اهمیت خانواده درمانی چیست؟ شنیدهاید که میگویند جمع اجزاء چیزی فراتر از مجموع جزءهای مختلف است؟ در خانواده هم چنین اصلی حاکم است. در این مقاله، هدف ما صحبت دربارهی خانواده درمانی و تکنیکهای مختلف آن است.
لیست مطالب
اتفاقاتی که درون هر فرد میافتد، متفاوت از مسائل و اتفاقات آشکار و ضمنی موجود در روابط بین اعضای خانواده است. درواقع انگار خانواده، خودش عضوی جدا با پویاییهای مخصوص بهخودش است. به همین علت، اگر خانواده و روابط آن دچار مشکل شود، بیشتر از درمان فردی، به درمانهای سیستمی و خانوادگی نیاز پیدا میشود.
خانواده درمانی چیست؟
تعریف خانوادهدرمانی میگوید کشف مشکلات افراد و حل آنها، بهتر است در بافت خانواده، انجام بشود. این رویکرد اعتقاد دارد زمانی که عضوی از خانواده دچار مشکل میشود، تمام اعضای خانواده تحت تأثیر قرار میگیرند. خب اگر فقط به درمان و رفع مشکل یک فرد بپردازیم، قطعا اثرگذار است اما نه آنقدر که درمان کل خانواده باهم میتواند اثرات مثبت در تکتک آنها و ارتباطشان با هم، داشتهباشد.
در خانواده درمانی، مشکل افراد در قالب کارایی خانوادگی مفهومبندی میشود. بهعنوان مثال اگر کودکی دچار شبادراری میشود، صرفا به درمان این مشکل در کودک نمیپردازند؛ بلکه این مشکل در کودک را نشانهای از عدم کارکرد و آسیبزا بودن واحد خانواده درنظر میگیرند و برای رفع آن به اصلاح تمام محیط و ارتباطات نادرست درونخانوادگی میپردازند.
تاریخچهی خانواده درمانی
خاستگاه خانواده درمانی به جنبش مددکاری اجتماعی قرن نوزدهم برمیگردد و تأکید بسیاری که بر مفهومبندی اختلالات شدیدی مثل اسیکزوفرنی در قالب خانواده داشت. این رویکرد معتقد بود برای تأثیرگذاری بر یکی از اعضای خانواده باید به کل نظام خانواده پرداخت.
برعکس این ماجرا هم صادق است؛ زمانیکه مشکل در یکی از افراد خانواده ایجاد میشود، کل نظام خانواده و بدکارکردی آن باعث بروز این مشکل شدهاند.
تأکید اولیه بر ایجاد اسکیزوفرنی در قالب خانواده بر بنبست دوسویه بناگذاشته شدهبود. بنبست دوسویه، یعنی دریافت پیامهای متناقض از اعضای خانواده (سرپرستان). بهعنوان مثال پدری ممکن است به کودکش بگوید «همیشه حقت را از دیگران بگیر»، اما بعدا همچنین به کودک بگوید که «هیچوقت از حرفم سرپیچی نکن، من پدرت هستم و حرف، حرف من است».
تناقض موجود بین این دو پیام، باعث میشود کودک هرکاری کند، از نظر پدرش غلط باشد که این موضوع باعث سردرگمی او میشود. رویکرد خانواده درمانی در ابتدای شکلگیری به این مسائل توجه میکرد و معتقد بود که تناقض موجود بین حرفها و دستورهای سرپرستان و عدمحمایت کودک ازسوی دیگر اعضای خانواده میتواند زمینهساز شکلگیری اسکیزوفرنی در کودک شود. البته که این فرضیه پشتوانهی تجربی چندانی ندارد -شواهدی برای این موضوع وجود ندارد اما چنین نگاهی، (تأکید بر ارتباطات بین اعضای خانواده) به مسائل، بسیار کارآ، جالب توجه و تاثیرگذار بود.
مطلب مرتبط: هرآنچه باید از تاریخچه روانشناسی بدانید
هستهی اصلی خانواده درمانی چیست؟
تمرکز بر ارتباط را میتوان در نظریهی «سیستمی» دید که مفهوم مرکزی خانواده درمانی است. سیستم، یعنی مجموعهای از واحدها یا عناصری که با یکدیگر رابطهی مستمر دارند.
