همین الان که درحال خواندن این مطلب هستید، پیام‌رسان‌های شیمیایی در دستگاه عصبی‌تان، سخت مشغول کارند. هورمون‌ها، درحال راست‌وریست کردن کارهایی مثل سوخت‌وساز بدن و هضم غذا در بدن شما، هستند. انتقال دهنده های عصبی، یادگیری، حافظه، هیجان و کلی عملکرد دیگر را مدیریت می‌کنند. اندورفین‌ها هم حواسشان به کاهش درد است. کم و زیاد شدن میزان هرکدام از پیام‌رسان‌های شیمیایی و اختلال در عملکرد آن‌ها، در طیف وسیعی از بیماری‌های جسمی و روانی، نقش دارد. در مقالۀ حاضر، با پیام‌رسان‌های شیمیایی، آشنایی مختصری پیدا می‌کنیم. بعد، به‌طور مفصل می‌رویم سراغ یک نوع مشخص از آن‌ها، یعنی انواع انتقال دهنده های عصبی (Neurotransmitter) و نقش آن‌ها را در ابتلا به اختلالات روانی بررسی می‌کنیم.

انواع پیام‌رسان‌های شیمیایی را بشناسیم!

در دستگاه عصبی، سه دسته پیام‌رسان شیمیایی وجود دارد؛ انتقال دهنده های عصبی، اندورفین‌ها و هورمون‌ها. از آخر، به اول می‌رویم و با هرکدام از آن‌ها، به‌طور مختصر و به زبان ساده آشنا می‌شویم؛

  • هورمون‌ها

هورمون‌‌ها، سومین گروه از پیام‌رسان‌های شیمیایی هستند که عمدتاً در غده‌های درون‌ریز تولید می‌شوند و عملکردهای مختلف بدن را باهم هماهنگ می‌کنند. هورمون‌‌ها، مستقیماً وارد جریان خون می‌شوند و از این طریق به اندام‌ها و سلول‌هایی می‌رسند که ممکن است از منشأ آن‌ها خیلی دور باشند؛ برای همین، به پیام‌رسان‌های «دوربرد»، معروف شده‌اند. این گروه از پیام‌رسان‌ها، وظایف مختلفی دارند؛ از پیشبرد رشد بدن گرفته تا کمک به هضم غذا و تنظیم سوخت‌وساز بدن. «ملاتونین»، در تنظیم چرخه‌های زیستی روزمره و خواب نقش دارد. کار «اکسی‌توسین»، افزایش دلبستگی و اعتماد است. خلاصه که هر هورمونی، نقشی حیاتی در بدن ما بازی می‌کند.

  • اندورفین‌

نقش اندروفین های در بروز اختلالات روانی

گروه دوم از پیام‌رسان‌های شیمیایی، «اندورفین‌ها» یا «پپتیدهای شبه‌افیونی درون‌زاد» هستند که با نام افیون‌های طبیعی مغز شناخته می‌شوند. کار عمدۀ این گروه از پیام‌رسان‌ها، کاهش درد و افزایش احساس لذت است. وقتی می‌‌ترسیم، میزان اندورفین در بدن افزایش می‌یابد تا دردمان موقتاً آرام شود و بتوانیم خودمان را نجات بدهیم. سربازی زخمی را تصور کنید که به‌دلیل درد شدیدش، گوشه‌ای از میدان نبرد نشسته. دیر یا زود یکی از نیروهای دشمن سر می‌رسد و کارش را یک‌سره می‌کند. اما اندورفین‌ها دردِ سربازِ زخمی و ترسیده را موقتاً تسکین می‌دهند تا بتواند از مهلکه فرار کند و جان سالم به‌در ببرد. اندورفین‌ها، غیر از خاصیت دردزدایی، در اشتها، فعالیت جنسی، فشار خون، خلق‌و‌خو، یادگیری و حافظه هم تأثیر دارند.

  • انتقال دهنده های عصبی

بالاخره می‌رسیم به اولین گروه پیام‌رسان‌های شیمیایی؛ نوروترانسمیترها (Neurotransmitter) که در فارسی، معادل‌های زیادی دارد؛ میانجی‌های عصبی، پیک عصبی، انتقال دهنده های عصبی، پیام‌آورها و یا ناقل‌های عصبی. انتقال‌دهندۀ عصبی، از انتهای عصب یک نورون آزاد می‌شوند تا با نورون‌های مجاور، ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب که مادۀ شیمیایی، از نورون پیش‌سیناپسی (سلول عصبیِ انتقال‌دهنده) ترشح می‌شود و فعالیت نورون پس‌سیناپسی (سلول عصبیِ گیرنده) را تغییر می‌دهد. این تغییر، به دو صورت تحریک یا بازداری، اتفاق می‌افتد؛ پیام‌رسان‌های تحریکی، سلول هدف را برمی‌انگیزانند و انتقال دهنده های مهاری، سلول هدف را مهار می‌کنند و فعالیتش را کاهش می‌دهند. البته علاوه‌بر ناقل عصبی تحریکی و مهاری، نوع سومی هم وجود دارد، به‌نام «نورومدولاتورها» که نقش تعدیل‌کننده دارند.

