- لطف می کنید خودتون رو برای دوستان معرفی کنید.
به نام خدا و سلام. زهرا آقاجانی هستم. رتبه 5 کودکان استثنایی، 23 عمومی و 32بالینی. متولد 1375 و متاهل هستم.
- ورودی چه سالی و کدوم دانشگاه بودین؟
ورودی سال 95 رشته روانشناسی دانشگاه گیلان بودم.
- از کدوم یکی از خدمات روان آموز استفاده می کردین و نظرتون چی بود؟
من از کتاب های روان آموز استفاده کردم. و واقعا به دور از اغراق میگم خیلی فوق العاده بود. واقعا بین تمامی جزوات و کتاب های کمک آموزشی روان آموز بهترینه. واقعا کتاب هایی کامل، بدون اضافه گویی و واقعا مختصر و مفیده. محتوای غنی کتاب های روان آموز علاوه بر اینکه در طول سال مناسبن بهترین منابع جمع بندی هم هستن و کاملا مشخصه که برای جمع آوری مطالب این کتاب ها خیلی زحمات دلسوزانه ای کشیده شده.
- چه خدماتی از روان آموز را به دوستانتون توصیه می کنید؟
واقعا به همه داوطلبایی که قصد دارن رتبه خوبی کسب کنن توصیه میکنم حتما حتما حتما از کتاب های روان آموز استفاده کنن؛ من خودم استفاده کردم و خیلی راضی بودم و واقعا از روان آموز تشکر میکنم. اگر دوباره به عقب برگردم حتما از خدمات مشاوره روان آموز هم کمک میگیرم.
- اولین قدمی که برای شروع برداشتید، چی بود؟
اولین قدم من برای شروع پیدا کردن منابع مناسب و اطلاعات اولیه درباره ضرایب درس ها در کنکور بود
و خیلی خوش شانس بودم که اولین سایتی که باهاش آشنا شدم روان آموز بود و خیلی مطالب سایت درباره کتاب ها و منابع تو موفقیتم تاثیر داشت و تنها موسسه ای که میتونم واقعا بگم بهترینه و با وجدان راحت به داوطلب ها معرفی کنم بدون شک روان آموزه.
- اولین سالی بود که کنکور می دادید؟ اگرنه. فکر می کنید مهم ترین اشتباهات قبلیتون چی بود که امسال تکرارش نکردید و از همون ابتدا حواستون بهش بود؟
بله اولین سال بود که کنکور دادم ولی سعی میکردم از تجربیات رتبه برترهای سال های قبل استفاده کنم و مصاحبه هاشون رو میخوندم.
- از ابتدا برنامه بلندمدت داشتین؟ میدونستین که با هر درس چطور میخواین رفتار کنین؟ کی مرور کنید و غیره؟
نه از زمانی که تصمیم گرفتم برای کنکور درس بخونم برنامه بلند مدتی رو برای خودم در نظر نگرفته بودم و به مرور هر چی جلو رفتم متوجه نقایص کارم میشدم و سعی میکردم که رفع شون کنم چون از ابتدا با قلق هر درس آشنا نبودم ولی به مرور تونستم یاد بگیرم که چه درسی به مرور بیشتری نیاز داره و چه درسی رو باید بیشتر بخونم.
- میدونیم که برنامه ریزی طی مسیر یک موضوع شخصی است و از فردی به فردی متفاوته. اما هر برنامه ریزی یک سری اصول مشخص داره. شما چه اصولی رو رعایت می کردید که فکر میکنید باعث موفقیت شما بود و باید به بقیه منتقلش کنیم؟
پیوستگی در مطالعه (یعنی هیچ روزی نباشه که مقدار مطالعه صفر باشه، حتی اگه شده نیم ساعت هم مطالعه انجام بشه) خیلی مهمه چون باعث میشه فرد در مسیر کنکور و مطالعه باقی بمونه و خط ذهنیش در همون جهت باشه. همینطور تعیین چارچوب های مطالعاتی و مرور زیاد هم خیلی مهمه یعنی بازه های زمانی ای رو برای خودمون در نظر بگیریم و سعی کنیم یه حجمی از دروس رو در اون بازه زمانی بخونیم مثل همون حالتی که تو بودجه بندی آزمون های آزمایشی ایجاد میشه و باید یه سرفصل هایی رو تو بازه دو یا سه هفته ای بخونی.
- زمان آزاد شما برای درس خوندن چه طور بود و چطور تنظیم کردید که مطالعه منظم صورت بگیره؟ فکر میکنید برای حفظ نظم برنامه مهمترین اصل چیه؟
من آزمون آزمایشی شرکت میکردم و هدفم این بود که در بازه بین هر آزمون به بودجه بندی آزمون بعدی برسم و این خیلی بهم کمک میکرد و این انگیزه های کوتاه مدت بین آزمون ها باعث میشد هم از درس خوندن لذت ببرم هم سستی و تنبلی رو کنار بزارم چون میدونستم دو هفته بعد آزمون دارم. حتی زمانایی که دانشگاه میرفتم ساعت های بین کلاسم رو میرفتم کتابخونه تا به برنامم برسم.
