیم بودن نفس به این معناست که نفس از ازل وجود داشته و هیچ تغییری در آن رخ نداده است؛ به‌عبارت‌دیگر، نفس در طول زمان دچار تحول یا بهبود نقایص خود نشده است.
حادث بودن نفس، در مقابل، به این معناست که نفس در زمانی وجود نداشته و سپس موجود شده است. البته، طبق اتفاق‌نظر تمامی فلاسفه، خداوند خالق همه چیز است و نفس نیز پیش از او وجود نداشته و بعداً آفریده شده است. بنابراین، منظور از «حادث» در اینجا، حادث زمانی است، نه حادث ذاتی.

ارتباط نفس با بدن

ارتباط نفس با بدن - ماهیت بدن انسان و نفس

موضوع رابطۀ بین روح و بدن همواره در فلسفه مورد توجه بوده است. این رابطه کاملاً دوطرفه است؛ به این معنا که بدن بر احساسات، ادراک و رفتار تأثیر می‌گذارد و از سوی دیگر، حال روحی و روانی نیز می‌تواند بر سلامت بدن اثرگذار باشد. پرسش از ماهیت این ارتباط و جایگاه نفس در آن، یکی از مسائل اساسی علم‌ النفس است که هر اندیشمند، نظریات متفاوتی درباره آن ارائه کرده است.

بقا یا فنای نفس

یکی از مباحثی که در میان فلاسفه محل اختلاف است، موضوع بقا یا فنای نفس است. این‌که آیا نفس پس از مرگ مانند بدن از بین می‌رود و فناپذیر است یا باقی می‌ماند، از جمله پرسش‌های اساسی فلسفه است. اگر نفس از بین نمی‌رود، چگونه باقی می‌ماند و چه مسیری را طی می‌کند؟

فلاسفۀ اسلامی اغلب پیرو نگرش افلاطون درباره بقای نفس هستند. برای مثال، کندی در یکی از نوشته‌هایش به گذرا بودن جهان اشاره می‌کند و تصریح دارد که پس از مرگ، ارواح به مکان دیگری منتقل می‌شوند.

خرید ویژه کتاب تاریخچه و مکاتب روانشناسی – غلامحسین جوانمرد با بیشترین تخفیف در دروان آموز

کاربرد‌های علم‌ النفس

کاربرد‌های علم‌ النفس - علم النفس چه کاربردی دارد؟

یکی از اصلی‌ترین حیطه‌های علم‌ النفس، آشنایی با دیدگاه‌های فلاسفه و اندیشمندان بزرگ اسلامی است. علم‌ النفس یکی از دروس اصلی روان‌شناسی در مقطع کارشناسی و همچنین یکی از مواد امتحانی کنکور کارشناسی ارشد است که به طور مستقیم از آن سؤال طرح می‌شود.

علم‌النفس ترکیبی از فلسفه، دین و روان‌شناسی است و مطالعۀ آن می‌تواند به آشنایی عمیق‌تر با این سه حوزه منجر شود. روان‌شناسانی که تسلط کافی بر تاریخچه و سرگذشت علم مورد مطالعه‌شان ندارند، همواره ممکن است با چالش‌های مختلفی مواجه شوند.

ما در کشوری زندگی می‌کنیم که مسائل دینی چنان با مباحث اجتماعی، علمی و فرهنگی درآمیخته‌اند که جدا کردن آن‌ها گاهی غیرممکن به نظر می‌رسد. از این رو، علم‌ النفس می‌تواند دیدگاه جامعی نسبت به موضوعاتی ارائه دهد که هم در فلسفه و هم در دروس اسلامی مطرح هستند و به دانشجویان کمک می‌کند تا این مباحث را بهتر درک کنند.
بیشتر مباحث علم‌ النفس بر اندیشمندان مسلمان و کتاب مقدس مسلمانان تمرکز دارد. بنابراین، مطالعۀ این علم می‌تواند به دانشجویان در درک بهتر متون دینی و آشنایی با دیدگاه‌های منحصر به فرد اندیشمندان مسلمان و رویکردهای اسلامی کمک کند.


محصولات مرتبط: علم النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی آمبر حق – ترجمه گنجی.

