مصاحبه با رتبه 4 ارشد بالینی 1401

رتبه‌های برتر کنکور روانشناسی، چطور درس می‌خوانند؟ سال کنکور را چطور می‌گذرانند؟ وقت آزادشان را با چه چیزهایی پر می‌کنند؟ اصلا هیچ وقت آزادی دارند یا همه‌ی روزهایشان به درس خواندن و تست زدن می‌گذرد؟ خب مجموعه‌ مصاحبه‌های روان‌آموز با رتبه‌برترهای کنکور، قرار است به این سوالات جواب بدهد. این نوبت، «مجتبی حدائق»، یک جوان شیرازی 23ساله، مهمان روان‌آموز است. مجتبی که در کنکور ارشد روانشناسی سال 1401، رتبه‌ی 4 بالینی و 8 عمومی را به‌دست آورده و فارغ‌التحصیل دانشگاه شهیدچمران اهواز است، با دست‌ودلبازی رمزوراز موفقیتش را برای رفقای کنکوری‌اش لو می‌دهد. در ادامه مصاحبه با رتبه 4 ارشد روانشناسی بالینی 1401 را می‌خوانید.

اول از همه تعریف کن که کی و چطور به روانشناسی علاقه‌مند شدی؟

من از اوایل دبیرستان با این‌که رشته‌ام ریاضی بود، علاقه‌ی زیادی به علوم انسانی داشتم. راستش هدفم هم از همان اول معلوم بود اما چون امکان تغییر رشته نداشتم، ریاضی را ادامه دادم و برای کنکور سراسری، روانشناسی را انتخاب کردم.

از چه زمانی به‌طور جدی، شروع کردی به درس خواندن برای کنکور ارشد؟

از اواخر مرداد پی‌گیر منابع شدم و برنامه‌ی زندگی‌ام را کنکوری کردم.

انتخاب منابع، یکی از سخت‌ترین تصمیم‌های کنکوری است. تو چه منابعی را خواندی؟

فکر می‌کنم یکی از نقاط ضعف و قوت من، توأمان، تکیه‌ی کامل به کتاب‌های کمک‌درسی کنکوری بود؛ حجم نسبتا کم این کتاب‌ها و فرصت کافی برای مرورشان، به تسلط ‌من بر مباحث کمک کرد اما ازطرفی چون منابع اصلی را نخوانده‌بودم، تا پایان راه اضطراب داشتم که نکند مطالعاتم ناکافی بوده‌باشد.

درکنار منابع کمک‌آموزشی، از کدام خدمات و محصولات روان‌آموز استفاده کردی؟

کلاس‌های رشد و بالینی خانم دکتر «خجوی»، خیلی جامع مباحث را پوشش می‌دادند. دو هفته‌ی آخر برای دوره و مرور به این کلاس‌ها تکیه کردم و برایم خیلی مفید و کاربردی بودند.

از خدمات مشاوره‌ی‌ کنکور هم استفاده می‌کردی؟

نه و کاملا هم خلأ مشاوره را احساس کردم. برای همین به بچه‌هایی که در ابتدای مسیر هستند، پیشنهاد می‌کنم از دانش فردی که مسیر کنکور را به‌خوبی می‌شناسد، استفاده کنند؛ علی‌الخصوص در حیطه‌ی منابع.

کمی هم از برنامه‌ی مطالعاتی‌ات بگو. چطور برنامه‌ریزی کردی؟

من از ابتدا چهارچوب کلی برنامه‌ام شامل نحوه‌ی مطالعه، خلاصه‌نویسی، تست‌زنی و مرور هر درس را حدودا مشخص کرده‌بودم اما به‌شکل منعطف که جا برای تغییر و اصلاح داشته‌باشد. براساس تجربه‌ام پیشنهاد می‌کنم برای روز، هفته و ماهتان یک چشم‌انداز نسبی داشته‌باشید. مهم‌تر از میزان ساعات مطالعه، مداومت شما در درس خواندن است. یعنی اگر یک روز یا یک هفته، به هر دلیلی نخواستید یا نتوانستید مطالعه کنید، اشکالی ندارد. مهم این است که برای مسیر و خواسته‌تان ارزش و تعهد قائل شوید و دوباره به روال درس خواندن برگردید.

برای هر درس، برنامه و شیوه‌ی درس خواندن متفاوتی داشتی؟

بله، بسته به درس از روش‌های مختلفی استفاده می‌کردم. مثلا برای زبان، هر روز حداقل نیم ساعت زمان صرف می‌کردم و لغات سخت ناآشنا را روی تخته می‌نوشتم. یا برای مثال، درس فیزیولوژی را روی تخته وایت‌برد برای خودم تدریس می‌کردم.

تو برای حفظ نظم و پایبندی به برنامه‌ات، چه کار می‌کردی؟

چون فارغ‌التحصیل بودم، زمان کاملا آزادی داشتم. اما به‌نظرم فارغ از زمانی که برای درس خواندن وجود دارد، مهم ایجاد کردن یک نظم مطالعاتی است. من به خواب، تغذیه و سایر فعالیت‌هایم درطول روز نظم دادم تا بتوانم نظم برنامه‌ی درسی‌ام را هم حفظ کنم.

