همه چیز دربارۀ روانشناسی شخصیت

بروزرسانی: 23 تیر 1404
180بازدید
13 زمان مطالعه

روانشناسی شخصیت شاخه‌ای از روانشناسی است که به بررسی الگوهای پایدار فکری، رفتاری و احساسی افراد می‌پردازد. این علم به دنبال درک تفاوت‌های فردی، شناسایی ویژگی‌های شخصیتی و پیش‌بینی رفتار انسان در موقعیت‌های مختلف است.

بعضی‌ها معتقدند که می‌توان با یک نگاه کوتاه به چهرۀ فرد، شخصیت او را شناخت و عده‌ای بر این باورند که با کمی معاشرت، می‌توان به ویژگی‌های شخصیتی او پی برد؛ برخی نیز گمان می‌کنند که شکل انگشتان دست می‌تواند سرنخ‌هایی درباره‌ی الگوی کلی رتفاری و فکری فرد ارائه دهد.

اما واقعاً شخصیت چیست؟ آیا ارتباطی با چهره دارد؟ تا چه حد می‌توان شخصیت را شناخت و چه بخش‌هایی از آن همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند؟ آیا شخصیت یک مفهوم علمی است یا مانند کف‌بینی و برخی شاخه‌های طب سنتی، همچنان در مرز بین علم و شبه‌علم قرار دارد؟

شخصیت متمایز؛ امضای مخصوص شما

چرا افراد به شیوۀ خاصی عمل می‌کنند؟ چه چیزی باعث می‌شود که افراد به شیوه‌ای مشابه یا متمایز از یکدیگر رفتار کنند؟ وقتی به موجودات مختلف گونه‌های طبیعت می‌نگریم، کاملاً متوجه می‌شویم که هر یک از حیوانات یک گونه احتمال دارد تفاوت‌های خاص خود را داشته باشند.

با یک نگاه گذرا به زندگی چند بچه گربه متوجه خواهیم شد که برخی از بچه‌ گربه‌ها بسیار خجالتی و درخود‌ فرو‌رفته‌اند، در صورتی که احتمال دارد برادران یا خواهران همان بچه گربه بسیار بازیگوش و مشتاق کنجکاوی در محیط باشند. همین نگاه گذرا کافی است تا متوجه شویم که حتی حیوانات نیز ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند.

اما اگر این منحصربه‌فردی را در انسان بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که این قضیه بسیار مشهودتر و چند پله بیشتر از سایر موجودات است.

انسان‌ها هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی تفاوت‌های بسیار شگرفی با هم دارند. این تفاوت‌ها بعضاً به قدری زیاد است که ناچاریم اعتراف کنیم که هر انسان یک سیستم منحصربه‌فرد و در نوع خود بی‌نظیر نسبت به دیگران است. این که این تفاوت‌ها چگونه در شخصیت انسان‌ها موثرند را در روانشناسی شخصیت بررسی می‌کنیم.

بیشتر بخوانیم : بررسی نظریه ترتیب تولد آدلر و تاثیر آن بر شخصیت فرزندان

تاریخچه روانشناسی شخصیت چگونه شکل گرفته است؟

فروید

فیلسوفان، روحانیون و متفکران همواره تلاش کرده‌اند به این پرسش که شخصیت چیست و چه تأثیراتی دارد؟ پاسخ دهند. تا پیش از فروید، تلاش‌ها برای یافتن پاسخ‌های دقیق پیشرفت محسوسی داشت، اما با ظهور فروید، تمامی این پیشرفت‌ها دستخوش تغییر شد.

فروید که خود آموزش عصب‌شناسی دیده بود، سعی کرد روش‌های فلسفۀ پیشین و پژوهش‌های علمی را با هم ترکیب کند. فروید به بیماران خود گوش می‌داد تا معلوم کند چه تعارضات پنهانی در پس نشانه‌ها و بیماری‌های آنان نهفته است. در واقع، فروید اولین شخصی بود که نظریهٔ مدرن شخصیت را عمدتاً بر اساس مشاهدات بالینی‌اش به وجود آورد.


اگرچه یک تعریف واحد برای شخصیت وجود ندارد، اما با اتکا به منابع علمی می‌توانیم شخصیت را این‌گونه تعریف کنیم: شخصیت الگوی صفات نسبتاً دائمی و ویژگی‌های منحصر به فرد است که به رفتار شخص ثبات و فردیت می‌بخشد.

صفات ممکن است منحصر به فرد یا در برخی موارد با سایر گروه‌ها مشترک باشد، اما الگوی آن برای هر فردی متفاوت است.