تفاوت روانشناسی و علم‌ النفس

نفس، حیطۀ اصلی مطالعۀ علم‌ النفس است. بیشتر روش‌های پژوهشی در این علم شامل روش‌های فلسفی یا شهودی است و در این بین، از روایات قرآنی نیز استفاده می‌شود. در مقابل، تحقیق دربارۀ نفس در روان‌شناسی بسیار کمرنگ‌تر شده است و اگر هم وجود داشته باشد، با روش‌های پژوهش تجربی انجام می‌شود.

روش پژوهش در روان‌شناسی نوین کاملاً متفاوت از روش‌های پژوهشی علم‌النفس است و چارچوب‌های خاص خود را دارد. در حالی که فلسفه یک حیطۀ کلی است، علم‌ النفس به عنوان شاخه‌ای از آن، به بررسی موضوعاتی همچون چیستی نفس، انواع نفس و قوای آن می‌پردازد.

دیدگاه اسلامی درباره نفس

دیدگاه اسلامی درباره نفس - فلسفه قرآنی علم النفس

فلاسفه اسلامی با تکیه بر آیات قرآنی، برخی از عناصر موجود در نفس را استخراج می‌کنند و سعی دارند دیدگاه قرآن را در مورد نفس درک کنند. آن‌ها تلاش می‌کنند مفاهیمی مانند شکل‌گیری شخصیت، رشد شخصیت، غریزه، عقل و انواع نفس را با توجه به آیات قرآنی بررسی و استخراج نمایند.

برای مثال، عقل یکی از مفاهیمی است که تعاریف متعددی از آن وجود دارد، از جمله تعریف عقل از نظر لغت، عرف و اخلاق. در این میان، یک تعریف از عقل نیز با استناد به آیات قرآنی وجود دارد؛ عقل در قرآن به معنای درک کردن و فهمیدن است و همچنین معنای استدلال منطقی را نیز می‌رساند.

هر مکتب و آیینی تلاش می‌کند تا با در نظر گرفتن ابعاد مختلف وجود انسان، سازوکاری متناسب ارائه دهد و بر اساس آن، میزان کژکاری و عملکرد بهینه انسان را تعریف کند. دیدگاه اسلامی نیز چنین نگاهی به بشر دارد و بر مبنای مدلی که از سازوکار روان انسان ارائه می‌دهد، توصیه‌هایی برای سلامت روان مطرح می‌کند.

برای مثال، قرآن کریم در سوره حجر، آیه 92، انسان‌ها را به پذیرش مسئولیت دعوت کرده و از آنان می‌خواهد مسئولیت عقاید و رفتارهای خود را بپذیرند. همچنین، در سورۀ مؤمنون، ویژگی‌هایی برای مؤمنین برشمرده شده است، از جمله پایبندی به تعهدات، قابل اعتماد بودن در روابط فردی و اجتماعی، و رعایت اصول اخلاقی.

علاوه بر آیات قرآن، احادیث فراوانی نیز در مذهب تشیع وجود دارد که به سلامت روان پرداخته‌اند. این احادیث به رشد ویژگی‌های مثبت و دوری از صفات منفی تأکید دارند و در عین حال عواقب ادامه رفتارهای ناپسند را به انسان‌ها یادآور می‌شوند. علاقه‌مندان به مباحث مشترک میان دین و روانشناسی می‌توانند با مطالعۀ کتاب «درآمدی بر روانشناسی دین» نوشتۀ دکتر مسعود آذربایجانی و سید مهدی موسوی‌اصل، درک عمیق‌تری از این حوزه به دست آورند.

آشنایی با مهم‌ترین نظریات علم‌ النفس

اکثر اندیشمندانی که با فلسفه، به‌خصوص فلسفه اسلامی سروکار داشتند، آثاری از خود در باب علم‌النفس به‌جا گذاشته‌اند. اما اگر بخواهیم به مهم‌ترین نظریاتی که در علم‌ النفس مطرح شده‌اند نگاهی بیندازیم، نام چندین اندیشمند بسیار پررنگ‌تر از دیگر فرهیختگان به چشم می‌خورد. این اندیشمندان شامل ارسطو، افلاطون، سقراط، کندی، فارابی، بوعلی‌سینا، امام محمد غزالی، ملاصدرا، خواجه نصیرالدین طوسی و سهروردی هستند.
در متن زیر سعی می‌کنیم به چند نظریه از نظریات مهم این حکیمان به‌طور مختصر اشاره کنیم.

