ناتوانی عقلانی در کودکان، «intellectual disability» یا به‌اختصار «ID» که در منابع مختلف گاه، ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی) و گاه، نارسایی هوشی (اختلال تحولی هوشی) ترجمه می‌شود، برای تعریف طیفی از کودکان به‌کار می‌رود؛ از کودکان دارای ناتوانی‌های شدید که به مراقبت همیشگی نیاز دارند تا کودکانی که تأخیرهای خفیفی در رشد دارند و چندان از هم‌سن‌وسال‌هایشان قابل تشخیص نیستند. در مقالۀ حاضر، ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی) در DSM-5 را بررسی می‌کنیم. هم‌چنین نگاهی داریم به سبب‌شناسی ناتوانی عقلی و اختلالات همراه اختلال عقلانی رشدی.

ویژگی‌های تشخیصی ناتوانی عقلانی در کودکان چیست؟

ناتوانی عقلی یا نارسایی هوشی، براساس عملکرد عقلانی و عملکرد انطباقی یا سازشی، سنجیده می‌شود. عملکرد عقلانی، توانایی آموختن اطلاعات، استدلال و حل مسئله است. عملکرد انطباقی یا «adaptive functioning» هم یعنی اینکه فرد چطور ازپس تکالیف معمول زندگی برمی‌آید و چقدر معیارهای استقلال شخصی را که در گروه سنی شخصی خودش از او انتظار می‌رود، برآورده می‌‎کند. عملکرد انطباقی با سه معیارِ مهارت‌‎های مفهومی، اجتماعی و عملی، ارزیابی می‌شود.

  • مهارت‌های مفهومی:

روخوانی، درک زبان، حرف‌زدن، نگارش، شمارش، اعلام زمان

  • مهارت‌های اجتماعی:

پیروی از مقررات مثل رعایت نوبت در بازی، درک‌کردن دیگران مثل همدلی، مهارت‌های میان‌فردی مثل تماس چشمی

  • مهارت‌های عملی:

تکالیف شخصی روزمره مثل لباس‌پوشیدن، استفاده از پول حین خرید، رعایت ایمنی مثلاً موقع رد شدن از خیابان

حالا ببینیم نارسایی هوشی، به‌زبان راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی، DSM-5 چطور تعریف می‌شود.

جدول ملاک‌های ناتوانی عقلی در dsm-5


نارسایی هوشی، اختلالی است که درطول دورۀ تحول شروع می‌شود و کاستی‌های هوشی و عملکرد سازشی را در زمینه‌های مفهومی، اجتماعی و عملی دربرمی‌گیرد. سه ملاک زیر باید برآورده شوند.
الف) کاستی‌هایی در عملکرد هوشی شامل استدلال، حل مسئله، برنامه‌ریزی، تفکر انتزاعی، قضاوت، یادگیری تحصیلی و یادگیری از تجربه که ارزیابی بالینی و آزمون هوش فردی و استاندارد، آن را تأیید کند.
ب) کاستی‌هایی در عملکرد انطباقی که به ناتوانی در برآورده‌کردن معیارهای تحولی و اجتماعی-فرهنگی برای استقلال شخصی و مسئولیت اجتماعی منجر شود. بدون حمایت مداوم، این کاستی‌های سازشی، عملکرد را در یک یا چند فعالیت روزمره محدود می‌کند؛ ارتباط، مشارکت اجتماعی، زندگی مستقل در محیط‌های مختلف مانند خانه، مدرسه و جامعه.
ج) شروع کاستی‌های هوشی و سازشی درطول دورۀ تحول.

طبقه‌بندی عقب‌ماندگی ذهنی در DSM-5

در تعریف و تشخیص اختلال تحولی هوشی، وجودِ هم‌زمانِ دو معیار عملکرد عقلانی پایین و مشکل در رفتار انطباقی، ضروری است. یعنی مثلاً کودکی که هوشبهر پایین دارد اما در عملکرد سازشی‌اش مشکلی وجود ندارد، تشخیص ناتوانی عقلی دریافت نمی‌کند. ازطرف دیگر، همۀ کودکان دارای کم‌توانی ذهنی هم شرایط یکسانی ندارند. نارسایی هوشی، براساس شدت به چهار سطح خفیف، متوسط، شدید و عمیق تقسیم می‌شود.