متفکران مختلف در رابطه با شخصیت دست به نظریه‌پردازی می‌زنند. برداشت از ماهیت انسان را می‌توان از حداقل ۶ زاویه بررسی کرد:

  • جبرگرایی در برابر اراده آزاد
  • علت در برابر غایت‌مندی
  • بدبینی در برابر خوشبینی
  • عوامل تعیین‌کننده هشیار در برابر ناهشیار
  • عوامل زیستی در برابر اجتماعی
  • بی‌همتایی در برابر شباهت
چهره های مؤثر در روانشناسی شخصیت:  داروین، فروید، یونگ، آدلر و هورنای

با آغاز قرن ۱۹ و ارائۀ نظریات داروین، تمام علوم دستخوش تحول شدند و این تغییرات در مطالعات شخصیت نیز مشهود بود. پژوهش‌های داروین بعدها الهام‌بخش بررسی شخصیت از دیدگاه زیستی شدند. با ورود به عصر فروید و ارائۀ نظریات روان‌کاوی، تحول عظیمی در مطالعۀ شخصیت رخ داد.

فروید از نخستین کسانی بود که مطالعات شخصیت را از گمانه‌زنی‌های پراکنده رهایی بخشید و نظریۀ خود را در قالب یک چارچوب سازمان‌یافته ارائه کرد.

پس از او، پیروانش مانند آلفرد آدلر، کارل یونگ و کارن هورنای، با الهام از اصول فرویدی، نظریه‌ های جدیدی را مطرح کردند؛ البته دیدگاه‌های آن‌ها در برخی موارد با فروید متفاوت و حتی متضاد بود.

کارل یونگ با معرفی مفهوم ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگوها، بر تأثیرات عمیق ساختارهای ذهنی مشترک در روان انسان تأکید کرد. آدلر، بنیان‌گذار روانشناسی فردی، عقدۀ حقارت را به‌عنوان نیروی محرک رشد شخصیت معرفی نمود.

هورنای و فروم نیز بر اهمیت عوامل اجتماعی و فرهنگی در شکل‌گیری شخصیت تأکید کردند و منجر به بازنگری رویکرد روان‌کاوی سنتی با نگاهی نوین شدند.

مطالعۀ بیشتر: بررسی انواع تیپ های شخصیتی یونگ

در نیمۀ اول قرن بیستم، علاوه بر روان‌کاوان سنتی، با گسترش رفتارگرایی، نظریه‌پردازانی مانند جان واتسون و بی.اف. اسکینر، بر نقش یادگیری و محیط در شکل‌دهی شخصیت تأکید کردند.

با ورود به اواسط قرن بیستم و توسعۀ پژوهش‌های علمی و دانشگاهی، نظریاتی که بیشتر بر داده‌های آماری و تجربی تکیه داشتند، گسترش یافتند. در این دوره، نظریۀ ویژگی‌ها (Trait Theory) با پژوهش‌های گوردون آلپورت، ریموند کتل و هانس آیزنک شکل گرفت که بعدها به نظریۀ پنج عامل بزرگ شخصیت (Big Five) منجر شد.

در همین زمان، انسان‌گرایانی مانند کارل راجرز و آبراهام مازلو بر رشد فردی و خودشکوفایی تأکید کردند. از سوی دیگر، رویکرد شناختی-اجتماعی با پژوهش‌های آلبرت بندورا معرفی شد که مفاهیمی مانند خودکارآمدی و یادگیری مشاهده‌ای را مطرح کرد.

با ورود به قرن بیست و یکم و پیشرفت چشمگیر در علوم زیستی و انسانی، رویکردهای تلفیقی میان زیست‌شناسی، علوم شناختی و علوم اجتماعی به وجود آمدند. امروزه، فناوری‌هایی مانند بررسی ژنتیک، هوش مصنوعی و ابزارهای تصویربرداری مغزی در مطالعات شخصیت نقش پررنگی ایفا می‌کنند.

با پیشرفت هوش مصنوعی در علوم رفتاری، انتظار می‌رود که در آینده، شناخت شخصیت با دقت و عمق بیشتری انجام شود.

شخصیت های مهم روانشناسی شخصیت از قرن بیست به بعد

چرا روانشناسی شخصیت مهم است؟

روانشناسی شخصیت به بررسی نظری و عملی شخصیت مشغول است. از آن‌جایی که شخصیت را یک عنصر نسبتاً پایدار روان می‌دانیم، باید به این نکته واقف باشیم که این ساختار پایدار در تمام اجزای زندگی افراد خود را نشان می‌دهد؛ از شغل و تفریح و انتخاب دوستان گرفته تا برگزیدن همسر و سبک تربیتی فرزند و تصمیم‌های حساس مالی.

روانشناسی شخصیت سعی می‌کند با شناخت هر چه بهتر اجزای شخصیت افراد، بتواند دست به پیش‌بینی رفتاری بزند. تحقیقات فراوانی بین شخصیت و سایر متغیرها انجام شده است که بیانگر این نکته مهم است که شخصیت افراد در برخی موارد بسیار مهم‌تر از محیطی است که فرد در حال تجربۀ آن است.