حالا که صحبت از فعالیت‌های روزمره شد، از سبک زندگی‌ات در سال کنکور بگو.

من، توی خانه و تنهایی درس می‌خواندم. [بعضی از بچه‌ها، درس خواندن گروهی و بیرون از محیط خانه را ترجیح می‌دهند.] در مدت 9 ماه درس خواندنم، یک برنامه‌ی ورزشی مستمر داشتم. باشگاه رفتن، یکی از کارهایی بود که برای صبح زود بیدار شدن، بهم انگیزه می‌داد و فرسودگی شش ساعت پشت میز نشستن را ازبین می‌برد. در این مدت، مطالعه‌ی غیردرسی هم داشتم؛ مخصوصا کتاب‌های «اروین یالوم» که نثر جذابی دارد و برای بچه‌های روان‌شناسی، خواندنی است. غیر از این‌ها، تقریبا هر روز، حتی شده به‌اندازه‌ی یک‎‌ربع پیاده‌روی می‌کردم و در وقت‌های استراحتم، سریال می‌دیدم.

در مدت کنکور، رابطه‌ات با فضای مجازی چطور بود؟

خب با این حجم گسترده‌ و متنوع محتوا در فضای مجازی، استفاده از موبایل، اجتناب‌ناپذیر است منتها باید مدیریت شود. من وقتی می‌دیدم که دارم زمان زیادی را صرف موبایل می‌کنم، وقتم را به کار دیگری اختصاص می‌دادم تا حس کرختی و بی‌هدفی، غالب نشود. حالا که به قبل نگاه می‌کنم، به‌نظرم همان زمانی که در شبکه‌های مجازی هدر می‌رفت، جزو عادت‌های مضرم در زمان کنکور بود. البته عادت مفید هم کم نداشتم؛ مثل سحرخیزی که هم مدت زمان مطالعه و هم بازدهی‌ام را خیلی بالا برد.

در سال کنکورِ تو، کرونا همچنان برای خودش جولان می‌داد. شرایط آن مدت بر روند مطالعه‌ات چه تأثیری داشت؟

خب راستش من از قبل قصد داشتم برنامه‌ی مطالعاتی‌ام خارج از خانه باشد که به‌خاطر کرونا ممکن نشد. به‌علاوه حدودا یک ماهی را هم به‌دلیل ابتلا به کرونا و گذراندن دوره‌ی نقاهت ازدست دادم که به‌شدت در روند مطالعه‌ام تأثیر منفی داشت.

در موقعیت‌های سختی مثل این و وقت‌هایی که ناامیدی غالب می‌شد، چه کار می‌کردی؟

خستگی و ناامیدی، اذیت‌کننده و تنش‌زاست اما من این‌طوری خودم را آرام می‌کردم که این مسیر منتهی به امروز و فردا نیست و حاصل تلاش بلندمدت است؛ روزهای سخت هم جزء ناگزیر این برنامه‌ی طولانی‌اند. می‌خواهم به دوستانم توصیه کنم که اگر نیاز به استراحت و فاصله گرفتن دارید، از خودتان دریغش نکنید. همچنین یادتان باشد همیشه می‌توانید حس ناامیدی را با تلاش بیشتر، استقامت و تعهد خنثی کنید.

نقاط قوت و ضعفت در درس خواندن را می‌شناختی؟ با آن‌ها چطور مواجه می‌شدی؟

بله، زبان نقطه‌ی قوتم بود ولی می‌دانستم تسلطم روی این درس نباید باعث بشود که کلا کنارش بگذارم اما خب به‌اندازه‌ی بقیه‌ی درس‌ها هم ازم زمان نمی‌گرفت. حتی می‌توانم بگویم مثل یک‌جور استراحت در برنامه‌ی درسی‌ام بود. درس کودکان استثنایی هم از آن‌هایی بود که به‌خاطر حفظیات و جزئیات فراوانش، من را به چالش می‌کشید اما سعی می‌کردم با مرور و خلاصه‌نویسی از پسش بربیایم.

به‌نظرت مهم‌ترین ویژگی‌ تو که‌ در موفقیتت تأثیر داشت، چه بود و چه اشتباهاتی در این راه داشتی؟

تعهد، مهم‌ترین ویژگی‌ام بود. حتی زمانی هم که در اجرای برنامه‌ام ناموفق بودم یا به هر دلیلی نمی‌توانستم به هدف‌های کوتاه‌مدتم برسم، باز هم به تلاش کردن و ادامه دادن تعهد داشتم. اما اگر یک‌بار دیگر در موقعیت کنکور قرار بگیرم، حتما در زمینه‌ی منابع و کتاب‌های رفرنس مشورت می‌گیرم و عرض مطالعات و‌ منابعم را افزایش می‌دهم.