1- اسفار اربعه ملاصدرا

ملاصدرا چهار «سفر» را برای روح قائل بود. منظور از «سفر» در اینجا معنای حرکت روح انسان از یک مرحله به مرحله‌ای دیگر در مسیر شناخت حقیقت است. این اسفار به نوعی ریشه در نگاه فلسفی و عرفانی ملاصدرا دارد. ملاصدرا چهار مرحله برای این اسفار قائل است و در کتاب خود هر مرحله را کامل توضیح می‌دهد.

سفر اول: از خلق به حق (السفر من الخلق الی الحق)
این مرحله، آغاز حرکت انسان از جهان مادی به‌سوی حقیقت الهی است. جوینده حقیقت، با فاصله گرفتن از تعلقات دنیوی و از طریق تفکر، تعقل و ریاضت‌های معنوی، سعی می‌کند به شناخت خداوند دست یابد. این سفر مانند پروازی است که روح انسان را از محدودیت‌های دنیوی جدا کرده و به‌سوی نور حقیقت هدایت می‌کند.

سفر دوم: در حق به همراه حق (السفر بالحق فی الحق)
پس از رسیدن به درک اولیه از حقیقت، فرد در این مرحله عمیق‌تر در معرفت الهی فرو می‌رود. در اینجا، دیگر عقل به‌تنهایی کافی نیست؛ بلکه شناخت از طریق شهود، تجربه قلبی و درک مستقیم از حقیقت حاصل می‌شود. گویی انسان در دریای بیکران معرفت الهی غوطه‌ور می‌شود و حقیقت را از نزدیک لمس می‌کند.

محصولات مرتبط : نظریه ها و نظام های روانشناسی (تاریخ و مکتب های روانشناسی)

سفر سوم: از حق به‌سوی خلق با حق (السفر من الحق الی الخلق بالحق)
پس از سیر در معرفت الهی، سالک به سوی مخلوقات بازمی‌گردد، اما این بازگشت با دگرگونی عمیقی همراه است. او دیگر همان فرد پیشین نیست، بلکه حقیقت را درک کرده و اکنون رسالتی بر دوش دارد: هدایت دیگران و انتقال آنچه دریافته است. این مرحله، همان بازگشت پیامبران، عارفان و اندیشمندان به جامعه است، زمانی که با بینشی روشن‌تر، راه را به دیگران نشان می‌دهند.

سفر چهارم: در خلق به همراه حق (السفر فی الخلق بالحق)
این سفر، زندگی در میان مردم اما با نگاهی متعالی و روحی آگاه است. در این مرحله، سالک نه‌تنها حقیقت را یافته، بلکه آن را در زندگی روزمره خود جاری ساخته است. او دیگر همچون چراغی در تاریکی، راهنمای دیگران شده و حقیقت را در اعمال، رفتار و گفتار خود منعکس می‌کند.

2- نفس در نگاه کندی

آشنایی با مهم‌ترین نظریات اندیشمندان درباره علم‌ النفس

کندی نخستین حکیم از خلافت اسلامی است که به آثار حکمای یونان دسترسی داشته و به ترجمهٔ آثار ارسطو و تفسیر و بیان آنها پرداخته‌ است. از آنجایی که بسیاری از اندیشمندان دیگر در برخی موضوعات پیرو آرای ارسطو هستند، اهمیت کار کندی در ترجمهٔ آثار ارسطو به خوبی نشان داده می‌شود. افزون بر این، کندی را آغازگر فلسفه اسلامی می‌دانند و لقب پدر فلسفه اسلامی را نیز برای او قائل‌اند.

ابویوسف اسحاق بن کندی نفس را به سه قوه حسی، متوسط و عقلی تقسیم می‌کند.
1- قوهٔ حسی: همان حواس پنج‌گانه است که محرک‌ها را دریافت می‌کند ولی قادر نیست آنها را با هم ترکیب کند.

2- قوهٔ متوسطه: این قوه پنج زیرمجموعه دارد و نسبت به قوهٔ قبلی خود دارای امکانات و پیچیدگی‌های بیشتری است. این قوه قادر است اشیا را تصور کند. علاوه بر آن، شهوت، غضب و وظایفی مانند رشد و نمو نیز در زیرشاخه‌های این قوه قرار می‌گیرند.

