هرکسی مدل یادگیری خودش را دارد؛ مفهومی که در ادبیات روانشناسی به سبک های یادگیری ملقب است. در این مقاله، انواع سبک های یادگیری را خواهید شناخت. بعد از آن میتوانید تشخیص بدهید که سبک یادگیری خودتان چیست و براساس آن، در هر سنوسالی که هستید و متناسب با هر هدفی که دارید، میتوانید مهارتها و اطلاعات تازه را بهتر و موثرتر بیاموزید.
لیست مطالب
یکی ترجیح میدهد شبها درس بخواند و دیگری، حتما باید صبحِ آفتابنزده بنشیند پای کتاب. یکی، سر کلاس و با گوش دادن به حرفهای استاد و معلم، یاد میگیرد و دیگری تا مباحث را روی کاغذ ننویسد و نوت برندارد، چیزی وارد حافظهاش نمیشود. شما میدانید سبک یادگیریتان چیست؟ اصلا میدانید آشنایی با سبک های یادگیری به چه دردی میخورد؟
سبک یادگیری چیست و چرا اهمیت دارد؟
اول از همه، با تعریف سبک یادگیری شروع کنیم. روانشناسی تربیتی -حوزهای که کارش، بررسی یادگیری و آموزش است- میگوید سبک یادگیری بهمعنی رویکرد شخصی هر فرد است به یادگیری، حل مسئله و پردازش اطلاعات. به زبان سادهتر، آن روشی که برای یادگیری به روشهای دیگر ترجیح میدهیم، سبک یادگیری ماست.
ترجیح یا سبک یادگیری، دربارهی چگونگی یاد گرفتن است. حالا این سبک های یادگیری به چه کارمان میآید؟ خب ازطرفی به معلمها و یاددهندهها کمک میکند روش تدریسشان را متناسب با انواع ترجیحات یادگیری، منعطف کنند. ازطرف دیگر به یادگیرندهها کمک میکند که بفهمند دقیقا از چه طریقی، راحتتر یاد میگیرند.
سبک های یادگیری، موضوع مهمی هستند که اگر در سیستم آموزشی جدی گرفته شود، در بسیاری از موارد برچسبهایی مثل «زرنگ/ تنبل»، «درسخوان/ درسنخوان» و «باهوش/ کمهوش» بیمعنی میشود؛ چون خیلی وقتها بیشتر از آنکه مسئله یادگیرنده باشد، قضیه به ناتوانیِ یاددهنده در انتقال مفاهیم متناسب با سبکهای یادگیری مختلف برمیگردد.
انواع سبک های یادگیری در روانشناسی چیست؟
گفتیم که سبک یادگیری، بهمعنی راه و روش موردپسند ما برای آموزش دیدن است. حالا که قضیه تا این حد شخصی است، پس باید بهازای تکتک آدمهای روی زمین، سبک یادگیری وجود داشتهباشد!
متخصصان تعلیم و تربیت، برای اینکه کار را راحت کنند، سبک های یادگیری را به 3دستهی کلی تقسیم کردهاند، از میان این 3 سبک یادگیری، سبک های یادگیری شناختی بیشتر از سایرین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ما نیز در این مقاله تمرکز خود را بر روی معرفی سبک های یادگیری شناختی قرار دادهایم.
3 دستهبندی کلی سبک های یادگیری به شرح زیر است:
1. سبک های یادگیری شناختی/ cognitive learning styles
روشهایی که فرد، موضوعات را درک میکند، دادهها و اطلاعات را به حافظه میسپارد، دربارهی مطالب تفکر میکند و مسائل را حل میکند.
2. سبکهای یادگیری عاطفی/ affective learning styles
شامل ویژگیهای شخصیتی و هیجانی است؛ شامل پشتکار، ترجیح دادن کار فردی یا گروهی، وابسته بودن به تشویق و تنبیه بیرونی یا درونی.
3. سبکهای یادگیری فیزیولوژیکی/ physiological learning styles
شامل واکنش فرد است به محیط، مثل ترجیح دادن شب یا روز برای مطالعه و محیط سرد یا گرم برای یادگیری. سبکهای یادگیری فیزیولوژیکی، همچنین به روشهای خاص آموزش دیدن اشاره دارد؛ مثلا بعضیها با مطالعهی شفاهی یاد میگیرند، بعضیها خواندن را ترجیح میدهند. عدهای با نوشتن و تمرین کردن راحتترند و عدهای دیگر برای یادگیری، به دیدن و کشیدن تصاویر و نمودارها نیاز دارند.