1. ناتوانی عقلانی خفیف

ناتوانی عقلی خفیف در کودکان چیست

کودکان دارای نارسایی هوشی خفیف، در نوباوگی و نوپایی، به‌نظر نمی‌رسد که با کودکان دیگر تفاوت داشته‌باشند و زمانی تشخیص دریافت می‌کنند که وارد مدرسه می‌شوند. از آن‌جایی‌که این کودکان برای یادگیری مهارت‌های درسی مثل تشخیص حروف و اعداد، روخوانی و ریاضی به زمان و تمرین بیشتری نیاز دارند، از هم‌سن‌وسال‌هایشان متمایز می‌شوند. به‌مرور که تکالیف درسی سخت‌تر می‌شود، کودکان دارای ناتوانی عقلانی خفیف، بیشتر از سایرین عقب می‌مانند و ممکن است مجبور شوند سال تحصیلی را تکرار کنند. آن‌ها بعد از مدرسه، می‌توانند وارد شغل‌های نیمه‌ماهرانه شوند و مستقلانه زندگی کنند و فقط در بعضی موقعیت‌ها مثل مدیریت مسائل مالی، پرکردن فرم استخدام و مانند این‌ها، به کمک نیاز خواهندداشت. افراد مبتلا به ناتوانی عقلی خفیف، بیشترین جمعیت را دربین سایر انواع نارسایی هوشی دارند. نمود ناتوانی عقلی خفیف را در سه سطح عملکرد انطباقی، باهم مرور کنیم.

  • مهارت‌های مفهومی:

کودکان دبستانی، در یادگیری مهارت‌های درسی مثل روخوانی، ریاضی، اعلام زمان، استفاده از پول و نگارش، مشکل دارند. تفکرشان، بیشتر عینی است و در برنامه‌‎ریزی و تفکر انتزاعی، ممکن است نقص داشته‌باشند.

  • مهارت‌های اجتماعی:

کودکان در درک نشانه‌های اجتماعی، مشکل دارند و زبان و گفت‌وگو در آن‌ها، عینی‌تر و نارس‌تر از هم‌سن‌وسال‌هایشان است. هم‌چنین ممکن است مشکلاتی در تنظیم هیجان و رفتار، وجود داشته‌باشد.

  • مهارت‌های عملی:

کودکان ممکن است در مراقبت شخصی، متناسب با سن عمل کنند اما در بزرگسالی، برای انجام تکالیف پیچیده‌تر زندگی روزمره مثل خریدکردن، آشپزی، مدیریت مالی، حمل‌ونقل و مراقبت از فرزند، به کمک نیاز داشته‌باشند.

2. ناتوانی عقلانی متوسط

علائم ناتوانی عقلی متوسط، در نوباوگی و نوپایی نشان داده می‌شود. مهارت‌های حرکتی این کودکان معمولاً عادی است اما تأخیرهایی در یادگیری تکلم و ارتباط با دیگران، در آن‌ها دیده می‌شود. به‌نظر می‌رسد درمقایسه با هم‌سالانشان، علاقۀ کمتری به محیط اطراف دارند. کودکان دارای نارسایی هوشی متوسط، در مدرسه، با عبارت‌های ساده و کوتاه حرف می‌زنند و مهارت‌های مراقبت شخصی نرمال دارند؛ اما در روخوانی، ریاضی و نگارش به مشکل برمی‌خورند. این کودکان وقتی به سن نوجوانی می‌رسند، در برقراری ارتباط با دیگران و مهارت روخوانی و نگارش ساده مشکلی ندارند اما در تکالیفی مثل حساب‌وکتاب‌کردن و مدیریت مالی با چالش مواجه‌اند. این افراد، درصورت آموزش‌دیدن، می‌توانند وارد شغل‌های بی‌نیاز از مهارت، بشوند. عملکرد انطباقی در نارسایی هوشی متوسط را مرور کنیم.

