روانشناسی درطول عمر پرفرازونشیبش، دوره‌های مختلفی را پشت‌سر گذاشته‌است. در ابتدا سال‌ها طول کشید تا گردوغبار خرافه را از صورتش پاک کند و لباس علم بپوشد. بعد از آن‌که پایه‌های روانشناسی علمی برپا شد، رویکردهای مدرن سربرآوردند تا آموز‌ه‌های روانشناسی را مطابق با نیازهای انسان معاصر، تغییر بدهند. بعد هم رویکرد های پست ‌مدرن از راه رسیدند، همان‌طور که در بسیاری از شاخه‌های علم و هنر، زمانی پست مدرنیسم دربرابر مدرنیسم قد علم کرد. روانشناسی پست مدرن چیست و دنیا را چطور می‌بیند؟ شکل و شمایل روان‌درمانی پست مدرن با سایر رویکردهای روانشناسی چه تفاوتی دارد؟ در مقاله‌ای که پیش روی شماست، روانشناسی پست مدرن، رویکرد های روان درمانی پست مدرن و کتابی در این زمینه به صورت تمام و کمال معرفی می‌شود. با ما همراه باشید.

روانشناسی پست مدرن، آغاز راه

برای آن‌که زبان روانشناسان پست مدرن را بفهمیم، اول باید بنشینیم پای حرف همکاران مدرنیستشان. اما قبل‌تر از آن‌، باید بفهمیم اصلا این فلسفه‌ی پست مدرن که در شاخه‌های مختلف هنر و علم ازجمله روانشناسی ردپایی از خودش به‌جا گذاشته‌است، دقیقا چه می‌گوید. مدرنیسم به این معناست که؛ واقعیت، یک چیز عینی و شناختنی است و به‌روش علمی می‌شود مشاهده‌اش کرد. حتی اگر تلاشی برای مشاهده‌ی واقعیت صورت نگیرد هم باز سرجای خودش به‌طور مستقل وجود دارد. پست مدرنیست‌ها آمدند تا این نگاه به واقعیت را تغییر بدهند.

پست مدرنیسم، وجودِ مستقل واقعیت را زیرسوال می‌برد و اساسا با هر نوع قطعیتی مخالف است. ازنظر این فلسفه، علوم و حقایق، قطعیت ندارند. واقعیت هم امری نسبی و ذهنی است. یعنی چیزی نیست که بیرون از ما پیدا شود، بلکه درون خودمان ساخته می‌شود. این جمله را از پست مدرنیست‌ها به یادگار داشته‌باشید: «حقیقت، مقوله‌ای ایجادشدنی است نه کشف‌شدنی.» خب پس اگر واقعیتی عینی وجود ندارد، پس چه چیزی باعث می‌شود امری را واقعیت بدانیم؟ مدافعان پست مدرنیسم می‌گویند ادراک ما از واقعیت، به ساختار فرهنگ و زبان وابسته است.

حالا این رویکرد فلسفی در دنیای روانشناسی چه می‌کند؟ تا پیش از روانشناسی پست مدرن، نگاه غالب به انسان، فردمحور بود که اعتقاد داشت رفتار انسان، تحت‌تأثیر تجربیات دوران کودکی‌اش در خانواده است. خب حرف بیراهی هم نیست اما روانشناسی پست مدرن می‌گفت دوران کودکی، فقط یک بخش ماجراست و انسان، از مسائل فرهنگی، قومی، نژادی، جنسیتی و سیاسی هم تأثیر می‌پذیرد حتی اگر از تأثیر آن‌ها آگاه نباشد.

