تا به حال شدهاست که زندگی خود را با دیگری مقایسه کنید؟ حسرت داشتهها و برتریهای دیگری را بخورید و از خودتان و شرایطتان ناراضی باشید؟ مقایسه خود با دیگران در سال کنکور و درمورد مسائل مربوط به آن هم رخ میدهد. ابتلا به افکاری چون «تراز دوستم در آزمونهای آزمایشی بهتر از من است»، «هرچقدر هم که بخوانم، به گرد پای دیگران نمیرسم»، «از همه عقبترم» و دیگر جملات این چنینی در سال کنکور بسیار بالاست. در این مقاله میخواهیم کمی راحتتر دربارۀ مقایسه خود با دیگران در سال کنکور صحبت کنیم و از ناراحتی، حسادت یا کمبودنی که احساس میکنیم، خجالت نکشیم.
لیست مطالب
چرا خودمان را مقایسه میکنیم؟
در ابتدا بیایید فکر کنیم که اصلا چرا خودمان را با دیگری مقایسه میکنیم؟ میتواند مقایسه علل مختلفی داشتهباشد و شخص به شخص، متفاوت است اما عمدتا میتواند به دلایل زیر که باهم همپوشان هستند، رخ دهد؛
- تربیت
تصور کنید شما کودکی بودید که بعد از هرکار درست یا غلط، والدینتان شما را با دختر/پسر همسایه و بچههای مردم مقایسه میکردند و شما هم همیشه بازندۀ این بازی مقایسه بودید.
حالا زمان زیادی گذشتهاست و کودکی که شما باشید، بزرگ شدهاست اما انگار راه دیگری برای زندگی، غیر از چیزی که دیده و با آن مواجه شده، یاد نگرفتهاست.
حالا شمای بالغ هم، با کودک درون خودتان، مانند والدینتان غیرمنصفانه برخورد میکنید. دائما خودتان را مقایسه میکنید و از خودتان بدتان میآید، چراکه ذهن ما با اینکه تربیتپذیر است ولی فکر میکند آشناترین راه، بهترین راه است اما خب، الزاما اینگونه نیست.
- عزتنفس پایین
یکی از دلایل مهم مقایسه خود با دیگران در سال کنکور، عزتنفس پایین است. عزتنفس در کودکی شکل میگیرد و در ادامۀ زندگی میتواند تعدیل شود یا بهبود یابد، اما بسیاری برای تغییر آن کاری نمیکنند.
اگر در کودکی و طی تجربیات و اتفاقهای مختلف آن، عزتنفس لازم را کسب نکردهباشید، ممکن است احساس به میزان کافی خوببودن در شما شکننده باشد؛ برای حفظ آن دست به مقایسۀ خود بزنید و تصور کنید تنها اگر از بقیه بهتر باشید، به میزان کافی خوب هستید وگرنه هیچکس نیستید و هیچچیز خاصی برای ارائه ندارید.
- کمالگرایی
کسی که کمالگراست، انتهای هرچیزی را میخواهد. گاهی حتی برای آگاهی از انتهای هرچیزی، خودش را مقایسه میکند، چون شاید غایتهایی در زندگی دیگران موجود باشد که او حتی روحش هم از آنها خبر ندارد.
درواقع کمالگرایی از تفکر صفروصدی میآید. نوعی تفکر سیاهوسفید که ابتدا دنبال 100 میگردد و هرچیز دیگری را که مطابق آن نباشد، صفر درنظر میگیرد.
فرد کمالگرا بعد از مقایسه، با توجه به اینکه هیچکس کاملا کامل نیست، زمینههای زیادی در خودش پیدا میکند که دیگران در آنها نسبت به او کاملترند و این ماجرا روان او را آزرده میکند.
- ترس
ترس از چی؟ از اینکه «اگر نتوانم به اندازۀ دیگران خوب باشم، کاملا ناتوان و بدبخت هستم و هیچکس هرگز نمیتواند من را دوست داشتهباشد.»
در این مولفه، درواقع بهتر بودن بقیهبه تنهایی اهمیتی ندارد، بلکه پیامد این بهتر بودن که باعث میشود من دیگر برای بقیه دوستداشتنی نباشم یا در نظرشان توانمند نباشم، اهمیت پیدا میکند.