  • مهارت‌های مفهومی:

مهارت‌های مفهومی کودک درطول رشد، به‌طور چشم‌گیری از مهارت‌های هم‌سن‌وسالانش عقب‌تر است. در کودکان پیش‌دبستانی، مهارت‌های زبانی و پیش‌تحصیلی، رشد کندی دارد. در کودکان دبستانی، پیشرفت در روخوانی، نگارش، ریاضی، درک زمان و پول به کمک نیاز دارد. در بزرگسالی، رشد مهارت‌های تحصیلی در سطح ابتدایی است.

  • مهارت‌های اجتماعی:

فرد درطول رشد، در رفتار اجتماعی و ارتباطی، تفاوت‌های محسوسی درمقایسه با هم‌سالانش نشان می‌دهد. توانایی برقراری ارتباط با خانواده و دوستان و حتی روابط رمانتیک در بزرگسالی وجود دارد اما فرد معمولاً در درک و تعبیر نشانه‌های اجتماعی، مشکل دارد. توانایی قضاوت و تصمیم‌گیری، محدود است.

  • مهارت‌های عملی:

فرد می‌تواند در بزرگسالی به مسائل شخصی شامل خوردن، لباس پوشیدن و بهداشتِ خودش رسیدگی کند اما برای مستقل‌شدن در آن‌ها، به آموزش طولانی‌مدت نیاز دارد.

3. ناتوانی عقلانی شدید

ناتوانی عقلی شدید در کودکان

علائم ناتوانی عقلانی شدید، معمولاً در نوباوگی تشخیص داده می‌شود. کودکان مبتلا به این سطح از نارسایی هوشی، تأخیرهای رشدی در نشستن، راه‌رفتن و… نشان می‌دهند و یک یا تعداد بیشتری نابهنجاری زیستی دارند. این کودکان در سن مدرسه، ممکن است بتوانند ازعهدۀ حرکت مستقلانه و مراقبت‌های شخصی مثل غذاخوردن، لباس‌پوشیدن و استفاده از توالت بربیایند. زبان این کودکان معمولاً به کلمات تکی و ایما و اشاره محدود می‌شود و در بزرگسالی هم‌چنان محدود می‌ماند. این افراد اغلب توانایی خواندن و نوشتن ندارند اما ممکن است بتوانند تکالیف سادۀ زندگی روزمره را انجام بدهند، البته تحت‌نظارت. تأثیر ناتوانی عقلانی شدید، در عملکرد انطباقی را مرور کنیم.

  • مهارت‌های مفهومی:

فرد به‌طور کلی از زبان نوشتاری، اعداد، کمیت، زمان و پول آگاهی کمی دارد.

  • مهارت‌های اجتماعی:

واژگان و دستور زبان فرد، کاملاً محدود است. روابط با اعضای خانواده و افراد آشنای دیگر منبع لذت و کمک است.

  • مهارت‌های عملی:

فرد برای تمام تکالیف زندگی روزمره به کمک نیاز دارد؛ غذا خوردن، لباس پوشیدن، حمام‌کردن و استفاده از توالت. همچنین در تصمیم‌گیری و مراقبت شخصی، نیازمند نظارت و کمک است. گاهی رفتارهایی مثل صدمه‌زدن به خود دیده می‌شود.