اصول روان ‌درمانی پست مدرن چیست؟

نگاه درمانی پست‌ مدرن، با مفهوم «سازه‌نگری اجتماعی» شناخته می‌شود که می‌گوید هرکس، شخصا و فعالانه در ساختن واقعیت خود مشارکت دارد؛ واقعیتی که حاصل تعامل فرهنگ، ادراک و زبان است. سال 1995 بود که «جورج کلی»، روانشناس آمریکایی، نظریه‌ی «سازه‌های شخصی» را مطرح کرد. جورج، در این نظریه انسان‌ها را دانشمندان کنجکاو و آماتوری می‌بیند که به‌طور فعال دنیای خود را به‌وسیله‌‎ی سازه‌های شخصی و نه واقعیت عینی، تعبیر می‌کنند. ازجمله درمان‌های مبتنی‌بر سازه‌نگری اجتماعی عبارت است از ؛

  • درمان‌های راه‌حل‌محور
  • قصه‌درمانی
  • درمان‌های حساس نسبت به جنسیت
  • درمان‌های چندفرهنگی

برویم ببینیم نظریه‌ی روان‌درمانی پست مدرن بر چه اصولی استوار است و چطور می‌تواند به درمان‌جویان کمک کند.

آگاهی از واقعیت براساس نگرش

آگاهی از واقعیت بر اساس نگرش روانشناسی پست مدرن

پیش‌تر گفتیم که ازنظر پست مدرنیسم، ادراک فرد از واقعیت، محصول نگرش اوست. با این توضیح، روان ‌درمانی پست مدرن معتقد است که درمانگر نمی‌تواند ادعا کند از مشکلات بیمار آگاه است، بلکه صرفا می‌تواند از «برداشت» خودش نسبت به آن‎ها آگاه شود. چون زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف درمانگر و درمانجو باعث می‌شوند که دو برداشت متفاوت از وضعیت درمانجو وجود داشته‌باشد. واقعیتی که نزد درمانجوست، صرف‌نظر از منطقی بودن یا نبودن، چیزی است که باید اساس درمان قرار بگیرد. درمانگر پست مدرن، درمانجو را به‌عنوان کارشناس زندگی خود درنظر می‌گیرد و مراجع را تشویق می‌کند تا فارغ از چگونگی پدید آمدن مشکل، به‌دنبال یافتن راه‌حل‌ باشد.

آگاهی از واقعیت براساس زبان

«ویتگنشتاین»، فیلسوف و زبان‌شناس آلمانی می‌گوید واقعیت برای افراد در گستره‌ی کلماتی شکل می‌گیرد که از آ‌ن‌ها استفاده می‌کنند. درواقع اندیشیدن، نوعی گفت‌وگو با خود است. ما جهان را از راه زبان می‌شناسیم و زبان، ابزاری است برای توصیف واقعیت‌ها. براساس این نظر که هم‌سو با مفروضات پست مدرنیسم است، در روان‌درمانی پست مدرن، از روایت درمانی  استفاده می‌شود. قصه‌ای که فرد از زندگی خودش تعریف می‌کند، واقعیت و نوع نگاه او به مشکلات را تعیین می‌کند. درمانگر تلاش می‌کند تا با تغییر کلماتی که فرد موقع تفکر از آن‌ها استفاده می‌کند مشکلات، اضطراب‌ها و نوع نگاه او به جهان را تغییر دهد.

آگاهی از واقعیت براساس فرهنگ

کمی بالاتر توضیح دادیم که واقعیت ازنظر پست مدرنیست‌ها، حاصل تعامل ادراک، زبان و فرهنگ است. حالا نوبت می‌رسد به ضلع سوم این مثلث یعنی فرهنگ؛ باورها و هنجارهایی که اکثریت یک جامعه به‌صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به آن‌ها اعتقاد دارند و خودشان را به پایبندی به آن‌ها مقید می‌دانند. رویکردهای درمانی پست مدرن می‌گویند تأثیر این باورها را نمی‌شود نادیده گرفت. مثلا درمورد، کلیشه‌های جنسیتی وابسته به فرهنگ، باور بر این است که چنین کلیشه‌هایی حتی می‌توانند در شکل‌گیری بعضی اختلالات روان‌شناختی نقش داشته‌باشند.