یک نکتۀ مهم را نباید فراموش کنید؛ بعضی از پیک‌های عصبی، به بیش از یک مولکول گیرنده می‌چسبند و چند نوع تأثیر دارند. یعنی مثلاً ممکن است در جاهایی از دستگاه عصبی، نقش بازدارنده داشته‌باشند و در جایی دیگر، نقش تحریکی. دلیلش هم وجود مولکول‌های گیرندۀ متفاوت در این مناطق است.

تأثیر انتقال دهنده های عصبی بر سلامت چیست؟

انتقال دهنده های عصبی، در حالت بهینه، کارشان را همان‌طوری انجام می‌دهند که از آن‌ها توقع می‌رود اما اگر میزانشان، کم و زیاد شود، آن‌وقت سلامت جسم و روان به‌طور جدی به‌خطر می‌افتد. برای مثال، تخریب سلول‌هایی که نوروترانسمیتر «دوپامین» تولید می‌کنند، لرزش و خشکی عضلات در بیماری پارکینسون را درپی دارد. یا مثلاً در بیماری اسکلروز چندگانه (ام‌اس)، سلول‌های ایمنی بدن، بیش‌ازحد ناقل عصبی «گلوتامات» تولید می‌کنند. با توجه به تعداد زیاد ناقل‌های عصبی، در این مقاله، منحصراً به پیک‌های پرتأثیر بر رفتار می‌پردازیم و نقش انتقال دهنده های عصبی در اختلالات روانی را بررسی می‌کنیم.

  • انتقال‌دهندۀ عصبی استیل کولین

نقش هیپوکامپ در بروز اختلالات روانی

نوروترانسمیتر استیل‌کولین «Acetylcholine»، به‌طور کلی پیک تحریکی است اما بسته به مولکول گیرنده، می‌تواند بازدارنده هم بشود. این ناقل عصبی در «هیپوکامپ»، فراوان است. هیپوکامپ، کجاست؟ بخشی از مغز که در حافظه، یادگیری و تشکیل خاطرات جدید، سهم زیربنایی دارد. بنابراین در اختلال حافظه، می‌توان ردپای استیل‌کولین را مشاهده کرد. ثابت شده‌است که در افراد مبتلا به آلزایمر، یاخته‌های سازندۀ استیل‌کولین، دچار تباهی می‌شوند؛ درنتیجه ساخت این پیام‌رسان شیمیایی در مغز کاهش می‌یابد. هرچه مغز استیل‌کولین کمتری بسازد، زوال حافظه بیشتر خواهدشد. استیل‌کولین همچنین در کنش عضلانی، هیجان و سایر کارکردهای شناختی، نقش دارد.

  • انتقال‌دهندۀ عصبی نوراپی‌نفرین

نوراپی‌نفرین «Norepinephrine»، پیکی عصبی است که معمولاً نورون‌های ساقۀ مغز، آن را می‌سازند و کارهای مختلفی انجام می‌دهد؛ افزایش هشیاری و سرعت واکنش هنگام مواجهه با یک موقعیت اضطراری، افزایش ضربان قلب و کاهش فعالیت روده‌ای درخلال فشار روانی، تأثیر بر نورون‌های دخیل در یادگیری، خواب‌دیدن، رویاپردازی و هیجان‌. حالا با این توضیح، معلوم می‌شود که کم و زیادشدن این پیک عصبی، چه تأثیری بر ما می‌گذارد. تولید زیاده‌ازحد نوراپی‌نفرین، بدن را درحالت آماده‌باش دائمی قرار می‌دهد، انگار همیشه خطری تهدیدش می‌کند. فشار خون بالا و اضطراب زیاد هم از پیامدهایش است. برعکس، اگر نوراپی‌نفرین خیلی کم تولید شود، نه‌تنها از آن هشیاری و سرعت واکنش خبری نیست؛ بلکه سطح انرژی و تمرکز هم افت می‌کند.