4. ناتوانی عقلانی عمیق

علائم ناتوانی عقلانی عمیق، در نوباوگی تشخیص داده می‌شود. نابهنجاری زیستی و مشکلات سلامتی متعدد در فرد دیده می‌شود که نشانۀ صدمۀ عصبی است. مهارت‌های فرد در سن مدرسه، درحد کودک یک‌ساله است؛ یعنی امکان دارد بتواند بنشیند، صداها را تقلید کند، آشنایان را تشخیص بدهد و دستورات ساده را درک کند. نیمی از کودکان دارای نارسایی هوشی عمیق، در تمام زندگی به کمک نیاز دارند و نیم دیگرشان، در مهارت‌های انطباقی، رشد آهسته‌ای نشان می‌دهند؛ یعنی ممکن است راه‌رفتن و مهارت‌های ارتباطی ساده را یاد بگیرند اما به‌هرحال، به کمک و نظارت مداوم نیاز دارند. علت نارسایی هوشی این افراد، عضوی است و ممکن است به بیماری‌های هم‌زمان مانند صرع و مشکلات قلبی مبتلا باشند. عملکرد سازشی افراد مبتلا به ناتوانی عقلی عمیق را مرور کنیم.

  • مهارت‌های مفهومی:

مهارت‌های مفهومی، به‌جای فرایندهای نمادی، شامل دنیای مادی فرد می‌شود. مهارت‌های دیداری-فضایی (مثل دسته‌بندی‌کردن براساس ویژگی‌ها) می‌تواند آموخته شود. هم‌چنین فرد، ممکن است بتواند از اشیاء به‌صورت هدفمند استفاده کند. با این‌حال، وجود اختلالات حرکتی و حسی، اجازۀ استفادۀ موثر از اشیاء را به فرد نمی‌دهد.

  • مهارت‌های اجتماعی:

فرد، ممکن است بعضی از دستورات و ایما و اشارۀ ساده را بفهمد اما از ارتباط نمادی در گفتار، درک محدودی دارد. امیال و هیجاناتش را اغلب به‌‎طور غیرکلامی ابراز می‌کند. از ارتباط با اعضای خانواده، مراقبت‌کنندگان و افراد آشنای دیگر لذت می‌برد.

  • مهارت‌های عملی:

فرد در تمام جنبه‌های مراقبت جسمی، سلامتی و ایمنی به دیگران وابسته است. اگر اختلال جسمانی شدیدی وجود نداشته‌باشد، ممکن است فرد بتواند در بعضی فعالیت‌های سادۀ روزمره، مشارکت داشته‌باشد. رفتار ناسازگارانه در اقلیت قابل‌ملاحظه‌ای وجود دارد.

سبب‌شناسی ناتوانی عقلی

چه عواملی باعث تولد کودکان کم‌توان ذهنی، می‌شود؟ گفته می‌شود که بیشتر از هزار اختلال ژنتیکی وجود دارد که با نارسایی هوشی همراه هستند اما نابهنجاری‌های ژنتیکی در سبب‌شناسی ناتوانی عقلی، تنها عامل تأثیرگذار نیستند. مخاطرات محیطی درطول رشد پیش از تولد در سبب‌شناسی ناتوانی عقلی، نقش دارند. اتفاقات حین تولد هم می‌توانند باعث نارسایی هوشی شوند. به‌طور کلی، عوامل ایجادکنندۀ ناتوانی عقلی را می‌توانیم به چهار دستۀ پزشکی، اجتماعی، رفتار و آموزشی تقسیم کنیم و رد و نشان آن‌ها را در سه دورۀ پیش از تولد، حین تولد و پس از تولد، پی بگیریم. در ادامه، با این عوامل آشنا می‌شویم.