مطلب مرتبط: رشته روانشناسی تربیتی را بشناسیم!
سبک های یادگیری شناختی را چیست؟
حالا میخواهیم سبکهای یادگیری را دقیقتر و از فاصلهی کمتری بشناسیم. با شناختیها که از همه مشهورترند، شروع میکنیم. در ادامه، انواع دو سبک یادگیری شناختی را با هم بررسی میکنیم.
سبکهای یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه
قضاوتهای ادارکی بعضی از افراد، تحتتأثیر زمینه قرار میگیرد درحالیکه زمینه، در بعضیهای دیگر، یا بدون تأثیر است یا تأثیر کمی دارد. همین موضوع، افراد را ازنظر سبک یادگیری، در دو گروه مجزا قرار میدهد.
⇐ سبک یادگیری وابسته به زمینه
افرادِ وابسته به زمینه که اصطلاحا با عنوان «کلینگر» شناخته میشوند، اطلاعات را بهصورت کلی و یکپارچه پردازش میکنند و به جزئیات توجه ندارند. این افراد، روحیهی اجتماعی دارند و بیشتر از سایرین به پاداش و تنبیه، حساسیت و واکنش نشان میدهند.
افراد وابسته به زمینه، به دستورالعمل واضح و روشن نیاز دارند و از آنجاییکه تعامل با دیگران را ترجیح میدهند، موقعیتهای آموزشی و شغلیِ گروهی و تعاملی را بیشتر میپسندند. درسهایی مثل علوم اجتماعی و شغلهایی مانند معلمی برای آنها جالبتر است.
پس آموزش برای آنها اگر همراه با بحث گروهی و تبادل نظر باشد، یادگیری بهتری خواهندداشت. افراد وابسته به زمینه، در علوم انسانی، موفقترند. برای ایجاد انگیزه در این افراد، تشویق کلامی و پاداش شامل جایزهی مادی یا معنوی مثل ستاره و امتیاز، موثر است.
⇐ سبک یادگیری نابسته به زمینه
به افراد دارای سبک یادگیری نابسته به زمینه، «تحلیلینگر» میگویند. این افراد که خودانگیخته و مستقل هستند، آموزش و یادگیری انفرادی را ترجیح میدهند. شخصا میتوانند مواد یادگیری را سازماندهی کنند و وابسته به تشویق بیرونی نیستند. آنها در تحلیل عینی و توجه به جزئیات، خیلی خوب عمل میکنند.
افراد نابسته به زمینه، در درسهای ریاضی، فیزیک و زیستشناسی، موفقتر هستند و به مشاغلی مثل مهندسی و اخترشناسی رو میآورند. از آنجاییکه دارای انگیزهی درونی هستند، ترجیح میدهند تنها کار کنند و در انتخاب هدف و راهبرد مطالعه، آزاد باشند.
مطلب مرتبط: تفاوت روانشناسی عمومی و تربیتی؛ کدام بهتر است؟
سبکهای یادگیری تکانشی و تأملی
تمرکز سبکهای یادگیری تکانشی-تأملی، روی سرعت پاسخ دادن یادگیرندهها به تکالیف شناختی است و بر همین اساس، یادگیرندهها را به دو دسته تقسیم میکند.
⇐ سبک یادگیری تکانشی
کسانی که سبک یادگیری تکانشی دارند، همانطور که از اسمش معلوم میشود، معمولا سریع کار میکنند اما خب اشتباهات زیادی هم دارند. این افراد، همانهایی هستند که وقتی ازشان سوالی پرسیده میشود، با اولین چیزی که به ذهنشان میرسد، جواب میدهند؛ چون سریع پاسخ دادن برایشان خیلی مهم است.
افراد دارای سبک یادگیری تکانشی، در مدرسه، در روخوانی و یادآوری مطالب حفظکردنی، خطاهای زیادی دارند و انگیزهشان برای کسب مهارت در تکالیف کمتر است.
⇐ سبک یادگیری تأملی
یادگیرندههای تأملی، با سرعت کمتر و میزان خطا و اشتباه پایینتری کار میکنند. این افراد وقتی موردسوال قرار میگیرند، معمولا قدری مکث میکنند تا جواب درست بدهند. آنها معمولا در مسائلی که نیازمند استدلال استقرایی هستند، خوب عمل میکنند و حافظهای قوی دارند. مجموعهی این ویژگیها باعث میشود که عملکرد تحصیلی بالاتری داشتهباشند.
