مصاحبه با عباسی رتبه 1 ارشد روانشناسی

باز هم افتخار داریم که برای سومین سال با رتبه یک رتبه 1 کارشناسی ارشد روانشناسی مصاحبه کنیم. این مصاحبه ها قطعا برای شما مفید هست و خوشحالیم که در اینجا زمینه ای فراهم شده که بتونیم شما رو با رتبه های برتر آشنا کنیم. اما برای شخص خودم، صحبت با این عزیزان همیشه یک نوع یادگیری بوده و هست.

افتخار داریم، امسال با جناب آقای عباسی، رتبه یک رتبه 1 کارشناسی ارشد روانشناسی 95 صحبت کنیم. ایشون با شرایط ویژه ای که در مطالعه داشته اند نمونه ای عالی از شخصی هستند که با اراده راسخ و تنها با فکر کردن به هدف خودشون به موفقیت رسیده اند. که البته این تنها یک موفقیت کوچک در زندگی ایشون خواهد بود که امیدواریم با دستیابی به هدف های شخصی خودشون تکمیل بشه.

 

  • لطف می کنید خودتون رو برای دوستانمون معرفی کنید. همه ما دوست داریم با پیشینه رتبه یک ارشد روانشناسی بیشتر آشنا بشیم.

با سلام خدمت همه دوستان. من جواد عباسی جُندانی هستم، متولد سال 1370 و ساکن روستای جندان در استان اصفهان.

 

  • میتونیم سنتون رو بدونیم و اینکه ورودی چه سالی و در کدام دانشگاه بودید؟

24 ساله هستم و ورودی سال 1391 رشته روانشناسی بالینی دانشگاه اصفهان.

 

  • چه رتبه های خوبی در این چند سال داشته این دانشگاه. نظر شما چیه؟ فکر می کنید در این چند سال چه اتفاقی افتاده که رتبه های خوبی از این دانشگاه داریم؟

فقط اینکه بچه ها انگیزه و پشتکار زیادی دارن.

 

  • ما در روان آموز  معتقدیم که باید رویایی داشت و در جهت رسیدن به اون تلاش کرد، تا بتونیم مطابق رویاهامون زندگی کنیم. رویای شخصی شما چی بود که بخاطرش زحمت کسب رتبه یک رو متحمل شدین؟

حقیقتش رو بخواهید من رؤیای اول شدن نداشتم، حتی بهش فکرم نمی­کردم. فکر می­کنم که نباید کسی به اول شدن فکر کنه بلکه باید به هدفش فکر کنه و همه حواسش رو روی درساش متمرکز کنه.

 

  • درسته در واقع منظور از رویا هم، یک انگیزه شخصی هست که هر کسی در ذهنش داره. مهم ترین عامل محرکه شما به سمت این هدفتون چی بوده؟

من همیشه با خودم و معیارهای خودم رقابت دارم، نیروی محرکه من هم بیشتر معیارهای شخصی خودم بوده است. سعی می­کنم هر کاری رو که شروع می­کنم به بهترین نحو انجام بدم.

 

  • من معتقدم باور داشتن خودمون باعث میشه که به هدفمون برسیم. آیا شما این اعتماد به نفس رو داشتین؟ هیچ وقت با خودتون فکر نکردین که نه نمیشه! من نمی تونم!؟

من نسبت به همه چیز با احتیاط برخورد می­کنم، هدفم من از خوندن تنها کسب رتبه برتر نبود و به نظرم اصلا هدف جالبی هم نیست، در واقع هدف اصلی من این بوده که کنکور و مطالعه مجدد منابع وسیله‌ای باشه برای تقویت هر چه بیشتر بنیه علمی خودم، در کنار این هدف کسب رتبه خوب کنکور هم خیلی دور از دسترس نیست. هرچند من پایه علمی خوبی هم داشتم و همواره در طول دوره تحصیل دانشجوی ممتاز بودم، اما باز هم کافی نمی دونستم، برای همین من هیچگاه با این فکر که حتما باید اول بشم و اگر نشدم چیزی رو از دست دادم، درس نخوندم، در واقع اصلا چنین دغدغه­ هایی نداشتم. حتی چند بار خواستم کنکور رو رها کنم. چون استعداد درخشان بودم و می­تونستم بدون کنکور هم برم ارشد.