زمان عوامل پزشکی عوامل اجتماعی عوامل رفتاری عوامل آموزشی
پیش از تولد
  • اختلالات کروموزمی
  • اختلالات تک‌ژنی
  • سندرم‌ها
  • اختلالات سوخت‌وساز
  • اختلالات مغزی
  • بیماری مادر
  • سن والدین
  • فقر
  • تغذیۀ نامناسب مادر
  • خشونت خانگی
  • دسترسی نداشتن به مراقبت‌های پیش از زایمان
  • استفادۀ والدین از دارو
  • استفادۀ والدین از الکل
  • استفادۀ والدین از دخانیات
  • نابالغ بودن والدین
  • نارسایی شناختی والدین درصورت عدم حمایت
  • عدم آمادگی والدین برای پذیرش مسئولیت والد بودن
حین تولد
  • تولد زودرس
  • آسیب حین تولد
  • اختلالات نوزادی
  • کمبود اکسیژن
  • دسترسی نداشتن به مراقبت‌های حین تولد
  • امتناع والدین از سرپرستی کودک
  • ترک‌کردن کودک ازجانب والدین
  • کمبود امکانات پزشکی هنگام ترخیص
پس از تولد
  • آسیب شدید مغزی
  • تغذیۀ نامناسب
  • التهاب بافت و پردۀ مغز
  • اختلالات تشنجی
  • اختلالات پس‌رونده و تخریبی
  • تعامل پرآسیب بین کودک  مراقب (والدین)
  • کمبود محرک‌های لازم
  • فقر
  • بیماری مزمن در خانواده
  • بستری شدن
  • سابقۀ سوء‌استفاده و بی‌توجهی در کودکی
  • خشونت خانگی
  • محرومیت اجتماعی
  • ناایمنی
  • رفتارهای کودک مشکل‌دار
  • رابطۀ والدینی آسیب‌دیده
  • تأخیر در تشخیص
  • خدمات درمانی اولیۀ ناکافی
  • خدمات آموزشی ناکافی
  • حمایت خانوادگی ناکافی

اختلالات هم‌زمان با اختلال عقلانی رشدی چیست؟

اختلالات همزمان با اختلال عقلانی رشدی

تا چندسال پیش دربارۀ اختلالات همراه اختلال عقلانی رشدی، اطلاعات دقیقی وجود نداشت. عده‌ای از متخصصان می‌گفتند ابتلای افراد دارای نارسایی هوشی به اختلالات روانی، ممکن نیست؛ یعنی نارسایی هوشی را نوعی سپر محافظ دربرابر اختلالاتی مثل افسردگی و اضطراب، می‌پنداشتند. گروهی دیگر از متخصصان هم تفاوتی بین ناتوانی عقلی و اختلالات روان‌شناختی، نمی‌دیدند. اما حالا علم روانشناسی می‌گوید که وجود اختلالات روانی در افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی، نه‌تنها ممکن که حتی رایج است و نمی‌توان اختلالات تحولی – هوشی را با اختلالات روان‌شناختی، یکی دانست.

تحقیقات نشان داده‌اند که حدود 40درصد کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال عقلانی-رشدی، اختلال روانی هم‌زمان دارند که شایع‌ترین‌های آنان به‌ترتیب اختلال رفتار اخلال‌گرانه، اختلال نقص توجه – بیش‌فعالی و اضطراب‌اند. با این‌حال، هم‌چنان تشخیص اختلالات روانی هم‌زمان در افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی، نادیده گرفته می‌شود. دو دلیل برای این مسئله، عنوان می‌شود. اول اینکه احتمالاً متخصصان سلامت روان، تجربۀ زیادی در تشخیص و درمان اختلالات عقلانی ندارند. دوم اینکه بسیاری از این متخصصان، اختلالات روانی را به هوشبهر پایین و مشکل در عملکرد سازشی، نسبت می‌دهند که باعث می‌شود از وجود اختلالات روانی در فردِ کم‌توان ذهنی، غافل شوند.

همه‌گیرشناسی اختلال عقلانی رشدی هم جنبۀ پرمناقشۀ دیگری در زمینۀ نارسایی هوشی است؛ به این دلیل که اصولاً نمرۀ هوشبهر و تعریف نارسایی هوشی، در زمان‌ها و فرهنگ‌های مختلف، متفاوت است. اما شیوع بیشتر ناتوانی عقلانی در پسرها، موضوعی پذیرفته‌شده است، اگرچه بر سر دلیل این مسئله، اتفاق‌نظر وجود ندارد.  

اختلالات ژنتیکی دخیل در ناتوانی عقلی چیست؟

پیش‌تر در توضیح سبب‌شناسی ناتوانی عقلی، از اختلالات کروموزمی، اختلالات تک‌ژنی و سندرم‌ها نام بردیم. حالا می‌خواهیم با شایع‌ترین انواع اختلالات ژنتیکی دخیل در نارسایی هوشی، آشنا شویم. 

