از زمانی که آدمها به دو دستهی باهوش و کمهوش تقسیم میشدند، مدتهای زیادی گذشتهاست. حالا البته هنوز خیلیهایمان این کلمهها را اشتباهی بهکار میبریم؛ مثلا به کسی که عملکرد خوبی در ریاضیات و حسابوکتاب دارد، میگوییم باهوش. کسی که نمرههای درسی ضعیفی داشتهباشد، ازنظرمان کمهوش است. حتی ممکن است دربارهی هوش خودمان هم براساس یک یا چند عملکرد محدود، دچار سوءتفاهم باشیم. اما در دیدگاه علمی نوین، هوش دیگر یک مفهوم یگانه نیست؛ انواع مختلفی دارد، در خودش نگاه ارزشی و قضاوتگرانه ندارد و صرفا بهعنوان معیاری برای کمک به انسان بهکار میرود نه برای تشویقِ عدهای و سرزنش عدهای دیگر. برویم ببینیم هوش چیست، انواع هوش در روانشناسی را بشناسیم و ویژگیها و مشاغل پیشنهادی هرکدام را معرفی کنیم.
لیست مطالب
همهچیز زیر سر آی کیوست؟
شما به چه کسی میگویید باهوش؟ کسی که در یک رشتهی خوب از یک دانشگاه سطح بالا فارغالتحصیل شدهاست؟ کسی که از پس چالشها و مشکلات زندگی بهخوبی برمیآید؟ کسی که بلد است خوب پول دربیاورد؟ شاید خودتان را راحت کنید و بگویید آیکیوی بالا، نشانهی هوش است. خب این آیکیو اصلا چیست و دقیقا چه چیزی را میسنجد؟
ماجرا به خیلی سال پیش برمیگردد. وقتی که روانشناسی بهاسم «آلفرد بینه» به درخواست وزارت آموزش فرانسه، تصمیم گرفت روشی ابداع کند برای شناسایی دانشآموزهای ضعیف. بینه میخواست بفهمد چطور میشود دانشآموزهایی را که به آموزش ویژه و کمک اضافی نیاز دارند، شناسایی کرد تا در همان سالهای ابتدایی تحصیل، این آموزش ویژه را دریافت کنند و بعدا شکست نخورند. بینه یک آزمون درست کرد تا سن عقلی و سن تقویمی بچهها را با هم مقایسه کند و از نتیجهی آن، هوششان را بسنجد. این آزمون، مجموعهای از سوالات مختلف بود که براساس سن، تقسیمبندی شدهبود؛ سوالاتی برای سهسالهها، چهارسالهها، پنجسالهها و… 13سالهسالهها. او میگفت اگر برای مثال بچهای بتواند به سوالاتی جواب بدهد که اکثر ششسالهها جواب میدهند، نمرهی سن عقلی ششسالهها را دریافت میکند، صرفنظر از آنکه چهار، شش یا هشتساله باشد. پس کسی که دقیقا مثل همسنوسالهایش بود، نمرهی عقلی 100 میگرفت و اگر از متوسط آنها بهتر یا بدتر عمل میکرد، نمرهی عقلیاش میرفت بالا یا زیر 100.
پیدایش آی کیو
مدت ها پس از این ماجرا از این ابزار بینه که جد بزرگ آزمونهای هوش بهشمار میرود، برای عموم استفاده شد و مفهوم بهرهی هوشی یا همان آیکیو (Intelligence Quotient) روی کار آمد. یک فرمول خیلی ساده هم برای محاسبهی بهرهی هوشی، معرفی شد:
“سن ذهنی تقسیم بر سن تقویمی ضربدر 100“