 

  • اشاره خیلی خوبی بود. در واقع وقتی انگیزه شما یادگیری دروس باشه، رتبه هم کنارش به دست میاد. من همیشه این رو به بچه ها میگم که برای یادگیری بخونید نه برای کسب رتبه. اینطوری هیچ اضطرابی هم برای نتیجه نخواهید داشت. اما این یک قرص یا تجویز نیست و واقعا خود داوطلب باید به این نتیجه برسه. در مسیر مطالعه برای اکثر دوستان اتفاقاتی می افته که حتی میتونه جلوی ادامه راه رو بگیره. برای شما از این دست اتفاقات افتاد؟ موقعی بود که فکر کنید دیگه نمیشه ادامه داد؟

چنین مسائلی بوده، به خصوص خستگی جسمی و ذهنی، البته می­دونستم که معمولاً چنین چیزی پیش میاد ولی سعی کردم که این مسئله رو مدیریت کنم. اولاً اینکه خوندن رو با ساعات کم شروع کردم و به تدریج زیاد کردم، ثانیاً هیچوقت تفریح رو کنار نگذاشتم، حتی یک هفته مونده به کنکور. گاهی هم برنامه­ هام به هم می­خورد. ولی می­دونستم که واسه همه اتفاق می­افته.

 

  • یکی از نکته های جالب در مورد شما اینه که با میانگین 77 درصد و اختلاف 10 درصدی با رتبه های برتر امسال و سال های گذشته، رکورد بی نظیری رو ثبت کردین. ما محاسبه کردیم که اگر معدل شما 6 هم می بود، باز هم شما رتبه یک می شدید! این نشون میده که شما با وجود پایه درسی خوب، تلاش بسیار زیادی هم توی کنکور کردین. باز هم ممکنه این سوال پیش بیاد که با پایه ضعیف نمیشه رتبه خوبی آورد. به دوستانی با پایه ضعیف تر توصیه ای دارید؟

ببینید من فکر می­کنم که تعادلی بین پایه درسی و تلاش وجود داره، مسلماً کسی که پایه خوبی داشته باشه تلاش کمتری نیاز داره و کسی که پایه ضعیف داشته باشه باید بیشتر تلاش کنه. اگه واقع بین باشیم باید بپذیریم بچه­ هایی که پایه خوبی دارن احتمال موفقیتشون بیشتره ولی حتماً تلاش هم لازمه. بچه‌هایی که پایه ضعیف دارند هم اگه بیشتر تلاش کنند و انگیزه داشته باشن حتماً موفق میشن، به شرطی که کم کاریشون رو جبران کنند. و فکر می­کنم این موضوع امکان­پذیر هست، چون درسای مهمتر رو تو ترم پنج و شش خوندند و خیلی از اون فضا دور نشدند، فقط قدری همت بیشتر می­خواد.

 

  • درسته، ما در قبولی ها رتبه های عالی داریم که با معدل های پایینتر یا تغییر رشته ای بودن با تلاششون، پایه رو جبران کردند.  قطعا تلاش بیشتری لازم دارند. اما به طور کلی تلاش از هر چیزی مهمتر هست چه برای کسی با پایه قوی چه با پایه ضعیف. قطعا شما هم موافق هستید که گام اول شروع خیلی مهم هست. برای ما بگید که دقیقا برای شروع چه کار کردید؟!

قبول دارم  شروع کمی سخته، به خصوص واسه کسی که قبلاً خیلی درس خون نبوده. من بعد از اینکه امتحانات ترم شش تموم شد. دو هفته به خودم استراحت دادم تا خستگی امتحانات برطرف بشه. بعد با ساعات مطالعاتی کم شروع کردم در حد 2 الی 3 ساعت و بعد به تدریج ساعات مطالعاتی رو بیشتر کردم. و همیشه هم سعی می­کردم که در یک روز چند تا درس متنوع بخونم که کمتر خسته بشم.

 

  • شما مشاور خاصی برای شروع داشتید؟

نه من مشاوری نداشتم، به خصوص که تجربه کنکور سراسری رو هم داشتم. بهترین مشاور برای هر کسی خود فرده، چون خودش رو بهتر از هر کسی میشناسه اما اگه کسی واقعاً نمی­تونه برنامه ­ریزی کنه، می­تونه از یک مشاور خوب کمک بگیره.

 

  • روزانه چند ساعت مطالعه داشتید و از کی شروع کردین؟

همونطور که گفتم دو هفته بعد از امتحانات پایان ترم شروع کردم. درباره ساعات مطالعاتی در اول 2 الی 3 ساعت که کم کم زیادش کردم و پایان تابستون به 4 ساعت رسید. در ترم 7، چهار روز در هفته روزی 6 ساعت درس میخوندم. روزایی که دانشگاه می­رفتم، کمتر می‌شد در حد دو الی سه ساعت (حتی گاهی که خیلی خسته بودم هم  نمی­خوندم). این روند تا امتحانات پایان ترم ادامه داشت که در اون زمان سه هفته کنکور نخوندم و دوباره بعد از امتحانات شروع کردم. البته تو ترم هشت، شش روز در هفته وقت آزاد داشتم. این روند با یه سری وقفه تا کنکور ادامه داشت. فقط دو هفته آخر به خاطر به هم خوردن برنامه­ ریزیم مجبور شدم بیشتر از 6 ساعت بخونم (7 تا 9 ساعت).

