اینروزها همهجا حرف از هوش مصنوعی است؛ در پزشکی، آموزش، کشاورزی، علوم مهندسی، هنر، خلاصه حوزهای از فعالیتهای بشری نیست که پای این رقیب هوش طبیعی به آن باز نشدهباشد. در مقالۀ حاضر، کاربرد هوش مصنوعی در روانشناسی را بررسی میکنیم و به مزایا و معایب استفاده از آن در درمانگری میپردازیم.
لیست مطالب
آیا هوش مصنوعی در روانشناسی جایی دارد؟ آیا این حوزه از علم که به خصوصیات انسانی و غیرقابلتقلیدی مثل همدلی، اخلاقمداری و درک احساسات دیگری وابسته است، روی خوشی به هوش مصنوعی نشان خواهدداد؟ آیا هوش مصنوعی میتواند جایگزین روانشناس شود؟
هوش مصنوعی و رواندرمانی
این هفته با روانشناستان قرار دارید. سر ساعت به کلینیک میرسید، ضربۀ آهستهای به در میزنید و با صحنهای عجیب مواجه میشوید. روی صندلی درمانگرتان، روبات انساننمایی نشستهاست و شما را دعوت به نشستن میکند. چه حسی بهتان دست میدهد؟ احتمالا شوکه میشوید و شاید حتی اتاق را ترک کنید. خب، این صحنه خیلی هالیوودی بهنظر میرسد.
دانشمندان هم نوید میدهند که قرار نیست هوش مصنوعی جایگزین روانشناسان بشود اما دور نیست زمانی که هوش مصنوعی وارد حوزۀ خدمات روان شود. راستش را بخواهید همین حالا هم وارد شدهاست، حالا نه در قالب درمانگر روباتی، ولی بههرحال هوش مصنوعی و رواندرمانی به شیوههای مختلف با هم پیوند برقرار کردهاند.
ماشینلرنینگ، یادگیری عمیق، تشخیص چهره و پردازش زبان انسانی، حوزههایی است که هوش مصنوعی روزبهروز در آنها قویتر و درنتیجه به حیطۀ فعالیت روانشناسی، نزدیکتر میشود. در ادامه، با تعدادی از کمکهای هوش مصنوعی به علم روانشناسی آشنا میشوید.
ارتقای بهداشت روان به کمک کلانداده
در دنیای امروز، بهلطف هوش مصنوعی، کلانداده (بیگدیتا)، اطلاعات زیادی دراختیار متخصصان سلامت روان قرار میدهد و تجزیهوتحلیل دادهها و تصمیمگیری براساس آنها هم به کمک هوش مصنوعی، سهولت و سرعت بیشتری گرفتهاست.
برای مثال هوش مصنوعی با بررسی دادههای جستوجوی کاربران در اینترنت (دربارۀ روشها و ابزارهای خودکشی)، میتواند بگوید که در کدام مناطق، احتمال دست زدن به خودکشی بیشتر است. متخصصان بهداشت روان، از این دادهها استفاده میکنند تا برنامههای ارتقای سلامت روان را متناسب با نیاز مردم، به آنها ارائه بدهند.
دستیاری برای روانشناس
هوش مصنوعی با توسعۀ نرمافزارهای دستیار شخصی میتواند به روانشناسان کمک میکند که بازدهی بیشتر و خطای کمتری داشتهباشند. برای مثال، نرمافزاری که خلاصهای از محتوای جلسۀ درمانی قبل دراختیار درمانگر قرار میدهد، به او کمک میکند که برای جلسۀ بعدی حضور ذهن بیشتری داشتهباشد.
نرمافزاری که درطول هفته، احساسات مراجع را پایش میکند، اطلاعاتی دراختیار درمانگر قرار میدهد تا بتواند روی مهارتها و تمرینهایی مانور بدهد که بیش از همه موردنیاز مراجعش است. بهطور کلی هوش مصنوعی درنقش دستیار شخصی روانشناس، با جمعآوری، سازماندهی و خلاصه کردن اطلاعات، به بهبود رابطۀ درمانی منجر خواهدشد.
مطلب مرتبط: هدف روانشناسی چیست؟
کمک به تشخیص و پیشگیری
الگوریتمهای یادگیری ماشینی، با تحلیل دادههای افراد شامل علائم، زمینۀ ژنتیکی، تاریخچۀ شخصی و خانوادگی، میتوانند برای موقعیتهای مختلف سلامت روان، محتملترین تشخیص را ارائه بدهند و حتی کمک کنند که درمانگر یک برنامۀ درمانی شخصیسازیشده برای فرد، ایجاد کند.
برای مثال الگوهایی خاص در گفتار میتواند نشاندهندۀ افسردگی یا اضطراب باشد و شناسایی این الگوها بهواسطۀ هوش مصنوعی، ممکن میشود. الگوهای یادگیری ماشینی همچنین میتوانند با تحلیل دادههای آزمونهای شناختی، طیف مختلفی از بیماریهای روانی مثل زوال عقل و آلزایمر را پیشبینی کنند. متخصصان براساس این پیشبینیها میتوانند سیر بیماریها را کند کنند.
افزایش دقت ابزارهای سنجشی
روانشناسی، برای تشخیص اختلالات از ابزارهایی مثل تستها و پرسشنامههای روانشناختی استفاده میکند. هوش مصنوعی، با روشهایی مثل نمرهدهی خودکار، کمک میکند که خطای انسانی در اجرای این تستها بهطور قابلتوجهی کاهش پیدا کند و در زمان هم صرفهجویی بشود.
بهعلاوه، هوش مصنوعی براساس دادههای بیومتریک مانند ضربان قلب و حالات چهرهای، میتواند درطول اجرای آزمایشهای روانی، دربارۀ حالات هیجانی و فرایندهای شناختی افراد که قابل دیدن نیستند، به درمانگر اطلاعات بدهد.