وقتی عناصر در یک الگوی باثبات ترکیب میشوند، موجودیتی بهوجود میآید که از مجموع هریک از اشیاء بیشتر است. معنی سیستم در خانواده درمانی به این نکته اشاره میکند که برای درک عملکرد سیستم، باید علاوهبر عناصر جدا از هم آن، روابط بین آنها را هم بررسی کنیم.
بنابراین خانواده درمانی، آسیبشناسی را معمولا بیارتباطی اعضای خانواده با یکدیگر درنظر میگیرد و با رابطهی یک عضو خانواده با نظام خانواده سروکار دارد. یعنی خانواده را یک نظام میداند و دنبال ایجاد تغییرات و اصلاحات در این نظام است.
ازنظر بسیاری خانواده، تلاش مستمر برای حفظ تعادل است. رفتارهای شخص میتواند توجه را از رابطهی زناشویی پراختلاف طرفین، به چیز دیگری معطوف کند.
بهعبارتی یعنی ممکن است وجود و بروز مشکل در کودک یا نوجوانی، اتفاقا بهجای اینکه ناسازگار و مخرب باشد، تلاشی در جهت حفظ تعادل خانواده باشد؛ با توجهطلبی و ایجاد حواسپرتی در مشکلات شدید زن و شوهر.
برای همین است که وقتی یکی از اعضاء خانواده برای دریافت درمان فردی داوطلب میشود و پس از مدتی، دچار تغییرات و اصلاحاتی میشود، بقیهی اعضای خانواده که آگاهانه یا ناآگاهانه از بروز تغییرات و اصلاحات میترسند، برای حفظ تعادل سابق موجود در خانواده -که ممکن است حتی آسیبزا باشد- با این فرد به مقابله میپردازند.
این مقابله، ممکن است مدتی طول بکشد و سپس خانواده به تعادل جدیدی برسد یا فردی که دارد تغییر میکند، تحت فشارهای مختلف قرار بگیرد و به حالت اولیه بازگردد؛ عود اختلال و شکست درمان فردی. کانون خانواده درمانی، برهمخوردن تعادل سیستم آن است. درمانگر به کمک بازخورددادن، طرز کار نظام خانواده را تغییر میدهد و با ایجاد یک تعادل سالم جدید، تغییر مثبتی را در کل خانواده ایجاد میکند.
مطلب مرتبط: بررسی انواع تیپ های شخصیتی یونگ
انواع روشهای خانواده درمانی چیست؟
هدف خانواده درمانی، درمان مشکلات کل خانواده بهجای تأکید بر مشکلات فردی است. برخی درمانگران، خانواده درمانی را بافتی میدانند که مشکل فرد در آن حل میشود و دیدن همزمان اعضای خانواده، یک فن برای القای تغییر در بیمار است.
خانوادهدرمانگرهای دیگر، خانواده را بهعنوان یکواحد در نظر میگیرند که کار با آن، کل این واحد را ارتقا خواهدداد. بیشتر خانوادهدرمانگرها بین این دو دیدگاه قرار میگیرند. انواع روشهای خانواده درمانی را بشناسید.
خانواده درمانی مشترک
در این درمان، یکدرمانگر همزمان با کل خانواده ملاقات میکند. ممکن است درمانگر نقش نسبتا منفعل و بیرهنمودی داشتهباشد یا هدایتکننده و فعال باشد و دستورالعمل هم بدهد. (مانند ستیر)
خانواده درمانی توأم با همکاری
در این روش، هر عضو خانواده را یک درمانگر میبیند و سپس دو درمانگر باهم دیدار میکنند و دربارهی مراجعین خود و کل خانواده باهم بحث میکنند.
خانواده درمانی همزمان
در این درمان، یکدرمانگر همهی اعضای خانواده را میبیند اما در جلسات مجزا.
رویکردهای رفتاری به خانواده درمانی
این روش، روابط خانواده را برمبنای وابستگیهای تقویتی و مهارتآموزی بررسی میکنند. درمانگر به تحلیل رفتار و چرخههای نگهدارندهی آن میپردازد.