با اینحال روانشناسان تأکید دارند که هیچکدام از این دو سبک، بر یکدیگر برتری ندارند. در بعضی از تکالیف، مثل مسائل پیچیدهای که چندین جواب محتمل دارند، یادگیرندههای تکانشی بهتر عمل میکنند و بهسرعت به راهحل درست میرسند. در بعضی دیگر از انواع تکلیف که تنها یک جواب درست وجود دارد، یادگیرندههای تأملی، عملکرد بهتری دارند. نکتهی مهم آن است که یاددهندهها این تمایز را درک کنند و درمقابل سبک یادگیری تکانشی، صبوری بیشتری نشان بدهند.
مطلب مرتبط: نظریه های یادگیری شناختی؛ گرهگشای امر تدریس
سبکهای یادگیری کلب
«دیوید کلب»، روانشناس آموزش و تربیت، بر نقش تجربه در یادگیری تأکید داشت و یادگیری را فرآیندی میدانست که ازطریق تغییر شکل تجربه، دانش و علم تولید میکند. کلب، بر نقش تجربه در یادگیری تأکید داشت؛ برای همین، نظریهاش به یادگیری تجربی کلب معروف شدهاست. کلب میگوید یادگیرندهها دو وظیفهی اصلی دارند؛
- درک اطلاعات و کسب تجربه که 1) عینی یا 2) انتزاعی است.
- پردازش و تبدیل اطلاعات که به دو روشِ 1) مشاهدهی تأملی و 2) آزمایشگری فعال، انجام میشود.
کلب بر همین اساس، سبکهای یادگیری را به چهار دسته تقسیم میکند.
⇐ سبک یادگیری همگرا
افراد دارای سبک یادگیری همگرا، در حل مسائل و تصمیمگیری براساس راهحل، توانایی بالایی دارند و در مواجهه با هر مسئلهای، فورا دستبهکار یافتن راهحل میشوند. این افراد که در بهکار بستن نظریهها و اندیشهها مهارت دارند، مسائل فنی را بیشتر از موضوعات اجتماعی و بینفردی میپسندند و کار با اشیا را به کار کردن با افراد ترجیح میدهند. همگراها در کارهای تخصصی مثل مهندسی و حوزهی تکنولوژی، موفقترند.
⇐ سبک یادگیری واگرا
افرادی که سبک یادگیری واگرا دارند، میتوانند موقعیتهای عینی را از زاویههای مختلف ببینند. آنها مشاهده کردن را به عمل ترجیح میدهند و موقعیتهایی را که به ابراز اندیشههای گوناگون نیاز دارند، بیشتر میپسندند. درواقع بهدلیل تواناییشان در تولید اندیشههای متنوع، به آنها واگرا گفته میشود.
قدرت تخیل بالا و غنای احساسات، از دیگر ویژگیهای شاخص این افراد است که آنها را در فعالیتهای هنری موفق میکند. این افراد همچنین بهدلیل علاقه به مردم، در مشاغل حوزهی علوم انسانی عملکرد خوبی دارند
⇐ سبک یادگیری جذبکننده
افراد دارای سبک یادگیری جذبکننده، با اندیشهها و مفاهیم انتزاعی، میانهی خوبی دارند و در کسب اطلاعات گسترده و تبدیل کردن آنها به خلاصههایی دقیق و منطقی، توانایی زیادی دارند. این افراد، نظریههایی را که ازنظر منطقی درست هستند، به نظریههایی که قابلیت کاربرد عملی دارند، ترجیح میدهند.
عنوان جذبکننده به این دلیل به آنها اطلاق میشود که میتوانند اطلاعات مختلف را دریافت و بهخوبی سازماندهی کنند. فعالیت در مشاغل علمی که مستلزم دانش و اطلاعات است، مثل علوم پایه و ریاضیات، برای جذبکنندهها موفقیت بیشتری در پی دارد.
⇐ سبک یادگیری انطباقیابنده
افراد دارای سبک یادگیری انطباقیابنده، به درگیر شدن با فعالیتهای چالشبرانگیز و ریسکپذیر، علاقه دارند و امور محسوس را به تحلیلهای منطقی ترجیح میدهند. این افراد، در حل مسئله، بیشتر به اطلاعاتی تکیه میکنند که بهواسطهی دیگران بهدست میآورند تا اطلاعاتی که خودشان از راه تحلیل کسب میکنند.
تواناییشان در منطبق شدن با موقعیتهای جدید و وفق دادن خودشان با کارهای فوری و ضربالاجلی، باعث شدهاست که دارای سبک یادگیری انطباقدهنده نامیده شوند. این افراد که بیشتر شهودی عمل میکنند، در شغلهایی مثل بازاریابی و فروشندگی، موفق هستند.
