مکانیسم های دفاعی چیست؟ حتما تابحال با جملاتی از این قبیل روبه رو شده اید که؛ «از دست رییسش عصبانی بود، خشمش رو سر بچه‌ش خالی کرد»، «تو سیگار می‌کشی، چون می‌خوای از مشکلت فرار کنی.»، «من اصلا هیچی از دوران کودکیم یادم نمیاد.» وجه مشترک این جملاتِ آشنا، چیست؟ اگر از علم روانشناسی بپرسید، می‌گوید در همه‌ی آن‌ها پای مکانیسم ‌های دفاعی، درمیان است. راهبردهایی که به‎‌طور ناهشیار به‎‌کار می‌گیریم تا از خودمان محافظت کنیم. اما چطور؟ مکانیسم های دفاعی چطور به ما کمک می‌کنند؟ در ادامه‌‎ی مطلب به همه‌ی این سوالات جواب می‌دهیم تا بفهمیم سازوکار دفاعی درون روان ما مشغول چه کاری است و چطور بر رفتارمان تأثیر می‌گذارد.

مکانیسم های دفاعی فروید

اولین‌بار، «زیگموند فروید»، روان‌کاو آلمانی برجسته بود که از مکانیسم دفاعی روانی و انواع آن حرف زد. بعدها دخترش، «آنا فروید» و دیگران هم پی این نظر را گرفتند و سعی کردند بر ابعاد پنهان انسان، نور بیندازند. برای این‌که معنی مکانیسم دفاعی را خوب بفهمیم، اول باید با زیربنای آن، یعنی نیروهای ذهنی، آشنا شویم.

نیروهای ذهنی چیست؟

فروید می‌گفت نیروهای ذهنی، سه دسته‌اند؛

    • نهاد یا اید (id)
    • خود یا ایگو (ego)
    • فراخود یا سوپرایگو (superego)

اگر این کلمه‌ها پیش‌تر به گوشتان نخورده‌است، اصلا نگران نشوید. خیلی ساده همه‌شان را تعریف می‌کنیم.

اید، ایگو و سوپرایگو چیست؟

نیروهای ذهنی - اید ایگو سوپرایگو

    • اید، از همان روز اول تولد در ما وجود دارد و چیزی که ازمان می‌خواهد، برآورده کردن فوری و بدون تأخیر همه‌ی نیازها و خواسته‌هاست. دیده‌اید نوزاد، کمترین تأخیری را تحمل نمی‌کند؟ وقتی گرسنه است، فورا باید گرسنگی‌اش برطرف شود. همین‌که تشنه می‌شود، باید بهش آب برسد. خب در این مرحله، اید است که او را پیش می‌برد. اما نهاد یا اید که طبق اصل «لذت» عمل می‌کند، به‌تدریج با بزرگ شدن نوزاد با محدودیت‌هایی مواجه می‌شود.

    • به‌تدریج، دنیای خارج محدودیت‌های بیشتر و بیشتری اعمال می‌کند. بچه، کم‌کم می‌فهمد که قرار نیست همه‌ی نیازهایش درجا و بدون چون‌وچرا برآورده شود. از حدود یک‌سالگی، ایگو تشکیل می‌شود تا راهی پیدا کند که هم نیازها و امیال برطرف شوند و هم با محیط بیرون، سازگار شود. ایگو یا خود، طبق اصل «واقعیت» عمل می‌کند. فرد، کم‌کم یاد می‌گیرد که تأخیر در ارضای نیازها را بپذیرد تا از محیط بیرون، واکنش بدی دریافت نکند.

  • فرد، وقتی بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، با موانع بیشتری بر سر ارضای نیازهایش مواجه می‌شود؛ خانواده، فرهنگ، اخلاقیات، ارزش‌های جمعی، قانون و هنجارها. سوپرایگو باعث می‌شود که فرد دیگر متوجه ‌شود که برای پذیرفته شدن در اجتماع، باید به ارزش‌های تعیین‌شده عمل کند و حتی فراتر از این، آن ارزش‌ها را درونی کند؛ انگار که از اول، مال خودش بوده‌اند! وجدان، جزئی از همین روند درونی‌سازی است.