درمان تعاملی والد/فرزند
این روش، بر اصول دلبستگی استوار است. درمانگر هم با والدین و هم با کودک کار میکند و شیوهی تعامل با کودک را مستقیما به والدین یاد میدهد.
مطلب مرتبط: تقویت و تنبیه در روانشناسی به زبان ساده + مثال
درمان چندنظامی
این روش که خانواده درمانی چندتایی هم نامیده میشود، در ابتدا برای مداخله در مشکلات خلافکاران نوجوان و خانوادههای آنها ابداع شد. فرض این روش این است که مشکلات بالینی را چند عامل، ازجمله فرد، خانواده، محیط مدرسه و محله تعیین میکند.
این عوامل درواقع نظامهای تأثیرگذار هستند که فرد در درون آنها عمل میکند. درمان چندنظامی، خانواده را مهمترین رابط در تغییر رفتار مشکلساز میداند و درمان را در محیطهای مختلف مرتبط با شخص اجرا میکند.
انواع درمانهای سیستمی
درمانهای سیستمی، برای فهم خانواده درمانی موضوع مهمی هستند. اصطلاح درمانهای سیستمی را میتوان از دومعنی جداگانه نگاه کرد:
- درمانی که به بعد یا قالببندی درمان اشاره دارد؛ مثل درمان فردی یا گروهی که به ملاقات با تعداد خاصی از افراد خانواده میپردازد. درواقع درمانگر با خانواده کار میکند تا به عضو بیمار کمک کند.
- درمانی که به محتوا یا هدف اشاره دارد. به محتوای سیستم خانواده میپردازد و درراستای بهبود سیستم تلاش میکند. در این نگاه، فرد بیمار نیست، بلکه سیستم بیمار است. به این خانواده درمانی سیستمی میگویند که در توضیحات گذشته، کامل شرح دادهشد.
مطلب مرتبط: خودمراقبتی چیست و چرا رعایت آن ضروری است؟
مهم ترین نظریه ها در انواع خانواده درمانی چیست؟
از مهمترین رویکردهای سیستمی و نظریهها در انواع خانواده درمانی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
نظریهی ارتباطی/راهبردی
این نظریه، معتقد است که فروپاشی در عملکرد خانواده زمانی رخ میدهد که مقررات ارتباطی مبهم باشد. از مشکلسازترین الگوهای ارتباطی، ارتباط متعارض یا بنبست دوسویه است. مانند مطالب گفتهشده، آسیب روانی هم در اینجا مثل سازوکار تعادل حیاتی عمل میکند که تعادل درونی کارکرد خانواده را حفظ میکند.
این نظریه معتقد است که کاهش نابهنجاری روانی در بیمار معلوم، با افزایش نشانههای بیمارگون در عضو دیگر خانواده همراه است. بنابراین مشکل در فرایند تعاملی بین اعضای خانواده است و کل سیستم بیمار است، نه فقط یک فرد.
نظریهی ساختاری-سالوادور مینوچین
نظریهی خانواده درمانی مینوچین بر پویاییهای میانفردی کنونی که باعث حفظ و تداوم آسیب میشود، تمرکز میکند، نه علتهای تاریخی آن. همچنین بهجای جستوجوی ساختارهای بیمارگون درونروانی بر ساختارهای بیمارگون خانواده تمرکز میکند.
در خانواده درمانی ساختاری و تأکید بر توزیع قدرت، مرزهای سیستم خانواده دارای اهمیت میشود. مرز زیرسیستمها مقرراتی هستند که تعیین میکنند چه کسی و چگونه در زیرسیستم مشارکت خواهد رد. مقررات حاکم بر تبادلات خانواده، ساختار خانواده را تشکیل میدهد. خانوادههای گسسته و آشفته، دو نوع اصلی ساختار بیمارگون هستند.
مطلب مرتبط: خطاهای شناختی؛ معرفی اشتباهات ذهنی موثر بر رفتار
نظریهی سیستمهای خانوادهی بوئن
نظریهی خانواده درمانی بوئن، اعتقاد دارد که اختلال هیجانی زمانی ایجاد میشود که افراد به تمایز خود دست نیافتهاند و قادر نیستند خود را بهطور مناسبی از خانوادهی اصلی متمایز کنند. در چنین حالتی ممکن است فرد دچار آمیختگی احساس و تفکر یا آمیختگی فرد با دیگران باشد.
