جذابیت میان فردی چیست؟ چرا افراد جذب یکدیگر میشوند؟ از کودکی، تااکنون که در حال مطالعۀ این مقاله هستیم، میل به ارضای نیازهای روانشناختی و حفظ بقا، انگیزۀ اساسی بشر برای جستوجو و تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران بوده است. در واقع، گویا از بدو تولد انگیزه و توانایی بالقوهای برای برقراری ارتباط معنیدار با دیگران در وجودمان تعبیه شده است.
لیست مطالب
برای مثال، نوزاد انسان که به دنیا میآید با هر گریه یا صدایی که از خود در میآورد، در تلاش است تا برای رفع نیازهای جسمانی و روانی، دیگری را به خود جذب کند. به همین ترتیب، در بزرگسالی نیز برای رفع نیازهای روانی و جسمانی خود، در تلاش برای ایجاد رابطۀ میانفردی معنیدار با افرادی که برایش جذابیت دارند، است.
اینکه «فرماندۀ عملیات برقراری ارتباط با دیگران چهچیزی است؟»، سؤالی است که برای پاسخدادن به آن باید بهطور ویژهتری مقولۀ جذابیت میانفردی را بررسی کنیم.
ضرورت برقراری ارتباط از دیدگاههای مختلف
متون فلسفی، انسان را حیوان ناطق معرفی میکنند؛ موجودی که زنده است و دارای فرایندهای زیستشناختی است، میتواند فکر کند، تصمیم بگیرد و ارتباط برقرار کند.
روانشناسی اجتماعی، انسان را موجودی اجتماعی تعریف میکند و ادعا میکند که تعامل و ارتباط با دیگران بهقدری ضروری است که نبود آن منجر به بروز اختلالهای روانشناختی میشود.
از دیدگاه تکاملی، انسانهای اولیه با هدف حفظ بقای خود به برقراری ارتباط با دیگران میپرداختند تا از حملۀ حیوانات یا سایر بلایای طبیعی در امان باشند. بعد از رفع نیازشان به امنیت برای حفظ نسل خود، در پی برقراری ارتباط نزدیک برای تولیدمثل بودند.
در واقع، از هر طرف که به انسان و ماهیت او نگاه میکنیم، با بعد اجتماعی او و نیازش به برقراری ارتباط با دیگری مواجه میشویم.
مقالۀ پیشنهادی: مهمترین نظریه های روانشناسی دربارۀ عشق که باید بدانید!
جذابیت میان فردی به چه معناست؟
در بدو تولد، با هدف ارضای نیازهای خود از طریق مکانیزم پاسخدهی نامتمایز با هرکسی که صدایمان را میشنید، ارتباط برقرار میکردیم. در واقع، چندان برای ما فرقی نداشت که آن شخص چه کسی باشد، همین که بتواند نیازهای جسمانی و روانی ما را ارضا کند کافی بود.
اما کمکم که بزرگتر شدیم و تقریباً میتوانستیم در حافظۀ خود تصویر و بوی مادر یا مراقبهای دیگر را ثبت کنیم، با نشانههای کلامی و غیرکلامی به آنها میفهماندیم که فقط میخواهیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و از برقراری ارتباط با افراد غریبه اجتناب میکردیم.
به عبارت دیگر، مکانیزم پاسخدهی و برقراری ارتباط ما با دیگران بهتدریج متمایز و منحصرتر میشود و کمکم الگوهایی از کسانی که تمایل داریم با آنها ارتباط برقرار کنیم و برای ما جذاب هستند شکل میگیرد.
در بزرگسالی صرفاً نیازهای جسمانی، پرقدرتترین انگیزۀ ما برای برقراری ارتباط با دیگران نیستند، بلکه علاوهبر آنها، نیازهای روانی، هیجانی، جنسی و اجتماعی نیز ما را بهسمت برقراری ارتباط معنیدار با دیگران سوق میدهند.
فقدان روابط معنیدار با دیگران باعث میشود که افراد احساس تنهایی، بیارزشی، ناامیدی، درماندگی و ناتوانی کنند. بنابراین، افراد براساس معیارها و الگوهای شخصی و منحصربهفردی که دارند، مجذوب افراد بهخصوصی برای شکلدهی رابطۀ اجتماعی، میشوند.