ویژگی‌ های درمان پست مدرن را بشناسیم!

خب دیگر می‌دانید که روان‌درمانی با رویکرد پست مدرن براساس چه اصولی بنا شده‌است. در ادامه اطلاعات بیشتری خواهیدخواند از چندوچون روان‌درمانی پست مدرن و آن‌چه در جلسات درمان این رویکرد اتفاق می‌افتد.

تمرکز بر راه‌حل

تمرکز بر پیدا کردن راه حل در روانشناسی پست مدرن

روانشناسی پست مدرن به‌جای تمرکز بر مشکل، روی راه‌حل‌ها تمرکز دارد. این رویکرد از آن‌جا به گذشته کاری ندارد، از درمان‌های سنتی، متمایز می‌شود. نگاه روان‌درمانی پست مدرن، به آینده است و علاقه‌ای به کندوکاو در مشکل و ریشه‌هایش ندارد. چون باور دارد که درمانجو پیش از وارد شدن به جلسات درمان، به‌اندازه‌ی کافی با مشکلاتش درگیر بوده‌است. پس حالا باید صرفا روی راه‌حل تمرکز داشت، نه آن‌چه که گذشته‌است.

باور به توانایی مراجع

روان‌درمانی پست مدرن، معتقد است همه‌ی انسان‌ها هم تمایل به رشد و اهداف سازنده دارند و هم به‌طور بالقوه می‌توانند زندگیشان را به سمتی رضایت‌بخش و موثر هدایت کنند. درمانگر، کسی است که به فرد کمک می‌کند خودش را رها کند تا براساس دانش درونی‌اش، به‌سمت بلوغ و تغییر مثبت حرکت کند. در فرایند درمان، تلاش برای کشف احساسات و نگرش فرد، به درون‌نگری و خودآگاهی منجر می‌شود. این خودشناسی و پذیرش خود، درنهایت به انتخاب‌های مثبت و بهبود مهارت حل‌مسئله منتهی می‌شود.

موضع «من نمی‌دانم»

درمانگر پست مدرن، در جلسات درمان، موضع «من نمی‌دانم» اتخاذ می‌کند؛ نه به این معنی که دانشی ندارد یا خودش را عامدانه به ندانستن می‌زند. درمانگر پست مدرن، در موضع «نمی‌دانم» قرار می‌گیرد تا عقاید و باورهای خودش را به درمانجو تحمیل نکند و بدون قضاوت، ارزش‌گذاری و سرزنش به او گوش کند. درمانگر البته نظرات و پیشنهادهایش را مطرح می‌کند اما برای آن‌که زمینه را برای گفت‌وگو فراهم کند، نه به‌عنوان تعیین تکلیف برای درمانجو. چون معتقد است مراجع بهتر می‌داند که چطور باید زندگی کند و صرفا به هدایت نیاز دارد.

معروف ترین رویکردهای روان‌ درمانی پست مدرن چیست؟

حالا روانشناسی پست مدرن را می‌شناسید، می‌دانید نگاهش به واقعیت و درمانگری چگونه است و با مشخصات بارزش آشنایید. در ادامه سه تا از معروف‌ترین رویکردهای درمانی پست مدرن را معرفی خواهیم‌کرد.

هنردرمانی پست مدرن

هنر درمانی در روانشناسی پست مدرن

هنردرمانی پست مدرن، هنر را روشی برای پاسخ به نیازهای اجتماعی انسان می‌بیند؛ ابزاری برای انتقاد از شرایط اجتماعی و فرهنگی که مولد نابرابری، ناتوانی و بیماری است. بنابراین فعالیت هنری، سیاست‌گذاری‌های اشتباه و ناعادلانه‌ی را در جامعه به چالش می‌کشد. فقر، بیکاری، مهاجرت، تبعیض، بی‌امکاناتی و هر سوژه‌ی اجتماعی دیگری می‌تواند محتوای هنر باشد. فرم هنری برای ابراز این موضوعات، هیچ محدودیتی ندارد و می‌تواند ترکیبی از شیوه‌های بیانی مختلف باشد. در هنردرمانی پست مدرن، مرز بین هنر و مسائل سیاسی و اجتماعی درهم شکسته می‌شود و درمانجو ترغیب می‌شود تا با خلق اثری هنری، به مسائل زندگی‌اش و پیدا کردن راه‌حلی برای آن‌ها فکر کند.