مطلب مرتبط: تعریف هوش هیجانی + نشانه ها و راه های تقویت آن
سبکهای یادگیری گراشا-ریچمن
«آنتونی گراشا» و «شزیل ریچمن»، معتقد بودند بهجای تأکید بر روی شخصیت و ویژگیهای شناختی باید ترجیحات یادگیری را براساس پاسخهای یادگیرندهها دربرابر آموزش، شناسایی کرد. گراشا و ریچمن، براساس فعالیت دانشآموزان در کلاس درس، مدلی از سبک یادگیری را معرفی کردند که افراد را براساس سه صفتِ دوقطبی رقابتطلبی/همکاریخواهی، اجتنابکنندگی/مشارکتطلبی و وابستگی/استقلال، به شش گروه تقسیم میکند.
⇐ سبک یادگیری رقابتطلب
این افراد، حسابی اهل رقابت کردن با دیگراناند و آموزشهای معلممدار و همراه با فعالیت را ترجیح میدهند. خب از آنجاییکه رقابتجوها، فقط گروهی از یادگیرندهها هستند، تشویق کردن همهی افراد به شرکت در فعالیتهای رقابتی، تأثیر مثبتی ندارد.
⇐ سبک یادگیری همکاریخواه
افراد دارای سبک یادگیری همکاریخواه، فکرهایشان را با دیگران درمیان میگذارند و کار کردن در گروههای کوچک را ترجیح میدهند. این گروه، بیشتر به تعامل و همفکری علاقه دارند تا مسابقه دادن و رقابت با دیگران.
⇐ سبک یادگیری اجتنابکننده
اجتنابکنندهها چندان به تعامل با دیگران علاقه ندارند و بیشتر ترجیح میدهند گمنام و ناشناس بمانند. آنها بیعلاقه بهنظر میرسند و از مشارکت کردن در کارها پرهیز میکنند. وادار کردن افرادِ دارای سبک یادگیری اجتنابکننده به رفتار خلافِ ترجیح شخصیشان، تأثیری در یادگیری آنها ندارد.
⇐ سبک یادگیری مشارکتطلب
این گروه، برعکس افرادِ دارای سبک یادگیری اجتنابکننده، شیفتهی مشارکت در فعالیتها و همکاری هستند. از بحث و سخنرانی، خوششان میآید و در موقعیتهایی که میتوانند درگیر کارها شوند، بهتر میآموزند.
⇐ سبک یادگیری وابسته
کسانی که سبک یادگیری وابسته دارند، ترجیح میدهند از افراد دارای قدرت (معلم در کلاس درس) پیروی کنند. این افراد، برای کار کردن به دستورالعملهای واضح و بدون ابهام نیاز دارند. آموزشدهندههایی که فرایند یادگیریِ کنترلشده را میپسندند، معمولا با یادگیرندگان وابسته، بهتر ارتباط برقرار میکنند اما باید دانست که پیروی از دستورالعمل، برای همهی افراد، جذابیت ندارد.
⇐ سبک یادگیری مستقل
یادگیرندگان مستقل، درست برعکس افراد دارای سبک یادگیری وابسته هستند. این گروه، مستقلا فکر میکنند و ترجیح میدهند کارها و تکالیفشان را بهتنهایی پیش ببرند. پیروی از چهارچوب و تبعیت از قدرت، برای آنها، خوشایند نیست.
مطلب مرتبط: درس خواندن گروهی بهتر است یا فردی؟
سبکهای یادگیری فلدر- سیلورمن
«فلدر» و «سیلورمن»، از یک مقیاس پنجبعدی برای شناسایی سبکهای یادگیری استفاده کردند که پنج عامل «ادراک»، «درونداد»، «سازماندهی»، «پردازش» و «فهم» را در ترجیحات یادگیری، موثر میدانست.
فلدر و سیلورمن، معتقدند شیوههای کسب اطلاعات است که سبکهای یادگیری را از هم متمایز میکند. این شیوهها را براساس 5 بُعد، میسنجند و مطابق با آنها، یادگیرندهها را به چهار گروه تقسیم میکنند.