مطالب مرتبط: معرفی 4 مورد از بهترین روش های مطالعه برای کنکور
چرا مقایسه خود با دیگران در سال کنکور غلط است؟
بهتر است بدانیم که مسائل مربوط به روان ما، دکمه ندارند تا به محض اینکه فهمیدیم کاری که میکنیم زیاد به درد بخور نیست، دکمهاش را بزنیم و بیندازیمش دور. پس حواستان باشد در دور باطل «بااینکه میدانم کارم اشتباه است، باز هم نمیتوانم جلویش را بگیرم اما مطمئنم که بقیه حتما میتوانند» نیفتید.
انجام هرکاری برای همه، نیاز به زمان و تمرین دارد. حالا و بعد از علل گفتهشده برای مقایسۀ خود با دیگران، به نظر شما چرا نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؟ از عوارض مقایسۀ خود با دیگران میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
- پژمردن انگیزه و عدم رشد
بعضیها تصور میکنند زمانیکه خود را مقایسه میکنند، حس رقابت میگیرند و با انرژی بیشتری تلاش میکنند. اما تجربه ثابت کردهاست نهتنها بدون مقایسه هم تلاش و انگیزۀ زیادی میتواند پدیدار شود، بلکه معمولا این روش جواب عکس میدهد.
ممکن است حوزۀ مورد مقایسۀ شما با دیگری، نقطۀ قوت او و نقطۀ ضعف شما باشد. در چنین حالتی فکر میکنید «من هرچقدر هم سعی کنم به او نمیرسم». بعد از این فکر، دیگر انگیزۀ چندانی برای تلاش و پیشرفت خودتان متصور نمیشوید.
یک هدف بسیار دور و بلند (که شخص دیگری است)، برای خودتان درنظر گرفتهاید و این مسئله شما را میترساند و ناامید میکند و اجازه نمیدهد به اهداف معقول و کوتاهمدتی که دارید برسید تا نهایتا به قلۀ بلند مورد انتظارتان هم دست یابید.
- افزایش افسردگی و اضطراب
معمولا بعد از مقایسۀ خودتان، چه حسی میگیرید؟ خوشحال میشوید یا ناراحت و مضطرب؟ فکر کنم خودتان متوجه منظورم شدهباشید. طی زمان این، احساس ناراحتی و اضطراب گذرا میتواند مزمن و دائمی شود و بر مسائل زیادی تأثیر مخرب خود را نشان دهد.
- افزایش خودکمبینی
اگر شما حس کافیبودن شکنندهای داشتهباشید و خودتان را با کسی که مثلا دانش بیشتری دارد یا تستهای بیشتری میزند، مقایسه کنید؛ طی جریان مقایسه خود با دیگران در سال کنکور، به عزتنفستان ضربه میخورد.
آن هم نه فقط به این دلیل که طرف از شما بهتر است، بلکه به این خاطر که شما با نقاط مثبت خود، مانند کوررنگی در سیاهی مطلق برخورد میکنید و برخوردتان با نقاط منفیای که در مقایسه یافتهاید، طوری است که انگار با عینک ذرهبینی، پشت میکروسکوپ ایستادهاید و دیگر فقط و فقط همان مشکل را میبینید، طوری که انگار شما تنها آن مشکل یا مشکلات هستید و نه چیزی بیشتر.
- پیدا کردن معیار بیرونی
از مسائل مهم در زندگی این است که بیشتر از بیرون به درون خودمان وابسته باشیم. زمانی که معیار خوبی و بدی خود را به موضوعات متغیر بیرون گره بزنیم، امروز باید یکجور باشیم و فردا جوری دیگر.
این عدمثبات لازم، مسائل را خراب میکند. بنابراین داشتن معیاری درونی و برگرفته از منطق، بسیار بهتر از معیارهای بیرونی ناشی از مقایسه خود با دیگران است.
- کاهش رضایت درونی
با افزایش افسردگی و اضطراب و عدم اعتماد به مدل خودتان، رضایت درونی شما هم کاهش مییابد.
- اتلاف وقت و انرژی
زمان و انرژی روانیای که برای این مقایسههای بعضا ناخودآگاه، تلف میشود؛ میتواند جایگزینها و کارکردهای بسیار مهمتر و بیشتری داشتهباشد، درحالیکه طی مقایسه هدر میرود و نهتنها نتیجۀ خوبی ندارد و به درد نمیخورد که اثرات مخرب زیادی هم دارد.