3- قوهٔ عقلی: پیچیده‌تر و سطح بالاتری از دو قوهٔ قبلی است و مسائلی مانند تفکر علت و معلولی را در بر می‌گیرد. این قوه نیز مانند قوهٔ متوسطه دارای چهار زیرشاخه است و درک انواع و اجناس در این قوه رخ می‌دهد.

خرید کتاب روان‌شناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی نوشته احمدی با بیشترین تخفیف در روان آموز

3- فلسفه اشراق سهروردی

سهروردی یا شیخ اشراق یکی از فیلسوفان ایرانی بود که فلسفه اشراق را پایه‌ریزی کرد. پیش از او، بیشتر اندیشمندان مسلمان از فلسفه مشاء (فلسفه ارسطویی) پیروی می‌کردند. اما سهروردی فلسفه‌ای جدید با نام حکمت اشراق بنا نهاد.
فلسفه مشاء در جستجوی حقیقت، بیشتر به معرفت بحثی و استدلال عقلی تکیه داشت. اما سهروردی، باوجود تسلط کامل بر فلسفه مشاء، آن را ناکافی دانست و معتقد بود استدلال‌های عقلی برای درک حقیقت کافی نیستند و باید به شهود و تجارب معنوی نیز توجه کرد.

واژه اشراق به معنای نور و روشنایی است و در این فلسفه به معرفتی اشاره دارد که از طریق اشراق باطن و روشنی قلب به دست می‌آید.

سهروردی در پایه‌ریزی حکمت اشراق خود از فلسفه مشاء، عرفان، حکمت ایران باستان و آموزه‌های قرآنی بهره برده است. او در کتاب حکمت‌الاشراق نظریهٔ خود را توضیح داده و جهان را تجلی نوری بی‌پایان می‌داند که از نورالانوار (خالص‌ترین و ناب‌ترین نور) سرچشمه می‌گیرد. این نور در هر مرتبه از وجود، ضعیف‌تر و کم‌فروغ‌تر می‌شود.
در این دیدگاه، شناخت جهان تنها با عقل و استدلال منطقی ممکن نیست؛ بلکه مکاشفهٔ درونی و شهود قلبی نیز راهگشای درک حقیقت است.

بررسی درس علم‌ النفس در کنکور

محصولات مرتبط با درس علم النفس در روان آموز

درس علم‌ النفس در کنکور کارشناسی ارشد جزو مواد امتحانی است، اما در کنکور دکتری جزو مواد امتحانی نمی‌باشد. این درس در گرایش‌های مختلف روان‌شناسی، از جمله روان‌شناسی عمومی، روان‌شناسی اجتماعی، روان‌شناسی اسلامی، روان‌شناسی مثبت‌گرا، روان‌شناسی شخصیت، روان‌شناسی دین، حکمرانی علوم زیستی و سلامت، روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی بالینی خانواده، روان‌شناسی بالینی کودک و نوجوان، علوم شناختی، گرایش توان‌بخشی شناختی، علوم شناختی، گرایش روان‌شناسی شناختی، و روان‌شناسی سلامت کنکور، جزو دروس امتحانی است. حدود ۱۵ سؤال از درس علم النفس مطرح می‌شود و ضریب آن ۱ می‌باشد.

منابعی که برای این درس در نظر گرفته می‌شود، شامل چند کتاب تخصصی مانند «روان‌شناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی» نوشته احمدی، «علم‌ النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی» نوشته کجباف، «علم‌ النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی» نوشته بنی‌جمالی و احمدی، و «علم‌ النفس از دیدگاه اندیشمندان مسلمان» نوشته ناروئی، نصرتی و عبدی است.

سؤالات مربوط به درس علم‌ النفس در سبک‌های مختلف مطرح می‌شود و معمولاً هر چند سال یک‌بار، تغییر کلی در شیوهٔ طرح پرسش‌های کنکور درس علم النفس اتفاق می‌افتد. موضوعاتی که بیشتر مورد توجه طراحان سؤال قرار می‌گیرند شامل مواردی است که در ادامه به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

مباحثی مانند نظر هر اندیشمند در مورد علم‌ النفس و قوای آن، ارتباط علم‌النفس با آیات قرآن کریم و ارتباط روان‌شناسی نوین با مباحث علم‌ النفس از بخش‌های پرتکرار و سؤال‌خیز این درس محسوب می‌شوند. در ادامه، این موضوعات را با جزئیات بیشتری بررسی می‌کنیم.

