روانشناسی رسانه، یکی از شاخه‌‎های جذاب و کنجکاوی‌برانگیز روانشناسی است که تلاش دارد چگونگی تعامل بین انسان و رسانه را درک کند. وسایل ارتباط جمعی مثل مطبوعات مکتوب، تلویزیون و رادیو و امروزه شبکه‌های اجتماعی، چطور بر ما تأثیر می‌گذارند؟ آیا این تأثیر، یک‌سویه است و ما در شمایل مخاطبانی مطیع، هر آن‌چه را که رسانه دراختیارمان قرار می‌دهد، می‌پذیریم؟ خب پاسخ دادن به این سوالات، یکی از حوزه‌های فعالیت روانشناسی رسانه است. ما در مقاله‌ی امروز، به گوشه‌ای از دنیای وسیع رسانه و روانشناسی سرک می‌کشیم تا بفهمیم تبلیغات رسانه‌ای چطور با به‌کارگیری روانشناسی، بر ذهنیت و رفتار ما تأثیر می‌گذارند.

رسانه چطور ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؟ (یک داستان واقعی!)

تا حالا پیش آمده تحت‌تأثیر القائات رسانه‌ای، باور یا رفتارتان تغییر کند؟ اجازه بدهید یک داستان واقعی برایتان تعریف کنیم. سال 1983، یک شبکه‌ی تلویزیونی در آمریکا، فیلمی پخش کرد با عنوان «روز واقعه». ماجرا درباره‎ی پیامدهای یک حمله‌ی اتمی به ایالات متحده‌ی آمریکا بود. تخمین زده می‌شود که 40میلیون خانوار آمریکایی، این فیلم را دیدند و تا چندین هفته بعد از پخش آن، روز واقعه سرتیتر خبرها، عکس روی جلد مجله‌‎ها و سوژه‌ی داغ بحث‌ها در هر محفلی بود. فرقی نداشت مردم آن فیلم را دیده‌باشند یا صرفا درباره‌اش چیزهایی به گوششان خورده‌باشد؛ همه احساس می‌‎کردند که درصورت وقوع جنگ اتمی، امکان ندارد جان سالم به‌در ببرند. مردم درباره‌ی حمایت از برنامه‌های توقف تولید سلاح‌های اتمی، مصمم شده‌بودند تا احتمال چنین درگیری‌هایی کاهش پیدا کند. یعنی نه‌تنها نگرششان تحت‌تأثیر قرار گرفته‌بود که آماده بودند برای آن، کاری هم انجام بدهند.

تکرار تبلیغات و تاثیر آن بر روی افراد

خب، خیلی هم خوب! چرا که نه؟ اما صبر کنید. چنین تأثیر شگفت‌انگیزی را یک فیلم، رقم زده‌بود! اگر رسانه چنین قدرتی دارد، چه چیزی جلویش را می‌گیرد که از آن برای تأثیرگذاری بر همه‌ی جنبه‌های زندگی روزمره و هدایت بینش و رفتار ما به سمت‌وسویی خاص، استفاده نکند؟ راستش را بخواهید، چیزی واقعا جلودارش نیست. روزنامه، مجله، وب‌سایت، صفحات مجازی، سینما، تلویزیون و هر شکل دیگری از رسانه که مخاطبش باشیم، دائم درحال فروختن چیزی به ماست؛ یک کالا یا یک ایده! ما خیلی‌وقت‌ها تحت‌تأثیر رسانه است که تصمیم می‌گیریم به فلان نماینده‌ی سیاسی خاص رأی بدهیم؛ فلان برند محصول را بخریم و بهمان سبک زندگی را درپیش بگیریم. اما اغلب از چنین تأثیری بی‌خبریم. روانشناسی رسانه، با آگاه‌سازی افراد از تاثیرات تبلیغات، رسانه‌ها و… می‌تواند پیش از آن‌که کار از کار گذشته باشد، از آسیب رسیدن به آن‌ها جلوگیری کند.

از دید روانشناسی رسانه، رسانه‌ها دقیقا چگونه عمل می‌کنند!

حالا می‌خواهیم بفهمیم رسانه با تکیه بر چه اصولی، بر ما تأثیر می‌گذارد. آن‌چه در ادامه می‌آید، بخش کوچکی از گستره‌‎ی وسیع روانشناسی رسانه و تبلیغات است.