مطالعۀ تکمیلی : کتاب شخصیت و تفاوت‌های فردی – سی اشتون

کاربردهای روانشناسی شخصیت

کاربرد های روانشناسی شخصیت

کاربردهای فردی:

بررسی شخصیت افراد می‌تواند به خودشناسی بهتر آن‌ها منجر شود. این شناخت به افراد کمک می‌کند تا با به دست آوردن تصویری شفاف‌تر از خود، مدیریت بهتری در روابط خود، به‌خصوص روابط عاطفی، داشته باشند.

روانشناسی شخصیت، علم پیچیده‌ای است که به بررسی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های وجود انسان می‌پردازد. با شناخت شخصیت خود و دیگران، می‌توانیم زندگی خود و روابطمان را ارتقا دهیم.

کاربردهای شغلی:

تست‌های مختلفی که توسط روان‌شناسان شخصیت تهیه و تنظیم شده‌اند، به مدیران منابع انسانی کمک می‌کنند تا هر فرد را در سمتی استخدام کنند که بیشترین تطابق با او را دارد و بالاترین کارآمدی را در سمت شغلی از خود نشان دهد.

کاربردهای درمانی:

شناخت بهتر شخصیت افراد هم به روانشناسان و هم به خود افراد کمک می‌کند تا الگوهای ناکارآمد زندگی را تشخیص دهند. با شناسایی این الگوها، می‌توانند نسبت به الگو شکنی و ساختن الگوهای رفتاری بهتر اقدام کنند.

اختلالات شخصیت نیز جزو اختلالات بسیار مقاوم و سخت برای درمان هستند که روانشناسان تلاش می‌کنند با پژوهش و شناخت لازم گام مهمی در درمان آن‌ها بردارند.

اختلال شخصیت چیست؟ نگاهی به چهره‌های پنهان ذهن

اختلالات شخصیت به الگوهای پایداری از تفکر، احساس و رفتار گفته می‌شود که به‌طور قابل توجهی با هنجارهای فرهنگی تفاوت دارند، باعث اختلال در عملکرد فرد می‌شوند و در جنبه‌های مختلف زندگی نمود می‌یابند. این اختلالات که اغلب با مشکلات جسمی و روانی دیگر همزمان هستند، می‌توانند به کاهش کیفیت زندگی، افزایش خطر خودکشی و دشواری در روابط بین‌فردی منجر شوند

روانشناسی شخصیت به بررسی ویژگی‌های طبیعی و پایدار شخصیت انسان‌ می‌پردازد؛ اختلالات شخصیت زمانی رخ می‌دهند که این ویژگی‌ها از حالت طبیعی خارج شده و شدید، ناسازگار و مشکل‌ساز شوند که از شایع‌ترین آن‌ها می‌توان به اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته، ضد‌اجتماعی، وسواسی – جبری و وابسته اشاره کرد.

در طبقه‌بندی‌های نوین مانند ICD-11، تأکید بر سنجش این اختلالات بر طیفی از شدت به‌جای دسته‌بندی‌های سنتی است. این اختلالات اغلب نادیده گرفته شده یا با برچسب‌های منفی همراه‌اند، موضوعی که اهمیت آگاهی‌بخشی و مداخله‌ای دلسوزانه و غیرقضاوت‌گر را دوچندان می‌سازد.

بیشتر بخوانیم: اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟

بازار کار روانشناسی شخصیت

روانشناس شخصیت حرفه‌ای و بازار کار و تاثیر آن بر مسیر شغلی

روانشناس شخصیت فردی است که به مطالعه و پژوهش در مورد شخصیت و تأثیرات شخصیت بر رفتار انسانی می‌پردازد. روان‌شناسان شخصیت برای درک بهتر شخصیت از ابزارهایی مانند مصاحبۀ بالینی و آزمون‌های ساخته شده برای شناسایی شخصیت، مانند NEO استفاده می‌کنند.

یک روانشناس شخصیت برای این که بتواند تبدیل به فردی حرفه‌ای در کار خود شود، نیاز به دانش گسترده تئوری و عملی در مورد شخصیت و نظریه‌ های شخصیت دارد. علاوه بر آن، نگاهی دقیق و تحلیلی باید نسبت به مسائل داشته باشد.

از آن‌جایی که شخصیت یک واحد مستقل نیست و به تمام اجزای مختلف روان مرتبط است و به طور مستقیم و غیرمستقیم بر تمام رفتارها می‌تواند اثرگذار باشد، یک روانشناس شخصیت حرفه‌ای باید علاوه بر دانش کافی در حیطۀ نظریات شخصیت، به سایر شاخه‌های روانشناسی مانند آسیب‌شناسی روانی، روانشناسی رشد و روانشناسی اجتماعی نیز تسلط کافی داشته باشد.

بازار کار روانشناسی شخصیت می‌تواند به سمت پژوهشی یا بالینی برود. در زمینه‌های بالینی، روانشناسان شخصیت بعد از گذراندن دانشگاه و اخذ مجوزهای لازم از سازمان نظام روانشناسی می‌توانند اقدام به درمانگر شدن کنند.