خب راستش این فرمول، خیلی سادهانگارانه بود و روانشناسان زیادی در دورههای بعدی، آن را زیر سوال بردند. مثلا گفتند سوالات آزمون هوش، وابستگی زیادی به فرهنگ دارد و نمیشود از آن برای همهی افراد در هرجای جهان استفاده کرد. ایراد دیگری که به آزمونهای هوش گرفته میشد این بود که براساس یکسری سوال، بهسادگی به افراد برچسب کمهوش زده میشد. مثلا کسی که در آزمون هوش، نمرهی زیر 70 میگرفت، برچسب عقبماندهی ذهنی میگرفت درحالیکه مهارتهای سازگارانهی او مثل مسئولیتهای اجتماعی و توانایی برقراری رابطه با دیگران که در زندگی بهکارش میآمد، نرمال بود. بهدلیل این انتقادها بود که کمکم درنظر گرفتن هوش بهعنوان یک مفهوم یگانه، از مد افتاد. نسل بعدی روانشناسان سعی کردند بهجای آزمونهای قدیمی آیکیو که فقط تواناییهای منطقی-ریاضی را اندازه میگرفتند، روشهایی پیدا کنند که هوش را بهمعنی وسیعش بسنجد. اما کدام معنی؟
مطالب مرتبط: بررسی انواع تیپ های شخصیتی یونگ
چند نوع هوش داریم؟
پیدا کردن راهی برای سنجیدن هوش، قبل از هر چیز به تعریف هوش نیاز داشت ولی «هوش چیست؟» از آن سوالهایی بود که راه به کشف نمیداد. از همان روزهای اول که این سوال ذهن روانشناسان را به خودش مشغول کرد تا همین امروز، کماکان بین علما اختلاف است و تعریف واحدی از هوش وجود ندارد. البته اوضاع آنقدرها هم بغرنج نیست و میتوانیم چند عنصر اصلی برای هوش که بر سرشان اتفاقنظر وجود دارد، تعریف کنیم:
- توانایی پرداختن به امور انتزاعی: یعنی توانایی درک اندیشهها، نمادها، روابط، مفاهیم و اصول
- توانایی حل مسئله: یعنی پرداختن به موقعیتهای جدید، نه صرفا دادن پاسخهای از قبل آموختهشده به موقعیتهای آشنا
- توانایی یادگیری: یعنی توانایی یادگیری و کسب دانش
تعریفهای جدید از هوش، گذشته از تفاوتهایی که بینشان وجود دارد، تقریبا بر سر وجود «انواع هوش» با هم همنظرند و میگویند افراد ازنظر انواع هوش با یکدیگر متفاوتاند؛ یعنی ممکن است یک نفر در نوعی از هوش، بهتر باشد و دیگری در نوع متفاوتی از هوش. بیراه هم نمیگویند. شما کسی را سراغ دارید که در همهی جنبههای زندگی، عملکرد عالی داشتهباشد؟ یکی ممکن است در حوزهی تخصصی خودش دانشمندی سرشناس باشد اما در کارهای روزمره مثل خرید کردن از سوپرمارکت، کمیتش لنگ بزند. یکی ممکن است موسیقیدان ماهری باشد اما ازعهدهی برقراری ارتباط با دیگران برنیاید. حالا از این زاویه به آدمهایی که آنها را باهوش میدانید، فکر کنید. این افراد در کدام جنبههای هوش، سرآمدند؟ برای اینکه بدانید انواع هوش چیست، با دو نظریهپرداز شاخص هوش و تقسیمبندیشان از این مفهوم، آشنا شوید.
هاوارد گاردنر| نظریه هوشهای چندگانه
مطالب مرتبط: معروف ترین پرسشنامه های روانشناسی چیست؟
«هاوارد گاردنر»، روانشناس آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد است که هوش را هشت نوع میداند؛ زبانی-کلامی، موسیقیایی، منطقی-ریاضی، تصویری-فضایی، بدنی-جنبشی، طبیعتگرایانه، میانفردی (درک دیگران) و درونفردی (درک خود). از این اسمها میتوانید حدس بزنید که منظور گاردنر از انواع هوش و کاربردهای آن، چیست؟ جدول انواع هوش گاردنر که در ادامه میآید، اطلاعات کلیدی و مختصری دربارهی هرکدام، دراختیارتان میگذارد.