  • انتقال‌دهندۀ عصبی دوپامین

نقش انتقال دهنده عصبی دوپامین در بروز اختلالات روانی

پیک عصبی دوپامین «Dopamine»، بر نورون‌های دخیل در حرکت ارادی، یادگیری، حافظه، هیجان، انگیزه، لذت، پاداش و واکنش به تازگی و غرابت تأثیر می‌گذارد. وقتی دوپامین کمتر از حد تعادل تولید شود، احتمال ابتلا به پارکینسون و افسردگی و وقتی زیادی تولید شود، شانس ابتلا به اسکیزوفرنی افزایش پیدا می‌کند. انباشت دوپامین، هم‌چنین می‌تواند به پرخاشگری و کنترل ضعیف بر تکانه‌ها منجر شود. از آن‌جایی‌که این ناقل عصبی در مسیر پاداش مغز نقش دارد، داروهای اعتیادآور با افزایش میزان آن و تحریک مسیر پاداش، میل به مصرف بیشتر را در فرد تقویت می‌کنند. برای همین، دوپامین در گرایش به اعتیاد و قمار هم نقش دارد.

  • انتقال‌دهندۀ عصبی سروتونین

نوروترانسمیتر سروتونین «Serotonin»، از خانوادۀ دوپامین و نوراپی‌نفرین است و نقش مهمی در تنظیم خلق‌وخو، خواب، اشتها، ادراک حسی، تنظیم دما و کاهش درد دارد. کمبود سروتونین، با احساس افسردگی ارتباط دارد. داروهای ضدافسردگی، با افزایش میزان این میانجی عصبی، بر افراد مبتلا به اختلال افسردگی تأثیر می‌گذارند. این داروها، از راه سدکردن جذب سروتونین توسط نورون‌ها، میزانش را در مغز افزایش می‌دهند. یک‌سری مواد توهم‌زا مثل ال‌اس‌دی هم که بر خلق‌وخو تأثیر می‌گذارند، درواقع باعث زیاده‌سازی میزان سروتونین در مغز می‌شوند. پایین‌بودن سطح سروتونین در اختلال وسواس فکری-عملی هم مشاهده شده‌است.

  • انتقال‌دهندۀ عصبی گابا

نقش انتقال دهنده عصبی گابا

نوروترانسمیتر گابا یا «گاما آمینو بوتیریک اسید- GABA»، یکی از مهم‌ترین پیک‌های بازدارنده‌ی دستگاه عصبی به‌شمار می‌رود. گابا اصولاً کارش این است که سیگنال‌های مغزی خاصی را غیرفعال کند، فعالیت سیستم عصبی را کاهش بدهد و احساس آرامش را در ما ایجاد کند. پس می‌شود حدس زد که وقتی میزان تولید گابا از حد متعادل کمتر شود، بی‌‎قراری و اضطراب ایجاد شود. داروهای آرام‌بخش و ضداضطراب، با تسهیل فعالیت بازدارندگی گابا، می‌توانند این اضطراب و آشفتگی را کنترل کنند.

گلوتامات «glutamate»، فراوان‌ترین پیک عصبی در دستگاه عصبی مرکزی است که 90درصد از نورون‌های مغز آن را آزاد می‌کنند. گلوتامات، برخلاف گابا، تحریک‌کننده است. این پیام‌رسان شیمیایی، تا وقتی که به میزان متناسب تولید شود، در رشد مغز و عملکردهای یادگیری، نقش دارد. اگر زیادازحد تولید شود، باعث مرگ سلولی می‌شود و بیماری‌هایی مثل آلزایمر، صرع و سکتۀ مغزی را به‌‎دنبال دارد. اگر هم میزانش خیلی کم شود، باعث بی‌خوابی، مشکل در تمرکز و اختلالات روان‌پریشی می‌شود.

سخن پایانی

در این مقاله از وبلاگ تخصصی روان آموز، با انواع نوروترانسمیترها آشنا شدید و دربارۀ بیماری‌های مرتبط با انتقال دهنده های عصبی، اطلاعات به‌دست آوردید. نکتۀ خیلی مهمی که باید بدانید این است که هر انتقال‌دهندۀ عصبی، نقش‌های متعددی ایفا می‌کند و معرفی‌کردن چند وظیفۀ اختصاصی برای هرکدام، صرفاً به‌منظور آشنایی است و نباید پیک‌های عصبی را به این یا آن تأثیر در بدن، تقلیل داد.

به‌علاوه، همیشه این امکان وجود دارد که اختلال، خود عامل نابهنجاری در انتقال دهنده های عصبی باشد و نه ناشی از آن. اگرچه داروهایی که بعضی از انتقال دهنده های عصبی را افزایش یا کاهش می‌دهند، گاهی در درمان بعضی از اختلالات موثرند، این امر لزوماً به‌معنای آن نیست که علت بروز چنین اختلالاتی، نابهنجاری در میزان انتقال دهنده های عصبی است؛ آسپرین، سردرد را تسکین می‌دهد اما بروز سردرد ناشی از کمبود آسپرین نیست.

منابع

روانشناسی عمومی کرول وید، داود عرب قهستانی، نشر رشد

زمینه روانشناسی هیلگارد، اتکینسون، محمدنقی براهنی، نشر رشد