در مسیر پژوهشی نیز، روان‌ شناسان شخصیت می‌توانند در قالب پژوهشگر در موسسات مختلف مشغول به کار شوند تا با انجام تحقیقات مختلف، سازمان مورد نظر را در رسیدن به اهداف خود یاری کنند.

مقطعحیطه مجاز برای فعالیتتخمین درآمد
کارشناسیصرفا پژوهشیپایین
کارشناسی ارشدپژوهشی / بالینیمتوسط
دکتریپژوهشی / بالینیمتوسط به بالا

بررسی دو نظریه مهم شخصیت

نظریه فروید

وقتی از ناهشیار روان انسان سخن می‌گوییم، بی‌تردید نام فروید به ذهن می‌آید. یکی از بزرگترین خدمات فروید پرداختن و کاوش در ناهشیار است. قبل از فروید، فرض‌ها و نظریه‌ های مختلفی در رابطه با ناهشیار وجود داشت، اما این فروید بود که این مفاهیم را توسعه داد و به طور نظام‌مند به آن‌ها سازمان بخشید.

طبق نظر فروید، سطوح زندگی روانی به سه بخش ناهشیار، نیمه‌هشیار و هوشیار تقسیم‌بندی می‌شود. ناهشیار خود به دو سطح متفاوت نیمه‌هشیار و ناهشیار تمام عیار تقسیم می‌شود. به اعتقاد فروید، افراد عمدتاً توسط سایق‌هایی برانگیخته می‌شوند که آگاهی کمی از آن دارند یا اصلاً از آن مطلع نیستند.

هرچند ناهشیار در دسترس قسمت هشیار ما قرار ندارد، ولی اغلب احساسات، کلمات و اعمال را برانگیخته می‌کند. به اعتقاد فروید، ناهشیار را می‌توان در رویاهای خواب، لغزش‌های زبانی و انواع خاصی از فراموشی مشاهده کرد.

افکار ناهشیار فقط زمانی می‌توانند وارد هشیاری شوند که به قدری تغییر شکل داده باشند که از چنگ سانسور فرار کنند. سطح نیمه‌هشیار شامل تمام مواردی است که هشیار نیستند اما با کمی زحمت می‌توانند هشیار شوند.

نظریه روانشناسی شخصیت فروید؛ نهاد، خود و فراخود

مدل ارائه شده توسط فروید یک مدل مکان نگاری بود که تقریباً به مدت دو دهه رواج داشت. سپس در خلال دهه 1920، فروید مدل ساختاری سه بخشی خود را معرفی کرد.

در این مدل، ذهن دارای سه بخش نهاد، خود و فراخود است. این‌ها قلمرو ندارند بلکه صرفاً سازه‌های فرضی هستند. این سازه‌ها با هم تعامل می‌کنند و در طی این تعامل، الگوهای مختلف روانی شکل می‌گیرد که می‌تواند باعث اختلال یا سلامت روانی شود.

“نهاد” در قسمت کاملاً ناهشیار قرار دارد و با واقعیت بیرونی سر و کار ندارد. نهاد همواره می‌کوشد با ارضای امیال غریزی تنش‌های خودش را کاهش دهد و بر اساس اصل لذت عمل می‌کند.

نهاد غیر منطقی است و می‌تواند به طور همزمان عقاید متضاد با یکدیگر را پرورش دهد. همچنین، نهاد فاقد توانایی قضاوت‌های ارزشی است و صرفاً به دنبال چیزهایی است که او را ارضا می‌کند یا باعث لذت او می‌شوند.

“خود” تنها حیطه‌ای از ذهن است که با واقعیت ارتباط دارد. خود سعی می‌کند درخواست‌های نهاد را با در نظر گرفتن ارزش‌ها و قضاوت‌ها ارضا کند. اما این ارضا صرفاً یک ارضای ساده نیست؛ خود تلاش می‌کند تا خواسته‌های نهاد را با در نظر گرفتن شرایط و واقعیت بیرونی ارضا کند، به شکلی که قابل پسند و تأیید جامعۀبیرونی باشد.

برای مثال، اگر نهاد دوست دارد تا خشونت بورزد، خود سعی می‌کند این خشم موجود را در سیر صحیح و جامعه‌پسندتری مانند ورزش بوکس قرار دهد.

“فراخود” بیانگر جنبه‌های اخلاقی و ارزشی است. فراخود مانند نهاد ارتباطی با واقعیت ندارد؛ بنابراین درخواست‌های نامعقولی برای کمال دارد. فراخود دارای دو زیرسیستم وجدان و خودآرمانی است.

وجدان از تنبیه شدن به خاطر رفتار نامناسب ناشی می‌شود و بیشتر بر نبایدها تأکید دارد، در حالی که خودآرمانی از تقویت رفتارهای مناسب ناشی می‌شود و بیشتر به بایدها تأکید دارد.

