اختلالات یادگیری چه هستند؟ در ابتدا بگذارید دو مثال جالب توجه از این اختلال برایتان بزنیم. «آلبرت»، دیرتر از بچه‌های هم‌سن‌وسال خودش زبان باز کرد. وقتی هم که شروع به حرف زدن کرد، به‌نظر می‌رسید معنی کلمات را درست تشخیص نمی‌دهد. قبل از ادای واژه‌ها، آن‌ها را زیر لب زمزمه می‌کرد و همیشه انگار غرق در عالم رویا بود. دوروبری‌ها، از خدمتکار خانه تا مسئولین مدرسه، شک نداشتند که آلبرت کندذهن است و ابایی از کودن خطاب کردنش نداشتند. «توماس» هم کمابیش چنین وضعیتی داشت. در مدرسه، گیج حواس‌پرت بود و معلم‌هایش را حسابی کلافه کرده‌بود. آن‌قدر که عذرش را خواستند و مادرش مجبور شد در خانه به او درس بدهد. اما خب، زمان نشان داد که اطرافیانِ «آلبرت اینیشتین» و «توماس ادیسون» دربارۀ آن‌ها اشتباه می‌کردند. ما حالا می‌دانیم که این دو نابغه، در کودکی با اختلال یادگیری دست‌وپنجه نرم می‌کردند که روی عملکرد تحصیلی‌شان تأثیر می‌گذاشت و هیچ ربطی به کم‌هوشی و کندذهنی آن‌ها نداشت.

کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، به‌اندازۀ هر فرد دیگری باهوش‌اند و می‌توانند یاد بگیرند و اختلال، تنها جنبه‌های محدود معینی از یادگیری آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در مقالۀ پیش‌رو، نگاهی داریم به شایع‌ترین اختلالات یادگیری و تأثیری که روی زندگی تحصیلی و شخصی افراد مبتلا به آن‌ها می‌گذارند.

اختلالات یادگیری چه هستند؟

سال‌های طولانی، هر کودکی که در مدرسه عملکرد نامتناسب با سن و انتظارات معلمان داشت، فورا برچسب کندذهن و تنبل دریافت می‌کرد. بچه‌ای که در روخوانی ضعیف بود، در حساب‌وکتاب از هم‌کلاسی‌هایش عقب می‌ماند یا نمرۀ دیکته‌اش همیشه پایین بود، خیلی زود در مدرسه منزوی می‌شد چون از یک‌طرف سرزنش معلم‌ها و والدین باعث آزارش می‌شد و ازطرف دیگر، تمسخر هم‌کلاسی‌ها. زمان زیادی گذشت تا پیشرفت علم و فناوری‌های تصویربرداری مغز، به کمک این کودکان بیاید و معلوم شود که قضیه به تفاوت ساختارهای عصب‌شناختی و تحول این کودکان مربوط است و به‌جای تحقیر و سرزنش، باید برای تشخیص و مداخلۀ به‌موقع مشکلشان کاری کرد.  

نارسایی یادگیری در کودکان

حالا البته هنوز هستند معلم‌ها و والدین ناآگاهی که نمرات درسی پایین درنظرشان مساوی تنبلی، درس‎نخوانی و کم‌هوشی است اما دست‌کم در ادبیات علمی، جایی برای این بچه‌ها وجود دارد. واژۀ «نارسایی‌های یادگیری»/ «learning disabilities» می‌گوید که عملکرد نامناسب در مدرسه نه به‌دلیل مشکلات هوشی و انگیزه‌ای یا آموزش ضعیف بلکه به‌دلیل مشکلاتی در یادگیری ایجاد می‌شود؛ یعنی مشکل در اندوزش، نگهداری یا بیان اطلاعات در افراد دارای هوش طبیعی یا بالاتر از میانگین. این دشواری‌های یادگیری اغلب در تکالیف مدرسه خود را نشان می‌دهند و می‌توانند توانایی کودک را در یادگیری، روخوانی، نوشتن و انجام عملیات ریاضی به تأخیر بیندازند. هم‌چنین بر بخش‌های دیگر زندگی مثل کارهای روزمره، روابط خانوادگی و دوستی هم تأثیر می‌گذارند. با این‌حال نارسایی یادگیری، علی‌رغم چالش‌برانگیز بودن، نقص و کاستی به‌شمار نمی‌رود. شاهد مثالش هم اینیشتین و ادیسون!