در بافت روابط بینفردی منظور از جذب شدن به دیگری، داشتن احساس مثبت به اوست؛ طوری که دوست داشته باشید با آن وقت بگذرانید، حرف بزنید و یا با او قدم بزنید.
روانشناسی اجتماعی جذابیت میانفردی را نگرش یا ارزیابی مثبت به یک فرد مشخص تعریف میکند که این ارزیابی دارای سه مؤلفۀ رفتاری، شناختی و هیجانی است.
منظور از مؤلفۀ رفتاری تمایل فرد به تقرب و نزدیکی با آن شخص است، مؤلفه شناختی به باورهای مثبت فرد نسبت به شخص مورد نظر اشاره دارد و مؤلفۀ هیجانی شامل داشتن احساسات مثبت نسبت آن شخص است.
مقالۀ پیشنهادی: حقایقی دربارۀ تفاوت مغز زنان و مردان که نمیدانید!
چرا جذب برخی از افراد میشویم؟
«همین که از خیابون رد شدم و چشمم بهش افتاد، باخودم گفتم وای! نیمۀ گمشدهام رو پیداکردم»، «ما از قدیم یکدیگر را میشناختیم، در یک کوچه بزرگ شدیم، اما آنها از محلۀ ما رفتند و بعد از آن خبری از آنها نشد تا اینکه دیروز پریروز مادرش به خانۀ ما زنگ زد»، « میخواهم فقط یکی باشه، دوستم داشته باشه و من رو بفهمه، هی…».
اینکه چطور میشود یک نفر فقط با یک نگاه جذب فردی بشود یا اینکه فردی دلیل جذابیت طرف مقابل خود را آشنایی طولانیمدت با وی بداند یا فرد دیگری که هرکسی که فقط او را دوست داشته باشد جذاب بداند، موضوعی است که مدتها ذهن روانشناسان اجتماعی را به خود درگیر کرده است.
ارائۀ یک دستهبندی جامع از دلایل جذابیت میانفردی، با وجود تفاوت شخصی فراوان افراد در انتخاب معیار جذاب بودن، چالش دشواری بود که روانشناسان اجتماعی با پشتوانۀ پژوهشها و مطالعات فراوان توانستند از پس آن بربیایند.
از دیدگاه روانشناسی اجتماعی ملاکهای جذابیت میانفردی شامل موارد زیر است:
1. اثر مجاورت
روز اول مدرسه یا دانشگاه را به یاد بیاورید، اولین دوستان شما چه کسانی بودند؟ آیا اولین کسانی که ترجیح میدادید در زمان فراغت با آنها وقت بگذارنید، کسانی بهغیر از افراد بغلدست شما بودند؟
اثر مجاورت یا نزدیکی به این مطلب اشاره دارد که ما معمولاً جذب افرادی میشویم که اغلب با آنها تعامل داریم. در واقع، فرد با هدف انبساط خود به معنای گسترش و عمق دادن به تجربههای شخصی خود جذب افرادی میشود که در یک محیط مشخص، دائماً با آنها در ارتباط است.
برای درک بهتر این مطلب واکنش خود را نسبت به افرادی که دائماً آنها را ملاقات میکنید با افرادی که برخورد مداومی با آنها ندارید، مقایسه کنید؛ احتمالاً شماهم به این نتیجه میرسید که مواجهه با افرادی که مجاورت بیشتری با آنها دارید، به مراتب برای شما خوشایندتر از مواجهه با کسانی است که آنها را چندان نمیشناسید.
مقالۀ پیشنهادی: سبک دلبستگی چیست و چه تاثیری بر روی روابط افراد دارد؟
2. شباهت
اصل مجاورت احتمال آشنا شدنی را که منجر به دوست داشتن میشود افزایش میدهد. تقویت این دوستی برای تبدیل آن به یک رابطۀ عاشقانه ضروری است. در اینجاست که اهمیت اصل شباهت مطرح میشود؛ شباهت به معنای تطبیق بین علایق، نگرشها، ارزشها و ویژگیهای شخصیتی با فرد دیگر، باعث تقویت رابطۀ بین افراد میشود.
ما جذب افراد مشابه خودمان میشویم؛ چراکه، دوست داشتن و تأیید آنها، بهصورت ناخودآگاه تأیید خودمان است. دوست داشتن فردی که شبیه ماست، به معنای دوستداشتن ویژگیهای خودمان است.