ارزش سرگرم‌کنندگی

روانشناسی رسانه - رسانه ابزار سرگرم کننده است

رسانه، بر چه اساسی تصمیم می‌گیرد که ازبین فراوانی رویدادها و اتفاقات موجود، بعضی‌ها را به‌عنوان خبر دراختیار ما بگذارد و بعضی‌ها را نه؟ خب، یکی از فاکتورهایی که مدنظر دارد، ارزش سرگرم‌کنندگی است؛ یعنی موضوع، چقدر برای مخاطب، جنبه‌ی تفریحی و برانگیزاننده دارد. مثلا ازبین دو فیلم که یکی درباره‌ی شهر سیل‌زده‌ی پرجمعیتی است و دیگری، درباره‌ی ساختن سد برای جلوگیری از سیل؛ اولی ازنظر رسانه، جنبه‌ی خبری بیشتری دارد چون بر هیجانات مردم دست می‌گذارد. حالا این ارزش سرگرم‌کنندگی چطور می‌تواند بر تفکر و بینش ما تأثیر بگذارد؟

علم روانشناسی رسانه توضیح می‌دهد نمایش مکرر آشوب، بمباران، زلزله، قتل عام، تظاهرات و وقایع پربرخورد مشابه، در مخاطبان آن‌ها این باور اشتباه اما راسخ را ایجاد می‌کند که خشونت نسبت به قبل بیشتر شده‌است. احساس ناامنی و دست زدن به خشونت، یکی از پیامدهای چنین باورهایی است. سیاستمداران می‌توانند از ترس ایجادشده در دل مردم بابت وجود خشونت بی‌سابقه، به‎‌نفع خودشان استفاده کنند و به این‌ترتیب روی آرای سیاسی آن‌ها و نظرشان درباره‌ی کشورهای دیگر، تأثیر بگذارند.

واگیری رسانه‌ای (روایتی بر یک واقعیت!)

یکی دیگر از راه‌هایی که رسانه بر مخاطبانش تأثیر می‌گذارد، واگیری هیجانی است. به این ماجرای واقعی گوش کنید؛ سال 1982 در شیکاگو، هفت نفر به‌دلیل مصرف یک‌جور کپسول سردرد که لعاب سیانید داشت، جانشان را ازدست دادند. رسانه‌ها تا چندین روز بعد از فاجعه، به‌شدت روی این خبر مانور دادند. درپی این مانور خبری گسترده، گزارش‌های بسیاری رسید از مسمومیت‌هایی به‌دلیل آلودگی دهان‌شویه، قطره‌ی چشم، نوشابه، اسپری بینی و ساندویچ! بررسی‌ها نشان داد که این مسمومیت‌ها تقلیدی بودند. مردم که از خواندن و شنیدن خبر کشته شدن با قرص سردرد وحشت‌زده بودند، هر نشانه‌ی ساده‌ای مثل گلودرد و دل‌درد را دال بر مسمومیت می‌دیدند و به پزشک مراجعه می‌کردند. کار آن‌قدر بالا گرفت که شایعه شد موج مسمومیت به‌صورت یک بیماری همه‌گیر بدون درمان درآمده‌است. اثر تقلید، بارها و بارها در موقعیت‌های مختلف دیده شد. مثل خودکشی‌های تقلیدی بعد از رسانه‌ای شدن خبر یک خودکشی.

روانشناسی رسانه معتقد است، تأکید انتخابی، رسانه‌ها را در موقعیتی قرار می‌دهد که دیگر نه صرفِ گزارش‌کننده‎ی یک ماجرا، بلکه تعیین‌کننده‌ی رویداد بعدی باشند. بنابراین رسانه گرچه در موقعیت‌های گفته‌شده، عامدانه عمل نکرده‌است اما می‌تواند از خاصیت واگیری هیجانی استفاده کند و با مانور دادن روی ماجرایی خاص، به آن دامن بزند.

← جادوی خاموش تکرار

تقلید افراد از رسانه در روانشناسی رسانه

دیده‌اید بچه‌های کوچک چطور محو تبلیغات تلویزیونی می‌شوند و با شعر و ریتمش همراهی می‌کنند؟ بعید هم نیست که چندباری در این مخمصه گیر افتاده‌باشید؛ بچه‌ای که همراهتان است، در فروشگاه اصرار دارد به خریدن اسباب‌بازی به‌دردنخوری که توی تلویزیون تبلیغش را دیده‌است. در چنین موقعیتی -چه کلافه بشوید و چه بتوانید خونسردیتان را حفظ کنید- احتمالا به خودتان می‌گویید «خب بچه‌اس دیگه!» اما واقعیت این است که تکرارِ تبلیغاتِ رسانه‌ای، فقط بچه‌ها را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد. علم روانشناسی می‌گوید اگر سایر شرایط یکسان باشد، هرچه یک نوع جنس آشناتر، جاذبه‌اش هم بیشتر!