شناسایی زیربنای بیماریها
هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل دادههای اسکن مغزی (fMRI)، جریان خون را در مغز اندازهگیری میکند و اطلاعاتی دربارۀ فعالیت عصبی ارائه میدهد. شناسایی الگوها و همبستگیهای بین مناطق مختلف مغز و فرآیندهای شناختی، به محققان امکان میدهد تا مکانیسمهای عصبی زیربنای فرآیندهای شناختی را بهتر درک کنند.
مطلب مرتبط: معروف ترین پرسشنامه های روانشناسی چیست؟
درمانگر شخصی
چتباتها میتوانند برای طیف گستردهای از بیماران اعصاب که بنا بهدلایل مختلف مثل دسترسی نداشتن، انزوا، عدم اطمینان و… امکان مراجعه به روانشناس ندارند، خدمات روانشناختی از راه دور فراهم کنند.
بهعلاوه نرمافزارهای مبتنیبر هوش مصنوعی با تجزیهوتحلیل رفتار کاربران، میتوانند به آنها توصیههایی برای بهبود سلامت روان ارائه بدهند؛ مثلا نرمافزاری متناسب با نیاز یک کاربر ممکن است برای کاهش سطح استرس او، مدیتیشن را توصیه کند یا پیشنهادهایی برای تغییر الگوی خواب داشتهباشد.
آینده روانشناسی با وجود هوش مصنوعی چگونه است؟
خب حالا که هوش مصنوعی چنین کاربرد گستردهای در روانشناسی پیدا کردهاست، آیا باید نگران آیندۀ این علم باشیم؟ آیا روباتهای انساننما و چتباتها در آیندۀ دور یا نزدیک، جایگزین روانشناسان خواهندشد؟
دانشمندان، معتقدند برای پاسخ دادن به این سوال، ابتدا باید نقاط قوت و ضعف استفاده از هوش مصنوعی در ساحت روانشناسی را بشناسیم.
مطلب مرتبط: رشته های بین المللی روانشناسی که در ایران وجود ندارند
نقاط قوت و ضعف کاربرد هوش مصنوعی در روانشناسی
عدهای از متخصصان سلامت روان یادآوری میکنند که درمانگران در جلسات روانشناسی، با ابراز احساسات متناسب با شرایط مراجعان، دادن بازخورد به آنها و ایجاد جو همدلانه، در میزان اثرگذاری رابطۀ درمانی، نقش مهمی دارند.
این گروه، معتقدند که چون هوش مصنوعی قادر به چنین رفتاری نیست و صرفا دادهها را جمعآوری، دستهبندی و تجزیهوتحلیل میکند، نباید وارد حیطۀ درمان بشود.
درمقابل، طرفداران کاربرد هوش مصنوعی در رواندرمانی، استدلال میکنند که هوش مصنوعی، عاری از سوگیریها و قضاوتهای شخصی است؛ هرگز خسته نمیشود و مشکلات و گرفتاریهای فردی را وارد رابطۀ درمانی نمیکند. بهعلاوه به مراجعان اجازه میدهد که در فرایند درمان ناشناس بمانند و با احساس منفی ناشی از انگ روانی، دستوپنجه نرم نکنند.
مخالفان هوش مصنوعی میگویند با فرض صادق بودن این وجوه مثبت، همچنان نمیتوان به هوش مصنوعی در تشخیص بیماریهای روانشناختی اعتماد کرد؛ چراکه فرایند تشخیص، چیزی بیش از درنظر گرفتن علایم و مدت زمان آنهاست.
بسیاری از اختلالات روانشناختی با هم همپوشانی دارند و تشخیص افتراقی آنها از یکدیگر، به تجربه و مهارت بسیار زیادی نیاز دارد؛ چیزی که هوش مصنوعی ازعهدۀ آن برنمیآید. علاوهبر این، رواندرمانگران، به پیروی از آییننامۀ حرفهای موظف هستند که از آسیبهای احتمالی به درمانجویان جلوگیری میکند. هوش مصنوعی، هرگز قادر نخواهدبود به چنین سطحی از آگاهی اخلاقی برسد.
دربرابر این توضیحات، مدافعان هوش مصنوعی میگویند که درقیاس بین هوش طبیعی و مصنوعی، اتفاقا این هوش طبیعی است که میتواند به مراجعان آسیب برساند. وجود یک آییننامۀ حرفهای به این معنا نیست که همۀ درمانگران لزوما از آن پیروی میکنند. کما اینکه درحال حاضر هم تخلف در اتاق درمان، اتفاقی رایج است.
مطلب مرتبط: چالش های اتاق درمان چیست؟
سخن پایانی
حالا که دارید این مقاله را میخوانید، دعوای بین موافقان و مخالفان هوش مصنوعی، همچنان ادامه دارد. این وسط اما متخصصانی هستند که میگویند هوش مصنوعی، قرار نیست متخصصان سلامت روان را از میدان بهدر کند و بحث بر سر نقاط قوت و ضعفش صرفا از آنرو اهمیت دارد که به ابزار موثرتری در دست روانشناسی تبدیل شود.
هوش مصنوعی، به روانشناسان کمک میکند تا از مهارتهایشان به نحو سازندهتری استفاده کنند. شما چه فکری میکنید؟ در قسمت نظرات با ما درمیان بگذارید!
منابع
مطلب پیشنهادی برای دانشجویان روانشناسی ⇐ بازار کار رشته روانشناسی
یک پاسخ
درود
سپاس از مطلب جذاب شما
امیدوارم گرایشایی از روانشناسی ابدا بشه که به هوش مصنوعی و روانشناسی به صورت بین رشته ای بپردازند.