نکتۀ مهم در نارسایی یادگیری این است که برخلاف بیشتر نارسایی‌های فیزیکی، مشکلی پنهان است و اغلب در کودکان خردسال تشخیص داده نمی‌شود. به همین دلیل کودکان مبتلا به نارسایی‌های یادگیری، هم باید بر محدودیت‌های خود در یادگیری، نوشتن یا ریاضی غلبه کنند و هم با چالش‌ ناامیدی در متقاعد کردن دیگران دست‌وپنجه نرم کنند چون مشکلات آن‌ها، به‌اندازۀ نارسایی‌های آشکار مثل معلولیت‌های جسمی، توجیه‌پذیر نیست.

تعریف اختلال یادگیری براساس  dsm 5

مشکل داشتن در یادگیری، با واژه‌ها و معیارهای مختلف تعریف می‌شود؛ اختلالات یادگیری ،learning disorder و نارسایی یادگیری. اما اگر بخواهیم نگاهی علمی و فراگیر به قضیه داشته‌باشیم، باید اصطلاح و معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، DSM-5 را بپذیریم که واژۀ «اختلال یادگیری ویژه/ specific learning disorder» را پیشنهاد می‎کند؛ اصطلاحی تشخیصی که به مشکلات ویژه در یادگیری و استفاده از مهارت‌های تحصیلی اطلاق می‌شود. DSM-5 مشکلاتی را که به‌طور هم‌زمان در خواندن، ریاضیات و بیان نوشتاری رخ می‌دهند، در یک طبقۀ واحد دسته‌بندی می‌کند و توضیح می‌دهد که این اختلالات باعث می‌شوند عملکرد کودک با سن، سطح آموزشی مدرسه و توانایی هوشی موردانتظار، تناسب نداشته‌باشد.

ملاک‌های تشخیصی DSM-5 برای اختلال یادگیری ویژه

وقتی پیشرفت در خواندن، ریاضی یا نوشتن به‌طور عمده‌ای پایین‌تر از حد انتظار باشد، اختلال یادگیری ویژه (SLD) تشخیص داده می‌شود. البته برای این تشخیص، باید معیارهای DSM برآورده شوند. در ادامه، علائم و نشانه‌های اختلالات و ناتوانایی‌های یادگیری را می‌شناسیم.

ملاک های تشخیصی اختلالات یادگیری در کودکان

A) مشکلات یادگیری و استفاده از مهارت‌های تحصیلی که به‌رغم کمک دیگران و مداخلات مختلف، فرد در یادگیری مهارت‌های تحصیلی و استفاده از آن‌ها مشکل دارد، با وجود حداقل یکی از نشانه‌های زیر مشخص می‌شود و حداقل به‌مدت شش ماه ادامه دارد:

خواندن بی‌دقت یا آهسته و پرزحمت کلمات

کلمات تکی را با صدای بلند به‌صورت نادرست یا آهسته و باتردید می‌خواند، غالبا کلمات را حدس می‎‌زند، در فهمیدن کلمات مشکل دارد.

⇐ مشکلات درک کردن معنی مطالب خوانده‌شده

ممکن است متن را درست بخواند ولی توالی، روابط، نتیجه‌گیری‌ها یا معانی عمیق‌تر آن را درک نکند.

⇐ مشکلاتی دررابطه با هجی کردن

ممکن است حروف صدادار یا بی‌صدا را اضافه، حذف یا جایگزین کند.

⇐ مشکلاتی دررابطه با بیان نوشتاری

خطاهای دستوری متعدد یا نقطه‌گذاری در جملات دارد، از سازمان‌دهی پاراگراف نامناسب استفاده می‌کند و بیان نوشتاری عقاید، واضح نیست.

⇐ مشکلات تسلط یافتن بر معنی عدد

به‌جای این‌که واقعیت ریاضی را مانند هم‌سالانش یادآوری کند، برای جمع کردن اعداد تک‌رقمی با انگشتانش می‌شمارد، وسط محاسبه حساب گم می‌شود و ممکن است روش‌ها را تغییر وضع دهد.

⇐ مشکلاتی دررابطه با استدلال ریاضی

در به‌کار بردن مفاهیم، واقعیت‌ها یا روش‌های ریاضی برای حل مسائل کمّی، مشکل شدید دارد.