حالا به رفتار خودتان موقع خرید کردن فکر کنید. مقابل قفسه‌ی شوینده‌ها ایستاده‌اید. ازقبل اطلاعاتی درباره‌ی کیفیت شوینده‌ها ندارید. قیمت جنس‌ها هم کمابیش یکسان است. خب، چه کار می‌کنید؟ احتمالا جنسی را برمی‌دارید که برایتان آشناتر است. نه؟ این آشنایی از کجا آمده؟ بله، تبلیغات رسانه‌ای. برای این‌که بهتر متوجه بشوید تکرار چه قدرت جادویی‌ای دارد، قصه‌ی شرکت بیمه ایکس را گوشه‌ی ذهنتان نگه دارید. این شرکت بیمه‌، می‌خواست بداند برندش چقدر برای مردم آشناست. پس یک نظرسنجی وسیع راه انداخت و فهمید بین رقبا، جایگاه سی‌وچهارم را دارد. فورا دست‌به‌کار تبلیغات تلویزیونی شد. بعد از دو هفته، نظرسنجی مجدد نشان داد که شرکت، ازلحاظ میزان آشنایی مردم با آن (و درنتیجه استفاده‌ی بیشتر از خدماتش)، در رتبه‌ی سوم قرار گرفته‌است.

آیا تاثیرگذاری رسانه بر افراد به یک اندازه است؟

همه‌ی انسان‌ها به یک اندازه از رسانه و فنون اقناع و متقاعدسازی‌اش تأثیر نمی‌پذیرند. بعضی‌ها گرایش بیشتری به باور کردن و پذیرفتن دارند و بعضی‌ها دیگر، به‌راحتی متقاعد نمی‌شوند. از دید روانشناسی رسانه، چه چیزی باعث این تفاوت در میزان تاثیرگذاری رسانه می‌شود؟

  • عزت نفس

نقش عزت نفس در روانشناسی رسانه

عزت‌نفس با قابلیت متقاعدشدن، رابطه‌ی نزدیکی دارد. روانشناسی می‌گوید کسانی که عزت‌نفس پایین‌‎تری دارند و ارزش خودشان را دست‌کم می‌‎گیرند، اغلب بیشتر تحت‌تأثیر متقاعدسازی قرار می‌گیرند تا کسانی که ارزیابی مثبتی از خود دارند. توضیحش ساده است؛ کسی که ارزش چندانی برای خودش قائل نیست، عقاید و باورهایش را هم ارزشمند نمی‌بیند. این فرد بیشتر احتمال دارد با دیگری هم‌رأی شود؛ او به این‌ترتیب می‌تواند مطمئن شود که تفکر و باورش صحیح است چون شخص دیگری به‌جز او هم به آن اعتقاد دارد.

  • تجربیات گذشته

روانشناسی رسانه می‌گوید ما وقتی در شرایط مساعدتری قرار داریم -مثلا سیر، آسوده و خوشحال هستیم- احتمال این‌که دربرابر پیامی خاص پذیرش بالاتری داشته‌باشیم، بیشتر است. آزمایشی نشان داد که دربین دو گروه که یکی موقع خواندن پیامی متقاعدساز غذای خوشمزه‌ای خورده‌بود و گروه دیگر که هیچ خوردنی‌ای دریافت نکرد، گروه اول راحت‌تر متقاعد شد. فاکتور مهم دیگر در تجربه‌ی شخصی، استقلال است. ما پیام‌هایی را که زیادی آشکار و اجباری هستند، نمی‌پذیریم چون استقلالمان را زیر سوال می‌برند. در یک آزمایش، دو گروه نوجوان، شنونده‌ی یک سخنرانی درباره‌ی رانندگی زیر سن قانونی، بودند. به گروه اول گفته‌شد که قرار است به یک سخنرانی با عنوان «چرا نوجوانان مجاز نیستند رانندگی کنند» گوش بدهند. گروه دوم، چنین هشداری دریافت نکردند. نتایج نشان داد که گروه دوم، بیشتر درباره‌ی سوژه‌ی سخنرانی مجاب شدند.

سخن پایانی

نقش روانشناسی رسانه امروزه بسیار پررنگ‌تر از گذشته است، چراکه ناآگاهی افراد در برابر تاثیرات رسانه‌های گوناگون می‌تواند تبعات بسیاربدی را برای آن‌ها رقم زده و کنترل زندگی آن‌ها را از دستانشان خارج کند. اگر موضوع تأثیر رسانه بر بینش و رفتار انسان برایتان جذابیت دارد، احتمالا شگفت‌زده خواهیدشد اگر بدانید که قدرت رسانه خیلی بیشتر از آن است که ما را به خرید یک برند شوینده تشویق کند یا باعث شود بچه‌ها برای داشتن یک عروسک بنجل که توی تلویزیون آگهی‌اش را دیده‌اند، پا به زمین بکوبند. رسانه، می‌تواند ساختار ذهنی ما را هم تغییر بدهد؛ این ادعا، موضوع کتابی است که می‌خواهیم بهتان پیشنهاد کنیم؛

کتاب اینترنت با مغز ما چه می کند

اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ 

نویسنده: نیکلاس کار

مترجم: محمود حبیبی

نشر: گمان

تعداد صفحات: 348

منبع

روانشناسی اجتماعی، نوشته‌ی «الیوت ارونسون»، ترجمه‌ی «حسین شکرکن»، نشر رشد

مطلب پیشنهادی برای داوطلبان کنکور ارشد روانشناسی ⇐ منابع ارشد روانشناسی