مکانیسم های دفاعی چطور ساخته می‌شوند؟

بین این نیروهای ذهنی، دائما دعواست. اید، می‌گوید من همین الان فلان چیز را می‌خواهم. ایگو می‌گوید حالا وقتش نیست. سوپرایگو می‌گوید آدمِ خوب، اصلا نباید چنین چیزی را بخواهد. وقتی این درگیری بالا بگیرد، سروکله‌ی اضطراب پیدا می‌شود. خب یکی باید میانه را بگیرد. «خود» یا ایگو، داوطلب می‌شود و با راه‌اندازی مکانیسم های دفاعی، از کشمکش درونی، می‌کاهد.

این سازوکارهای دفاعی، هشیار نیستند و در سطح ناهشیار عمل می‌کنند. در همه‌ی انسان‌ها هم وجود دارند و بودنشان، طبیعی و بهنجار است اما وای از آن روزی که زیادی به‌کار گرفته شوند. آن وقت است که مکانیسم های دفاعی روان انسان‌ها، کارآییشان را ازدست می‌دهند. ذهن انسان که بین غرایز و امیال و نیروهای کنترل‌کننده و «باید و نبایدها» گیر کرده‌است، با نشانه‌هایی مثل اضطراب و ترس واکنش نشان می‌دهد و حتی ممکن است اختلالات روانی هم از راه برسند.

انواع مکانیسم های دفاعی در روانشناسی

خب پس مکانیسم های دفاعی روان ما از «خود» دربرابر اضطراب محافظت می‌کنند و از آن‌جایی‌که عمومیت دارند، نمی‌توانیم بگوییم استفاده از مکانیسم های دفاعی نشان‌دهنده‌ی اختلال یا نابهنجاری است؛ حتی تاحدودی هم برای فرد و هم برای جامعه، مفیدند اما تا جایی که استفاده از آن‌ها افراطی و بیمارگونه نشود. در ادامه، مکانیسم های دفاعی را با مثال می‌شناسید.

  • مکانیسم دفاعی انکار/ Denial

مکانیسم دفاعی انکار

مردی، مدتی است هر روز الکل می‌نوشد و مقدار مصرفش را هم مدام بیشتر و بیشتر می‎کند. تازگی‌ها به‌دلیل مصرف الکل، شغلش را ازدست داده‌است اما نمی‌تواند بپذیرد که الکل برایش مشکل‌ساز شده و حتی فراتر از آن، قبول ندارد که اصلا مشکلی وجود دارد. در مکانیسم دفاعی انکار، فرد نمی‌تواند تجارب تهدیدآمیز و آسیب‌رساننده را تایید کند.

  • مکانیسم دفاعی واپس‌رانی یا سرکوب/ Repression

پسری می‌گوید که از شش‌سالگی‌اش هیچ خاطره‌ای ندارد. شش‌سالگی او زمانی بوده که پدرش، با مادرش بدرفتاری می‌کرده و کتکش می‎زده‌است. بنابراین خاطرات و افکار اضطراب‌‎آور از هشیاری به عقب هل داده شده‌اند؛ برای همین است که فرد، یک بازه از زندگی‌اش را فراموش کرده‌است. مکانیسم دفاعی واپس‌روی که به «فراموش کردنِ انگیزه‌دار» معروف است، اساسی‌ترین مکانیسم دفاعی است و در مکانیسم های دیگر دخالت دارد. هروقت «خود» با تکانه‌های ناخوشایند نهاد تهدید می‌شود، با سرکوب کردن آن تکانه‌ها از خودش محافظت می‌کند.

  • مکانیسم دفاعی بازگشت یا واپس‌روی/ Regression

بچه‌ی 10ساله‌ای که پدرومادرش از هم طلاق گرفته‌اند، هر شب از مادرش می‌خواهد برایش داستان تعریف کند تا بخوابد. فشار روانی ناشی از جدا شدن پدر و مادر، بچه‌ را به استراتژی‌هایی برمی‌گرداند که در مراحل قبلی رشد از آن‌ها استفاده می‌کرده‌است. مکانیسم دفاعی واپس‌روی اصولا در بچه‌ها شایع‌تر است. مثلا بچه‌ای که مدت‌هاست از شیر گرفته شده، با به‌دنیا آمدن خواهر کوچکش، دوباره شروع به شیشه خوردن می‎کند. چون توجهی که به نوزاد می‌شود، در کودکِ بزرگ‌تر، احساس تهدید ایجاد می‌کند و او با بازگشت به دوران نوزادی، می‌خواهد از خودش دفاع کند. بزرگسال‌ها هم از این مکانیسم دفاعی استفاده می‌کنند تا با برگشتن به الگوهای پیشین که امن‌تر بوده‌اند، از خودشان در موقعیت‌های اضطراب‌آور، دفاع کنند. وقتی رفتار یک بزرگسال در موقعیت‌هایی، «بچگانه» توصیف می‌شود، به مکانیسم بازگشت اشاره دارد.