برای رتبه برتر شدن از چیزی هم چشم‌پوشی کردی؟

اگر بخواهم کلیشه‌ای حرف بزنم، باید از چیزهایی مثل خواب، تفریح، بیرون رفتن، معاشرت با دوستان و… بگویم. ولی به‌نظرم مهم‌ترین چیزی که در سال کنکور باید از آن چشم‌پوشی کنیم این است که مسئولیت روزها و ساعت‌های زندگیمان را برعهده نگیریم. کسی که ترجیح می‌دهد عواقب زمانی را که ازدست می‌دهد، نادیده بگیرد، به موفقیت نمی‌رسد.

تو، روزها و ماه‌های منتهی به آزمون را چطور گذراندی؟ در آزمون‌های جامع هم شرکت کردی؟

بله، در مرحله‌ی اول آزمون روان‌آموز شرکت کردم که اتفاقا در آن هم رتبه‌ی ۴ بالینی شدم. آزمون جامع برای من بسیار مفید و ضروری بود از این حیث که جایگاهم را برایم روشن کرد. به‌علاوه همراه اعتماد‌به‌نفسی که گرفتم، قدری واقع‌نگری هم درراستای ضعف‌ها و قوت‌هایم بهم اضافه شد که درنتیجه‌اش برنامه‌ی پیش‌رویم تا کنکور را بهتر تنظیم کردم.

خب دیگر می‌رسیم به روز کنکور. سر جلسه چه حسی داشتی و چه کردی؟

تا قبل از جلسه‌ی کنکور بیشترین استرس ممکن زندگی‌ام را داشتم چون هیچ‌وقت هدفی را بیشتر از این نخواسته‌بودم اما درعین‌حال احساس فوق‌العاده‌ای هم داشتم چون می‌دانستم کلی زحمت کشیده‌ام و قرار نیست چیزی جز نتیجه‌ی زحماتم نصیبم بشود. دفترچه را که توزیع کردند، به‌ترتیب سوالات شروع کردم به جواب دادن و وقت باقی‌مانده را به سوالاتی اختصاص دادم که درموردشان مردد بودم.

حالا که کنکور تمام شده، فکر می‌کنی زمانی که صرفش کردی به‌جز رتبه‌ی خوب چه چیزی به تو داده؟

مهم‌تر از نتیجه‌ی کنکور، استقامت و تعهدی است که انسان در خودش می‌یابد و این باور را برای خودش می‌سازد که من برای خواسته‌ها و هدف‌هایم اهمیت قائلم و می‌توانم برایشان تلاش کنم.

مهم‌ترین توصیه‌ات به داوطلبین کنکور سال‌های آینده چیست؟

برنامه‌ی راه داشته‌باشند، بدانند چه چیزی می‌خواهند و از بلندپروازی واهمه‌ای نداشته‌باشند. موفقیت، یعنی همین دانستنِ آن‌چه می‌خواهی و جسارت داشتن برای دنبال کردن آن. به‌نظرم اگر با نگاهِ لذت بردن از مسیر به کنکور نگاه کنیم، حتی شکست‌ها هم جزو موفقیت به‌حساب می‌آیند.

غیر از تلاش شخصی‌ات، چه کسانی را بیشتر از همه در موفقیتت سهیم می‌دانی؟

خانواده و دوستانی که برای تلاش‌هایم ارزش قائل شدند، از همه جهت حمایتم کردند و بهم قوت قلب دادند.

نگاهت به آینده چیست و چه چشم‌اندازی در روانشناسی برای خودت متصوری؟

من روانشناسی را صرفا یک حرفه و شغل نمی‌بینم. کنجکاوی و اشتیاق به دانستن است که انگیزه‌ی تلاش کردن بهم می‌دهد تا بهترین باشم و بیشترین خودم را بگذارم.

ممنون از وقتی که گذاشتی. اگر چیزی هست که می‌خواهی بگویی، ما به گوش جان می‌شنویم.

روان‌آموزی‌هایی که اول راهید! خیلی طبیعی است که نگران و مضطرب باشید، بترسید و کلی ابهام داشته‌باشید. بلند شوید، تلاش شما -هرچقدر هم کوچک و پیش‌پاافتاده- مثل یک گلوله‌ی برف در انتهای مسیر به بهمنی قدرتمند منتهی می‌شود.

روان‌آموز را به یک جمله‌ی یادگاری مهمان کن.

امیدوارم که حال دلتان خوب باشد و پیدا کنید آن چیزی را که حاضرید برایش بجنگید. با آرزوی سلامتی، موفقیت و سرزندگی برای شما همراه عزیز و همه‌ی مخاطبین دوست‌داشتنی روان‌آموز.

برای دریافت مشاوره کاملا رایگان، فرم انتهای صفحه را تکمیل کنید

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • ممنون از شما روان‌آموز.
    روان‌آموز همیشه بی نظیره👌
    لطفأ آپ جدید نارنگی رو زودتر به روز و رونمایی کنید تا داوطلبان از لحظات‌شون بهتر بتوانند استفاده کنند.
    درضمن یک خواهش داشتم،
    آسیب‌شناسی با توجه به اینکه ویراست عوض شده پیگیر باشید تا به روز بشه🙏🙏
    قدرتمند باشید مثل همیشه💪

دیدگاهتان را بنویسید