B) مهارت‌های تحصیلی که تحت‌تأثیر قرار گرفته‌اند، به‌میزان چشم‌گیری زیر سطحی هستند که از سن زمانی فرد انتظار می‌رود و اختلال قابل‌توجهی در عملکرد تحصیلی، شغلی یا در فعالیت‌های زندگی روزمره ایجاد می‌کنند؛ به‌طوری‌که آزمون‌های پیشرفت استاندارد و ارزیابی بالینی جامع آن را تأیید می‌کنند. درمورد افراد 17ساله و بزرگ‌تر، سابقۀ مستند مشکلات یادگیری مختل‌کننده می‌تواند جایگزین ارزیابی استانداردشده باشد.

C) مشکلات یادگیری درطول سال‌های دبستان شروع می‌شوند ولی تا زمانی که ضروریات برای این مهارت‌های تحصیلی که تحت‌تأثیر قرار گرفته‌اند، بیش از توانایی‌های محدود فرد نباشند، ممکن است به‌طور کامل آشکار نشوند؛ برای مثال در آزمون‌های زمان‌‎بندی‌شده، خواندن یا نوشتن گزارش‌های پیچیدۀ طولانی برای موعد تعیین‌شده، بار تحصیلی بیش‌ازحد سنگین.

D) این مشکلات یادگیری با نارسایی هوشی، تیزی بینایی یا شنوایی اصلاح‌نشده، اختلالات روانی یا عصبی دیگر، ناملایمات روانی-اجتماعی، فقدان مهارت در زبان آموزش تحصیلی یا آموزش تحصیلی نامناسب، بهتر توجیه نمی‌شوند.

نکات مهم در تشخیص اختلال یادگیری ویژه

DSM-5 می‌گوید چهار ملاک تشخیصی که درباره‌شان حرف زدیم، باید براساس ترکیب بالینی سابقۀ فرد (رشدی، پزشکی، خانوادگی، تحصیلی)، گزارش‌های مدرسه و ارزیابی روانی-تحصیلی برآورده شوند. در DSM، نارسایی‌های یادگیری، براساس نوع و شدت، تشخیص دریافت می‌کنند؛

همراه با آسیب در خواندن

دقت کلمه‌خوانی، آهنگ یا فصاحت خواندن، درک خواندن

همراه با آسیب در بیان نوشتاری

دقت هجی کردن، دقت دستوری و نقطه‌گذاری، وضوح یا سازمان‌‎دهی بیان نوشتاری

همراه با آسیب در ریاضیات

درک عدد، حفظ کردن واقعیت‌های علم حساب، محاسبۀ درست یا فصیح، استدلال ریاضی درست

خفیف: برخی مشکلات مهارت‌های یادگیری در یک یا دو زمینۀ تحصیلی اما شدت آن به‌قدر کافی خفیف است که درصورت فراهم بودن خدمات حمایتی، مخصوصا درطول سال‌های تحصیلی، ممکن است فرد بتواند خوب درک و عمل کند.

متوسط: مشکلات محسوس مهارت‌های یادگیری در یک یا چند زمینۀ تحصیلی، طوری که فرد بعید است بدون فواصل تدریس فشرده و اختصاصی درطول سال‌های تحصیلی، مهارت کسب کند. ممکن است مقداری خدمات تطبیقی یا حمایتی، حداقل در بخشی از روز در مدرسه، در محل کار یا در خانه برای انجام دادن درست و کارآمد فعالیت‌ها ضروری باشد.

شدید: مشکلات شدید مهارت‌های یادگیری که بر چند زمینۀ تحصیلی تأثیر می‌گذارند؛ طوری‌که فرد بدون تدریس فشردۀ فردی خصوصی برای اغلب سال‌های تحصیلی بعید است که این مهارت‌‎ها را یاد بگیرد، حتی با وجود مجموعه‌ای از تطبیق‌ها یا خدمات مناسب در خانه، در مدرسه یا در محل کار. ممکن است فرد نتواند تمام فعالیت‌ها را به‌طور کارآمد کامل کند.

انواع رایج ناتوانایی‌های یادگیری

اختلالات یادگیری کودکان در ریاضیات

همان‌طور که گفتیم DSM-5، انواع اختلالات یادگیری را در یک دستۀ واحد قرار می‌دهد اما خب توقع نداریم که هر سه نوع آسیب در خواندن، نوشتن و ریاضیات، بروز و نمود یکسانی داشته‌باشند. در ادامه، با جزئیات هرکدام از این سه نوع نارسایی یادگیری آشنا می‌شویم.

