مصاحبه با رتبه 65 بالینی

  • لطفا خودتان را برای دوستان معرفی کنید

سلام خدمت دوستان عزیزم، رضا آریاوند هستم. مقطع لیسانس رو در دانشگاه خوارزمی تهران خوندم. این بار دومم هست که دارم کنکور میدم.  رتبه سال اولم شد 301 و رتبه امسالم  65، گرایش بالینی.

 

  • شما به عنوان شخصی که رتبه خوبی در کنکور کسب کرده اید، چه توصیه ای به سایر داوطلبان دارید؟

زمانی که من ترم هشتم بودم و رتبه ها در اردیبهشت ماه اومده بود بابت رتبه پایینم  بسیار ناراحت شدم از طرفی فکر میکردم که امسال احتمال قبول شدنم  بسیار کمه و از طرف دیگه فکر کردم تلاش‌هام بی نتیجه مونده و این مساله باعث شد دائما دچار نشخوارهای فکری بشم.

همش با خودم میگفتم چرا …. ؟ چرا….؟ چرا …..؟   میتونم بگم تا یک هفته دچار نشخوارهای فکری میشدم و چراها من رو تو خودشون غرق کرده بودن. بعد یک هفته به حالت عادی برگشتم تا روزی که منتظر نتایج بودم. در شهریور ماه جواب نهایی اومد و من قبول نشدم. اولش واقعا برام سخت بود که شروع به مطالعه مجدد کنم. با خودم فکر میکردم دوباره باید درس تکراری بخونم دوباره شروع شدن چرا ها و نشخوارهای فکری. البته بعدش با این مسایل کنار اومدم.

این رو به این دلیل گفتم که بهتون بگم دوستان خوب من به خصوص کسایی که میخواین مجددا کنکور بدید از این مساله آگاه باشید و  بدونید که شما هر کاری رو که بخواین با یک اراده عالی شروع کنید در مسیرتون حتما دچار افت و خیز خواهید شد حتما در طول هفته زمانی هست که ذهنتون بخواد شما رو گول بزنه و بگه: نه تو نمیتونی تو امسال قبول نمیشی تو همون فرد پارسالی هستی و… بنابراین آگاه بودن از این مساله باعث میشه که شما متوجه باشید که این افکار و نشخوارهای فکری در همه افراد هست اما تفاوتش با فردی که دچار اختلال روانی میشه در فراوانی و مدتش هست و از همه مهمتر درگیرشدن فرد با این افکار و اونا رو واقعیت دونستن …

نکته کلیدی اول: من سعی کردم خودم رو درگیر این افکارم نکنم و اونا رو واقعیت ندونم بلکه فقط یک فکر بدونم.

در طی فرایند مطالعه خودم با یک فایل صوتی آشنا شدم که استاد عزیزم دکتر ابراهیم میثاق در اون فایل در مورد اهمال کاری صحبت میکردن .در اون فایل من متوجه یک مفهوم بسیار مهم شدم که اگر من این موضوع رو روزهای اول میدونستم خیلی کمتر روند درس خوندن برام سخت میشد و با لذت بیشتری و عشق بیشتری درس میخوندم. دکتر میثاق در این فایل مسیله مهمی رو مطرح کردن و اون تفاوت بین رنج سازنده و رنج کشنده بود .دوستان عزیزم مطالعه کردن رنجه، اما این که ببینیم از چه نوع رنجی است اون موقع این رنج رو به جان میخریم.

نکته کلیدی دوم: فرار از رنج سازنده، منجر به رنج کشنده میشه.

فرار از رنج سازنده مطالعه منجر به رنج کشنده بی سوادی

فرار از رنج سازنده ورزش منجر به رنج کشنده پوکی استخوان

فرار از رنج سازنده فعالیت و کار منجر به رنج کشنده فقر

فرار از رنج سازنده صداقت منجر به رنج کشنده بی اعتمادی

این تمایز بین این دو رنج باعث شد من در فرآیند مطالعه  به شدت  تنبلی رو از خودم دور کنم. بنابراین من به خودم گفتم مطالعه میکنم و ارشد رو باید قبول شم که بتونم در آینده اطلاعات علمی خودم رو افزایش بدم. این برام شد مثل یک هدف ارزشمند و هنوزم که هنوزه دارم در روز 3 الی 4 ساعت مباحث رواندرمانی و روانشناسی مطالعه میکنم و واقعا لذت میبرم.