بین این سه سازه، تعاملات مختلفی در جریان است. یکی از محورهای اصلی این سازه‌ها، “خود” است. خود هم باید سعی کند لذت‌جویی نهاد را به شیوۀ مناسبی انجام دهد و هم با سخت‌گیری‌های فراخود تعامل کند. به عبارتی دیگر، خود چهارراه تعامل بین نهاد و فراخود است.

هر چه خود قدرتمندتر باشد، فرد می‌تواند سلامت روان بهتری را تجربه کند. گاهی اوقات خود تضعیف می‌شود و تعادل‌ها به هم می‌خورد و یکی از نهاد یا فراخود بر “خود” غلبه می‌کنند و این غلبه می‌تواند باعث به هم خوردن سیستم سلامت روان شود.

مطالعۀ بیشتر: مهم ترین نظریه های فروید به زبان ساده

نظریه پنج عاملی

پنج عامل مهم شخصیتی

مک‌کری به همراه کاستا بعد از تحقیقات فراوان و استفاده از روش‌های مختلف آماری و ریاضی به پنج عامل مهم شخصیتی دست پیدا کردند . این نظریه بر این فرض استوار است که ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند در پنج بُعد اصلی شامل روان‌رنجورخویی/ برون‌گرایی/ باز بودن نسبت به تجربه/ خوشایندی دسته‌بندی شوند.

۱. برون‌گرایی (Extraversion)
این ویژگی میزان تمایل فرد به تعاملات اجتماعی، ابراز عواطف و هیجان‌طلبی را نشان می‌دهد. افرادی که در این مقیاس نمرۀ بالایی دارند، معمولاً فعال‌تر و اجتماعی‌تر هستند. در مقابل، افراد با نمرۀ پایین درون‌گراتر بوده و ترجیح می‌دهند زمان خود را بیشتر در تنهایی بگذرانند.

۲. موافقت‌پذیری (Agreeableness)
این مقیاس میزان تمایل فرد به مهربانی، همکاری و دلسوزی را می‌سنجد. افرادی که نمرۀ بالایی در این ویژگی دارند، معمولاً رفتار دوستانه‌تر و همدلانه‌تری از خود نشان می‌دهند. در مقابل، کسانی که نمرۀ پایینی در این مقیاس کسب می‌کنند، رفتار سردتر و رقابتی‌تری دارند.

۳. وظیفه‌شناسی (Conscientiousness)
ویژگی‌هایی مانند پشتکار، تلاش و قابل‌اعتماد بودن از نشانه‌های نمره بالا در این مقیاس هستند. در مقابل، افرادی که نمرۀ پایینی دارند، ممکن است بی‌دقت‌تر و بی‌نظم‌تر باشند.

۴. روان‌رنجورخویی (Neuroticism)
این مقیاس میزان ثبات عاطفی فرد را نشان می‌دهد. افرادی که نمرۀ بالایی در این ویژگی دارند، بیشتر دچار نوسانات خلقی، اضطراب و افسردگی می‌شوند. در مقابل، افرادی که نمرۀ پایینی می‌گیرند، از نظر عاطفی پایدارتر بوده و نوسانات احساسی کمتری را تجربه می‌کنند.

۵. گشودگی به تجربه (Openness to Experience)
افرادی که در این مقیاس نمرۀبالایی دارند، کنجکاوتر هستند و علاقه بیشتری به ایده‌ها و تجارب جدید دارند. در مقابل، نمرۀ پایین در این ویژگی نشان‌دهندۀ محافظه‌کاری و تمایل کمتر به تغییرات است.

کتاب مرتبط : شخصیت در بزرگسالی؛ نظریه پنج عاملی شخصیت

تیپ های شخصیتی

تیپ‌های شخصیتی ابزاری برای دسته‌بندی افراد بر‌اساس الگوهای مشترک رفتاری و هیجانی هستند که به درک ساده‌تر پیچیدگی‌های شخصیت کمک می‌کنند.

در کنار مدل پنج‌عاملی بزرگ، پژوهش‌ها تیپ‌هایی مانند افراد تاب‌آور که باثبات و سازگار‌اند، بیش‌کنترل که درون‌گرا، مضطرب و کمال‌گرا هستند، کم‌کنترل که دچار تکانشگری و ضعف در خودمهارگری‌اند، محتاط که برون‌گرایی پایینی دارند، و تیپ تاب‌آور – آسیب‌پذیر که با ترکیبی از سازگاری بالا و حساسیت هیجانی همراه است، شناسایی کرده‌اند.

این تیپ‌ها در پیش‌بینی سلامت روان و واکنش‌های رفتاری مفیدند، با‌این‌حال بسیاری از روانشناسان همچنان بر درک شخصیت به‌عنوان یک پیوستار از صفات تأکید دارند، نه دسته‌بندی‌های مطلق.