برنامۀ راهبردی مطالعاتی کنکور ارشد روانشناسی به صورت رایگان در روان آموز

نظر اندیشمندان در مورد علم‌ النفس و قوای آن

نظر اندیشمندان در مورد علم‌ النفس و قوای آن

هر اندیشمند نوع نگاه خاصی به نفس و قوای آن دارد و تلاش می‌کند به سؤالاتی مانند «آیا نفس باقی می‌ماند یا از بین می‌رود؟» و «نفس چه ویژگی‌هایی دارد؟» پاسخ دهد. سؤالات این بخش معمولاً به دیدگاه هر اندیشمند دربارهٔ مسائل مختلف علم‌ النفس می‌پردازند. همچنین، بسیاری از دانشمندان در زمان خود مباحثی را مطرح کرده‌اند که یا پیش از آن وجود نداشته یا به آن توجه کافی نشده بود. این مباحث نیز بخش‌های مهم این درس هستند.

ارتباط آیات قرآنی با مباحث علم‌ النفس

قرآن کریم دیدگاه‌های مختلفی در مورد نفس و انسان ارائه داده و در آیات متعددی به این موضوع اشاره کرده است. آیات قرآنی برای سالیان سال از بخش‌های مهم و ثابت سؤالات کنکور این درس بوده‌اند. در این سبک سؤالات، معمولاً آیه‌ای مانند: «وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»
آورده می‌شود و از داوطلب خواسته می‌شود با توجه به آیه، تشخیص دهد منظور از «نفس» در آن چیست.

ارتباط روان‌شناسی نوین با علم‌النفس

ارتباط روان‌شناسی نوین با علم‌النفس

بسیاری از مباحث علم‌ النفس همچنان در روان‌شناسی نوین نیز جریان دارد. در این سبک سؤالات، شباهت‌ها و تفاوت‌های روان‌شناسی نوین با علم‌النفس مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای مثال، ممکن است پرسشی به این صورت مطرح شود:

«برهان استمرار در اثبات وجود نفس با کدام سازهٔ روان‌شناسی مطابقت دارد؟»

سؤالات این بخش معمولاً مقایسهٔ مباحث علم‌ النفس با روان‌شناسی کلاسیک و نوین را مدنظر قرار می‌دهند و از مهم‌ترین بخش‌های این درس محسوب می‌شوند.

منابع کمک آموزشی برای علم‌ النفس

استفاده از تجربیات رتبه‌های برتر سال‌های گذشته و بررسی میزان پوشش‌دهی کتاب‌های کمک‌آموزشی می‌تواند به‌عنوان یکی از معیارهای مهم در انتخاب منابع کمک‌آموزشی این درس برای داوطلبان مورد استفاده قرار گیرد
از آنجایی که منابع رسمی طراحی سؤالات کنکور ارشد توسط وزارت علوم اعلام نمی‌شود و منابع پیشنهادی نیز به‌صورت تخمینی و تقریبی هستند، برخی داوطلبان ترجیح می‌دهند به‌جای مطالعهٔ منابع متعدد، از کتاب‌های کمک‌آموزشی استفاده کنند.

بیش‌از 80درصد پوشش‌دهی سؤالات کنکور در کتاب‌های جامع روان‌آموز

اگر یک داوطلب بخواهد صرفاً با استفاده از منابع رسمی و دانشگاهی درس علم‌ النفس را مطالعه کند، ناگزیر است حجم انبوهی از کتاب‌های سنگین فلسفی را بخواند که ممکن است فراتر از زمان و توان او باشد. از سوی دیگر، گاهی طراحان سؤال از منابعی مانند قرآن کریم نیز برای طراحی سؤالات استفاده می‌کنند.
در جدول زیر، برخی از منابعی که احتمال دارد جزو منابع سؤال باشند آورده شده است

قرآن کریم.
– روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی؛ احمدی.
– روانشناسی از دیدگاه دانشمندان اسلامی؛ اژه‌ای.
– علم‌ النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی و تطبیق آن با روانشناسی جدید؛ احدی و بنی جمالی.
– روانشناسی از دیدگاه غزالی و دانشمندان اسلامی؛ حجتی.
– شیخ بهایی، کشکول، جلد 1.
– بدایه‌الحکمه. طباطبایی؛ ترجمۀ شیروانی.
– نهایه‌الحکمه. طباطبایی؛ ترجمۀ تدین.
– روانشناسی از دیدگاه غزالی و دانشمندان اسلامی: مفهوم نفس و روان انسان؛ عثمان.
– علم‌ النفس (علم‌النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی؛ روانشناسی اسلامی)؛ کجباف.
– فلسفه اخلاق؛ مطهری.
– فطرت؛ مطهری.
– روانشناسی از دیدگاه دانشمندان مسلمان. نجاتی