نکته  کلیدی سوم: ورزش کردن

ورزش به من امسال کمک کرد که بتونم ذهنی آرام داشته باشم. من سال اولی که کنکور دادم ورزش رو به طور کامل کنار گذاشتم. (با خودم میگفتم درس خیلی مهمتره ورزش انشاالله سر فرصت) اما واقعا اشتباه بزرگی رو مرتکب شدم. من امسال در برنامه ریزی که داشتم هر روز نیم ساعت ورزش میکردم و واقعا بعد از  ورزش نشخوارهای فکری و نامیدی هام که ممکن بد در طول روز من رو اذیتت کنن خیلی خیلی کمتر شده بود. ازتون میخوایم که سعی کنید حتما ورزش رو در برنامه خودتون قرار بدین. به حرف من اعتماد نکنین فقط امتحان کنین.

نکته بعدی که میونم به اون اشاره کنم در مورد تجربه خودم و علت موفقیتم برمیگرده به حمایت پدر و مادرم از من. و  واقعا میتونم بگم اگر حمایت اونها نبود من احتمال کمی داشت که موفق بشم.

نکته کلیدی چهارم : ازتون میخوام که اگر پدر و یا مادروتون متوجه مسیله کنکور شما نیستن و اهمیتی  قابل توجه نمیدن باهاشون صحبت کنین خواستتون رو بهشون بگین و  ازشون بخواین که  در صورت امکان حامی  و پشتیبانتون باشن.

 

  • ما خوشحالیم که دیگر نمی خواهید در کنکور ارشد شرکت کنید. اما فرض کنیم که به عقب برگشته ایم و دوباره می خواهید کنکور شرکت کنید. تغییری در شیوه مطالعه، منابع و برنامه ریزی تان می دهید؟

من اگر مجددا بخوام کنکور بدم  یک کار بسیار مهمی که انجام میدادم سرمایه گزاری بیشتر روی درس آمار ور روش تحقیق میبود حتما برای خوندن درس آمار کتاب دکتر دلاور رو بیشتر مطالعه میکردم. مورد دیگه در مورد درس علم النفس هست که  حتما کتاب دکتر کجباف رو مطالعه میکردم. البته من  متاسفانه متوجه این موضوع نبودم که این کتاب منبع برای درس علم النفس در کنکور 94 هم بوده. مورد آخر برنامه ریزی دقیق برای مطالعه گرامر زبان هست. حقیقتش من امسال دایره لغات انگلیسی بسیار قوی داشتم اما به دلیل اینکه پایه گرامر ضعیفی داشتم نتونستم خوب به سوالات جواب بدم یا حتی متن رو درک کنم. دوستان حتما حتما حتما  یادگیری گرامر زبان انگلیسی رو در برنامه خودتون در کنار یادگیری مهارت درک مطلب قرار بدید.

 

  • از روان آموز چه خاطره ای دارید؟

در مورد روان آموز باید بگم خیلی خیلی منسجم بودن مباحث این سایت من رو به خودش جلب کرد. موضوع مهم دیگه در این سایت اهمیت دادن مسئول این سایت (خانم دکتر خجوی) هست که دلسوزانه به فکر پیشرفت و ارتقاء دانشجویان روانشناسی کشور هستن. این موضوع باعث می شد که باانگیزه بیشتری درس بخونم. خلاصه های موجود در سایت رو اکثرش رو تهیه کردم واقعا عالی بودن، به خصوص مجموعه روانشناسی رشد.

دوستان عزیزم براتون آرزوی موفیت میکنم.

نام فروردین نیارد گل به باغ                                شب نگردد روشن از ذکر چراغ

تا قیامت صوفی ار مِی مِی کند                           تا ننوشد باده ، مستی کِی کند

دیدگاهتان را بنویسید