هرکدام اینها میتوانند منجر به تودهی خود خانوادهی نامتمایز شود که ویژگی آن بههمچسبیدگی است. همچنین آمیختگی بین دو فرد میتواند باعث مثلثسازی در خانواده شود.
ازطرفی افراد بهجای اینکه مثلثها را از طریق متمایزکردن خودشان تجزیه کنند، برای کنار آمدن با دلبستگیهای حلنشدهی خود به خانوادهی اصلی، به جدایی عاطفی متوسل میشوند. از طرفی مثلثهای بین نسلها هم ممکن است از طریق فرایند فرافکنی خانواده رخ دهد؛ بنابراین آسیب روانی تقریبا همیشه حاصل فرایند انتقال چندنسلی است تا فرایند فردی.
نظریهی تجربینگر ویتاکر
نظریهی خانواده درمانی ویتاکر به نوعی درمان که شامل غوطهوری در تجربیات خاص است، اعتقاد دارد. طبق این نظریه، نشانههای اختلال وقتی پدیدار میشوند که فرایندها و ساختهای بدکار بهمدت طولانیای ادامه پیدا میکنند و مانع توان خانواده برای انجام تکالیف روزمره میشوند.
بهنظر ویتاکر، فرد باید پیامد مختلف کارهایی را که انجام میدهد، تجربه کند تا بتواند نتیجهی مطلوبی بگیرد. در این نظریه، نحوهی تجربهی احساسات، بیان آسیبپذیریها و درمیانگذاشتن افکار سانسورنشده توسط هرکدام از شرکتکنندگان، نقطهی ثقل درمان بهشمار میرود.
کارکرد خانواده درمانی
بعد آشنایی با این نظریهها خوب است بازگردیم به همان کودک دچار شبادراری و آن را بهعنوان نمونهی خانواده درمانی تشریح کنیم. این کودک در درمانهای فردی ممکن است تحت درمانهای شناختی-رفتاری قرار گیرد و مشکلش حل شود، اما مشکل ارتباطات خانوادگیای که باعث بروز این مشکل در کودک شدهاست، همچنان باقی میماند و باز هم مشکلاتی ایجاد میکند.
در خانواده درمانی، تلاش میشود مشکل فرد در بستر ارتباطی و خانوادگی بررسی شود. مثلا در اینجا ممکن است مشخص شود که پدر و مادر این کودک بسیار باهم ناسازگار هستند و دعواهای شدیدی میکنند، اما از وقتی که کودک دچار این مشکل شده، دعواها کمتر و توجه به این کودک بیشتر شدهاست.
درواقع مشکل کودک، در خانواده سازگاری و تعادل بیشتری ایجاد کردهاست. حالا اگر مشکل کودک حل شود، دوباره تمام دعوا ودرگیریها از سر گرفته میشوند. پس اگر مشکلات ارتباطی رفع شوند یا کودک دیگر تحت فشار مثلثسازیهای مختلف قرار نگیرد، برای شبادراریاش دلیلی وجود نخواهدداشت و رفع میشود.
مطلب پیشنهادی برای دانشجویان روانشناسی ⇐ منابع کنکور ارشد روانشناسی
سخن پایانی
نهایتا از مقایسهی نظریههای خانواده درمانی میتوان نتیجه گرفت که گرچه برای هراختلال، ممکن است یکی از این مدلها بیشتر بهکار رود، اما بهطور کلی اهمیت خانواده در بروز مشکلات مختلف، بسیار زیاد است و در درمان فردی شاید چندان به این مسئلهی مهم توجه نشود.
ساختار خانواده، توزیع قدرت، مرزهای خانواده، فردی که دارای مشکل است و آسیبشناسی کلی سیستم موجود از مهمترین مولفههایی است که برای کار با نظام خانواده باید حتما درنظر گرفتهشوند.
منبع
برای نوشتن این مقاله، از کتاب «روانشناسی بالینی فیرس» و کتاب جامع روانشناسی بالینی روان آموز کمک گرفتیم.