  • اختلال یادگیری در خواندن

«خواندن»، برای کسانی که مشکلی در آن ندارند، ساده و بدیهی به‌نظر می‌رسد اما درواقع فرآیندی پیچیده دارد؛ بازشناسی بصری یک مجموعه حروف و تشخیص دادن آن‌ها به‌عنوان یک واحد معنادار (کلمه)، به‌یادآوردن معنای آن کلمه (حافظه)، ادغام آن با سایر کلمات قبل و بعد خودش و شرایط محیطی درک مطلب (درک مفهوم). مثلا کودک، حروف «ش»، «ی» و «ر» را به‌صورت کلمۀ «شیر» می‌بیند و بازمی‌شناسد. قبلا این کلمه را دیده و متوجه شباهت ظاهری‌اش با «شیر»های قبلی می‌شود. سپس معنی «شیر» را به‌یاد می‌آورد (یک نوع نوشیدنی، وسیله‌ای برای دسترسی داشتن به آب، حیوانی وحشی). بعد با توجه به کلمات قبل و بعد آن، می‌فهمد که که این شیر به کدام معناست. مثلا اگر در جمله، واژه‌هایی مثل جنگل، درنده، یال و دم باشد، کودک درمی‌یابد که این «شیر»، به‌معنی حیوان به‌کار رفته‌است. «دیسلکسیا/ dyslexia»، نارساخوانی یا خوانش‌پریشی، به ناتوانی در خواندن صحیح کلمات، درک مطلبِ خوانده‌شده و مشکل در سرعت و روانی خواندن، اشاره دارد. این ناتوانی با سن تقویمی، هوش‌بهر و شرایط درسی و تحصیلی کودک مطابقت ندارد. کودک مبتلا به دیسلکسیا، واژه‌ها را تحریف می‌کند؛ آن‌ها را به‌جای یکدیگر به‌کار می‌برد یا اصلا نمی‌خواندشان و تنها بخشی از مطلبِ خوانده‌شده را می‌فهمد. بیشتر مطالعات نشان داده‌اند که دیسلکسیا، مستمر و مزمن است و صرفا یک تأخیر رشدی در توانایی خواندن نیست. در کودکان مبتلا به این مشکل، توانایی خواندن با افزایش سن بیشتر می‌شود اما فاصلۀ بین کودکان مبتلا به مشکل خواندن و کودکان سالم، درطول زمان باقی می‌ماند. دیسلکسیا، پنج نوعی فرعی دارد که در جدول زیر، با آن‌ها آشنا می‌شوید.

جدول انواع دیسلکسیا

دیسلکسیای فونولوژیک

Phonological dyslexia

مشکل در شناسایی حروف صدادار، دشواری در خواندن کلمات بی‌معنا، اختراع کردن حروف ترکیبی و غیرممکن، پس‌وپیش هجی کردن حروف

دیسلکسیای دیداری

Visual dyslexia

دشواری در ادای کلماتی که تلفظشان با نوشتنشان تفاوت دارد، خواندنِ بسیار آهسته

دیسلکسیای میکس

 Mixed dyslexia

مشکل در خواندن و عملکردهای شناختی شامل ادغام حرکات بصری، ادراک بصری و حافظۀ فعال

دیسنومیا

Dysnomia dyslexia

نقص در سرعت نام بردن، دشواری در یافتن کلمات مناسب

نقص مضاعف

Double deficit

ترکیب دیسلکسیای فونولوژیک و دیسنومیا

  • اختلال یادگیری در نوشتن

اختلال یادگیری ویژۀ مرتبط با بیان نوشتاری، «دیس‌گرافیا/ dysgraphia» یا نوشتارپریشی، با چالش در درک و رعایت دستور زبان و علائم نگارشی خودش را نشان می‌دهد. در دیس‌گرافیا (دیسگرافیا)، مهارت‌های نوشتن کودک از حد متناسب با سن تقویمی، ضریب هوشی و سوابق تحصیلی او بسیار پایین‌تر است. کودک نمی‌تواند به‌راحتی بنویسد؛ در نوشتن، خطاهای دستوری، نقطه‌گذاری، پاراگراف‌بندی و املایی دارد و دست‌خطش بد است. در این کودکان، تکالیفی که نیازمند هماهنگی چشم و دست هستند، بسیار چالش‌برانگیزند و و نوشته‌های آن‌ها درمقایسه با هم‌سن‌وسال‌هایشان، کوتاه‌تر، با سازمان‌دهی ضعیف‌تر و جذابیت کمتر است. در ادامه، سه نوع دیس‌گرافیا را بررسی خواهیم‌کرد.