- لیست منابع یکی از مهمترین چیزهایی هست که برای مطالعه از ابتدا مشخص می کنیم. شما چه منابعی رو مطالعه کردین و نظرتون درباره هر کدوم از منابع چی هست؟
رشد: مدرسان و روان آموز
آسیب: پوران پژوهش و روان آموز
بالینی: هر دو جلد روان آموز( متاسفانه کتاب بالینی روان آموز خیلی دیر منتشر شد و من تا نصفه های سال مدرسان خوندم و بعد از اینکه کتاب های روان آموز اومد اون ها رو خوندم.)
فیزیولوژی و انگیزش هیجان: پوران پژوهش و روان آموز( کتاب روان آموز خیلی کامله تو این درس ولی به خاطر حجم بالایی که داره من دیگه وقت نکردم روان آموز رو کامل بخونم.)
آمار و روش تحقیق: مدرسان
علم النفس: مدرسان
زبان: کتاب روان آموز و لغات ۵۰۴
کودکان استثنایی: مدرسان و روان آموز
کتاب هایی که نوشتم مفید ترین کتاب هایی بود که من استفاده کردم مثلا من برای آسیب اوایل مطالعم یه کتاب دیگه میخوندم ولی نتیجه نگرفتم و پوران پژوهانو و روان آموزو خریدم و خیلی نتیجه خوبی داشت.
- در درس خاصی ضعیف بودید؟ و برای این درس چه کردید؟
زبان رو ضعیف بودم و فیزیولوژی و انگیزش هیجان رو هم بخاطر اینکه خیلی حفظی بود قلق خوندنش رو بلد نبودم جوری که تو آزمون های آزمایشی جواب بیشتر سوال های این درس رو فراموش میکردم و خیلی باعث ناامیدیم شده بود ولی اواسط سال تصمیم گرفتم بزارمش کنار برای یه مدت تا این ناامیدی و احساس اینکه این درس برام سخته تو ذهنم تثبیت نشه و بعد از یک مدت دوباره شروع کردم به خوندنش و تست ها و پاسخ تشریحی شون رو خوندم و خیلی دوره کردم که خیلی برام موثر بود البته درصد کنکورم بخاطر کلید اشتباه و سوال غلطی که تو کنکور بود پایین اومد. برای زبان هم من کتاب روان آموز رو داشتم که خیلی خوب بود و تا حدی باعث پیشرفتم شد ولی من دو ماه پایانی کنکور شروع به خوندن لغات ۵۰۴ کردم که ای کاش از ابتدای سال همراه با کتای روان آموز میخوندمش. اگه دوباره به عقب برگردم قطعا ۵۰۴ رو میخونم.
- نقطه قوت شما در چه درسی بود؟ این نقطه قوت چه طور به وجود اومده بود و برای بهره گیری بهتر از این نقطه قوت چه کردید؟
من تقریبا بیشتر درس هام تو یه سطح بودن ولی خودم نقطه قوتم رو درس آسیب شناسی میدونم بعد از اون درس آمار و رشد. برای تسلط در درس آسیب شناسی نیازه که مفاهیم رو به طور مفهومی یاد گرفت و نیاز به مرور زیادی داره و تست هارو هم باید با دقت بررسی کرد تا سبک سوالای کنکور رو متوجه شد در کل اگر بخوام بگم رمز قوی شدن در هر درسی حتی اگه سخت ترین درس هم باشه اینکه با علاقه بخونیش و واقعا سعی کنی که یادبگیری.
- برای مرور منظم درس ها از چه روشی استفاده می کردید؟
یکی از اشتباهاتی که من انجام دادم این بود که خلاصه نویسی نکردم؛ این خلاصه نویسی ها تو دوران جمع بندی خیلی کمک کننده هست و به داوطب یه اطمینان خاطری میده که باعث میشه استرس نداشته باشه و خیلی زود بتونه مطالب رو تو ذهنش مرور کنه ولی من چون خلاصه نویسی نداشتم باید دوباره کل کتاب رو مرور میکردم. خیلی از دوستام مرور کردنشون اینجوری بود که تست هارو دوباره میخوندن ولی من بیشتر متن دروس رو مرور میکردم و اینجوری حس میکردم برام مفید تره. بدون شک زمان طلایی موفقیت در کنکور یک ماه پایانیه و ارزش خلاصه نویسی اینجا مشخص میشه و خیلی تاثیر گزاره در کسب رتبه خوب بطوریکه اگه کسی در تمام سال خوب مطالعه کرده باشه ولی یکی دوماه پایانی رو غفلت کنه ممکنه زحماتش اونجور که دلخواهش هست به ثمر نشینه.