بُعد | شیوهی کسب اطلاعات |
ادراک | + حسی: حواس، حقایق، مشاهدات + شهودی: نمادها، تفاسیر |
درونداد | + دیداری: نمودارها، تصاویر + کلامی: واژهها |
سازماندهی | + استقرایی: حقایق، مشاهدات + قیاسی: اصول، قوانین کلی |
پردازش | + فعال: عمل کردن، کار گروهی + تأملی: کار مستقل، پردازش درونی |
فهم | + متوالی: روابط خطی، قطعات اتصالی کوچک + کلی: روابط کلی |
⇐ سبک یادگیری حسی-شهودی
یادگیرندههای حسی به یادگیری واقعیتها تمایل دارند، ترجیح میدهند مسائل را با استفاده از روشهای واضح حل کنند و ابهام را تحمل نمیکنند. به جزئیات علاقه دارند، در بهحافظه سپردن اطلاعات و انجام فعالیتهای عملی (مثلا در آزمایشگاه)، مهارت دارند.
یادگیرندههای شهودی، دوست دارند امکانات و روابط را کشف کنند. به نوآوری علاقهمندند و از تکرار، فراری. در درک مفاهیم جدید، مسائل انتزاعی و فرمولهای ریاضی، عالی عمل میکنند و از درسهای حفظکردنی خوششان نمیآید. براساس این توضیحات، متوجه میشویم که قرار نیست افراد مختلف، در یادگیری همهی موضوعات، به یکاندازه، خوب عمل کنند.
⇐ سبک یادگیری دیداری-کلامی
یادگیرندههای دیداری، وقتی موضوعات یادگیری را بهصورت بصری مثلا درقالب تصویر، نمودار، جدول و فیلم ببینند، بهتر یاد میگیرند.
یادگیرندههای کلامی، وقتی بهتر یاد میگیرند که موضوعات درقالب واژهها -شفاهی و کتبی- به آنها آموخته شود. خب پس اگر قرار است همهی افراد، موضوع مورد آموزش را یاد بگیرند، لازم است که موضوع در فرمهای متنوعی ارائه بشود.
⇐ سبک یادگیری فعالیتی-تأملی
یادگیرندههای فعال، ترجیح میدهند اطلاعات را به بحث بگذارند و دانستههایشان را برای دیگران توضیح بدهند. آنها از طریق گفتوگو و فعالیتهای گروهی، دادهها را بهتر به حافظه میسپارند و یاد میگیرند.
یادگیرندههای تأملی، کارهای فردی را ترجیح میدهند چون نیاز دارند که قبل از هر چیز، دربارهی اطلاعات، در آرامش فکر کنند و آنها را در ذهن خودشان پردازش کنند. با این توضیح معلوم میشود که تشویق کردن همهی افراد به فعالیتهای گروهی، لزوما تأثیر مثبتی بر یادگیری ندارد.
⇐ سبک یادگیری مرحلهای-کلی
یادگیرندگان متوالی یا مرحلهای، ترجیح میدهند مطالب را مرحلهبهمرحله و بهطور منظم، بیاموزند. این افراد که تفکر خطی دارند، تا زمانی که نتوانند موضوعات را بهصورت منطقی بههم ربط بدهند، درک آنها برایشان ممکن نیست.
یادگیرندگان کلی، تفکر نظاممند دارند و وقتی بهتر یاد میگیرند که مطلب را بهطور کامل درک کنند و به مطالبِ ازپیشآموختهشده، ربط بدهند. این افراد، مطالب را تصادفی و بدون توجه به روابط بین آنها، جذب و ناگهان، درک میکنند. مسائل پیچیده را سریع حل میکنند اما تا زمانی که نتوانند به تصویری کلی دست پیدا کنند، اغلب در درک جزئیات به مشکل میخورند.
یادگیرندگان کلی، وقتی بتوانند تصویری کلی از موضوع یادگیری درک کنند، در رسیدن به راهحلهای ابتکاری، عالی ظاهر میشوند.
مطلب مرتبط: معرفی انواع تیپ های شخصیتی یونگ
سخن آخر
در مقالهای که خواندید، سعی کردیم به این سوال پاسخ بدهیم که انواع سبک های یادگیری چه هستند و چه کاربردی دارند. نظریهپردازان حوزهی تعلیم و تربیت، معتقدند که افراد ترجیحات یادگیری منحصربهفردی دارند. آموزشدهندهها باید تفاوتهای سبک های یادگیری را بشناسند و براساس آنها در روشهای آموزشیشان انعطاف بهخرج بدهند.
با توجه به آنچه در این مقاله، آموختید، میتوانید بگویید سبک یادگیری شما چیست؟ آیا تا حالا به معلم، مربی و مدرسی برخوردهاید که در روش آموزشیاش، به تفاوت بین سبکهای یادگیری، توجه کند؟
منابع
روانشناسی تربیتی سیف، نشر دوران (جزو منابع ارشد روانشناسی برای رشته تربیتی)
سبکهای یادگیری و شناختی، سوزان امامیپور و حسن شمس، نشر سمت