  • سندرم داون/ Down syndrome

سندرم داون (نشانگان داون)، شایع‌ترین اختلال ناشی از اختلالات کروموزومی است که با ویژگی‌های ظاهری مثل چشم‌های بادامی و مورب، زبان بیرون‌زده از دهان، بینی پهن، گوش‌های پایین‌تر از حد نرمال، انگشت‌های کوتاه و پهن و قد کوتاه، شناسایی می‌شود. سندرم داون که براثر کروموزوم اضافی 21 ایجاد می‌شود، با ناتوانی عقلانی متوسط تا شدید همراه است. تعداد کمی از کودکان مبتلا به سندرم داون، بهرۀ هوشی بالاتر از 60 دارند. رشد شناختی، اغلب در ماه‌های اولیۀ زندگی، عادی است اما از حدود یک‌سالگی کند می‌شود و به‌مرور تأخیرهای رشدی، برجسته‌تر می‌شوند. مشخصه‌های تکلم در این کودکان، دامنۀ واژگان محدود و دستور زبان بسیار ساده است.

  • سندرم ایکس شکننده/ Fragile X syndrome

سندرم های ایکس شکننده

سندرم ایکس شکننده (نشانگان ایکس شکننده)، رایج‌ترین علت نارسایی هوشی وراثتی است. ویژگی‌های ظاهری این سندرم، شامل پیشانی بزرگ، فک برجسته و گوش‌های بزرگ رو به پایین است. نارسایی هوشی در کودکان مبتلا به نشانگان ایکس شکننده، خفیف تا متوسط است و در دختران و پسران، نمود متفاوتی دارد. پسرها، اختلال عقلانی و مشکلات رفتاری شدیدتر و ناهنجاری جسمی بیشتر دارند؛ چون تنها کروموزمِ ایکسِ آن‌ها مبتلا شده‌است. اما از آن‌جایی‌که دخترها دو کروموزم ایکس دارند، معمولاً عملکرد شناختی‌شان کمتر آسیب می‌بیند. بنابراین مشکلات رفتاری‌شان، شدت کمتری دارد و ناهنجاری‌های جسمی‌شان هم محسوس نیست.

  • سندرم پرادر-ویلی/ Prader-Willi syndrome

سندرم پرادر-ویلی (نشانگان پرادر-ویلی)، یک اختلال ژنتیکی پیچیده است که با ویژگی‌های بدنی شامل قد کوتاه، چاقی، استحکام عضلانی کم و رشد جنسی ناقص، مشخص می‌شود. ناتوانی عقلانی در این سندرم، خفیف (هوشبهر بین 65 تا 70) و رفتار انطباقی از بهرۀ هوشی، پایین‌تر است. پرخوری و علاقۀ زیاد به غذا، بارزترین ویژگی کودکان مبتلا به سندرم پرادر-ویلی است. جروبحث، نافرمانی، قشقرق راه انداختن و تخریب اسباب و اثاثیه در این کودکان، دیده می‌شود.

  • سندرم آنجملن/ Angelman syndrome

سندرم آنجلمن (نشانگان آنجلمن)، اختلالی ژنتیکی است که با نارسایی هوشی متوسط تا شدید همراه است و با مشخصه‌هایی مثل ناهماهنگی حرکتی، حرکات تشنجی، به‌هم زدن دست‌ها و ناتوانی در صحبت‌کردن مشخص می‌شود. ویژگی‌های ظاهری این کودکان شامل لب بالایی نازک، دهان خندان و بزرگ و چانۀ نوک‌تیز است. در کودکان مبتلا به سندرم آنجلمن، اغلب بیش‌فعالی و بی‌توجهی، بارز است.