تست‌ شخصیت شناسی

چندین ابزار معتبر برای سنجش شخصیت در محیط‌های بالینی و سازمانی به‌کار گرفته می‌شوند. شاخص تیپ مایرز – بریگز، MBTI، افراد را بر‌اساس ترجیحات ادراک و قضاوت به ۱۶ تیپ تقسیم می‌کند، هرچند به‌دلیل محدودیت در پیش‌بینی، نقدهایی به آن وارد است.

پرسش‌نامۀ چندوجهی مینه‌سوتا، MMPI، یکی از جامع‌ترین و علمی‌ترین ابزارهاست که بیشتر برای ارزیابی آسیب‌شناسی روانی و ساختار شخصیت در حوزه‌های بالینی و قانونی کاربرد دارد و توانایی شناسایی پاسخ‌های تحریف‌شده را نیز دارد.

تست شخصیت هوگان، HPI، بیشتر بر صفات نرمال شخصیت تمرکز دارد که عملکرد شغلی و تناسب فرد با سازمان را پیش‌بینی می‌کند. مدل پنج عاملی شخصیت، FFM، که با ابزارهایی مانند NEO-PI-R اندازه‌گیری می‌شود، شخصیت را در پنج بُعد اصلی بررسی می‌کند و اعتبار بالایی در پیش‌بینی رفتارهای مرتبط با شغل دارد.

علاوه‌‎بر این، پرسش‌نامۀ ارزیابی شخصیت، PAI، و روش‌های نوین مبتنی بر یادگیری ماشین و تحلیل داده‌های دیجیتال، امکانات تازه‌ای برای تست شخصیت فراهم کرده‌اند. هر کدام از این ابزارها ویژگی‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارند و انتخاب مناسب‌ترین روش، به هدف و شرایط ارزیابی بستگی دارد.

روانشناسی شخصیت از نگاه تحصیلات آکادمیک

مقطع کارشناسی

گرایش شخصیت در مقطع کارشناسی به طور مستقل وجود ندارد و تحصیلات تخصصی‌تر آن از مقطع ارشد به بعد آغاز می‌شود. اما این به این معنا نیست که در مقطع کارشناسی، روانشناسی شخصیت جایگاهی ندارد؛ اتفاقاً، شخصیت جزو دروس اصلی و مهم دورۀ لیسانس است و مستقیم و غیرمستقیم دائماً در حال تکرار شدن است.

دانشجویانی که نتوانند تسلط نسبی خوبی در دروس مرتبط با روان‌ شناسی شخصیت داشته باشند، چه در دورۀ کارشناسی و چه در دورۀ ارشد، با چالش‌های مختلفی روبرو می‌شوند.

هر چند واحد روانشناسی شخصیت فقط ۲ واحد از کلیۀ واحدهای دورۀ کارشناسی را در بر می‌گیرد، اما واحدهای درسی مانند روانشناسی تحولی، روانشناسی رشد، روانشناسی شخصیت، تاریخ و مکاتب روانشناسی و آسیب‌شناسی روانی، همگی به نظریه‌ های شخصیت مرتبط‌اند.


منابع مهمی مانند کتاب‌های نظریات شخصیت فیست و نظریات شخصیت شولتز، جزو مهم‌ترین منابع روانشناسی شخصیت هستند. همچنین منابع دیگری مانند روانشناسی رشد لورا برک به همراه تاریخ روانشناسی نوین شولتز، به طور غیرمستقیم به نظریه‌ های شخصیت مرتبط‌اند.

کتاب پیشنهادی: نظریه های شخصیت شولتز ترجمه یحیی سید محمدی

کارشناسی ارشد

کنکور کارشناسی ارشد روانشناسی شخصیت

با شرکت در کنکور کارشناسی ارشد، داوطلبان می‌توانند با کسب درصد لازم در گرایش شخصیت وارد دانشگاه شوند. ضرایب دروس امتحانی این گرایش با گرایش‌های روان‌شناسی عمومی، اسلامی و اجتماعی یکسان است. برای کسب رتبۀ مناسب در کنکور باید نسبت به دروسی که ضرایب بالاتری دارند اهتمام ویژه‌ای ورزید.

دروس روانشناسی عمومی، روانشناسی رشد، آسیب‌شناسی روانی و متون روانشناسی جزو دروسی هستند که ضریب ۲ دارند و کسب درصد لازم می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. البته این به این معنا نیست که سایر دروس باید کنار گذاشته شوند.

 منابع رسمی آزمون کارشناسی ارشد روانشناسی از سوی وزارت علوم اعلام نمی‌شود و اغلب، مشاوران به صورت تخمینی و حدسی منابع را تعیین می‌کنند.

از آنجایی که برخی دروس مهم مانند آسیب‌شناسی و روانشناسی رشد شامل چندین کتاب هستند، توصیه می‌شود داوطلبان پیش از آغاز مطالعه، تحقیقات کافی درباره منابع معتبر انجام دهند.

