روانشناسی اجتماعی – لوک بدار

آشنایی با محتوای کتاب

در فصل اول کتاب مقدمه‌ای بر روانشناسی اجتماعی را می‌خوانیم. از تاریخچه‌ی آن تا اصول اخلاقی، دیدگاه‌های نظری و دیگر موضوعات کلی مرتبط با آن. در فصل دوم، نویسنده به موضوع «خود» می‌پردازد. ابتدا تعریفی از آن ارائه داده و سپس از‌ ریشه‌های خود، باورها درباره‌ی خود، عزت نفس و خودآگاهی سخن می‌گوید. در فصل سوم و چهارم کتاب، اطلاعاتی از ادراک و شناخت اجتماعی، قضاوت اجتماعی، تغییر نگرش و ناهماهنگی شناختی ارائه می‌شود. در ادامه‌ی کتاب به بررسی موضوعاتی همچون تصورات قالبی، نفوذ اجتماعی، علل برقراری ارتباط با دیگران، پرخاش، نظریه‌ی ناکامی، اثر الگو، عملکرد گروه‌ها، انسجام و نظریاتی متفاوت در زمینه‌ی روانشناسی اجتماعی پرداخته‌می‌شود.                                      

گروه هدف کتاب

مطالعه‌ی این کتاب می‌تواند برای دانشجویان رشته‌ی روانشناسی، مشاوره و علوم‌تربیتی مناسب باشد. همچنین خواندن این کتاب برای مددکاران اجتماعی و افرادی که به رشته‌ی روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و مسائل روانشناسی در بستر جامعه علاقه دارند و یا در تعامل بسیار با مردم هستند، نیز مفید است.

نقاط قوت و ضعف کتاب

قبل از شروع کتاب نویسنده نکاتی را برای یادگیری بهتر دروس نام می‌برد که نه تنها برای یادگیری این درس، که می‌تواند برای یادگیری دیگر دروس نیز استفاده شود. ارائه مقدمه به‌عنوان فصل اول کتاب و بیان موضوعات کلی در روانشناسی اجتماعی در این بخش از کتاب نیز نکته‌ی مثبتی به‌شمار می‌آید. در آخر هر فصل از کتاب خلاصه‌ی فصل و همچنین نتیجه‌گیری از فصل گنجانده شده که برای مرور کلی مفید است. خودآزمایی آخر هر فصل نیز برای فهم اینکه چقدر از مطلب درس را یاد گرفته‌اید کمک‌کننده است. ‌در برخی از قسمت‌های کتاب انتظار می‌رفت ترجمه‌ روان‌تر بوده و محتوا به شکل ساده‌تری بیان شود.

بریده‌ای از کتاب

آیا درست است که همیشه به طرف کسانی جذب می‌شویم که به خود ما شباهت دارند؟ آیا کسانی که معتقدند، قطب‌های مخالف یکدیگر را جذب می‌کنند، به‌طور کامل در اشتباه هستند؟ نه همیشه، زیرا گاهی اتفاق می‌افتد که در بین دوستان و عاشقان خود، به دنبال ویژگی‌هایی می‌گردیم که در خود ما وجود ندارد. مثلاً کسانی که عزت نفس پایین دارند، هرگز به طرف افرادی که مثل آن‌ها هستند کشیده نمی‌شوند. اگر خوب به موضوع فکر کنیم، خیلی تعجب نخواهد داشت که ببینیم شخصی که خودش را دوست ندارد، افراد مشابه با فردی را که او جالب نمی‌داند، خوب ارزیابی نمی‌کند! از طرف دیگر، به نظر می‌رسد که ما در جست‌وجوی اشخاصی هستیم که همان مهارت‌ها و همان تخصص ما را ندارند. به نظر تیسر نمی‌خواهیم با شخص مورد علاقه‌ی خود در زمینه‌هایی که برایمان مهم است، وارد رقابت شویم.