  • مکانیسم دفاعی فرافکنی/ Projection

مکانیسم دفاعی فرافکنی

خانمی، شوهرش هرسال تولد او را فراموش می‌کند. زن که از این موضوع، احساس خیلی بدی دارد، احساس درونی‌اش را به شوهرش نسبت می‌دهد و می‌گوید او خیلی دل‌شکسته و غمگین است. وقتی تکانه‌ای درونی، اضطراب خیلی زیادی ایجاد می‌کند، «خود» با نسبت دادن این تکانه‌ی ناخواسته به موضوعی بیرونی که معمولا فرد دیگر است، اضطراب را کاهش می‌دهد. در این مکانیسم دفاعی، فرد انگیزه‌ها و امیال غیرقابل‌قبول را به دیگران نسبت می‌دهد و به این‌ترتیب احساسات ناهشیار خودش را به دیگران فرافکنی می‌کند.

  • مکانیسم دفاعی درون‌فکنی/ Introjection

نوجوانی، طرز رفتار، ویژگی‌های ظاهری و جزئیات سبک زندگی یک هنرپیشه را تقلید می‌کند؛ او درحال جذب ویژگی‌های مثبتِ دیگری در خود است تا احساس ارزشمندی کند و از احساساتی منفی مثل حس حقارت در خودش بکاهد. مکانیسم دفاعی درون‌فکنی، به‌نوعی وارونه‌ی فرافکنی است که در آن، فرد آن‌چه را که در دیگران می‌بیند، به خودش نسبت می‌دهد تا احساس بهتری داشته‌باشد. بچه‌ها، معمولا ارزش‌های پدرومادرشان را درون‌فکنی می‎‌کنند تا اضطراب ناشی از انتخاب کردن معیارها و عقاید خودشان را تحمل نکنند.

  • مکانیسم دفاعی وارونه‌سازی یا واکنش وارونه/ Reaction formation

خانمی در محل کار، وقتی همکارانش از رفتار غلط مدیر انتقاد می‌کنند، درمقام دفاع از مدیر برمی‌آید درحالی‌که از او به‎شدت متنفر است. یا مثلا خانم جوانی که از مادرش متنفر است، به او زیادی محبت می‌کند چون جامعه، تنفر از والدین را سرزنش می‌کند. او با این محبت نمایشی و مبالغه‌آمیز، از خودش دربرابر اضطرابِ فرزند و شهروندِ خوب نبودن، دفاع می‌کند. بنابراین مکانیسم دفاعی وارونه‌سازی به‎معنی آن است که فرد، رفتارها و افکارهایی دقیقا برعکس آن‌چه دلش می‌خواهد، انتخاب می‌کند.

  • مکانیسم دفاعی جابه‌جایی/ Displacement

مردی در محل کار با رییسش بگومگو کرده و رییس سرِ او داد کشیده‌است. او که از ترس اخراج شدن، جوابِ فریاد رییسش را نداده، خشمش را در خانه بر سر فرزندش خالی می‎کند چون این کار، خطری برایش ندارد. جابه‌جایی در نگاه اول، ممکن است کمی به مکانیسم دفاعی واکنش وارونه شبیه به‌نظر برسد اما واکنش وارونه، به یک موضوع محدود است. یعنی کسی که محبتِ واکنشی دارد، فقط به فردی که به‌صورت ناهشیار از او متنفر است، محبت می‌کند. اما در واکنش دفاعی جابه‌جایی، فرد امیال نپذیرفتنی را به سوژه‌های گوناگون هدایت می‌کند. مثلا دختر جوانی که از دست هم‌اتاقی‌اش عصبانی است، ممکن است خشمش را به همکارش منتقل کند اما همچنان با هم‌اتاقی‌اش دوست می‌ماند چون به حضور او نیاز دارد ولی درمیزان محبتش به او مبالغه نمی‌کند.