بیشترین پوشش‌دهی سؤالات کنکور در کتاب روانشناسی شخصیت روان آموز

همان‌طور که کوهنوردی صرفاً بالا رفتن از کوه و عبور از مسیرهای دشوار نیست، بلکه شناخت و پیش‌بینی مسیر نقشی مهم در موفقیت دارد، در کنکور نیز آگاهی از منابع و شیوۀ صحیح مطالعه تأثیر بسزایی دارد. برای هموارتر شدن مسیر می‌توانید با دریافت مشاورۀ تخصصی از مشاوران با سابقه در زمینه کنکور کارشناسی ارشد، به طرز قابل توجهی در زمان و هزینه خود صرفه‌جویی داشته باشید.


در جدول زیر، ضرایب گرایش شخصیت آورده شده است. برای مطالعۀ بیشتر درباره منابع، می‌توانید از سایر پست وبلاگ «روان‌آموز» که به بررسی کلی منابع ارشد روانشناسی و تحلیل سوالات کنکورهای سال‌های گذشته پرداخته و به‌صورت رایگان در سایت قرار گرفته است بهره ببرید.

عنوان درسضریب
روانشناسی عمومی2
متون روانشناسی2
روانشناسی مرضی و کودکان استثنایی2
روانشناسی رشد2
علم‌النفس1
آمار و روش تحقیق1
روانشناسی فیزیولوژیک، انگیزش هیجان1

چارت درسی روان‌ شناسی شخصیت در دورۀ ارشد شامل تمرکز ویژه بر مباحث مرتبط با شخصیت و نظریه‌های آن است. این دروس شامل مباحثی مانند بررسی تفصیلی نظریه‌ها و مکاتب شخصیت، روان شناسی اجتماعی پیشرفته و کاربرد آزمون‌های شخصیت است. گرایش شخصیت خود ۴۶ واحد درسی دارد که ۶ واحد پایانی آن به پایان‌نامه اختصاص دارد.

درستعداد واحد
متون تخصصی2
آسیب شناسی اجتماعی2
روانشناسی یادگیری2
روانشناسی اجتماعی پیشرفته2
هوش استعداد و سنجش آن1
علم‌النفس و مقایسه آن با روانشناسی جدید2
آمار پیشرفته2
روانشناسی رشد2
بررسی تفصیلی نظریه ها و مکاتب شخصیت2
پسیکوفیزیولوژی و نوروپیسیکولوژی2
آسیب شناسی روانی (با توجه به اختلالات شخصیت)2
انگیزش و هیجان پیشرفته2
روش تحقیق پیشرفته2
کاربرد آزمون های شخصیت1
سمینار یافته های جدید در روانشناسی شخصیت2
بررسی مسائل بهداشت روانی در ایران و جهان2
پایان نامه6

مقطع دکتری

مقطع دکتری روانشناسی شخصیت

بر اساس اطلاعات موجود تا به امروز، گرایش شخصیت به‌طور مستقل در مقطع دکتری روانشناسی در دانشگاه‌های ایران ارائه نمی‌شود. اما این به معنای توقف روان شناسی شخصیت نیست. علاقه‌مندان به این گرایش می‌توانند با ادامۀ تحصیل در سایر گرایش‌هایی مانند روانشناسی (بدون گرایش)، روانشناسی بالینی و روانشناسی سلامت، علاقۀ خود را در مقطع دکتری پیگیری نمایند.


گرایش‌های مرتبط با شخصیت در مجموعه روان‌شناسی ۲ قرار دارند و سؤالات آن‌ها با مجموعه روان‌شناسی ۱ و روان‌سنجی متفاوت است. این زیرمجموعه شامل سه دفترچه سؤال است: زبان خارجی، استعداد تحصیلی و سؤالات تخصصی.

دفترچۀ سؤالات تخصصی که بالاترین ضریب را در کنکور دکتری دارد (ضریب ۴) شامل دروس رشد، شخصیت، آمار و روش تحقیق، آسیب‌شناسی روانی و نوروسایکولوژی است. ضرایب این دروس در جدول زیر آورده شده است.

برای داشتن بیشترین بازدهی در مطالعه، توصیه می‌شود داوطلبان پیش از شروع جدی، با مشورت از متخصصان و رتبه‌های برتر، برنامه‌ای هدفمند و کارآمد تنظیم کنند تا از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری کنند.

عنوان دروس امتحانیضرایب
دروس درسطح کارشناسی: روانشناسی رشد و شخصیت
دروس درسطح کارشناسی ارشد: آماروروش تحقیق کمی و کیفی – آسیب شناسی روانی – نوروسایکولوژی
4
استعداد تحصیلی1
زبان (انگلیسی، فرانسه، آلمانی)1

 تقریباً تمام گرایش‌های کنکور دکتری نیز دارای واحدی به نام نظریات شخصیت پیشرفته هستند و دانشجویان علاقه‌مند می‌توانند حیطۀپژوهشی و پایان‌نامۀ اختصاصی خود را از بین مباحث گرایش شخصیت انتخاب کنند.