جدول انواع دیس‌گرافیا

دیس‎گرافیای دیسلکسیک

Dyslexic dysgraphia

دست‌خط ناخوانا، عملکرد ضعیف در هجی کردن شفاهی کلمات اما کپی کردن بدون مشکل متون کتبی، مشکل نداشتن در نقاشی، حرکات ظریف مثل ضرب گرفتن روی میز عادی

دیس‌گرافیای حرکتی

Motor dysgraphia

دست‌خط و متنِ کپی‌کرده ناخوانا، هجی کردن شفاهیِ عادی، مشکل در نقاشی، سرعت ضرب گرفتن با انگشتان غیرعادی

دیس‌گرافیای فضایی

Spatial dysgraphia

دست‌خط و متنِ کپی‌‎کرده ناخوانا، هجی کردن شفاهی عادی، نقاشی بسیار بد، سرعت ضرب‌گیری با انگشتان عادی

  • اختلال یادگیری در ریاضی

مشکل ریاضی یا «دیس‌کلکولیا/ dyscalculia» شامل اشکال در درک اعداد، به‌خاطر سپردن اعمال جبری، محاسبه و استدلال ریاضی می‌شود. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال یادگیری در ریاضی، در درک مفاهیم انتزاعی و درک فضاها هم مشکل دارند و سردرگمی در جهت‌یابی نشان می‌دهند. در این مورد هم توانایی فرد [در انجام محاسبات ریاضی] از سن تقویمی، ضریب هوشی و سوابق تحصیلی کودک، بسیار پایین‌تر است. دیس‌کلکولیا (دیسکلکولیا)، شش مهارت را در کودک دچار مشکل می‌کند؛

1) اصطلاحات ریاضی را متوجه نمی‌شود و نمی‌تواند آن‌ها را نام ببرد.

2) معنای مسائل ریاضی را نمی‌فهمد.

3) اعداد کتبی یا علایم ریاضی را تشخیص نمی‌دهد و نمی‌تواند آن‌ها را بخواند.

4) اعداد و نمادهای ریاضی را نمی‌تواند به‌درستی رونویسی کند.

5) به‌یاد نمی‌آورد که عملیات ریاضی چطور انجام شده‌اند.

6) نمی‌تواند معادلات ریاضی را به‌‎درستی حل کند.

علل دخیل در اختلال یادگیری خاص

ابتلا به اختلال یادگیری خاص، معمولا به سه عامل عصبی-زیستی (نوروبیولوژیک)، ژنتیکی و محیطی، نسبت داده می‌شود. در ادامه، هرکدام از این سه عامل را بررسی می‌کنیم.

  • علل عصبی-زیستی

تحقیقات نشان داده‌اند که احتمالا در مغز افراد مبتلا به اختلال یادگیری خاص، درمقایسه با سایر افراد، تفاوت‌های ساختاری و عملکردی وجود دارد. مثلا آسیب در سه منطقۀ مغز شامل «بروکا» -مسئول تولید و تحلیل کلمات-، «پاری‌اِتوتمپورال» -دخیل در تحلیل کلمه- و «اکسیپیتوتمپورال» -دخیل در بازشناسی فرم و شکل کلمات- با دیسلکلسیا مرتبط دانسته می‌شود. همچنین منطقه‌ای در نیم‌کرۀ چپ مغز، مسئول درک اعداد است و آسیب در آن به مشکل در ریاضی منجر می‌شود.

  • علل ژنتیکی

مطالعات نشان داده‌اند که کودکان دارای اختلال یادگیری خاص، به‌احتمال زیاد والدینی با مشکلات مشابه دارند. البته ممکن است که اختلال یادگیری والدین در فرزندشان، به‌شکل متفاوتی ظاهر شود. مثلا پدر، اختلال نوشتن داشته‌باشد و فرزندش، اختلال زبان بیانی. یعنی اختلال یادگیری، به‌شکل مستقیم به ارث نمی‌رسد بلکه درواقع یک اختلال مغزی خفیف است که به ارث می‌رسد و موجب اختلال یادگیری می‌شود.