 

  • شما در همه درس ها و در کنار هم، درصد بالایی به دست آورده اید. این تعادل و درصد بالا در همه دروس سخت به دست میاد. ما این موضوع هم خواهیم پرداخت اما ابتدا در مورد درس ها به طور جداگانه برای ما توضیح دهید، برای هر درس چه منبعی مطالعه کردین؟

قبل از اینکه منابعم رو بگم لازمه که چند تا نکته رو توضیح بدم. همه می­دونیم که منابع وزارت علوم کاملاً مشخص نیست و شما هر کتابی رو که بخونید نمی­تونید همه سؤالات رو جواب بدید. پس اگه کسی چند تا منبع بخونه شاید بهتر باشه، البته وسواس زیاد هم درست نیست. بعد اینکه من ادعا نمی­کنم که این منابع بهترین و کاملترین منابع هستن و تضمینی وجود نداره که اگه کسی این منابع رو بخونه حتماً موفق میشه. شاید کتابهای بهتری هم باشه که من از اونا بی­ اطلاعم. منابعی که خوندم اینهاست:

رشد،  روانشناسی رشد لورا برک جلد 1 و 2- روانشناسی ژنتیک جلد 1 و 2

انگیزش هیجان و روانشناسی فیزیولوژیک،  کتاب انگیزش هیجان خداپناهی- کتاب روانشناسی فیزیولوژیک خداپناهی

آسیب شناسی،  آسیب شناسی هالجین DSM-5 جلد 1 و2   –  خلاصه روانپزشکی کاپلان –  مدرسان شریف (برای کودکان استثنایی)

بالینی:، روانشناسی بالینی فیرس- نظریه­ های روان­درمانی پروچاسکا

زبان،  کتاب لیندا لیل (برای شروع خوبه ولی کافی نیست)- فهرست لغات انتهای کتابهای بقیه دروس که قبلا گفتم- و متنهای روانشناسی در اینترنت

و برای آمار و روش تحقیق و علم النفس کتاب مدرسان شریف رو خوندم.

 

  • چه طور تعادل رو بین درس ها حفظ کردین؟

به نظرم یک اشتباهی هست که خیلی از بچه­ ها  و حتی مشاورها انجام میدن و فکر می­کنند که هر درسی که ضریبش بیشتر هست رو باید بیشتر بخونند. این حرف تا حدی درست و منطقیه. ولی من فکر می­کنم که علاوه بر اون حجم درس و دشواری اون رو هم باید در نظر داشت. من بین این سه تا مؤلفه تعادل برقرار کردم. به خصوص سرمایه گذاری ویژه در درسهایی که بچه­ های دیگه توش مشکل دارند یعنی آمار و زبان.

 

  • دقیقا درسته. توی کدوم یک از این درس ها ضعیف تر بودید و برای جبرانش چکار کردید؟

من تقریباً تو هیچ یک از درس‌ها مشکلی نداشتم. فقط یک کمی تو علم­ النفس ضعیف تر بودم و برای همین وقت بیشتری براش گذاشتم، البته فقط کمی بیشتر.

 

  • قطعا شما هم میدونید که هر کسی شیوه مطالعاتی خاص خودش رو داره که میتونه با کمک مشاورش نهایتا اشکالاتش رو برطرف کنه ولی نمیتونیم بگیم یک شیوه کلی هست که باید همه اونطور بخونند. با این حال ما مشتاقیم که شیوه برنامه ریزی شما رو هم بدونیم.

بله، هر کسی شیوه مطالعه خاص خودش رو داره و نمیشه یک شیوه رو به همه توصیه کرد. ولی به طور کلی من درسها رو به شکل موازی می­خوندم. در یک روز درسهای متنوع میخوندم. مثلاً سه تا جلسه دو ساعته. بعد از اینکه یک مبحث رو تموم می­کردم، چند روز بعد تست می­زدم. همه تستها رو هم نمی­زدم، مثلاً فقط تستهای زوج رو می­زدم و مابقی رو برای دفعات بعد نگه میداشتم تا تست تکرای نزنم. دو هفته آخر هم همه  تستها رو مرور کردم. تستهای کنکور 93 و 94 رو هم کلاً نزدم و دو روز مونده به کنکور از خودم کنکور گرفتم.

 

  • به شرکت در آزمون آزمایش معتقد هستید؟ جایی شرکت کردید؟

من در آزمون آزمایشی شرکت نکردم. ولی باهاش مخالف هم نیستم. به شرطی که آزمون مناسبی پیدا کنند. آزمون درباره پیشرفت ما، توانایی­ها و نقاط ضعف به ما بازخورد خوبی میده.