نوع هوش | نمود رفتاری | مشاغل پیشنهادی |
1. زبانی-کلامی؛ توانایی استفادهی موثر از زبان (بهصورت نوشتار و گفتار) و اندیشیدن در قالب کلمات |
• شعر سرودن • مهارت در بحث و متقاعدسازی دیگران • حساسیت داشتن به کارکردهای زبان • استفاده از شوخطبعی در روایت |
• روزنامهنگار • شاعر • وکیل • نویسنده • مشاور |
2.موسیقیایی؛ توانایی خلق، ساختن و درک الگوهای موسیقیایی |
• نواختن سازهای موسیقی • تشخیص راحت نتها و گامهای موسیقی • ساختن آهنگ |
• خواننده • نوازنده • آهنگساز |
3. منطقی- ریاضی؛ توانایی استدلال منطقی و تجزیه و تحلیل مشکلات |
• مهارت در حل مسائل ریاضی • علاقه به آزمایشهای علمی • فرضیهسازی دربارهی چیزها و آزمودن فرضیات |
• تاجر • ریاضیدان • مهندس • پژوهشگر • برنامهنویس |
4. تصویری-فضایی؛ توانایی در درک امور دیداری، تشخیص جزئیات و تجسم بهطور ذهنی |
• جهتیابی خوب • مهارت در کار کردن با نقشهها و نمودارها • تشخیص تفاوتهای بین اشیای مشابه |
• مجسمهساز • گرافیست • معمار • خلبان |
5. بدنی-جنبشی؛ توانایی استفاده از بدن و استفادهی ماهرانه از اشیا |
• مهارت در ساختن چیزها • توانایی اجرای پانتومیم • هماهنگی بدنی بالا و مهارت در ورزش |
• ورزشکار • بازیگر • آهنگر • جراح |
6. طبیعتگرایانه؛ توانایی تشخیص جنبههای مختلف طبیعت |
• مهارت در سازگاری با طبیعت • علاقهمند به کشف و پرورش در محیط طبیعی |
• نقاش • کشاورز • زیستشناس • گیاهشناس • دامپزشک |
7. میانفردی؛ توانایی درک دیگران و برقراری تعاملات بین فردی موثر |
• توانایی در تشخیص خلق، مقاصد و امیال دیگران • مهارت در ارتباط کلامی و غیرکلامی • توانایی در ایجاد صلح و رفعورجوع اختلافات گروهی |
• معلم • درمانگر • سیاستمدار • فروشنده • مدیر |
8. درونفردی؛ توانایی آگاهی از احساسات، انگیزهها و امیال خود |
• خودآگاهی بالا و وقوع به نقاط قوت و ضعف شخصی • مسئولیتپذیری، استقلال و خودمداری |
• روانشناس • نویسنده • فیلسوف |
مطالب مرتبط: خودمراقبتی چیست و چرا رعایت آن ضروری است؟
رابرت استرنبرگ| نظریه هوش سهبخشی
«رابرت استرنبرگ»، روانسنج و روانشناس آمریکایی، یکی دیگر از نظریهپردازان کلهگندهی هوش است که میگوید آنچه بهعنوان هوش میشناسیم، درواقع مجموعهای از مهارتهای تفکر و یادگیری است که در حل مسائل بهکار میرود و آن را سه جزء میداند. برویم ببینیم حرف حساب آقای استرنبرگ درباره انواع هوش چیست و با نظریهی هوش سهبخشیاش چه میخواهد به ما بگوید.
نوع هوش | تعریف | ویژگیها |
1. هوش تحلیلی | توانایی در برخورد موثر با مسائل | توانایی کلامی، تفکر انتزاعی، پردازش، تحلیل، ارزشیابی و مقایسهی اطلاعات و کسب دانش جدید |
2. هوش آفریننده/ خلاق | توانایی در تولید اندیشههای تازه | پیشنهاد دادن روشهای جدید، مواجههی متفاوت با مسائل، توانایی کنار آمدن با شرایط جدید و غیرعادی |
3. هوش عملی | توانایی سازگاری با مسائل زندگی روزمره | مهارت در تمرین و بهکار بستن آنچه یاد گرفتهشده، سازگار کردن خود با جنبههای متغیر محیط یا ایجاد تغییر در محیط برای هماهنگ شدن با نیازهای خود |
من چه نوع هوشی دارم؟
نظریات آقایان گاردنر و استرنبرگ را بگذارید کنار هم. کمی هم به عملکردتان در موقعیتهای مختلف، تواناییها و مهارتهایتان فکر کنید. حالا احتمالا راحتتر میتوانید به سوال «من چه نوع هوشی دارم؟» پاسخ بدهید. خب این جواب، دقیقا کجای زندگی بهکار میآید؟ کاربرد هوش در زندگی روزمره چیست؟
اگر تا اینجای مطلب را با دقت و حوصله خواندهباشید، حتما میدانید که شناسایی ابعاد هوش، در پیدا کردن مسیر حرفهای نقش مهمی دارد. کسی که بداند استعداد و تواناییاش در کدام زمینه بیشتر است، در انتخاب رشتهی تحصیلیاش، دقیقتر عمل میکند. وسط راه پشیمان نمیشود. احساس بیکفایتی و نابلدی نمیکند و با کلی نگرانی و احساس سرخوردگی مجبور به تغییر مسیر نمیشود. از این گذشته، کسانی که بهطور تخصصی در راهنمایی کردن دیگران مشغولبهکارند هم کمتر اشتباه میکنند.
مثلا مشاورهای تحصیلی که عادت دارند معدل بالا را به موفقیت در رشتههای فنی و مهندسی ربط بدهند و همهی بچهدرسخوانها را بفرستند سمت رشتهی ریاضی، متوجه میشوند که نمرهی درسی و عملکرد منطقی و تحلیلی، لزوما ربطی به هم ندارند. خانوادهها هم درک خواهندکرد که از بچهای که هوش موسیقیایی دارد، یک دندانپزشک حاذق و راضی از زندگی، درنمیآید. خلاصه که تلاش چندین و چندسالهی روانشناسان برای پاسخ دادن به سوال «هوش چیست؟» قرار است به ما کمک کند قدم در راهی بگذاریم که برایش توانمندی بیشتری داریم.