  • مکانیسم دفاعی توجیه/ Rationalization

مکانیسم دفاعی توجیه

فرد، رفتار غیرقابل‌قبولی مرتکب می‌شود اما به‌دروغ برای آن دلایل جامعه‌پسند می‌آورد. برای آن‌که بدانید مکانیسم های دفاعی، لزوما پوششی بر موقعیت‌های تهدیدآمیز نیستند و در همه‌ی جزئیات زندگی روزمره جریان دارند، مثالی دم‌دستی‌‎تر برایتان می‌زنیم. فرض کنید کسی که مدتی است رژیم غذایی گرفته، درحال خوردن بستنی است. او که بستنی خوردن و شکستن رژیم را کاری اضطراب‌آور می‌‎داند، برای توجیه رفتارش و کم کردن از آن اضطراب به خودش می‎گوید که اتفاقا بستنی سرشار از پروتئین است و برای سلامتی، مفید. مکانیسم دفاعی توجیه، از آن سازوکارهای دفاعی است که خیلی زیاد دوروبرمان می‌بینیم.

  • مکانیسم دفاعی تعقل یا عقلانی‌سازی/ Intellectualization

مردی، همسرش را مدتی قبل ازدست داده‌است. دوستش از او می‌خواهد کمی از حال‌وروزش بگوید. مرد، شروع می‎کند به توصیف کردن همه‎‌ی کارهای روزمره‌اش، با دقت و جزئیات فراوان؛ انگار که اصلا اتفاق خاصی نیفتاده‌است. در مواردی که فرد، به‌شیوه‌ای بیش‌ازحد منطقی با رویدادهای ناراحت‌کننده برخورد می‌کند، مکانیسم دفاعی عقلانی‌سازی فعال است. در این مکانیسم، از رویدادها هیجان‌زدایی می‌شود تا فرد بتواند از خودش دربرابر اضطراب محافظت کند.  

  • مکانیسم دفاعی جبران‌سازی/ Compensation

خانمی که قبلا حسابدار قابلی بوده‌است، دچار ضربه‌ی مغزی می‌شود. بعد از درمان، وقتی می‌خواهد دوباره به سرکار برگردد، متوجه می‌شود که دیگر نمی‌تواند مثل سابق تمرکز داشته‌باشد. اضطرابی که این موقعیت برای او به‌وجود می‌آورد، باعث می‌شود که سعی کند به‌طور اغراق‌آمیز، دوست خیلی خوب، همدل و مهربانی برای دیگران باشد. در مواردی که فرد در یک حوزه‌‎ی زندگی احساس حقارت می‌کند و با سخت‌‎کوشی می‌خواهد در یک حوزه‌ی دیگر قوی شود و خودی نشان دهد، واکنش دفاعی جبران‌سازی فعال شده‌است.

  • واکنش دفاعی اعتلا یا والایش/ Sublimation

پسر جوانی که امیال پرخاشگرانه و خرابکارانه‌ی زیادی دارد، به ورزش بوکس روی می‌آورد. مکانیسم دفاعی والایش، در مواردی دیده می‎شود که فرد امیال غیرقابل‌قبولش را به‌سمت کارهای موردپسند جامعه هدایت می‌کند تا توبیخ نشود. فروید معتقد بود سازوکار دفاعی اعتلا، در دستاوردهای فرهنگی مثل نقاشی، موسیقی، ادبیات، مجسمه‌سازی و سایر شاخه‌های هنری، به‌وضوح دیده می‌شود.

سخن پایانی 

تیم تحریریه روان آموز رایج ترین و معروف ترین مکانیسم های دفاعی در روانشنناسی را به همراه مثال هایی از زندگی روزمره گردآوری کرده است تا به درک بیشترتان از هر مکانیسم دفاعی کمک کرده باشد. نظر شما چیست؟ فکر می‌کنید کدام یک از مکانیسم‌ های دفاعی دیگر باید جزو این لیست قرار گیرند؟ 

منابع

برای نوشتن این مقاله از کتاب‌های زیر کمک گرفته شد:

مطلب پیشنهادی برای دانشجویان روانشناسی: درس خواندن برای کنکور ارشد را کی و چطور شروع کنیم؟