با توجه به شرایط این درس، توصیه می‌شود داوطلبان به‌جای مطالعهٔ منابع اصلی و سنگین، از کتاب‌های کمک‌آموزشی معتبر استفاده کنند. این کتاب‌ها معمولاً خلاصه‌نویسی‌های دقیق و درستی دارند و تطابق بالایی با سؤالات سال‌های گذشته نیز دارند.

یکی از این منابع، کتاب علم‌ النفس به زبان ساده از انتشارات روان‌آموز است. این کتاب با داشتن ویژگی‌های ذکرشده، یکی از بهترین گزینه‌ها برای داوطلبان محسوب می‌شود. علاوه بر پوشش کامل منابع اصلی، این کتاب در کنکور سال گذشته مطابقت بیش از 90 درصدی با سؤالات داشته است.

این کتاب حدود ۲۶۰ صفحه دارد و در ۲۰ صفحه سعی کرده تمامی موارد مهم علم‌ النفس برای کنکور کارشناسی ارشد را پوشش دهد. کتاب علاوه بر توضیحات درسی شامل بخش‌های دیگری مانند خلاصه فصل، تست‌های طبقه شده متناسب با هر موضوع، ترجمه و توضیحات تکمیلی برای هریک از آیات و احادیث و پوشش دهی کنکور ۱۵ سال اخیر است.

خرید کتاب علم‌ النفس به زبان ساده از انتشارات روان‌آموز با بیشترین تخفیف

چرا علم‌ النفس را در کنکور کنار نگذاریم؟

با توجه به پایین بودن ضریب این درس و کمی متفاوت بودن آن نسبت به سایر مواد امتحانی، برخی داوطلبان در صدد حذف کلی این درس برمی‌آیند و اصلاً برای مطالعه و آمادگی آن تلاش نمی‌کنند. باید به این نکته مهم دقت کنید که هرچند این درس ممکن است پیچیدگی‌های خاص خود را داشته باشد و ضریب آن نیز پایین باشد، اما به هیچ وجه دلیل خوبی برای حذف این درس نیست.

زیرا داوطلبان از سطح سؤالات طراحی‌شده بی‌خبرند و احتمال دارد در کنکور، درسی مانند بالینی که برای آن تلاش بسیاری کرده‌اند، بسیار سخت‌تر از حالت عادی باشد و اکثر داوطلبان توانایی پاسخگویی به آن را نداشته باشند. در این حالت، داوطلبانی که برای دروسی دیگری مانند علم‌ النفس زمان گذاشته و مطالعه کافی داشته‌اند، می‌توانند درصد خوبی در این درس به‌دست آورند و بسیار جلوتر از داوطلبانی خواهند بود که درس‌هایی مانند علم‌ النفس را به نفع دروس با ضریب بالاتر مانند بالینی یا آسیب‌شناسی کنار گذاشته‌اند.

پیشنهاد ویژه : کلاس کنکور ارشد علم النفس – مجازی

نتیجه‌گیری

علم النفس در روانشناسی

علم‌ النفس یکی از شاخه‌های فلسفی است که پیش از ظهور روانشناسی نوین، بسیاری از مباحث مرتبط با روانشناسی در آن بررسی می‌شد. موضوع اصلی این شاخه، مطالعۀ چیستی، چگونگی و چرایی نفس است. این درس از مباحث مهم و امتحانی در کنکور کارشناسی ارشد محسوب می‌شود.
کتاب‌های کمک‌آموزشی، از جمله کتاب «روان‌آموز» که در کنکور سال گذشته توانست پوشش 100 درصدی مطالب را ارائه دهد، می‌توانند منبع مناسبی برای داوطلبان باشند.
در طول تاریخ، دانشمندان مختلف در ادوار گوناگون اسلامی به بحث دربارۀ نفس پرداخته‌اند. همچنین، دین اسلام نیز با استفاده از آیات قرآن، دیدگاه‌های خود را دربارۀ نفس بیان کرده است.

منابع