- چه مسایلی طی راه برای شما پیش میامد که شما رو خسته یا ناامید کنه؟ با این فکرها و مسایل چکار می کردید؟
امسال بحران کرونا خیلی همه رو درگیر کرد و من هم خیلی از این بحران تاثیر گرفتم و خیلی استرسم زیاد شده بود و از عید به بعد حدودا دوماه یا بیشتر اصلا درس نخوندم و خیلی ناراحت بودم و فکر میکردم زحماتم به هدر رفته ولی کم کم به استرسم غلبه کردم و اهدافمو به خودم یادآوری کردم و با امید و توکل به خدا دوباره مطالعمو شروع کردم و ماه پایانی کنکور فهمیدم که چه زمان طلایی رو از دست دادم و شاید اگه جدی تر خونده بودم و اون دو ماه رو از دست نداده بودم نتیجه خیلی عالی تری میگرفتم ولی با این حال باز هم راضی هستم و خداروشکر میکنم.
- آیا جایی آزمون آزمایشی میدادین و اگر میدادین نتایجش و فیدبکی که ازش میگرفتین چطور بود؟
بله ازمون های مدرسان رو شرکت میکردم. و رتبه ام هر بار متفاوت بود چون تو بعضی از آزمون ها علم نفس و فیزیولوژی رو نمیزدم بخاطر همین خیلی روی رتبه ام درگیر نمیشدم ولی خب نمیگم برام مهم نبود. اگه تو آزمونی نتیجه دلخواهمو نمیگرفتم تمام تلاشمو میکردم که تو آزمون بعدی جبران کنم و ازمون دادن باعث میشد متوجه بشم کجاها ضعف دارم و کدوم درس رو دقیق مطالعه نکردم.
- فکر می کنید برجسته ترین ویژگی یا ویژگی هایی شخص شما که در موفقیت شما موثر بوده چه چیزهایی هست؟
یکی از ویژگی هام که کمکم کرد این بود که خیلی امید داشتم و شاید خیلی وقتا این امیدواریم یه حس درونی بود و زیاد به اطرافیانمم ابرازش نمیکردم ولی واقعا با امید و علاقه پیش میرفتم حتی اگه نتیجه یه آزمونی خوب نمیشد امیدمو از دست نمیدادم. دومین ویژگی توکل به خدا بود و با خودم میگفتم من تلاشمو میکنم و نتیجه رو میسپرم به خدا چه بد و چه خوب اگر نتیجه خوبی بگیرم خداروشکر که تلاش هام به ثمر نشست و اگر هم نتیجه خوبی نگیرم باز هم خداروشکر چون حتما صلاح من در اینه.
- به جز نتیجه ای که در کنکور کسب کردید، فکر می کنید این مطالعه و دوره چندماهه که صرف کنکور کردید چه چیزهایی به شما یاد داد؟
این دوره چند ماهه و ایام کرونایی بهم یاد داد که چقدر داشتن هدف تو زندگی برای ما آدما حیاتیه. این اهداف انسان هاست که باعث میشه پویا و شاداب باشن. بعد از اینکه کرونا شروع شد فقط انگیزه و هدفی که برای کنکور داشتم و درس خوندن بود که باعث میشد از فضای پر استرسی که کرونا برای زندگی هممون ایجاد کرده بود بیرون بیام. شاید کنکور واقعا هدف مهمی تو زندگی نباشه ولی میخوام بگم که حتی اهداف خیلی جزئی هم میتونه به زندگی آدم نیرو و شادابی بده و چه خوبه که آدم اهدافی رو تو زندگی برای خودش در نظر بگیره که انتها نداشته باشه.
- چه کسانی را بیش از همه در موفقیت خودتون موثر می دونید؟
لطف و کمک خدا بی اندازه شامل حال من شد و واقعا خداروشکر میکنم. همسر عزیزم و پدر و مادر خوبم افرادی بودن که خیلی خیلی به من کمک کردن و اگر صبر و فداکاری های اونها نبود من نمیتونستم در آرامش درس بخونم و خیلی ازشون تشکر میکنم و امیدوارم بتونم زحمتاتشون رو جبران کنم.
- ممنونم از وقتی که برامون گذاشتین. اگر سوالی بوده که من نپرسیدم یا سخنی که خودتون دوست دارین بگین ما می شنویم.
ممنون از شما. میخوام به دوستانی که امسال تصمیم گرفتن برای کنکور 1400شروع به درس خوندن کنن بگم که به خودشون اعتماد داشته باشن و این اعتماد به نفس در طول مطالعشون حفظ کنن و فکر نکنن که توانایی و استعداد ندارن یا فکر نکنن که نمیتونن رتبه برتر بشن. خواستن توانستن است.
- ما یک جمله اخر مصاحبه ها از دوستان به یادگار میگیریم. شما چه جمله ای رو برای ما یادگار می گذارید.
اگر انسان سخت ترین کار رو با علاقه انجام بده اون کار به آسونترین کار دنیا تبدیل میشه. با علاقه و انگیزه درس بخونید و نتیجه رو بسپرید به خدا مطمئن باشید خدا همیشه بهترین تصمیم رو برای سرنوشت ما میگیره.