مطالب مرتبط: مصرف ریتالین برای کنکور باعث تقویت حافظه میشود؟
مقایسه خود با دیگران در سال کنکور چطور مخل درسخواندن میشود؟
طی موارد گفتهشده، دیدیم که مقایسۀ خودمان با دیگران، از هرنظر نگاه کنیم، فایدهای ندارد. زمانی که خودتان را با دیگری مقایسه میکنید، درواقع تفاوتهای فردی، محیط تربیتی متفاوت، زمینههای آموزشی، شرایط و امکانات مختلفی را که برای هر فرد متفاوت است و شما از آنها اطلاعی ندارید، نادیده میگیرید.
بعد از کاستن از اهمیت چنین مسائل بزرگی، آن کودکی (که شما باشید) بعد از تلاشکردنهای بسیار متوجه میشود که هرکار بکند یا نکند، فرقی نمیکند، همیشه افراد بهتری از او هستند که او هرگز به آنها نمیرسد. اگر هم برسد باز یکسری آدم بهتر جدید برای مقایسه پیدا میشوند.
همچنین شرایطی را که او داشته و تحمل کردهاست، کسی نمیبیند و قدردان زحماتش نیست. در چنین حالتی میزند زیر میز درسخواندن و دیگر کاری نمیکند. دائم ترسیده و نگران است و از خودش و کارهایش دیگر خوشش نمیآید.
طی این جریان، کودک درون شما لای منگنه قرار میگیرد، انرژی روانی و تمرکز چندانی نخواهدداشت و دیگر انتظاری از او نمیرود. متاسفانه تمام هیجانات مثبت و شوق ما برای انجام کارها هم دست همین کودک درون ماست، نه والد منطقیمان. بنابراین تا زمانی که کودکتان را راضی نکنید، نهتنها درسخواندن مختل میشود که زندگی خوشحال شما هم دچار مشکل خواهدشد.
یکی از مولفههای موثر برای خوشحالی کودک درون ما، مقایسه نکردن خود و کودک درونمان با دیگران است؛ بنابراین مقایسهکردن ممنوع! مقایسه خود با دیگران در سال کنکور نیز ممنوعتر!
مهم است که کودک ما ببیند ما او و تفاوتهای فردی و شرایط او را درک میکنیم، به زحماتش احترام میگذاریم، تشویقش میکنیم و پشتیبان او هستیم.
شاید در در زمان کودکی، چندان مجال بروز خود و تلاشهای کوچک و بهدست آوردن تشویق و احترام را نداشتهایم، اما اکنون به اندازۀ کافی بزرگ و قوی هستیم که بتوانیم با خودمان کمی مهربانتر شویم و کودک درونمان را دوست بداریم.
مطالب مرتبط: درس خواندن برای کنکور ارشد را کی و چطور شروع کنیم؟
چطور مقایسۀ خود با دیگران در سال کنکور را ترک کنیم؟
1. مشکل مقایسه در کنکور، صرفا با گفتن «مقایسه در دوران کنکور ممنوع!»، قرار نیست حل بشود. انتظار زیادی نداشتهباشید. احتمالا سالهای زیادی خودتان را با دیگران مقایسه کردهاید، مدار مغزی آن ساخته شده و تغییرش زمانبر، آهسته و پیوسته است، پس عجول و نگران نباشید.
صرفا سعی کنید بر فرآیندهای ذهنی خود آگاه باشید و جملات مقایسهای درون خود را اصلاح کنید. برای حل مشکل مقایسۀ کنکوریها با یکدیگر، میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
2. به خودتان یادآوری کنید که شما دارید ظاهر بقیه را با باطن خودتان مقایسه میکنید. آیا تابهحال نشدهاست که کسی را دورادور ببینید و فکر کنید «چقدر آدم مطلع و دانشمندی است، کاش من هم مثل او بودم» و بعدها که با او بیشتر آشنا بشوید، بفهمید فکر و تصور اولیۀ شما کاملا غلط بودهاست؟
چنین موقعیتهایی را در ذهن نگه دارید و مطمئن باشید که زندگی هیچکسی کامل و بدون نقص نیست. در حوزههای درسی هم همینطور است؛ یک نفر در فلان درس قوی است و دیگری نقطه قوتش در درس دیگری است.
3. فراموش نکنید که گذشته و تجربیات هر فردی با دیگری متفاوت است. داشتههای امروز شما و بقیه، از شرایط گذشتهتان نشأت گرفتهاست.
با مقایسۀ خودتان با فردی که شرایطش کامل متفاوت بودهاست، در حق خودتان ظلم نکنید و سعی کنید از اتفاقاتی که در گذشتهتان رخ دادهاست، درس بگیرید و گذر کنید.