با دیدن آن فرد، به یاد خود میافتیم و چون خود را دوست داریم، جذب آن فرد میشویم. هرچند، استثناهایی نیز وجود دارد، مانند اینکه افراد جذب کسانی میشوند که مخالف خود هستند و در موضع مقابل آنها قرار دارند.
بااینوجود، دادههای حاصل از مطالعات مشخص کرده است، اصل شباهت عامل قدرتمندتری برای جذابیت میانفردی است.
3. دوستداشتهشدن متقابل
دوستداشتهشدن متقابل، به معنای دانستن اینکه فردی به ما علاقه دارد، ما را مجذوب آن شخص میکند. دوستداشتهشدن چنان قدرتمند است که میتواند فقدان شباهت را جبران کند. اینجاست که بهتر متوجه میشویم که چگونه افرادی که ظاهراً متضاد هم هستند، جذب یکدیگر میشود.
باتوجه به سرنخهای کلامی و غیرکلامی در رابطه بین دو نفر میتوان متوجۀ علاقۀ دو طرف بهیکدیگر شد. سرنخهایی مانند نگاههای مستقیم، ارتباط و نزدیکی جسمانی، برنامهریزی مشترک برای آینده و … .
بهاینترتیب، اگر از جانب خود و طرف مقابلتان، متوجه نشانههایی از این دست شدید، احتمالاً ردپایی از دوست داشتن متقابل در رابطۀ شما وجود دارد.
کتاب پیشنهادی: دلبستگی در بزرگسالی
4. جذابیت ظاهری
از زمان اجداد اولیۀ انسان تاکنون، یکی از قدیمیترین ملاکهای جذابیت میانفردی، جذابیتهای ظاهری بودهاست. اگر خواسته باشیم با لنز رویکرد تکاملی به این موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که در هر دورهای از تاریخ آن دسته از ویژگیهای جسمانی که باعث افزایش شانس تولیدمثل میشدهاند، جذاب تلقی میشدند.
این نگرش بهصورت ناخودآگاه در همۀ ما ریشه دوانده است؛ بهاین صورت که اگر کمی با خود صادق باشیم، متوجه خواهیم شد که در نگاه اول، چهره و ویژگیهای جسمانی طرف مقابل، نوع پوشش و نشانههایی که سرنخی از وضعیت مالی فرد است، بیشتر در یاد ما میماند.
اما بهتدریج، با افزایش شناخت ما نسبت به فرد این معیارها کمرنگتر خواهند شد؛ بهطوری که به خودمان میآییم و میبینیم که حتی یادمان نمیآید که در روزهای اخیر، فرد مقابل چه لباسی بر تن داشته است.
5. نیرومندی آشنایی
با نگاهی به نزدیکان و دوستان خود متوجه میشویم که شباهت ملموسی بین جنبههای روانی و ظاهریمان با یکدیگر وجود دارد. در واقع، اگر خواسته باشیم براساس اصل شباهت این موضوع را بررسی کنیم، باید بگوییم که معمولاً ما بهسمت افرادی جذب میشویم که چه از نظر شخصیتی و چه از نظر جسمانی برای ما آشنا هستند.
مثلاً حسی که از حمایتگری فرد میگیریم مشابه حسی هست که از مادرمان میگرفیتم، یا ظاهر و پوشش آن شبیه ظاهر برادرمان هست. یافتههای پژوهشی نیز همسو با این مطلب هستند؛ برای مثال پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که افراد چهرهای را ترجیح میدهند که بیشتر شبیه خودشان است.
کتاب پیشنهادی: مهارت های اجتماعی در ارتباطات میان فردی
نتیجهگیری
بهاندازۀ سلایق و شخصیتهای مختلفی که وجود دارد، معیارها و دلایلی که افراد جذب یکدیگر میشوند نیز متفاوت است. آنچه در این مقالۀ بررسی شد، اشارهای به تلاشهای روانشناسی، و بهطور ویژهتر روانشناسی اجتماعی برای طبقهبندی معیارهای جذابیت میانفردی بود.
منابع
روانشناسی اجتماعی الیوت آرونسون، ترجمه مجید صفاری نیا
نظریه های رشد کرین، دکتر غلامرضا خوینژاد