 

  • رتبه یک کارشناسی ارشد روانشناسی قصد داره کجا ادامه تحصیل بده؟

تمایلم به تهران است

 

  • اگر قرار باشد لذت موفقیت تان را با سه نفر سهیم بشید، آن سه نفر چه کسانی هستن؟

من میخوام از سه نفر قدردانی ویژه کنم. اول از خدا که توانایی به من داد تا بتونم درس بخونم. و بعد از پدر و مادر عزیزم که توی این مسیر همیشه همراه و پشتیبان من بودند.

 

  • وقتی رتبه رو دیدین چه حسی داشتین؟ الان چه حسی دارین؟

مشخصاً خوشحال شدم ولی غافلگیر نشدم، چون درصدهام رو حساب کرده بودم. اما الان دیگه برام عادی شده چون رتبه اول شدن گام اوله نه هدف نهایی من.

 

  • مصاحبه شما رو بسیاری از دوستان خواهند خوند و ما دوست داریم که یک جمله از شما در اینجا به یادگار داشته باشیم و مصاحبه رو با این جمله تمام کنیم.

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنش­ها گر کند خار مغیلان غم مخور.

من با اینکه کم بینا هستم تونستم رتبه یک کنکور بشم. این نشون میده که هیچ چیز نمیتونه جلوی اراده انسان رو بگیره. پس وقتش رسیده که ناامیدی رو ناامید کنیم.

 

  • ازتون بابت وقتی که صرف کردید سپاس گزارم و مجددا و از صمیم قلب این موفقیت  رو تبریک میگم و امیدوارم شروع موفقیت های بزرگتر برای شما باشه.

17 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • موفقیت همشهری خودرابه ایشان وخانواده محترمشون تبریک عرض مینمایم وامیدوارم درمراحل بعدی هم بدرخشند ومایه افتخار باشند.

  • واقعا تبریک کلی انگیزه گرفتم ازتون اینکه اصلا به کسب رتبه فکر نکردید و هدفون قوی کردن پایه علمیتون بوده واقعا عالیه امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون موفق باشین

  • سلام من کارشناسی بالینی بهشتی هستم میخوام ارشد عمومی گیلان بخونم میخواستم بدونم کلا درس بالینیو حذف کنم (نه بخونم نه در جلسه کنکور وقتمو بذارم) تاثیری در رتبه و تراز برای قبولی در عمومی داره یا نه؟ چون زمین شناسی هم ضریب صفر داشت برا زیرگروه 1 اما تو رتبه کل تاثیر داشت. میخواستم مطمئن شم که بالینی تاثیری نداره بعد کنارش بذارم ممنون از وقتی که گذاشتید .

    • سلام سوالتون مربوط به موسسه دیگری بود و ما در روان آموز فقط به سوالاتی که مربوط به خودمون باشه پاسخ میدیم اینکه اونها کاری اشتباه کردند یا نه مسئولیتش با خودشون هست باید از خودشون سوال کنید. با این حال یک توضیح در این زمینه رو به ایمیلی که وارد کرده بودید ارسال کردیم. موفق باشید

  • اقای عباسی تبریک میگم کسب رتبه به این خوبی رو.. بنظر من علاوه بر اراده؛ شما هوش خدادادی فوق العاده ای دارید اینو درصداتون نشون میده که رکورد زدید تو این چند ساله. به امید موفقیتهای بیشتترتون

  • با سلام و احترام.
    جواد عزیز کسب رتبه 1 روانشناسی رو صمیمانه تبریک میگم و از خداوند بزرگ برایت مسیری سرشار از موفقیت های علمی و عملی رو خواستارم.

    • با سلام.
      من رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت با معدل 15هستم.چه رشته ای بخونم برای ارشد؟کهکار داشته باشهو روزانه هم میخوام بخونم برای شرایط مالی…راستش معدل سه ترن اخرن بالای 17بود ولی اوایل مشکل داشتم و و…,,,میشه راهنماییم کنید

      • سلام انتخاب رشته ارشد رو باید بر اساس علاقه و مهارتتون تصمیم بگیرید. رشته ها و گرایش های مختلفی هست و بازار کار هم به مههارت شما بستگی داره.

        • خلی ممنون از جوابتون.
          بین تکنولوژی آموزشی و مشاوره و روانشناسی بالینی ؟
          بالینی الان زیاد نشده؟
          بعضیا میگن دوباره کنکور تجربی بده.برای بهداشت و پرستاری و اپر همت بلند تر باشه برای دارو سازی و …

          خیلی ممنون که جواب دادین

دیدگاهتان را بنویسید