از طرفی همیشه افرادی بالاتر از شما و افرادی پایینتر از شما هستند و این قضیه برای تمام افراد دنیا صادق است. دائم نگاه کردن به جایگاه دیگران، مانع لذتبردن شما از چیزهایی میشود که دارید.
4. دوستداشتن خودتان را تمرین کنید. هفتهای یکبار از خودتان بپرسید «الان چه دوست داری؟» و کاری را که دوست دارید، انجام بدهید. برای موفقیتهای کوچک، خودتان را تشویق کنید. با محبت بیشتری با خودتان حرف بزنید و دائم از خود انتقاد نکنید.
5. زمانیکه خودتان را بیشتر دوست داشتهباشید، رفتهرفته اعتمادبهنفستان هم بیشتر میشود. بهطور مستقل هم سعی کنید خودارزشمندی خود را افزایش دهید، بعضا کارهایی انجام دهید که در آنها، حس توانمندی بیشتری دارید و روی نقاط قوت خود بیشتر کار کنید.
6. درنظر بگیرید که جریان کنکور و زندگی، نوعی فرآیند است و نه نقطه. فرآیند تغییر و تفاوتتان را بررسی کنید نه صرفا نقطههایی انتخابی از داخل مسیر که بسته به هر فردی میتواند متفاوت باشد. پیشرفت و در تلاش بودن، مسئلۀ حائز اهمیتی است. بنابراین روی پیشرفتتان تمرکز کنید و سعی کنید به جایگاه مناسب خودتان برسید.
خودم را با چه کسانی مقایسه کنم؟
عزیز دل ما، قربانت بشویم! ما هی میگوییم سعی کن خودت را مقایسه نکنی. باز همچنان میپرسی «پس گفتید خودم را با چه کسی مقایسه کنم؟»، باشد، اشکالی ندارد. یک آینه بگذار روی میز و خودت را فقط با تصویر روبهرویت مقایسه کن.
روزبهروز و سال تا سال. کودکی که قد میکشد و مادری که هرچندمدت یکبار قدش را با مداد روی دیوار علامت میزند، آیا میرود یکسری بچۀ دیگر را هم از خیابان بیاورد کنار او بایستند که قد آنها را هم روی دیوار علامت بزند؟ خیر. چون تنها قدِ همین بچه و میزان رشدش طی زمان از دار دنیا برای او اهمیت دارد.
این هم مانند همان است. تغییرات خود را طی زمان ببین و اگر بهصورت منطقی و در مقایسه با خودت فکر کردی راکد شدی و درجا میزنی، برای حل آن مشکل برنامه بریز و تلاش کن. میتوانی از بقیه هم در این مسیر الگو بگیری ولی مقایسه نه.
سخن پایانی
در مقاله فوق سعی کردیم تا با بیان عواقبی که مقایسه کردن خود با دیگران در سال کنکور دارد، زنگ هشداری را برای شما به صدا دربیاوریم. بدون شک هریک از ما دارای ویژگیها و استعدادهایی خارقالعاده هستیم که شاید در دیگری نباشد، پس سعی کنید با پیدا کردن شناخت بیشتر نسبت به خود و تواناییهایتان و تمرکز بر روی نقاط قوتتان به بهترین نسخه از خودتان تبدیل شوید. اینگونه تنها کسی که با آن رقابت میکنید، نسخه قبلی خود شماست.
مطلب پیشنهادی برای دانشجویان روانشناسی ⇐ منابع ارشد روانشناسی
2 پاسخ
نمیدونم چجوری باید ازتون تشکر کنم… شاید باورتون نشه ولی با خوندن هرکلمهش حس میکردم قوی تر از یه ثانیهی قبل شدم🌱
پشیمونم از اینکه چقدر بخاطر این قضیه به خودم بد کردم چقدر خودمو عذاب دادم… فقط میتونم بگم شما یه آدمو توی سال کنکورش نجات دادین.
کمتر بودن نسبت به دیگران واقعا برام دردآوره. ولی باعث شدین قبول کنم همیشه بهتر از من وجود داره و اصلا اگه نباشه جهان بی معنیه. بی نهایت ممنونم :)♥️
سلام وقت بخیر
از ارسال بازخورد مثبت اتون ممنونیم. خوشحالیم که واستون مفید بوده و بهتون کمک کرده است.