  • علل محیطی

اختلالات هیجانی و سایر نشانه‌های سازگاری ضعیف، اغلب با اختلالات یادگیری ویژه همراه هستند؛ کودکان مبتلا به اختلال تحولی مثل اختلال ارتباط، ADHD یا نارسایی هوشی بیشتر از کودکان دیگر درمعرض ابتلا به اختلال عصبی-تحولی دیگر هستند. سایر عوامل محیطی مثل الکل، سرب، جیوه، آرسنیک، رنگ‌های خوراکی و دود دست دوم هم در ایجاد SLD نقش دارند.

درمان اختلالات یادگیری خاص

درمان اختلالات یادگیری خاص

حالا که می‌دانید اختلال یادگیری به چه دلایلی ممکن است ایجاد شود و به چه روش‌هایی روی زندگی تحصیلی و شخصی فرد اثر می‌گذارد، برای درک این موضوع آماده‌اید که انواع مشکل در خواندن، نوشتن و ریاضی، قابل اصلاح و بهبود هستند؛ به آن شرط که در زمان مناسب تشخیص داده شوند و برخورد درمانی صبورانه و حرفه‌ای دریافت کنند.

تحقیقات نشان داده‌اند که درمان‌های جبرانی برای اختلال یادگیری خاص، اغلب ثمربخش هستند. برای مثال درمورد اختلال خواندن، آموزش دادن تشخیص و دست‌کاری واج‎‌ها به کودکان، تأثیر زیادی بر مهارت‌ها آگاهی واجی آن‌ها دارد و با پیشرفت قابل‌ملاحظه در خواندن و هجی کردن ارتباط دارد. رویکرد خواندن شفاهیِ هدایت‌شده که طی آن، کودک متنی را با صدای بلند می‌خواند و دیگران [معلم یا هم‌سالان] به او گوش می‌دهند و خطاهایش را اصلاح می‌کنند هم اثربخش بوده‌است.

در اختلال نوشتن، پرورش راهبرد خودتنظیمی می‌تواند کمک‌کننده باشد. به این‌ترتیب که معلم، راهبردهای نگارش را معرفی می‌کند، الگو قرار می‌دهد، تقویت می‌کند و دربارۀ کیفیت نگارش کودک به او بازخورد می‌دهد. فرصت‌های زیاد برای تمرین، به بهبود نگارش منتهی خواهدشد. درارتباط با مشکل در ریاضی، آموزش میانجی/ یاری‌شده توصیه می‌شود. در این روش، معلم با درک مسئلۀ ریاضی توسط کودک شروع می‌کند و برای آن‌که در حل درست مسئله به او کمک کند، رهنمود می‌دهد. معلم، اشاراتی را که به‌تدریج مشروح می‌شوند، ارائه می‌دهد تا کودک بتواند مسئله را با موفقیت کامل کند. کودک، تشویق می‌شود که روش خاص خودش را برای حل مسئله پیدا کند و به قواعد رسمی محدود نباشد.

سخن پایانی

در این مقاله از وبلاگ روان آموز به بررسی علل، ملاک‌های تشخیصی، علائم و انواع اختلالات یادگیری در کودکان پرداختیم. منابع متعددی این اختلال را به‌صورت تخصصی موردبحث قرار داده اند که تیم تحریریه روان آموز با اتکا به سه مورد از آن‌ها اقدام به گردآوری مقالۀ فوق کرده است.  

منابع: برای نوشتن این مقاله از کتاب‌های زیر کمک گرفته‌شد:

روانشناسی مرضی کودک اریک جی، مش و ولف، دیوید. (1396). ترجمۀ شریفی درآمدی، پرویز؛ عزیزیان، افسانه؛ مرادی، حسین. تهران: انتشارات ویرایش.

روانشناسی کودکان استثنایی گنجی. براساس DSM-5. (1396). تهران: انتشارات ساوالان.

آسیب شناسی روانی کودک و نوجوان رابرت وایس. (1399). ترجمۀ سیدمحمدی، یحیی. تهران: انتشارات ارسباران.

مطلب پیشنهادی برای داوطلبان ارشد روانشناسی ⇐ منابع ارشد روانشناسی