تفاوت اصلی پایان‌نامه در مقطع ارشد و دکتری به عمیق‌تر و پیچیده‌تر بودن پایان‌نامه در مقطع دکتری برمی‌گردد. به‌طوری‌که در مقطع دکتری، کار پژوهشی انجام‌شده بسیار عمیق‌تر و تحقیقاتی‌تر از مقطع ارشد است.

در کنکور دکتری نیز یکی از مواد امتحانی مهم، درس نظریه‌های شخصیت است که به‌طور مستقیم از آن سؤال طرح می‌شود.

گرایش شخصیت یا گرایش عمومی و بالینی؟

یکی از سؤالات اکثر داوطلبان به تفاوت گرایش شخصیت با سایر گرایش‌های پرطرفدار روانشناسی مثل عمومی و بالینی اشاره می‌کند. برای پاسخ کوتاه به این پرسش می‌توان گفت که تمرکز روانشناسی شخصیت بر حیطۀ نظریات و مکاتب شخصیت است و سعی می‌کند قضایای دیگر را از نگاه نظریات شخصیت بنگرد. در صورتی که روانشناسی بالینی تمرکزش بر تشخیص و درمان بیماری‌ها و اختلالات روانی است.

روان‌شناسی عمومی نیز زمینه‌های گسترده‌ای دارد و تقریباً تمامی حیطه‌های برجستۀروانشناسی مانند آسیب، رشد و شخصیت را پوشش می‌دهد، اما عمق این پوشش‌دهی برخلاف گرایش بالینی و شخصیت کمتراست.

البته دانستن این نکته خالی از لطف نیست که گرایش روانشناسی شخصیت نیز قادر به تشخیص و درمان اختلالات است. افرادی که این گرایش را برای ادامۀ تحصیل خود انتخاب کرده‌اند، می‌توانند پس از دریافت مجوزهای لازم از سازمان نظام روانشناسی و قبولی در آزمون‌های صلاحیت حرفه‌ای، در صورت دارا بودن شرایط، اقدام به تأسیس کلینیک نمایند.

سؤالات متداول

1. مجوزهای قانونی و تأسیس کلینیک برای فارغ‌التحصیلان روانشناسی شخصیت چه شرایطی دارد؟
فارغ‌التحصیلان می‌توانند بعد از گذراندن دوره‌های آموزشی و کسب مجوزهای لازم از سازمان نظام روانشناسی، اقدام به تأسیس کلینیک کنند.

2. تفاوت رشتۀ روانشناسی عمومی و شخصیت چیست؟ (مختصر توضیح دهید)
تمرکز گرایش روانشناسی شخصیت بر مباحث و نظریات شخصیت است، اما روانشناسی عمومی به طور گسترده اما کم‌عمق‌تری از سایر حیطه‌های روانشناسی مطالعه دارد.

3. روانشناسی شخصیت چند واحد است؟
46 واحد در طول دورۀ ارشد.

4. تغییر رشتۀ به روانشناسی شخصیت در مقطع ارشد چه شرایطی دارد؟
با استفاده از شرایط استعداد درخشان و کنکور کارشناسی ارشد.

5. روانشناسی شخصیت چه می‌کند؟
بررسی نظریات شخصیت.

6. هدف اصلی رشتۀ روان

شناسی شخصیت چیست؟
شناخت شخصیت.

7. حوزه‌های فعالیت روانشناس شخصیت چیست؟
فردی، سازمانی، درمانی.

8. ویژگی‌های یک روانشناس شخصیت چیست؟
تسلط به مبانی شخصیت، آسیب‌شناسی روانی، مبانی نظری سایر زیرشاخه‌های روانشناسی.

9. آیا روانشناس شخصیت می‌تواند اختلالات را تشخیص دهد؟
بله.

https://ec.iau.ir/file/download/download/1675310399-.pdf

تیم تحریریه روان آموزتیم تحریریه روان آموز

طرح SOS روان آموز
در شروع درس خواندن معمولاً سوالاتی ذهنتان را به خودش مشغول می‌کند که ممکن است باعث نگرانیتان شده و حتی شما را از ادامه‌ی مسیر منصرف کند. روان‌آموز در کنار شماست تا پاسخگوی هر سوالی باشد که در مسیر درس خواندن و کنکور برایتان پیش می‌آید. فقط کافی‌ست شماره خودتان را در فرم پیش‌رو وارد کنید و منتظر تماس پشتیبابان حرفه‌ای روان‌آموز باشید.

لطفا برای تکمیل این فرم، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.


جمع عدد هفت و سه چه عددی می شود؟


دیدگاهتان را بنویسید

لطفا نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید

1 2 3 4 5