  • سندرم ویلیامز/ Williams syndrome

سندروم ویلیام در ناتوانی عقلی کودکان

سندرم ویلیامز (نشانگان ویلیامز)، اختلالی ژنتیکی است که با نشانه‌های ظاهری شامل پیشانی پهن، لب‌های گوشتالو، بینی، چشم و گوش پری‌وار و دندان‌های فاصله‌دار، مشخص می‌شود. کودکان مبتلا به سندرم ویلیامز، عملکرد عقلانی پایین، بیش‌فعالی، بی‌توجهی و توانایی غیرعادی در زبان نشان می‌دهند؛ یعنی اگرچه هوشبهرشان، پایین است اما واژگان رشدیافته‌ای دارند و می‌توانند داستانی پیچیده را با رعایت زیروبم صدا تعریف کنند. حساسیت غیرعادی به صدا، عملکرد ضعیف در تکالیف دیداری – حرکتی، صورت مهربان و خلق معاشرتی، از دیگر مشخصه‌های این سندرم است.

  • سندرم رت/ Rett syndrome

سندرم رِت (نشانگان رت)، شایع‌ترین علت ناتوانی عقلانی در دخترها است که به‌دلیل جهش ژنتیکی، رخ می‌دهد. کودکان مبتلا به این اختلال، در یک‌ونیم سال ابتدایی زندگی، رشد عادی دارند اما بعد از این مدت، اغلب تباهی سریعی در مهارت‌های زبانی، حرکتی و اجتماعی نشان می‌دهند. انزوا، حرکات قالبی مالیدن دست‌ها به‌هم و مشکلات تنظیم هیجان، در کودکانِ مبتلا قابل‌تشخیص است.

سایر علل موثر در نارسایی عقلی

حالا می‌دانید که کدام اختلالات ژنتیکی، در ناتوانی عقلانی، نقش دارند. آشنایی مختصر با سایر علل دخیل در بروز اختلالات عقلانی-رشدی، برای شناخت بهتر این اختلالات و پیش‌گیری از آن‌ها، اهمیت زیادی دارد. سایر علل موثر در نارسایی عقلی را با هم بررسی می‌کنیم.  

اختلالات متابولیک ارثی فنیل کتونوری (PKU): ناتوانی بدن در تبدیل فنیل‌آلانین (اسید‌آمینۀ ضروری) به پاراتیروزین
بیماری‌های مادر عفونت توکسوپلاسما (در انگل حیوانات خون‌گرم)؛ براثر خوردن گوشت نیم‌پز، تماس با فضلۀ حیوانات عفونت‌های دیگر شامل آبله‌مرغان، زونا، سیفلیس، هپاتیت بی، اچ‌آی‌وی بیماری‌های ویروسی شامل سرخجۀ آلمانی، سیتومگالوویروس، ویروس تبخال نوع 2، زیکا
مصرف الکل و مواد مخدر توسط مادر اختلال طیف الکل جنینی (FASD)
عوارض زیست‌محیطی قرار گرفتن مادر درمعرض سرب
بیماری و آسیب در کودکی مننژیت (التهاب غشای محاط مغز و نخاع شوکی)، آنسفالیت (تورم بافت مغز) جراحت در کودکی، ناشی از افتادن، تصادف و تجربۀ نزدیک به غرق شدن آسیب سر ناشی از بدرفتاری (تکان دادن شدید نوزاد)

سخن پایانی

متن مقالۀ فوق، گردآوری شده از منابعی است که در ادامه معرفی شده‌اند. چنانچه قصد مطالعۀ این مبحث را برای آزمون ارشد روانشناسی و امتحانات دانشگاهی خود دارید، حتما به منبع پیشنهادی استاد خود مراجعه کنید، چراکه ممکن است توضیحات اختلال ناتوانی عقلی کودکان دارای اندکی تغییرات در منابع مختلف باشد.

منابع

روان‌شناسی مرضی کودک اریک جی. ویراست ششم، ترجمه‌ی شریفی‌درآمدی، پرویز و همکاران. (1396). تهران: انتشارات ویرایش.

آسیب‌شناسی روانی کودک و نوجوان رابرت وایس. ویراست سوم، ترجمه‌ی سیدمحمدی، یحیی. (1399). تهران: انتشارات ارسباران.