خانواده ‌درمانی راه‌حل‌مدار

رویکرد خانواده ‌درمانی راه‌حل‌مدار، همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، اصول درمان پست مدرنیستی را در بافت خانواده به‌کار می‌گیرد و بر حل مسئله و پیدا کردن راهکار تمرکز دارد. این رویکرد از آن‌جایی‌که هدفمند و کاربردی است، بین درمانگران، محبوبیت زیادی پیدا کرده‌است. خانواده ‌درمانی راه‌حل‌مدار بر اصولی مثل مثبت‌نگری، باور به توانایی درمانجو در حل مسئله و برچسب نزدن استوار است. مراجعان در این رویکرد، یاد می‌گیرند که نقطه‌نظرات و عقایدشان را در جهت مثبت تغییر بدهند تا فضا برای ایجاد تجربه‌های کارآمد و رسیدن به تعادل، فراهم شود.

روایت درمانی  پست مدرن

پیش‌تر از اهمیت قصه در درمان پست مدرن گفتیم. یکی از انواع روایت درمانی که سینما بنیاد نامیده می‌شود، از درمانجویان می‌خواهد روایت شخصی‌شان را درباره‌ی شخصیت‌های موجود در فیلم‌ها ارائه کنند. این رویکرد درمانی معتقد است روایت درمانجویان، منعکس‌کننده‌ی زندگی شخصی خودشان است. خب این قصه‌ها چطور می‌توانند کمک‌کننده باشند؟ روایت‌ درمانی سینما بنیاد می‎‌گوید داستان‌های ما، نشان می‌دهند که به چه چیزهایی بیش از همه توجه می‎کنیم و چه چیزهایی را به یاد می‌‎آوریم. حالا وقتی به شیوه‌ای که قصه‌ی خودمان را تعریف می‌کنیم، آگاه شویم، می‌توانیم داستان جدیدی با نگاهی تازه بسازیم. خیلی وقت‌ها مشکل زن و شوهرها این است که داستان‌هایشان از زندگی مشترک با هم ناهم‌خوان است. آن‌ها وقتی داستان طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دیدگاه‌های شخصیشان را وسعت بدهند و داستان جدیدی خلق کنند.

پیشنهاد کتاب برای روانشناسی پست مدرن

اگر روانشناسی پست مدرن، برایتان جالب است و دلتان می‌خواهد اطلاعات بیشتری در این زمینه داشته‌باشید، دو کتاب را بهتان پیشنهاد می‌دهیم. البته این کتاب‌ها، آکادمیک و تخصصی هستند و مطالعه‌ی آن‌ها به کسانی توصیه می‌شود که پیش‌زمینه‌ای در حوزه‌ی روانشناسی دارند.

1. نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی پست مدرن (پساساختارگرا)

کتاب نظریه های مشاوره و روان درمانی پست مدرن

نویسندگان: هادی اسمخانی اکبری‌نژاد، سارا زلفعلی پورملکی

ناشر: ساوالان

تعداد صفحات: 210

2. نظریه فرامتنی: آغاز روانشناسی پست مدرن

کتاب نظریه فرامتنی آغاز روانشناسی پست مدرن

نویسنده: انوش ترابی

ناشر: رامان سخن

تعداد صفحات: 346

منبع

در نوشتن این مطلب از مقاله‌ی «پست مدرنیسم و تأثیر آن در هنردرمانی»، منتشرشده در «نشریه‌ی هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی» استفاده شد.