مطالب مرتبط: مایندفولنس یا ذهن آگاهی چیست و چه کاربردی دارد؟
شناسایی ابعاد هوش
شناسایی ابعاد مختلف هوش، به انتخاب رشتهی تحصیلی محدود نمیشود. در دنیای حرفه و کسبوکار، بُرد با آنهایی است که افراد را در موقعیتهای شغلی مناسب خودشان قرار میدهند. فرض کنید یک مجموعهی بزرگ، میخواهد یک مدیر استخدام کند. معیار انتخاب، چه میتواند باشد؟ کسی که مدرک دانشگاهی بهتری دارد؟ یا کسی که هوش میانفردی یا هوش هیجانی بالاتری دارد؟ خب شما جواب را میدانید. شناختن هوش، علاوهبر اینها، به ارتباط خوب و موثر ما با خودمان هم کمک میکند. وقتی بدانیم هوش، انواع مختلف دارد و قرار نیست تمام افراد در همهی ابعاد هوش عملکرد عالی داشتهباشند، بهتر میتوانیم با نقاط ضعفمان کنار بیاییم. کسی که طبیعتگرد خوبی است، خودش را بابت کموکاستیهایش در ارتباط کلامی سرزنش نمیکند. کسی که خورهی ریاضیات است، از مهارت نداشتن در تعاملات بینفردی خجالت نمیکشد. بهعلاوه انواع هوش به ما یاد میدهد که برچسب باهوش و کمهوش زدن به دیگران، صرفا براساس توانایی یا ناتوانیشان در یک حوزهی خاص، چقدر بیمعنی و حتی گاهی خطرناک و آسیبزاست.
کم نیستند بچههایی که در مدرسه بهخاطر نمرهی پایین در درسهای حفظی یا ریاضیات، تنبل و کمهوش نامیده میشوند؛ این برچسبها را باور میکنند و با استعدادهای کشف و شکوفانشده، خودشان را محکوم به شکست میدانند.
تصورات اشتباه درباره هوش
شما الان انواع هوش را میشناسید. از کاربردهای هوش در زندگی روزمره و تصمیمات مهم هم خبر دارید. اما برای اینکه فهم درست و کاملی از این مفهوم داشتهباشید، لازم است با تصورات اشتباه رایج دربارهی هوش هم آشنا باشید.
آزمونهای هوش معیار خوبی برای سنجش افراد هستند؟
آزمونهایی که بهرهی هوشی را اندازه میگیرند، درواقع معمولا فقط بعد منطقی، تحلیلی و فضایی هوش را میسنجند و لزوما نمیتوانند معیاری برای هدایت افراد باشند. سن، فرهنگ و نحوهی تفسیر این آزمونها میتواند بر نتیجه تأثیر بگذارد.
بهرهی هوشی در تمام طول عمر ثابت میماند؟
پیشتر تصور میشد که هوش، یک توانایی ارثی غیرقابل تغییر است اما حالا روانشناسی بر این باور است که آموزش و فراهم کردن موقعیتهای یادگیری، بر تقویت هوش تأثیر میگذارد. بهعلاوه نتایج تحقیقات نشان دادهاست بهرهی هوشی در جوامع انسانی درطول زمان میتواند افزایش پیدا کند.
هوش بالا تضمینکنندهی موفقیت است؟
هوش، یکی از فاکتورهای تأثیرگذار در موفقیت است اما تضمینکنندهی آن نیست. تلاش، پشتکار و علاقه، سهم زیادی در به موفقیت رسیدن افراد دارند.
مطلب پیشنهادی برای دانشجویان روانشناسی: کدام گرایش روانشناسی برای من بهتر است؟
سخن پایانی
در پایان نیاز است تا این نکته را یادآوری کنیم که هیچ اثباتی دال بر کمهوش و یا باهوش بودن افراد وجود ندارد و آزمونهایی که تاکنون به دست بشر اختراع شدهاند تنها قادر به ارزیابی بخشی از هوش انسانها هستند. پس معیار سنجش خود را این آزمون ها قرار ندهید و بدانید که شما تا این زمان هوشمندترین آفریده خدا بر روی زمین هستید.
منابع
برای نوشتن این مقاله از کتاب «روانشناسی پرورشی نوین؛ روانشناسی یادگیری و آموزش»؛ نوشتهی دکتر «علیاکبر سیف» کمک گرفته شدهاست.